|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
حذف حرف تعريف معين (the) در موارد زير حرف تعريف the مورد استفاده قرار نميگيرد:
1- به همراه اسم افراد: Ann, James, Brian Jackson ولي آنجا که اسامي افراد بصورت جمع ميآيد از the استفاده ميکنيم: the Johnson's خانواده جانسون, the Smiths خانواده اسميت 2- قبل از اسم مکانها، البته به جز مواردي که در بالا به آنها اشاره شد. به عنوان مثال:
Asia, Africa, Europe, North America
قارهها
Brazil, Japan, Pakistan
کشورها
Sicily, Bermuda, Kish
جزيرهها
(و نه مجمعالجزايرها)
London, Tehran, Cairo
شهرها
Everest, Alborz, Kilimanjaro
کوهها
(و نه رشتهکوهها)
تنها در مورد اسم کشورهايي که مفرد باشند the حذف ميشود. پيش از اسم کشورهايي که حالت جمع دارند از the استفاده ميکنيم: the United States, the Netherlands, the United Arab Emirates همچنين اگر بخواهيم در اسامي کشورها از کلماتي از قبيل Republic، Kingdom و غيره استفاده کنيم باز هم بايد the را بکار ببريم: the Czech Republic, the United Kingdom
3- به همراه اسم زبانها: Farsi, English, French, Arabic 4- به همراه اسم وعدههاي غذايي مانند صبحانه و ...: breakfast, dinner, lunch 5- در مورد جاهايي مانند bed، sea، work، prison، court، hospital، church، school و ... اگر منظور ما کلي باشد، در اينصورت از the استفاده نميشود:
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
جملات شرطي
جملات شرطي شامل دو قسمت ميباشند: يکي عبارت شرطي و ديگري عبارت اصلي. عبارتي که حاوي if باشد را عبارت شرطي و عبارت ديگر را عبارت اصلي ميناميم.
رويدادي که در عبارت اصلي توصيف ميشود بستگي به شرطي دارد که در عبارت شرطي بيان ميشود.
we will get wet.
If it rains this evening,
عبارت اصلي
عبارت شرطي
عبارت شرطي ميتواند در انتهاي جمله نيز بيايد، ولي در اين صورت علامت ويرگول (,) حذف ميشود: if you press this button.
The door opens
عبارت شرطي
عبارت اصلي
به طور کلي سه نوع جمله شرطي وجود دارد:
جملات شرطي نوع اول
جملات شرطي نوع دومجملات شرطي نوع سوم
جملات شرطي نوع اول
از جملات شرطي نوع اول براي بيان يک شرط (يا موقعيت) ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده ميشود.
ifحال سادهwill/won'tمصدر بدون to
if
I work hard,
I will
pass my exams.
If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت)
If we leave now, we'll catch the 10.30 train.
(اگر حالا حرکت کنيم به قطار ساعت 10:30 ميرسيم)
< If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت)You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبري خيس خواهي شد)
علاوه بر will ميتوان از should ،must ،can ،might ،may و غيره نيز استفاده کرد که در اين صورت معني آن کمي فرق خواهد کرد:
<If you pull the cat's tail, it may scratch you.
(اگر دم گربه را بکشي ممکن است تو را چنگ بزند )
You should eat less rice if you want to lose weight.
(اگر ميخواهي وزن کم کني بايد کمتر برنج بخوري)
جملات شرطي نوع دوم
از جملات شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان حال يا آينده بکار ميرود. در واقع در اين نوع جملات حال يا آيندهاي متفاوت را تصور ميکنيم.
ifگذشته سادهwould ('d)
would not (wouldn't)مصدر بدون to
if
I had more money, I
would ('d)
buy a new car.if
you lived in England, you
would ('d)
soon learn English.
چند مثال ديگر:< If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
(اگر به پول احتياج داشت به او قرض ميدادم)
< If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک ميکردم)
< If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.
(اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت ميخريدم)- I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.
(اگر آن کار را به من پيشنهاد ميکردند هم قبول نميکردم)
* در اين نوع جملات، اغلب بجاي was از were استفاده ميشود:- If I were living in Tehran, we could meet more often.
جملات شرطي نوع سوم
از اين نوع جملات شرطي براي تصور گذشتهاي غير ممکن استفاده ميشود. در واقع در اين نوع جملات، گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد. (ولي به هر حال گذشتهها گذشته!)
if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + ....
< If I'd seen you, I would have said hello.
(اگر تو را ديده بودم، سلام ميدادم)
< If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.
(اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود، مجروح نميشد)
<> If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.
(اگر ميدانستم شما در بيمارستان بستري بوديد ميآمدم و شما را ملاقات ميکردم)- I would have gone to see him if I had known that he was ill.
(اگر ميدانستم بيمار بود ميرفتم و به او سر ميزدم)
1- در اين نوع جملات ميتوان بجاي would از could يا might هم استفاده کرد:
If the weather hadn't been so bad, we could/might have gone out.
2- از would فقط ميتوان در عبارت اصلي استفاده کرد و در عبارت شرطي نبايد آن را به کار برد:
If I had seen you, I would have said hello. (not : 'If I would have seen you')
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:45 AM
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
افعال مجهول (the passive voice)
در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل يا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم براي بيان اينکه فاعل چه کاري را انجام دهد استفاده ميکنيم. به اين مثالها توجه کنيد:
< The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد)
My father built this house in 1960. (پدرم اين خانه را در سال 1960 ساخت)
ولي جملات مجهول (passive) به ما اين اجازه را ميدهند که کسي يا چيزي را که کننده يا انجام دهنده عملي نيست (غير عامل) در جاي فاعل قرار دهيم. در واقع از افعال مجهول براي بيان اينکه چه عملي بر روي فاعل اتفاق ميافتد، استفاده ميشود:
< The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد)
This house was built in 1960. (اين خانه در سال 1960 ساخته شد)
هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشيد که در اغلب موارد اينکه چه کسي يا چه چيزي عمل را انجام ميدهد نا معلوم يا بياهميت است. مثلاً در جمله زير اينکه چه کسي اتاق را تميز ميکند براي گوينده اهميتي ندارد:
This room is cleaned every day. (اين اتاق هر روز تميز ميشود)
ولي اگر بخواهيم بيان کنيم که چه کسي (يا چه چيزي) آن عمل را انجام داده است، در اين صورت بايد از حرف اضافه by استفاده کنيم:
< This house was built by my father.(اين خانه توسط پدرم ساخته شد)
This picture was painted by a great painter.
(اين نقاشي توسط يک نقاش بزرگ کشيده شده )
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:42 AM
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
َآموزش گرامر
ساختار
بطور کلي براي ساخت صيغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم ميآوريم و اسم مفعول همان فعل را به آن ميافزاييم:معلوم:
Somebody cleans this room every day.
مجهول: This room is cleaned every day.
معلوم: He bought this car last week.
مجهول: This car was bought last week.
در جدول زير ميتوانيد فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنيد:
زمان
معلوم
مجهول
حال ساده
keeps
نگه ميدارد
is kept
نگهداري ميشود
حال استمراري
is keeping
دارد نگه ميدارد
is being kept
در حال نگهداري شدن است
گذشته ساده
kept
نگه داشت
was kept
نگهداري شد
گذشته استمراري
was keeping
داشت نگه ميداشت
was being kept
در حال نگهداري شدن بود
حال کامل
has kept
نگه داشته است
has been kept
نگهداري شده است
گذشته کامل
had kept
نگه داشته بود
had been kept
نگهداري شده بود
آينده
will keep
نگه خواهد داشت
will be kept
نگهداري خواهد شد
شرطي
would keep
نگه ميداشت
would be kept
نگهداري ميشد
شرطي کامل
would have kept
نگه داشته بودند
would have been kept
نگهداري شده بود
مصدر
to keep
نگه داشتن
to be kept
نگهداري شدن
مصدر حال کامل
to have kept
نگه داشتن
to have been kept
نگهداري شدن
وجه مصدري اسم مصدر
keeping
نگهداري
being kept
نگهداري شدن
منبع جدول: کتاب آموزش و خودآموز گرامر انگليسي آکسفورد، ترجمه حسن اشرفالکتابي
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:36 AM
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
نقل قول Reported speech
هنگاميکه ميخواهيم گفتههاي شخص ديگري را نقل کنيم، ميتوانيم از دو حالت مختلف استفاده کنيم:
1- ميتوانيم گفتههاي شخص مورد نظر را عيناً (واو به واو) تکرار کنيم (نقل قول مستقيم):
She said, 'It is raining.'
و يا ميتوانيم از نقل قول غير مستقيم استفاده کنيم:
She said that it was raining.
در مثال زير به تغييرات ايجاد شده خوب دقت کنيد:
1- در نقل قول غير مستقيم هميشه ميتوانيم that را حذف کنيم
:I told her (that) I wasn't hungry
.
He said (that) he was feeling ill.
2- پس از tell حتماً بايد نام شخص مخاطب (اسم يا ضمير) ذکر شود ولي پس از say چيزي نميآيد
:He told her that ...
He said that ...
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:34 AM
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
جدول تغييرات از نقل قول مستقيم به غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم، فعل اصلي جمله معمولاً زمان گذشته است و نيز افعال موجود در بقيه جمله هم بايد به زمان گذشته تبديل شوند. اين تغييرات به شرح زيرند:
مثال
غير مستقيم
→ مستقيم
'I love you,' he said. → He told her that he loved her.
گذشته ساده
حال ساده →
'I'm talking on the phone,' she said. → She said that she was talking on the phone.
گذشته استمراريحال استمراري →He said, 'The rain has stopped'. → He said that the rain had stopped.
گذشته کاملحال کامل →He said, 'I've been reading for 3 hours.' → He said that he had been reading for 3 hours.
گذشته کامل استمراريحال کامل استمراري →He said, 'I met him in the theatre.' →He said he had met him in the theatre.
گذشته کاملگذشته ساده →'I was driving carefully,' he told the police. →He told the police he had been driving carefully.
گذشته کامل استمراريگذشته استمراري →
1- اگر در جمله نقل قول مستقيم از گذشته کامل استفاده شده باشد، در جمله نقل قول غيرمستقيم تغييري ايجاد نميشود: Tom said, 'when I arrived, she had gone.' → Tom said when he had arrived, she had gone.
2- هميشه مجبور نيستيم كه فعل را در جمله نقل قول غيرمستقيم تغيير دهيم. اگر ما چيزي را نقل قول کنيم که همچنان صحيح ميباشد، ديگر نيازي به تغيير فعل (از زمان حال به گذشته) نيست. مثلاً:
'He loves ice-cream,' his mother said. → His mother said that he loves (or loved) ice-cream. (he still loves ice-cream)
در مثال بالا پر واضح است که او (he) همچنان به بستني علاقمند است و دليلي ندارد اين علاقمندی تغيير کرده باشد.
افعال کمکي وجهي در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم افعال کمکي وجهي may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبديل ميشوند. يعني:
نقل قول غيرمستقيم
WOULD, COULD,
MIGHT, SHOULD
تبديل ميشود به
→
نقل قول مستقيم
will, can,
MAY, SHALL
مثال:
'I will sell my car,' he told me.
He told me that he would sell his car.
'I can help you,' he said.
He said he could help me.
'The teacher may be ill,' he said.
He said that the teacher might be ill.
ولي افعال كمكي used to، ought to و must در جملات نقل قول غيرمستقيم تغييري نميکنند:
I told her that I used to smoke twenty a day.
تغييرات لازم ديگر در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم علاوه بر تغييراتي که در افعال صورت ميگيرد، در بعضي ديگر از اقسام کلمه، از جمله قيدها نيز تغييراتي ايجاد ميشود که در جدول زير بعضي از آنها را ميبينيد:
غيرمستقيم
مستقيم→
that
this
those
these
there
here
then
now
that day
today
the previous day / the day before
yesterday
the next day / the following day
tomorrow
the following week / year ...
next week / year ...
the previous week / year ...
last week / year ...
چند مثال:< 'I like it here,' he said.
He said that he liked it there.
He said, 'We'll visit the factory tomorrow.'
He said that he would visit the factory the next day
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 03:02 AM
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
قيدها
از قيدها براي اضافه کـردن اطلاعاتي بـه يک عبارت استفاده ميشود. همچنين قيدها ميتوانند به يک کلمه ديگر از جمله به يک صفت يـا قيد ديگر نيز اطلاعاتي اضـافه کننـد کـه در ايـن صورت معرف (modifier) ناميده ميشوند.
انواع قيد
قيود اقسام مختلفي دارند که در اينجا به پنج نوع متداول آنها اشاره ميشود:
1- قيد حالت:
well, how, quickly, slowly, hard, fast, angrily, ...The children are playing happily.(بچهها دارند با خوشحالي بازي ميکنند)
Snails crawl very slowly.
(حلزونها خیلی به آرامی میخزند)
2- قيد مکان:
up, down, there, here, above, below, near, ...
How long have you been waiting here?
(شما چه مدتي اينجا منتظر بودهايد؟)
3- قيد زمان:
today, yet, still, recently, soon, now, then, ...
You can stay with us until then.
(تا آن موقع ميتوانيد با ما بمانيد)
4- قيد مقدار:
very, too, so, quite, much, rather, ...
They are not really my parents.
آنها واقعاً والدين من نيستند)
5- قيد تکرار:
twice, sometimes, often, always, never, ...
Sometimes I write to him.
(گاهي به او نامه مينويسم)
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:38 AM
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
جاي قيدها
سه جا يا مکان اصلي براي قيدها وجود دارد:
1- در ابتداي عبارت (قبل از فاعل) (ابتدايي)
قيدفاعلعبارت فعلي+ ...Sometimesshearriveslate.
2- در ميانه جمله (مياني):
الف) بعد از اولين فعل معين:
فاعلاولين فعل معينقيدبقيه عبارت فعلي+ ...Shehasalwaysarrivedlate.
ب) پس از فعل be:
فاعلBEقيد+ ...Sheisalwayslate.
ج) اگر فعل معيني وجود ندارد، قبل از فعل مسندي (قابل صرف):
فاعلقيدفعل مسندي+ ...Shesometimesarriveslate.
3- در انتهاي عبارت (پاياني):
فاعلعبارت فعلي+...قيدShearriveslatesometimes.
در جدول زير متداولترين مکان قيدها در جملات نشان داده شده است:
نوع قيدمکان قيدمثالحالتپايانيHe never drives fast.
مکانپايانيWe can stay there.زمانپايانيI'll see you tomorrow.مقدارميانيThis book is rather boring.تکرارميانيI have never seen him before.
گاهي اوقات ممکن است بيش از يک نوع قيد در انتهاي جمله ظاهر شود. در اين صورت معمولاً ترتيب قرارگيري آنها در جمله بدين صورت خواهد بود:
1- قيد حالت
2- قيد مکان
3- قيد زمان
مثال:You are driving too fast today. (به ترتيب قيود حالت و زمان) Sit quietly here. (به ترتيب قيود حالت و مکان)
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:32 AM
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
ساختار قيد
از لحاظ فرم و ساختار ميتوان قيدها را به سه دسته طبقه بندي کرد:
1- قيدهايي که با اضافه کردن ly به يک صفت ساخته ميشوند، مانند:
slow → slowly
brave → bravely
quick → quickly
2- قيدهايي که همان ساختار صفات را دارا هستند، يعني هم ميتوانند به صورت قيد به کار روند و هم به صورت صفت. برخي از مهمترين آنها عبارتند از:
just, well, right, far, forward, early, hard, straight, pretty, little, fast, late, left, backward, deep, direct, near, wrong
3- قيودي که اصلاً ارتباطي با صفات ندارند. مانند: so, now, very, there, here, too, as, quite
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
09-21-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
چند نکته املايي
گفتيم که بسياري از قيدها با اضافه شدن ly به يک صفت ساخته ميشوند. اما هميشه به اين سادگي نيست: 1- y در انتهاي کلمه به i تبديل ميشود:
gay → gaily
2- e در انتهاي کلمه همچنان باقي ميماند:
strange → strangely
ولي چند استثنا وجود دارد:
true → truly
due → duly
whole → wholly
3- در صفاتي که به able يا ible ختم ميشوند، e در انتهاي کلمه حذف ميشود و y جاي آن را ميگيرد:
probable → probably
possible → possibly
4- صفاتي که به يک حرف با صدا و يک L ختم ميشوند، طبق روش معمول ly ميگيرند: actual → actuallygeneral → generally
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت خطی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 03:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|