مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود |
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دوباره مصرف کردن بازیافت کردن
سوال : جوامع با چه مشكلاتی به هنگام ارزيابی اين مخارج و آن استفاده هايی كه برنامه برای آنها عايد ميساخت روبرو ميشدند؟
بچلدر آدامز : حكومت ها و مقامات محلی ميبايد براستی ، با دقت، و بصورت جامع و فراگير تمامی هزينه هايی كه مشمول يك برنامه بازيافتی ميشود را محاسبه نمايند مانند: استهلاك متوسط عمر يك دستگاه يا تجهيزات، عدم النفع ها مربوط به هزينه حمل صرفه جويی شده و بالاخره هزينه دور ريزی آن. بتدريج و با گذشت زمان ما قادر خواهيم بود مراحل مختلف و جزئيات و هزينه دقيق هر مرحله از چرخه مستقيم سيستم دفن زباله در مقابل بازيافت زباله را محاسبه كنيم. برای مثال، محققين و پاره ای از مقامات سرشناس محلی در ايالات متحده ارزيابی خود را از چرخه بازيافت در قياس با دور ريز قطعی لكن از ديد اثراتی كه بر محيط زيست وسيعتر ميگذارد ميسنجند. اين ما را بسراغ عواملی مانند جلوگيری از آلودگی و مسايل مربوط به بهداشت اجتماعی و سلامت عمومی ميبرد، كه ممكن است با آلودگی هوا و گازهای گلخانه ای مربوط باشند.
لوزانو : و هزينه های بهداشتی و درمانی ميتوانند بسيار زياد باشند. در سفرهايم من آدمهايی را ديده ام كه روی محل دفن زباله زندگی ميكنند. اين خطر بسيار بسيار وخيم تندرستی ايجاد ميكند. گمان ميكنم برخی بيماريهای وحشتناك بالقوه كه علم هنوز آنها را بدرستی نشناخته ميتوانند به كسانی كه روی تپه های زباله زندگی ميكنند سرايت كنند و از آنجا به جامعه بزرگتر برگشته عده زيادی را مبتلا كنند. اين قسمتی از همان دور تسلسل معيوب است كه ميبايد در جايی آنرا بشكنيم.
بچلدر آدامز : اگر واقعا نگاهی بدرستی به هزينه های كامل و واقعی دور ريز فضولات و زباله اين ملت نگاهی عميق بياندازيم، بر اساس حجم موجود و به تناسب مقدار توليد شده، يقينا برای اين كشور گرانتر از بازيافت كردن در خواهد آمد. اينكه بتوانيم دقيقا و كاملا مزايای دير پای اقتصادی و پايدار بازيافت كردن را به شيوه ای علمی بدست آوريم توانايی جديدی است كه شايد ظرف چند ماه يا چند سال آتی در دسترس ما قرار خواهد گرفت.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سوال : يك مطلب مهم ديگر در اين چرخه و معادلات مربوط به آن كاستن از منابع است --- كاهش مقدار زباله جامد كه ابتدا به ساكن در جامعه شما ايجاد ميشود. بنظر شما دولت های محلی تا چه ميزان موفق بوده اند اين فاكتور از كل چرخه را مورد توجه قرار دهند؟
بچلدر آدامز : بايد بگويم كم تا متوسط. اين شاخص بسختی به شمارش و اندازه گيری تن ميدهد. ضمنا از آن اقلاميست كه فروشش به مردم و اقناع آنها مشكل است چون لازم است كه مردم مدل زيست و طرز زندگی شان را عوض كنند، كه يكی از دشوارترين كارهاست.
برخی پيشرفتها از طريق سياست خريدهای سبز بدست آمده. دولت های محلی كالاهای قابل بازيافت را ميخرند تا سهم خود را از عرضه نيازهايشان تامين كرده باشند، و ضمنا به تحريك و جنبش بازار هم كمك كرده باشند.
لوزانو : كاهش منبع يكی از اهداف دشوار برای دسترسی است، لكن در عين حال بسيار مهم نيز هست. در كار ما شعار اصلی عبارت است از " ساده كن يا كاهش بده، سپس دوباره استفاده كن، و عاقبت بازيافت كن." اين موضوع بقدری مهم است كه ما كارمان را با ساده كردن و فعاليت های كاهش دهنده آغاز كرده ايم. استفاده مجدد از كاغذ برای مثال يكی از اين اقدامات است. چرا اغلب ادارات و سازمانها تنها بر يك روی كاغذ تايپ ميكنند يا مينويسند؛ آيا اين اسراف نيست؟ اين يعنی 50 در صد را هدر دادن، چرا؟
شركتها ميتوانند كارهای ساده ای انجام دهند تا به اين اهداف برسند. ما يك بررسی و حساب رسی با بنگاه نيسان آمريكای شمالی در كارسون را در زمانی آغاز كرديم كه آنها آماده ميشدند يك سری ماشين كپی جديد بخرند. ما پيشنهاد داديم كه دستگاه های پلی كپی را طوری برنامه ريزی كنيم كه حالت معمول اتوماتيك آن روی در روی كاغذ بجای يك رو باشد و اگر كسی روی تنها يك رو كپی ميخواست ميبايست زحمت بيشتر متحمل ميشد، دستگاه را از حالت معمول و نرمال خارج ميكرد، زحمتی اضافی ميكشيد و سپس تكمه ای را فشار ميداد. ناگهان نيسان ديد هزينه 50000$ اش برای كاغذ به نصف تقليل يافت و به 25000$ رسيد. ضمنا آنچه را هم دور ميريختند --- چه بصورت بازيافتی و چه بصورت آشغال و دور ريز --- آنهم به نصف تقليل پيدا كرد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سوال : آقای لوزانو، شما در آمريكای مركزی و جنوبی مسافرت كرده ايد و با مقامات محلی در باره اهميت بازيافت و چگونگی اجرای يك برنامه بازيافتی صحبت كرده ايد. بنظر شما آيا پيشنهاد و طرح خانم بچلدر آدامز بعنوان نقطه آغاز اين برنامه برای جوامعی كه شما طی سفرهايتان ديده ايد مناسب است؟
لوزانو : پيشنهاد بسيار خوبی است --- بخصوص آن بخش كه مربوط ميشود به كنترل و مالكيت. مقاماتی كه ان برنامه ها را پياده ميكنند لازم است با جوامع مربوطه همكاری كنند و به آنها آموزش دهند كه اين فقط مسئوليت و وظيفه دولت نيست كه مقدار زباله و فضولات را به حد اقل برساند و اداره مناطق دفن زباله را بر عهده بگيرد. اهالی و كار و كسب نيز بايد سهم خود را در اين ماجرا بشناسند و در حل معضل زباله ياری كنند تا اينكه آنها هم بخشی از راه حل شوند.
در بسياری از كشورها كه سفر كردم ديدم كه مردم اغلب تشنه همكاری هستند و ميخواهند بخشی از راه حل شوند. آنها واقعا ميخواهند مشاركت كند، ليكن ابتدا ميخواهند بيشتر ياد بگيرند. آموزش بسيار زيادی مورد نياز است. ايالت كاليفرنيا يك برنامه آموزشی بسيار بسيار جالب دارد به نام " بستن حلقه " . اين برنامه ايست جامع و فراگير در مورد فضولات و زباله كه از كودكستان شروع و به كلاس 12 ختم ميشود؛ و به زبان اسپانيولی هم تهيه شده و در دسترس است. فكر ميكنم كشور ال سالوادور رسما آنرا پذيرفته و بعنوان بخشی از آموزش ملی محيط زيست خود آنرا در برنامه آموزشی خود جای داده. بعلاوه، لااقل سه ايالت از ايالات آرژانتين آنرا پذيرفته اند، و دولت شيلی هم در صدد انجام همين كار است. برای اينكار شما نياز به آموزگار مخصوص داريد كه آلوده اينكار شود. لازم است مقامات محلی و دولت های ملی را نيز آلوده اينكاركرد؛ و عاقبت بايد كار و كسب و صنعت را هم داخل انكار كشاند. و بالاخره بايد راه هايی بيابيم كه پول و اعتبار ايجاد كنيم؛ تا اينكه بتوان كار هايی را عملا به انجام رساند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سوال : حكومتهای محلی به ندرت در مديريت مواد خام، جمع آوری مواد خام، و از اين قبيل فعاليتها دخالت داشته اند. آيا اين باعث عقب افتادگی حكومتهای محلی نشده، كه بدانند برنامه های مزبور چگونه عمل ميكنند، و اينكه چگونه مقوله ای بنام بازيافت را كه از نزديك با صنعت در هم تنيده را اداره كنند؟
لوزانو : چرا، اين اتفاق عملا رخ داده است. من خود از بخش خصوصی وارد اين ماجرا شده ام، و در كار و كسب آموختم كه همه چيز حول صرفه جويی در هزينه ميگردد. در 1995 از طرف شهر كارسون كاليفرنيا دعوت شدم يك برنامه بازيافتی را راه اندازی كنم، درست زمانی كه لايحه 939 داشت شكل ميگرفت. از آن تجربه آموختم كه مردمی كه در برنامه كاهش فضولات كار ميكنند ميبايد مانند يك سوداگر بيانديشند و بفهمند چگونه يك شرگت را با موفقيت اداره كنند و چطور يك شركت موفق در جامعه شما ميتواند بخشی از راه حل باشد.
بچلدر آدامز : در سطح حكومت های محلی كاركنان اغلب لوكس شناخت بازار را ندارند؛ آنها وقت اين را ندارند كه به دقايق و پويايی بازار توجه كنند و آنرا بفهمند. در نتيجه آنها اغلب كار را به بخش خصوصی مقاطعه ميدهند. آنها زياد به جزييات كار توجه نشان نمی دهند، الا كه از فروش مواد چه مقدار عايدات نصيب آنها ميشود. اگر چنانچه ديد بازتری نسبت به توليد، جمع آوری مواد، جداسازی، و سيكل كامل بازيافت زباله داشتند و بكار می بستند منافع بيشتری كسب ميكردند.
بعلاوه حكومت های محلی در جذب و اجرای ايده " كلی و جهانی فكر كن؛ لكن محلی عمل كن." دچار مشكل هستند، و قبول آن برايشان دشوار است. معنی اين مفهوم اينست كه حكومت محلی پول را بدهد، منابع را تامين كند، وقت بگذارد، و خون دل اجرای صحيح برنامه را بخورد، و در نهايت منافع آنرا به بقيه ما بدهد. اين يكی از نكات دشواريست كه هر مدير برنامه بازيافتی بايد شورای شهر خود و يا كميسيون بخش و يا شهرستان را خود را نسبت به آن قانع كند و به قول سوداگران اين فكر و ايده را آسان بفروشد. ...
من يك ليست دارم كه بهر جامعه ای كه ميخواهد يك برنامه بازيافتی را شروع كند توصيه ميكنم : اول، شما نياز به يك حمايت همه جانبه عمومی داريد. شهروندان را بهر شكل كه ميدانيد با خود همراه كنيد. ولی آماده باشيد كه اين حمايت فراز و نشيب دارد. دوم، برنامه شما دايما در حال تغيير است. خواه حمايت مردم، خواه بازار برای مواد ، يا فن آوری كه شما استفاده ميكنيد. شما بايد آماده تغيير دائمی باشيد.
سوم، هر برنامه ای كه داريد، و بهر ميزان كه متكی به كمك بخش خصوصی هستيد، حكومت های محلی نياز دارند كنترل تامين سرويسهائی اهدايی و پياده كردن سياستهای اساسی و استراتژی قيمت گذاری را كه باعث ميشود مشاركت جمعی را بصورت دلخواه شما حفظ نمايد در دست خود داشته باشيد. منظورم سياستها يست مانند تناوب و بسامد جمع آوری، محموله های سرپوشيده، دستورالعمل برای زباله جمع كن ها كه خدمات بازيافتی ها را نيز عرضه دهند؛ و رهنمود هايی برای تعيين شارژ جمع آوری زباله به نحوی كه موجب تشويق برنامه بازيافتی شود.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سوال : خانم آدامز، كدام مصارف جالب و جديدی را در اين سنوات اخير ديده ايد كه برای مواد بازيافتی پيدا شده؟
بچلدر آدامز : آنها را كه خايمه بر شمرد واقعا جالبند. بعلاوه محصولاتی كه بكار ساخت شيشه ميخورند، بتدريج جای خود را در صنعت باز ميكنند، البته بكندی ولی نياز به آنها بسيار زياد است. برنامه های بازيافتی جوامع از شيشه حسابی در اين زمينه درگير شده اند. در سطح جوامع كوچك واقعا چالشی مشك آفرين است، زيرا اولا وزن آن بسيار سنگين است و هزينه جمع آوری و حمل و سرو كار داشتن با آن به نسبت ساير مواد زياد است. بهمين جهت بعضی جوامع كوچكتر آنرا از برنامه بازيافت خود حذف ميكنند.
برای جوامع روستايی كه من فعاليت زياد ميكنم، و برای كشورهايی كه تازه به اين برنامه رو آورده اند، توسعه بازار هنوز بيشترين تاكيد را دارد. مناطقی كه تراكم جميعت كمتری دارند، با دو مشكل اساسی دست بگريبان هستند. اولی تناژ اندك جمع آوری زباله است، لذا هزينه سرانه جمع آوری يك ماده بخصوص بالاست. دومين مشكل اينست كه اين جوامع معمولا از نظر جغرافيايی پرت و دور افتاده اند. فاصله آنها با بازار ها دور است و هزينه زياد حمل و نقل بخشی از سود را ميخورد. بدين لحاظ برای اين گونه جوامع حياتی است كه بتوانند بازارهای محلی ايجاد نمايند --- كه حسنش اينست از مواد بازيافتی ارزان قيمت استفاده ميكند؛ چيزهايی نظير كاغذ كمتر مرغوب، يا شيشه با مرغوبيت كم، همان طور كه قبلا اشاره كردم. مواد با كيفيت و طبعا قيمت بالاتر --- مانند كارتون، روزنامه، كاغذ دفتری و اداری، فولاد و غيره --- ممكن است آنچنان قيمت مناسبی بفروش روند كه بتواند هزينه حمل بالا را تقبل نمايد و هنوز هم سود ده باشد.
بازار بين المللی پر رونقی برای اجناس بازيافتی ايالات متحده، در بسياری كشورهای در حال رشد، خصوصا در چين، وجود دارد. چينی ها اقلام دست دوم را از آمريكا ميخرند، و بازار مصرف كننده نهايی آمريكا در اين رقابت (بخاطر قيمت ارزان كالای چينی) شكست ميخورد. به اين ترتيب ما بازار مصرف كننده نهايی را از دست ميدهيم، مانند كارخانجات آسياب كاغذ را در اين كشور. آنها بتدريج ور ميشكنند و تعطيل ميشوند چون با صادرات از چين يارای رقابت ندارند.
روزی خواهد رسيد كه كارخانجات بازيافت مواد در اين كشور --- چنانچه نخواهند به خارج صادر كنند --- ناچار ميشوند تعطيل كنند چون بازار داخلی برای مصرف مواد بازيافتی در اين كشور وجود نخواهد داشت.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سوال : آيا بخش صنعت و كار و كسب به اين فرصت توجه دارد و بدنبال ايده های جديد استفاده از مواد بازيافتی هست يا خير؟
لوزانو: صد در صد همين طور است. صنايع زياد و متنوعی مثل قارچ ميرويند كه بدنبال اين هستند كه برای مواد بازيافتی مصارف جديد بيابند و آنها را بسازند. نكته جالب اينست كه شما داريد اشتغال جديد و دائمی در اين صنايع جديد ايجاد ميكنيد. مشاغل جديد عبارتند از كار آن كس كه زباله را از داخل شهر جمع آوری و حمل ميكند، ديگران آنرا جداسازی ميكنند، بعد مواد را ميشويند و خشك ميكنند. نفرات بيشتری در كارخانه ای كار ميكنند كه خيال دارد مواد بازيافتی را گرفته محصولات جديدی با آن بسازند. آنها با آن بطری های جديد و يا الوار پلاستيك ميسازند. يا اينكه الياف مصنوعی و پلاستيكی برای استفاده در داخل شلوار يا كت استفاده ميكنند، و چيزهايی از اين قبيل.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سوال : در حال حاضر نرخ بازيافت برای اقلام مختلف بسيار متفاوت است. اينطور كه از مطالعه ارقام ای. پی. ا. بدست می آيد كاغذ 42 در صد، قوطی آلومينيوم 55 در صد، و برای فولاد 60 در صد است. چه عاملی باعث تفاوت در نرخ بازيافت اقلام مختلف ميشود؟
بچلدر آدامز: تازه زير مجموعه هايی نيز در هر قلم جنس وجود دارد. مثلا كارتون خود زير مجموعه ای از كاغذ است. نرخ بازيافت كارتون و بعضی از انواع گرانتر كاغذ تا 70 در صد هم ميرسد. برنامه تقسيم زباله در مناطق مسكونی بين 70 تا 75 در صد كاغذ برای بازيافت جمع آوری ميكند، الباقی مواد زباله بيشتر قوطی و ظروف است. بازيافت كاغذ قرين به صرفه است چون در مقادير نسبتا زياد جمع آوری ميشوند. بعلاوه هم در اين كشور و هم در خارج آسياب كاغذ سازی نسبتا فراوان وجود دارد، بطوريكه كه ما از بازار تقاضای نسبتا وسيعی برخورداريم. بازيافت كاغذ بازار محكمی دارد، كلی تقاضا، كلی كارخانجات مصرف كننده، و قيمت نيز نسبتا بالاست بطوريكه در اين كسب عوامل همه مناسبند و موقعيت برد مهياست.
بازار آلومينيوم هميشه محكم و بازار پسند بوده، لكن حالا مدتيست می بينيم بازارش در حال افول است. امروزه روز بسته بندی كمتر با آلومينيوم صورت ميگيرد. مواد ديگر جايگزين آلومينيوم ميشوند و سهم بيشتری از بازار بسته بندی را بدست می آورند، لذا بازار بازيافت آلومينيوم به داغی سابق نيست. بعلاوه، مقدار زيادی از اين ماده به مصارف غير خانگی ميرسد و بنابراين جمع آوری آن از آشغال دانی كنار خيابان و راه يابی به سيكل بازيافت كم شده.
لوزانو : اين مسئله بسيار مهمی است. شما بايد بازار خويی برای مواد بازيافتی داشته باشيد تا برايتان بصرفد كه هزينه جمع آوری، جداسازی، عدل بندی، و انبار كردن موادی كه باز يافت ميكنيد را بپردازيد. لذا، اگر بازار لازم را نداشته باشيد در وضعيت سختی قرار داريد.
يكی از نقشه های ما اين بوده كه اعتبار لازم برای اين پروژه را از بخش كار و كسب تحصيل كنيم و باين وسيله شركت های نوپا تاسيس شوند كه قادر باشند مواد بازيافتی را خريده و از آن فرآورده جديد بسازند. همانطور كه لوری اشاره كرد آسياب توليد كاغذ به وفور موجود است و آماده اند كاغذ بازيافتی را فورا بخرند. اين به معنی اينست كه جوامع كوچك بازار تقريبا تضمينی دارند؛ و كافی است كاغذ مصرف شده جمع آوری شود، اگر آلوده نباشد، مشتری منتظر خريد است.
ولی قصه برای انواع پلاستيك فرق ميكند. آيا يك جامعه ميتواند خريدار برای انواع پلاستيك كه در صنعت بسته بندی مصرف ميشود پيدا كند؟ اگر همه پلاستيك را جمع آوری كنيد، يا بايد همه اش را بفروشيد يا وبال گردن تان خواهد ماند!
پس اين موضوع مهمی است كه بايد به آن توجه كنيد. بايد يك مصرف كننده نهايی دست به نقد داشته باشيد. اگر كسی مواد بازيافتی نخرد، بايد فاتحه اينكار را بخوانيد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سئوال: چطور شد حكومت های محلی باين نتيجه رسيدند كه تبديل و بازيافت زباله تصميم بهتری از دفن زباله است؟
بچلدر آدامز: شروع اين كار بر ميگردد به 1987، وقتی دوبه بد نام زباله حمل كن موبرو يكی از شهر های كوچك منطقه نيويورك را با باری بيش از 3000 تن زباله ترك كرد. اين كشتی برای ماه ها در ساحل اقيانوس اطلس سرگردان بود و از اينجا به آنجا ميرفت و موفق نميشد محلی را پيدا كند كه مقامات محلی آن حاضر شوند اين مقدار زباله را برای دفن تحويل بگيرند. اين دوبه سرگردان با بار مشمئز كننده اش محل توجه رسانه ها قرار گرفت، و تبليغات فراوانی را ايجاد كرد. پيامی كه اين واقعه برای مردم آمريكا داشت اينبود كه " بزودی محلی برای دفن زباله در اين سرزمين باقی نخواهد ماند." بسياری از طرفداران بازيافت از فرصت استفاده كردند و مردم را تا حدودی با ايده بازيافت آشنا كردند. ولی راستش هنوز زود بود بگوييم با يك بحران زباله روبرو شده ايم ، زيرا نه آن زمان و نه حالا، جوامع ما به ته خط ايجاد فضای لازم برای تدارك و حفظ محل دفن زباله نرسيده اند.
آن واقعه بازيافت را بر سر زبانها انداخت و خيلی ها طرفدار اين ايده شدند. شهرت داده شد همه مشغول اين كارند. موجی از تبليغات موافق سراسر كشور را فرا گرفت. حالا ديگر بازيافت كردن مد شده بود و يكی از كارهای جديد و پر طرفدار برای هزينه كردن دلارهای مربوط به تاسيسات عام المنفعه شده بود.
يك سری كارهای آسان بازيافتی در ابتدا صورت گرفت، و مردم ديدند كلی مواد راحت و بی زحمت ميتوان از زباله ها استخراج كرد و داخل در سيكل بازيافت نمود، و به اين ترتيب به هيجان آمدند و مشتاق مشاركت در اين امر شدند.
لوزانو : دوبه موبرو حكم لحظه تعقل را پيدا كرد. ناگهان مردم بخود آمدند، به قضيه نگاه كردند و گفتند : " وای، خدای من، ميشود اين بلا در آينده بسراغ ما بيايد؟" گر چه هنوز دستورالعمل فدرالی در مورد بازيافت يا برنامه تقسيم زباله برای ايالات پيش بينی نشده بود، لكن مجالس محلی بسرعت به سراغ برنامه هايی كه برای خلاصی از شر زباله داشتند رفتند و به بررسی آنها پرداختند كه ببينند پاسخگوی نيازهای آينده اشان هست يا خير.
ايالت كاليفرنيا دستور العملی به شهرها و بخشهای تحت نظارت خود صادر كرد. لايحه مجلس ايالتی (ا. بی.) شماره 939 به همه شهرها و بخشها دستور ميداد مقدار زباله خود را تا سال 1995 به ميزان 25 در صد بكاهند و تا سال 2000 اين مقدار را به 50 در صد برسانند. اين اهداف و زمان بندی بر اساس مطالعات سال 1990 بعنوان سال پايه صورت گرفته بود.
اين لايحه همچنين جرائمی برای عدم انجام اينكار در نظر گرفته بود، بطوريكه به ازای هر روز تاخير از اجرای برنامه ايالت ميتوانست آنها را روزی 10000 $ جريمه كند. گروه های زيادی منجمله طرفداران محيط زيست از اين لايحه حمايت جدی كردند. بنظر ميرسيد همه مشتاق بودند سهمی در حل اين معضل داشته باشند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-18-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مصاحبه ای با لوری بچلدر آدامز و خايمهلوزانوايالات متحده در حال حاضر حدود 30 در صد از زباله جامد خود را بازيافت ميكند؛ اين مقدار شامل ساده كردن و كاهش در منبع --- مصرف كمتر مواد در وهله اول --- و كود سازی است --- استفاده از مواد آلی استحاله و ساده شده بعنوان كود و اصلاح كننده خاك. در دو دهه اخير درك و حمايت عمومی از اتخاذ برنامه های بازيافت زباله بتدريج افزايش يافته است. فعلا آژانس حفاظت از محيط زيست ايالات متحده (ای. پی. ا.) برنامه هايی برای تشويق و توسعه بازيافت و كود كردن زباله را در دست اقدام دارد، لكن هنوز قانونی فدرال به تصويب نرسيده كه جوامع محلی، بخشها، شهرستانها، و شهر ها را ملزم به رعايت اقدامات مزبور كند. بلكه اين كار بيشتر به همت و با حمايت شهروندان حكومت های ايالتی و محلی صورت ميگيرد، كه خود داوطلب اتخاذ و اجرای طرح های مزبور ميشوند.
سردبير مسئول جريده "مسايل جهانی" (گلوبال ايشوز) ، شارلين پورتر ، درباره شيوه های متداول بازيافت و مديريت زباله با دو تن از كارشناسان اين موضوع به بحث و گفتگو نشست. لوری بچلدر آدامز از اهالی شهر دنور در كولورادو مشاوری است كه به مشتريان می آموزد چگونه برنامه های بازيافت را مديريت نمايند. او در ضمن از كاركنان و مسئولين "انجمن زباله جامد آمريكای شمالی" ، كه يك گروه وابسته به صنعت است، می باشد. خايمه لوزانو، متخصص محيط زيست است كه در اداره بهداشت شهر لوس آنجلس كار ميكند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت خطی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 05:01 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|