#31  
قدیمی 10-23-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض با بدغذایی کودکان چه کنیم؟

با بدغذایی کودکان چه کنیم؟

مقدمه

فرزندان ما ، در واقع خود ما از لحظه تولد تا بزرگسالی با مشکلات گوناگونی روبه رو می‌شویم. یکی از شایع‌ترین این مشکلات ، بویژه در سنین قبل از دبستان ، بی‌اشتهایی است. عوامل بسیاری می‌تواند در روش غذایی و اشتهای کودک تاثیر بگذارد و ما فقط در صورتی می‌توانیم به او کمک کنیم که دلیل واقعی مشکل او را دریابیم و آن را بر طرف کنیم. در عین حال توجه به این نکته ضروری است که پیدایش مشکل یا ناراحتی یکی از بخشهای غیرقابل اجتناب در سیر رشد بچه‌هاست. قبل از هر چیز بهتر است تعریفی از اشتها ارائه کنیم.




اشتها

اشتها یعنی میل خاص دستگاه‌های بدن که فرد را به سوی انتخاب غذای مورد نیاز و لازم هدایت می‌کند. اشتها نیز حالتی شبیه نفس‌کشیدن ، بلعیدن و سایر برنامه‌های بدن انسان بوده ، بی اختیار و غیر ارادی است. بدیهی است که تمایل نداشتن کودکان به غذا ، والدین را نگران می‌کند، اما باید به میل آنها احترام گذاشته و در ضمن به حل مساله پرداخته شود، در ضمن لازم نیست که اوقات غذا خوردن به ساعت جدال و درگیری تبدیل شود. غذا نخوردن کودکان را به بدخلقی آنها نسبت ندهید.

نباید بچه‌ها را عادت داد که فقط در ساعات غذا خوردن ، چیزی بخورند. پس در هنگام بروز این مشکل چه باید کرد؟ شاید قبل از هر چیز لازم باشد که فرزند خود را نزد پزشک ببرید، زیرا بی‌میلی به غذا ممکن است با پیدایش هر نوع بیماری ، هر چند خفیف و جزیی ، ایجاد شود و پزشک با معاینات دقیق فرزندتان این موضوع را روشن خواهد‌کرد.
او بی اشتها نیست ، شما پرخورید!

گاهی اوقات والدین تصور می‌کنند که فرزندشان بی‌اشتهاست. در حالی که بیش از ظرفیت ، به او غذا می‌دهند و وقتی که او نمی‌خورد، تصور می‌کنند که مشکلی در اشتهای وی ایجاد شده‌است. اگر وضعیت رشد فرزند شما در نمودار قد و وزن مطلوب است و رشد طبیعی نشان می‌دهد، پس دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.

غالبا تغییر رژیم غذایی نیز بی‌تاثیر در اشتهای کودک نیست. غذاهایی که چرب باشند، اشتیاق کودک را نسبت به غذا خوردن کمتر می‌کنند برای مثال اکثر بچه‌ها شیر را دوست دارند، اما بچه‌های بی‌اشتها شیر بدون سرشیر و شیر کم چرب را بهتر می‌خورند. گوشت ، سبزیجات و میوه نیز از منابع غذایی خوب برای کودکان به شمار می‌رود.




فقط 3 وعده یا بیشتر؟

سوال بسیاری از والدین این است که خوراکی‌های میان وعده‌های اصلی غذا برای کودکان مناسب است یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که می‌توان از خوراکی‌های کم حجم مانند سیب ، هویج ، آب میوه یا میوه استفاده ‌کرد تا علاوه بر این که مواد طبیعی را به بدن کودک می‌رسانند، موجب بی‌اشتهایی او نیز نشوند.

گاهی اوقات وقتی با فرزندتان بیرون می‌روید و او تقاضای یک شیرینی یا شکلات می‌کند. با او مخالفت نکنید، زیرا گاهی اوقات این خوراکی بیشتر غذای روح کودک شما به حساب می‌آید. البته بهتر است این گونه خوراکی‌ها بعدازظهر یا عصر به کودک داده‌شود تا مانع خوردن غذای اصلی نشود. یکی دیگر از کارهایی که والدین می‌توانند صورت دهند این است که یک رژیم غذایی کامل و متنوع را برای کودک در نظر بگیرند، اما به او اجازه دهند که مسوولیت انتخاب غذای خود را به عهده گیرد. بدین ترتیب او تمایل بیشتری برای خوردن غذا پیدا خواهد کرد.
نمودار سینوسی اشتها

نکته قابل توجه دیگر این است که اشتها متغییر است. حتی مقدار شام و ناهار افراد با یکدیگر فرق می‌کند، سن کودک و میزان نیاز او به انرژی ، همچنین احساسات او ، همه در مقدار و نوع غذای مصرفی تاثیر دارند. کودکان ، معمولا در سال‌های دوم و سوم زندگی کمتر از سال اول غذا می‌خورند و در این دوران سرعت رشد هم نسبت به سال اول کندتر می‌شود، بنابراین آنها به انرژی کمتری نیز احتیاج دارند و غذای بسیاری نمی‌خواهند، که همه این موارد طبیعی است و نباید آنها را وادار به غذا خوردن کرد. از دیگر عوامل موثر بر اشتهای کودکان ، جو حاکم بر زمان صرف غذاست.
غذا را با شادی صرف کنید

بهتر است که کودکان غذا را با شادی بخورند. اگر هنگام صرف غذا همه خوشحال و راضی باشند و از غذا خوردن لذت ببرند، می‌توانند آهسته غذاخوردن و زمین ریختن غذای کودک را بهتر تحمل کنند و با آرامش بیشتری با او کنار بیایند. در ضمن افرادی که برای کودک عزیز و مهم هستند، در احساسات کودک نقش بسزایی داشته و حالت آنها در حین غذاخوردن برای بچه الگو می‌شود. نگرانی و ترس بیش از هر چیز موجب بی‌اشتهایی کودکان می‌شود.

توجه داشته باشید که نگرانی و استرس والدین ، بیش از آنچه تصور کنید بر فرزندان تاثیر دارد و از آنجایی که فرزندان تجربه کافی در زندگی ندارند، ممکن است با احساس ناراحتی والدین بترسند که نکند والدین به دلیل مشکلاتی که دارند، فرزندشان را ترک کرده یا دیگر او را دوست نداشته‌باشند و همین مساله عاملی برای نگرانی و ترس آنها شده ، اشتهای آنان را بشدت کاهش می‌دهد. پس تا حد امکان فضای آرام و شادی را برای فرزندان ایجاد کنید تا آنها نیز با آرامش و خوشحالی مراحل رشد خود را پشت سر بگذارند.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #32  
قدیمی 10-23-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض والدین موفق چگونه هستند؟

والدین موفق چگونه هستند؟

مقدمه

وقتی تصمیم می‌گیرید که صاحب فرزند شوید، در واقع مسئولیت سنگین و بلند مدت تربیت او را پذیرفته‌اید. تربیت به معنی تعلیم دادن و پروراندن است. وقتی فرزندان خود را تربیت می‌کنید، به آنها می‌آموزید چگونه رفتار نمایند. یعنی شما با قانون‌گذاری و اعمال انضباط به آنها کمک می‌کنید تا تکلیف خود را بدانند. این مساله احساس امنیت و آرامش خاطر آنان را افزایش می‌دهد و از آنجایی که کودکان دوست دارند احساس کنند والدینشان از آنان راضی هستند با ارائه توجه و محبت مناسب از سوی خانواده گام مهمی در ارتقا بهداشت روان کودک و اطرافیان برداشته می‌شود.

کودک بدون مشکل وجود ندارد ولی مشکلات کودکان قابل درمان است. نکته مهم نحوه برقراری اصول تربیتی است. چناچه اصول تربیت اشتباه باشد یا با خشونت و بی‌تفاوتی ارائه شود، کودک آن را نمی‌پذیرد. یک خانواده خوب باید بتواند تربیت و انضباط را به نحوه شایسته‌ای برقرار نماید. در تربیت فرزندان مانند هر کار دیگر با مشکلاتی روبرو خواهیم شد. اگر والدین از روشهای صحیح تربیتی آگاه باشند، با تمرین و به مرور زمان تجربه و مهارت آنان افزایش خواهد یافت و در تربیت فرزندشان موفق‌تر خواهند بود. آنچه در زیر می‌آید، برخی اصول تربیتی است که برای آشنایی مقدماتی مطرح می‌گردد.
در کوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی نداشته باشید.

موارد زیادی وجود دارد که دوست دارید به فرزندان خود بیاموزید ولی هیچ رفتاری با یک بار آموختن بدست نمی آید وآنان نیز همیشه برای فرا گرفتن آمدگی ندارند. آموزش نیاز به وقت ، حوصله و موقعیت شناسی دارد. اگر والدین در این کار پشتکار نداشته باشند، خسته و بی‌حوصله شوند یا از کوره در روند، احترام خود را نزد فرزندان از دست خواهند داد.

در این صورت فرزندان به خواسته‌های آنها بی‌توجه خواهند شد و خود را موظف به انجام آنها نخواهند دانست. تربیت مسئولیتی یک روزه نیست، آرامش ، پایداری و مقاومت می‌خواهد و تا زمانی که یک اصل تربیتی حاصل شود، فرزند شما بارها اشتباه خواهد کرد. بنابراین در کوتاه مدت نمی‌توان انتظار پیشرفت زیادی داشت.
توقع خود را کم کنید و پیشرفتهای کوچک را نیز در نظر بگیرید.

کودکان و والدینی که از هر نظر کامل و بی‌عیب باشند وجود ندارند. فرزندان همیشه آنگونه که والدین توقع دارند عمل نمی‌کنند. مشکلات کودکان معمولا یک شبه حل نمی‌شود و تغییرات در کودکان و بالغین تدریجی ، آرام و مرحله به مرحله صورت می‌گیرد. برخی والدین وقتی درتغییر عادات و رفتارهای فرزندشان به مشکل برمی‌خورند، به سرعت آشفته و ناامید می‌شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند. حال آنکه باید به پیشرفتهای کوچک و تدریجی فرزندشان توجه نمایند زیرا کلید پیشرفتهای بزرگ ، تشویق پیشرفتهای کوچک است.
در هر زمان تنها روی یک مشکل تمرکز نمایید.

فرزند شما ممکن است مشکلات متعددی داشته باشد ولی اگر شما بخواهید همه موارد را باهم اصلاح نمایید، هرگز موفق نخواهید شد. برای موفقیت باید تنها یک مشکل را در نظر بگیرید و پس از حل آن به نوبت به مشکل دیگری بپردازید. هدفتان را با کلمات ساده‌ای که برای کودک قابل فهم باشد برایش توضیح دهید و به او بگویید در این مورد خاص دقیقا چه انتظاری از او دارید، مثلا: می‌خواهم قبل از آمدن سر سفره دستهایت را صابون بزنی! سپس به پیشرفتهای هر چند کوچک کودک در راه اصلاح رفتارش دقت نمایید، مثلا: قبلا اصلا صابون نمی‌زده و حالا یک مرتبه صابون زده است، هر چند توقع ما چهار مرتبه صابون در روز باشد و با واکنشهای مثبت و تحسین آمیز به او بفهمانید که رفتارش مناسب و مورد پسند است.
با دید مثبت نگاه کنید و هرگز از تحسین کودکتان غافل نباشید.

تحسین کودک بسیار ارزشمند است. کودکان در هر مرحله سنی که باشند تمایل دارند والدین آنها را بپسندند و از آنها راضی باشند. کودک نمی‌داند کدام رفتار مناسب و کدام نامناسب است. او هر رفتاری را که با واکنش والدین روبرو شود یا او را به هدف برساند مثبت تلقی کرده و تکرار خواهد نمود. تصور نکنید داشتن رفتار مناسب امری بدیهی و از وظایف فرزند شماست و یا رفتارهای فوق‌العاده است. این طرز تفکر باعث می‌شود پرتوقع شوید، نسبت به رفتارهای مناسب فرزندتان بی‌اعتنا گردید و تنها به رفتارهای نامناسب و منفی او توجه نمایید.

مسلما به جز رفتارهایی که شما را ناراحت می‌کند، رفتارهای مناسب و مثبت زیادی نیز در فرزند شما وجود دارد. اگر شما هر رفتار مناسبی را مثبت تلقی کنید و با واکنشی تایید کننده به فرزندتان نشان دهید که از کدام رفتارش راضی هستید، کودک سعی می‌کند با تکرار آن رضایت بیشتر شما را بدست آورد. نشان دادن نارضایتی از رفتارهای نامناسب تنها زمانی موثر خواهد بود که قبل از آن فرزندتان را به دلیل رفتارهای مناسبش تشویق کرده باشید.
اهدافی را که در نظر دارید، با نیازهای کودکتان منطبق نمایید.

اهداف خود را متناسب با سن ، شخصیت ، توانایی ، رشد عقلی و شرایط محیطی فرزندتان تعیین نمایید. همه کودکان در یک سن خاص وارد مرحله مشابهی نمی‌شوند و میزان آموزش پذیری آنها نیز به یک میزان نیست. با توجه به این که همه افراد یک‌جور نیستند و موقعیتها نیز متفاوت است. یک راه حل قطعی و مستقل برای هر مشکلی وجود ندارند. راه حلی که امروز در مورد فرزندتان موثر است، ممکن است فردا تاثیرش را از دست بدهد یا روشی که برای یکی از کودکانتان جواب می‌دهد، شاید برای دیگری بی‌فایده باشد. اگر حوصله کنید می‌توانید حتی روشهای ابتکاری و موثرتری خلق نمایید که بنا به شرایط خاص شما طراحی شده باشد.
مادران ، پدران ، لطفا هماهنگ عمل کنید.

موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است. پیش از هر اقدامی ، رفتارهایی را که می‌خواهید اصلاح کنید، دقیقا مشخص نمایید و برای رفع آن برنامه‌ای هماهنگ طراحی کنید .شما و همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودکتان اتفاق نظر داشته باشید. وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید، هر دو هماهنگ و یکسان عمل نمایید.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #33  
قدیمی 10-27-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شیوه عملی ترک حرفهای زشت و بی ادبانه در کودک

شیوه عملی ترک حرفهای زشت و بی ادبانه در کودک


الیزابت پنتلی / مترجم: اکرم قیطاسی

موقعیت
وقتی فرزندم با دوستانش صحبت می کرد.متوجه شدم که عبارات زشتی به آنها گفت.من از این مسأله بسیار ناراحت شدم.بهترین راه برای کنترل این مسأله چیست؟

فکر کنید
درست همانطور که بچه ها هر چیز دیگری را می آموزند،یاد خواهند گرفت که کلمات،قدرتمند هستند و برخی کلمه های قوی تر از بقیه اند. درست همان طور که بچه ها چیزهای دیگری را که می آموزند بررسی و تحقیق می کنند،این کلمات را نیز آزمایش می کنند.

راه حلها
1-بچه های کوچک،درست مثل «مینا»هستند. آنها چیزهایی را که می شنوند، حتی وقتی معنای آن را نمی دانند،تکرار می کنند. اگر فرزندتان کوچک است و معنی کلمه ای زشت را نمی داند، اما به تقلید از دیگری آن را گفته است، فقط بگویید: «آدمها نباید چنین کلماتی را به کار ببرند. در عوض می توانی بگویی...»وکلمه قابل قبولی را جایگزین کنید. از همان لحن و همان میزان صدایی استفاده کنید که او برای بیان آن کلمه زشت به کار برده است.
2-اگر کودک بزرگتری حرفهای زشت می زند و معنی آنها را نیز می داند،می توانید با آرامش بگویید:«می توانید بگویید این نوع حرف زدن غیر قبول است. می دانم آن قدر باهوش هستی که عبارات قابل قبولی به جای آنها پیدا کنی.»
3-بچه ها اغلب برای تأثیر عبارات خود از کلمات زشت استفاده می کنند. می توانید با صدایی محکم آن کلمه را به این صورت تکرار کنید: «سیلویا! در این خانه از کلمه لعنتی استفاده نمی کنیم.»اغلب وقتی کودکی بشنود که پدر یا مادر ش کلمه زشت را به این صورت به کار می برد.تأثیر آن کلمه برایش از بین می رود.
4-دقت کنید که فرزندتان این کلمات زشت را کجا می شنود. یک دوست یا یکی از اعضای خانواده؟فیلمها؟همسالان؟(مطمئنا" نه از شما!). اکنون زمان مناسبی است تا در مورد قدرت و معنای کلمات و اینکه چرا مردم به هم ناسزا می گویند و احساس تو قابل قبول است، با او صحبت کنید. جایگزینهای مناسبی به فرزندتان بدهید تا در هنگام عصبانیت از آنها استفاده کند.گفتن جمله ای مختصر و همراه با آرامش در مورد کلمه ای که فرزندتان از یک دوست شنیده یا یک ستاره سینما فریاد زده است، به فرزندتان کمک می کند تا احساساتش را تعدیل کند.مثلا":«من واقعا"از آن فیلم لذت بردم و آن هنر پیشه را دوست دارم،اما گفتن آن کلمات زشت ضروری نبود و باعث شد که آرنولد به نظرم احمق و خام برسد.»
5-در ازای هر کلمه زشتی که از فرزندتان شنیدید،او را جریمه کنید. پول جریمه را می توانید در قلکی بیندازید و بعد به عنوان صدقه یا خیریه آن را به فقرا بدهید.
6-اگر حرفهای زشت او خطاب به شما گفته شود، به تعرضی جدی تبدیل می شود.اگر با چنین موردی روبرو هستید،باید سریع و با قدرت اقدام کنید. در مورد امتیازاتی که برای فرزندتان اهمیت دارند فکر کنید. استفاده از تلفن؟دیدار دوستان؟بازی با رایانه؟دوچرخه سواری؟و....
از انجا که قبلا"در مورد این مسأله فکر کرده و برنامه ریزی کرده اید، می توانید به تعرض بعدی با قدرت پاسخ دهید. بار دیگر که فرزندتان حرف زشتی به شما گفت، با آرامش بگویید:«این بی احترامی است و غیر قابل قبول. تو همین حالا حق استفاده از تلفن را تا سه روز از دست دادی. اگر بار دیگر با من این طور صحبت کنی، برای همیشه تلفن را از اتاقت بر می دارم .»


حرفهای زشت عمدی

موقعیت
حرفهایی که فرزندم می زند، گاهی اوقات گستاخانه و آزار دهنده است. چطور می توانم مانع او شوم تا چنین حرفهایی را بر زبان نیاورد؟

فکر کنید
کودکی که در حال یادگیری رفتار مناسب اجتماعی است، درک و حساسیت کاملی برای تشخیص تأثیر حقیقی حرفهای خود ندارد. اغلب،بچه ها حرفهایی می زنند تا از احساسات خود محافظت کنندو یا به روشی نسنجیده برای بیان احساس واقعی خود،از آن استفاده می کنند.آگاهی و و بلوغ در این زمینه بسیار مؤثر است.

راه حلها
1-بهترین واکنش،آموزش دادن و بیان همان جملات با الفاظی دیگر است:«احمد!فکر می کنم حرفهایت احساسات نیتن را جریحه دار کرد. اگر بازی ات تمام شده، به او بگو که دوست داری کار دیگری انجام بدهی.»
2-به شخصی که جمله خطاب به او کفته شده، بگویید:«ما را ببخش»و فرزندتان را به جای خلوتی ببرید و خصوصی وسریع احساسات خود را در مورد حرف او بیان کنید. از او بپرسید که چطور می تواند این شراط را اصلاح کند. اگر نمی داند، شما دقیقا" به او بگوییدکه باید چه جمله ای را بگوید. در فرصتی دیگر، در مورد این رفتار و وضعیت با صحبت کنید و اگر بیان جمله آزار دهنده تعمدی بوده،مجازاتی برایش تعیین کنید.این مجازات ممکن استبرای جمله کاملا" بی ادبانه، نوشتن یادداشتی کوتاه برای معذرت خواهی باشد.
3-با دقت ببینید که چه چیزی بر رفتار فرزندتان تأثیر داشته است: دوستان بد؟برنامه تلویزیونی محبوب او که در انها شوخی های بی ادبانه ای وجود دارد؟فرد بزرکسال تأثیری نا مناسبی می کند؟ یا خواهریا برادری که مدام او را اذیت می کند؟اگر علت این امر را بیابید، بهتر می توانید وضعیت به وجود آمده را اصلاح کنید.


حرفهای بی ادبانه غیر عمدی

موقعیت
فرزندم با صراحتی ناراحت کننده،حرفهای آزاردهنده می زند. دیروز در اداره پست با صدایی بلند گفت: «مامان!اون خانم سبیل داره»در آن لحظه، دلم می خواست می مردم.

فکر کنید
تشخیص تفاوت بین راستگو و زدن حرفهای ناراحت کننده، نیاز به تجربه و بلوغ دارد.این لحظه ها را به عنوان فرصتهایی عالی برای آموزش دادن فرزندتان در نظر بگیرید. یا این کار را انجام دهید و یا آن را برای چند برای چند سال بعد نگه دارید!

راه حلها
1-بهترین کار این است که فرزندتان را به گوشه ای ببرید و درسی سریع به او بدهید تا جلوی چنین رفتاری را بگیرید. مثلا":«بهتر است حرفهایت را در مورد دیگران برای خودت نگهداری. شاید شنیدن چنین حرفهایی احساسات آنها را جریحه دار کند.»در فرصتی دیگر، به طور خصوصی در مورد خصوصیات یک فرد و در مورد صحبت کردن درباره مردم،آن هم در محلهای عمومی، با او صحبت کنید.
2-وقتی متوجه می شوید که فرزندتان به شخصی که به طرف شما می آید خیره شده است، می توانید جلوی حرفهای آور او را بگیرید. خم شوید و در گوش او زمزمه کنید:«آن مرد فقط یک پا دارد.مؤدبانه نیست که به او خیره شویم. بعد در موردش صحبت خواهیم کرد.»در فرصتی مناسب، حتما"در باره تفاوتهای مردم و صفاتی که باعث می شوند مثل هم باشیم،با او صحبت کنید.
3-پس از بیان جمله ای خجالت آور، بهتر است سریع حواس فرزندتان را به چیزی دیگر مشغول کنید و در فرصتی مناسب به او درس بدهید. اگر شهامت آن را دارید،در چشمان شخص مخاطب نگاه کنید و بگویید:«از این مسئله متأسفم.»شما نمی توانید حرف فرزندتان را پس بگیرید بلکه فقط می توانید تصدیق کنید که در مورد حرف او احساس بدی دارید.
----------------------------------------------
منبع:راهنمای کامل تربیت کودک
تألیف:الیزابت پنتلی
مترجم: اکرم قیطاسی
چاپ متن وصحافی:پژمان
چاپ پنجم:1384
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #34  
قدیمی 10-27-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چرا و چگونه به بچّه ها پول توجیبی بدهیم ؟

چرا و چگونه به بچّه ها پول توجیبی بدهیم ؟

از چه سني‌؟ چقدر بايد به آنها بدهيد؟ هر چند وقت يكبار؟ به‌صورت روزانه، هفتگي يا ماهانه؟ در چه راهي مصرف شود؟ چگونه مخارج آنها را كنترل كنيم؟ آيا در زندگي كودك مهم است كه بتواند مبلغ مشخصي پول در اختيار داشته باشد؟
در اينجا سؤالات مطرح شده توسط تعداد زيادي از والديني كه در دادن پول تو جيبي به فرزندانشان مردد هستند را با شما در ميان مي‌گذاريم.
دريافت پول توجيبي مرحله مهمي در زندگي كودك است. اين مرحله براي او شروع يك استقلال به‌خصوص است. به عبارتي‌، او ديگر مجبور نخواهد بود از شما چيزي بخواهد و بلا‌تكليف نخواهد بود تا هر وقت دلتان خواست برايش چيزي بخريد. ما پدر و مادران بايد به سراغ ارزش‌هايمان و آن ارزش‌هايي كه مي‌خواهيم به فرزندانمان انتقال دهيم برويم. به همين دليل، بايد علت‌هايي كه ما را بر آن مي‌دارد تا به اين پرسش پاسخ مثبت يا منفي دهيم، مورد بررسي قرار دهيم.

آيا براي پرداخت پول تو جيبي توانايي مالي داريم؟
آيا به‌دليل آنكه از دست غر‌زدن‌هاي فرزندانمان(بچه‌هاي ديگر پول تو جيبي مي‌گيرند!) خسته شده‌ايم، مايليم به آنها پول تو جيبي بدهيم‌؟
چنانچه توان مالي براي پرداخت آن را داشته باشيم اين پول مي‌تواند فوايد زير را به همراه داشته باشد:
- با اين عمل مي‌توانيد اهميت و ارزش پول، مفهوم صرفه جويي، اهميت كار كردن، همياري، لذت بردن و مديريت دخل و خرج را به فرزندتان القا كنيد. چنانچه اين مفاهيم از نظرتان مهم باشند، دادن پول تو جيبي به فرزندانتان، روشي براي افزايش اين مهارت‌ها به شمار مي‌رود.
- او را براي دنيايي كه در انتظار اوست آماده مي‌كند.
- استقلال بخصوصي كسب مي‌كند.

از چه سني و چه مقدار به او پول دهيم؟
كودك بايد دست كم، شمردن را بلد باشد والا چگونه مي‌تواند بفهمد كه مثلا اگر از 20 تومان، 15 تومان خرج كند، تنها برايش5 تومان باقي مي‌ماند. بنا به تحقيقي كه خلاصه‌اي از آن در زير آمده است، از هر دو كودك به‌طور متوسط يك كودك پول تو جيبي دريافت كرده است و با افزايش سن كودك، درصد پول تو جيبي نيز افزايش مي‌يابد. درحالي‌كه تنها 11درصد بچه‌هاي بين 2 تا 4 سال پول تو جيبي گرفته‌اند در عوض، در سنين بين 15 و 17 سال، 75درصد آنان پول دريافت كرده‌اند.

درصد كودكاني كه پول تو جيبي دريافت مي‌كنند:
بين 2تا4 سال:11درصد به‌طور متوسط 27/4 يورو دريافت مي‌كنند.
بين 5تا7 سال:29 درصد به‌طور متوسط 81/3يورو دريافت مي‌كنند.
بين 8تا10 سال:57 درصد به‌طور متوسط 28/11 يورو دريافت مي‌كنند.
بين 11تا14 سال:67 درصد به‌طور متوسط 46/16 يورو دريافت مي‌كنند.
بين 15تا17 سال: 73درصد به‌طور متوسط 33/30 يورو دريافت مي‌كنند.
بين 18تا19 سال:64درصد به‌طور متوسط 07/51 يورو دريافت مي‌كنند.

هرچه بچه‌ها كوچك‌تر باشند، والدين بيشتر ترجيح مي‌دهند به جاي آنكه به‌طور منظم مثلا به‌صورت ماهانه به آنها پول بدهند، به‌صورت خرد خرد به آنها پول دهند. بي‌شك از اين طريق بهتر مي‌توانند ببيند پول در چه راهي مصرف مي‌شود. با اين‌حال، هر چه كودك بزرگ‌تر شود، اين مسئله نظم بيشتري به‌خود مي‌گيرد. به عبارتي ديگر، به‌صورت هفتگي يا ماهانه به او پول تو جيبي مي‌دهيم. جالب است بدانيد كه دخترها از نظر سني كمي زودتر از پسرها پول تو جيبي مي‌گرفتند اما بعد از 18 سالگي، پسرها مبلغ بيشتري در اختيار داشتند.

چگونه فرزندانمان پول تو جيبي خود را خرج كنند؟
الزاما خوشايند نيست كه بخواهيم مستبدانه مخارج فرزندانمان را اداره كنيم. آنها بايد خودشان تجربه كنند. حتي اگر روز اول همه پول‌هايشان را صرف چيزهاي به درد نخور كنند‌، خودشان افسوس خواهند خورد اما اين عمل سازنده است. بايد بچه‌ها را آزاد بگذاريم تا هر كاري كه مي‌خواهند با پول تو جيبي‌شان بكنند؛ از طرفي هيچ‌چيز مانع نمي‌شود كه والدين به آنها ياد دهند پس‌اندازشان را خرج كنند، به آنان بياموزند چگونه قدر چيزها را بدانند، جلوي خود را بگيرند و خريدي را به تعويق اندازند و ميزان دخل و خرجشان را رعايت كنند.

چند توصيه
1.منتظر بمانيد تا فرزندتان به پختگي لازم برسد. اگر شمردن بلد نباشد‌، دادن پول توجيبي به او هيچ فايده‌اي ندارد. چون قادر نيست به هنگام پول گرفتن و يا خريد كردن‌‌، جمع و تفريق كند.
2. از همان ابتدا همه چيز را مشخص كنيد. شما متعهد مي‌شويد كه هر هفته و يا هر‌ماه به او پول بپردازيد اما در عوض از اينكه از او بخواهيد پولش را در راه درست مصرف كند نهراسيد. مي‌توانيد بپذيريد كه گاه فرزندتان چيزهاي به درد نخور و يا چيزهاي بيخودي كه همه نوجوانان عاشقش هستند را خريداري كند، درصورتي‌كه او هم تلاش كند براي خريد چيزهاي مفيدتر پول كنار بگذارد. روي هم رفته، چنانچه بخواهد مدام پولش را هدر دهد و يا چيزهاي خطرناكي چون سيگار، چاقوي جيبي و الكل بخرد مخالفت كنيد و پول تو جيبي‌اش را به تعويق اندازيد. از اين به بعد است كه او بايد بفهمد كه اجازه ندارد هر كاري كه بخواهد با پولش انجام دهد. در عوض، چنانچه نظر شما را در اين مورد بخواهد، تنها راه براي نشان دادن راه و چاه به او و اينكه ياد بگيرد پولش را بهتر خرج كند، اين است كه نسبت به انتخاب‌هايش با او مدارا كنيد.
3. در ازاي كمك كردن در كارهاي خانه و يا كسب نمرات بالا در كلاس و امتحانات از پول‌دادن به او خودداري كنيد. او بايد ياد بگيرد كه براي خودش كار مي‌كند نه براي پول. همچنين پول نبايد به وسيله‌اي براي تهديد و خط و نشان كشيدن بين شما و فرزندتان تبديل شود؛«اگر اتاقت را مرتب نكني‌، پول تو جيبي‌ات را قطع مي‌كنم.»
4.هدف از دادن پول تو جيبي به فرزندان قبل از هر چيز آن است كه به او مديريت دخل و‌خرج و اهميت و ارزش چيزها را بياموزيد. چنانچه فرزندتان زودتر از موعد مقرر پول تو جيبي‌اش را خرج كند و بخواهد جلوتر آن‌را از شما بگيرد، (مطمئنا يك روز اين‌كار را انجام خواهد داد)، ابتدا به او نرمش نشان دهيد، به او كمك كنيد تا متوجه اشتباهش شود اما عادت نكنيد هميشه او را از بحران مالي نجات دهيد. در اين صورت پول تو جيبي جنبه آموزشي خود را از دست مي‌دهد.
5.همچنين به او نگوييد با پولش چه كار كند، بگذاريد خودش تجربه كند و هر چه كه مي‌خواهد بخرد، حتي چيزهاي بي‌فايده، به‌خصوص آنكه پول نبايد منشأ درگيري ميان شما و فرزندتان شود. بايد قوانين مشخصي در مورد آن برقرار كنيد.
6.از مداخله كردن در خريدهايش و تهديد و خط و‌نشان كشيدن سر پول خودداري كنيد.
7.بنا به سنش به او پول تو‌ل‌جيبي بدهيد و با افزايش سن‌، به مبلغ پرداختي بيفزاييد.
8.بنا به نيازهاي واقعي‌اش به او پول دهيد. در حقيقت پول زياد به هيچ دردي نمي‌خورد. با اين عمل شانس تجربه كردن خواستن و انتظار چيزي كه در حسرت آن به سر مي‌برد را از او مي‌گيريد.
9.در مورد پول آزادانه صحبت كنيد، به‌خصوص آنكه صحبت از پول نبايد موضوع ممنوعي باشد. مثلا چنانچه مي‌خواهد پول تو جيبي‌اش زياد شود، بايد در مورد نيازهايش با او گفت‌وگو كنيد.

اگر فرزندتان پول تو جيبي نخواهداين امر اغلب به معناي ترس از بزرگ شدن و عدم‌اعتماد به نفس است. درخواست از مامان و بابا خيلي آسان‌تر است تا اينكه زير بار مسئوليت برود! بهترين كار آن است كه درصورت امكان روي اين مسئله تاكيد كنيد و ارزش او را بالا ببريد. بايد به او نشان دهيد به كاري كه مي‌كند و يا شروع به انجام آن كرده است، افتخار مي‌كنيد. از تصميم‌گيري به جاي او خودداري كنيد. بر عكس بگذاريد خودش تصميم بگيرد حتي اگر گاه اشتباه كند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #35  
قدیمی 10-27-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چگونه توجه بچه ها را جلب کنیم و روی آن ها نفوذ داشته باشیم؟

چگونه توجه بچه ها را جلب کنیم و روی آن ها نفوذ داشته باشیم؟


دکتر ویل جاکوبس و رنی گوردن جاکوبس / مترجم:مهدی قراچه داغی
گاه با قصد خیر وقتی می خواهیم به فرزندانمان مطلبی بیاموزیم،حرفی را بارها و بار ها تکرار می کنیم.توصیه ما این است که مطلب را یک بار بگویید و به هنگام بیان از مشرب خوش استفاده کنید و در صورت لزوم در نوبت بعدی به جای تکرار همه ماجرا ،شمه ای خلاصه شده از آن را باز گویید.حرفتان را تکرار نکنید مگر مطمئن شوید کسی به حرف تان گوش نمی دهد.بی جهت فکر نکنید هر چه بیشتر تکرار کنید،بیشتر متوجه می شوند و بیشتر همکاری می کنند.ممکن است لازم باشد بچه ها رفتاری را جند بار تکرار کنند تا به تجربه،نکته ای بیاموزند.به همین دلیل است که بچه ها می خواهند داستان مورد علاقه اشان را بارها و بارها بشنوند.بچه های بزرگ تر باری تهیه گزارش درسی خود تا آخرین لحظات صبر کنند،هر چند قبلاً تجربه کرده اند که وقتی کاری را در آخرین دقایق تمام می کنند کارشان از کیفیت چندان خوبی برخوردار نمی شود.وقتی به در خواست کودک مان عمل نکنیم،ممکن است بار ها و بارها حرفش را تکرار کند تا ما در تصمیم خود تجدید نظر کنیم.نیاز کودک است که رفتارش را تکرار کند.اما اگر ما سخن و خواسته خود را بارها و بارها تکرار کنیم لزوماً به موقعیت خاصی نمی رسیم.
توجه داشته باشید که بچه ها نه از رویحرف هایی که به آن ها می زنیم،بلکه با توجه به رفتار و عملی که به نمایش می گذاریم مطلب می آموزند.حرفتان را بزنید و بعد بگذارید که بچه ها نتیجه کارشان را تجربه کنند.
چه ها بسیار علاقه مندند پدر و مادرشان از دوران کودکی خودشان برایشان حرف بزنند.بگویند چگونه با هم آشنا شدند.وقتی این مطالب را با زبانی راحت و خوشایند تعریف می کنید،آن ها از حرف های شما استقبال می کنند. به جای طرح محرومیت ها و مشکلات خود رد گذشته،از نکات مثبت زندگیتان حرف بزنید.بسیاری از پدر و مادر ها برای فرزندانشان لباس های گران و شیک می خرند و بعد هنگام دادن لباس به فرزندشان به او می گویند:«وقتی به سن تو بودم حتی اتاق خواب کوچکی برای خودم نداشتم.تو خیلی شانس آورده ای».
گفتن این که بچه ها باید بسیار قدر شناس باشند دلیل نمی شود تا آن ها قدر شناس شوند اما مهم است اگر از سرگذشت ما مطلبی بدانند.مهم است بدانند پدر و مادر ما به سختی تلاش می کردند تا ما زندگی ساده ای داشته باشیم.اما همین حرف زمانی معنی دار است و به نتیجه مطلوب می رسد که در محیطی دوستانه مطرح شود.باید از هر گونه نطق و سخنرانی خود داری کرد.بچه ها تا بزرگ تر نشوند نمی دانند از چه امتیازاتی برخوردارند.
وقتی با فرزندتان حرف می زنید با او تماس چشمی برقرار کنید.دست او را بگیرید و حرف بزنید،این گونه نیاز به تکرار به حد اقل می رسد.در بسیاری از مواقع در حالی با فرزندمان حرف می زنیم که او در حال تماشای تلویزیون یا انجام کاری است؛مثلاًبا تلفن حرف می زند و یا با کامپیوترش بازی می کند.بعد ناراحت می شویم زیرا می بینیم به حرف ما گوش نداده و یا واکنشی نشان نداده است.بنابر این قبل از این که با فرزندتان حرف بزنید مطمئن شوید که او به صحبت های شما گوش می دهد.از او بخواهید وقتی حرف می زنید به شما نگاه کند.این گونه بهتر می توانید حرف هایتان را انتقال دهید.نگذارید شخصی ثالث پیام شما را منتقل کند.وقتی خواهر یا برادر فرزندتان پیام شما را به او مخابره کند،بعید نیست که بسیاری از بخش های آن به شکلی که شما می خواهید مخابره نشود.
و سرانجام به لحن صدایتان توجه کنید.تا میتوانید ملایم و راحت حرف بزنید.از مشرب خوش استفاده کنید اما از طعنه و تمسخر بپرهیزید.وقتی کسی بر سرم فریاد می کشد گاه مشوش و اغلب کل پیام را از دست می دهم.همین مطلب در مورد کودکان نیز صدق می کند.بچه ها به لحن بزرگ ترها توجه دارند.اگر می خواهیم پیام ما را دریافت کنند باید لحن کلامی طبیعی و خوشایند داشته باشیم.ممکن است بگویید«بله می دانماما دشوار است».بله درست است؛ملایم صحبت کردن اغلب با غریزه طبیعی ما هم خوانی ندارد اما مانند هر کار دیگری،اگر می خواهید موفق شوید،باید تلاش کنید.اگر داد و فریاد کشیدن جواب می داد نیازی به روشی متفاوت نبود.قبل از این که کودک خود واکنش نشان دهید نفس عمیقی بکشید و به قصد و نیت خود فکر کنید.
هر بار برای برخورد آرام و ملایم با فرزندتان تلاش کنیدبه نتایج بهتری دست پیدا می کنید و این سببی شود تا نتایج کارتان بهتر شود.
اگر دختر یا پسرتان به نصیحت شما گوش نمیدهد زیاد تعجب نکنید.اما این را هم بدانید اگر به جای دستور دادن نظرتان را بیان کنید نتایج مطلوب تری می گیرید. وقتی فرزندمان رفتار نا مناسبی را به نمایش می گذارد و می خواهیم به او بگوییم که چه باید بکند.در مواقعی نیز با آب و تاب شرح می دهیم که«همین اتفاق برای من هم اتفاق افتاد»و بعد توضیح میدهیم که چگونه از پس آن برآمدیم.توجه داشته باشید وقتی شما می خواهید تجربه هایتان را به رخ فرزندتان بکشید تا کار شما را انجام دهد،او معمولاً حتی اگر سرش به سنگ بزند می خواهد راه خودش را برود.
به چند مثال و توصیه زیر توجه کنید:

پیش دبستانی:
متوجه میشوید که میشل،سه ساله،خواهرش سیننتیای یک ساله را کتک می زند.زدن های میشل از وقتی سینتیا حرکت کرده بیشتر شده است.شما تا به حال چند بار به میشل گفته اید که زدن مجاز نیست و نباید چنین کاری بکند.هر بار که این کار را کرده شما او را به اتاق خودش فرستاده اید تا به او بگویید که اجازۀ زدن نمی دهید. بار دیگر که خواهرش را کتک می زند،بدون این که حرفی بزنید و شرح و بسطی بدهید او را سه دقیقه روی صندلی اش قرار می دهید.بحث و گفتگو و مشاجره با کودک در این شرایط کمکی به رفع مشکل نمی کند. او به این اندازه می فهمد که اگر خواهرش را کتک بزند باید روی صندلی بنشیند و یا به اتاق خودش برود.

دبستانی:
مردیت ناراحت از مدرسه می آید. می گوید:«بهترین دوستش سر میز ناهار درباره او پچ پچ کرده است که دیگر با او دوست نباشند».البته شما به خاطر دخترتان ناراحت می شوید.شاید خود شما هم در کودکی با موضوع مشابهی رو به رو شده اید.دخترتان در حالی که اشک چشمانش را پر کرده می پرسد::«چه باید بکنم؟».متوجه این دام باشید. ممکن است تحت تأثیر تجربیات طولانی خود بخواهیم قدمی بگذاریم و پیشنهاداتی بدهیم.به جای این کار توصیه ما این است که نظر دخترتان را بپرسید و یا از او بپرسید:«وقتی در باره ات حرف می زدند چه احساسی داشتی؟»«با احساست چه کردی؟».می توانید از او بپرسید که چرا دوستش این برخورد را کرده است.اگر بلافاصله به او پیشنهاد بدهید به او کمکی نکرده اید.شاید از روی تعجب همان بعد از ظهر ببینید که دخترتان با همان دوستش تلفنی حرف می زنند،می گویند و می خندند.از سوی دیگر اگر به او پیشنهادی بدهید ممکن است با حالتی از خشم به شما مراجعه کند و بگوید که پیشنهادتان کار او را خراب تر کرده است.حالا او به جای این که از دوستش عصبانی باشد از شما عصبانی است.سعی نکنید از توصیه تان دفاع کنید.او می خواهد شما احساسش را تأیید کنید.حوصله بحث منطقی ندارد.به او بگویید:«متأسفم که توصیه من مؤثر واقع نشد و تو را ناراحت تر کرد».درباره مناسب و مطلوب بودن توصیه و پیشنهادتان حرف نزنید.

نوجوان:
نوجوان ها در دوران نوجوانی خود ممکن است با نوعی افسردگی مواجه شوند.این افسردگی می تواند یک ساعت،یک وز و یا بیشتر طول بکشد.اما این افسردگی گذرا است و خود به خود برطرف می شود.بعضی از والدین سعی می کنند با گفتن عباراتی از قبیل «نباید ناراحت باشی،بخند،خوش باش»به فرزندشان احساس بهتری بدهند.بعضی ها هم به شادی و رضایت خود در دوران نوجوانی اشاره می کنند.مطمئن باشید که با این روش فرزندتان را خشمگین می سازید.شما نمی توانید احساس اندوه او را برطرف سازید.صرفاً با گوش دادن حمایتگرانه می توانید از شدت ناراحتی او بکاهید
وقتی داستان یا توصیه ای را بارها تکرار می کنیم اثر بخشی خود را از دست می دهد و شنونده شما را می رنجاند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #36  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بازيهاي كامپيوتري كودكان را مي توان كنترل كرد





دكترهادىشاكر*

بسياري از متخصصين معتقدند كه بهتر است كودكان زير 3 سال اصلا با كامپيوتر و بازيهاي ويديويي آشنا نشوند و تا آنجا كه ممكن است با اسباب بازي هاي قابل لمس و واقعي مثل لگو و خانه سازي و ... سرگرم شوند
بعبارت ديگر اسباب بازيهاي انتزاعي براي اين سن مناسب نيست . اما اگر كودك زير 5 سال شما قبلا دسترسي به اين بازيها پيدا كرده است و اين امر بعنوان عادتي براي او در امده است ، بايد هم اكنون به فكر شروع قانون و تعيين حدود براي بكارگيري اين بازي ها باشيد .

ابتداد بايد فهميد كه چقدر او بازي كامپيوتري انجام مي دهد و در بقيه زمان آزادش چه كارهايي مي كند .
اغلب متخصصان رشد كودك پيشنهاد مي كنند كه مجموع زمان استفاده از صفحه نمايشگر _ كه شامل صفحه تلويزيون ، تماشاي فيلم ويديو و كارتون ، جستو جو در اينترنت ( براي كودكان بزرگتر ) و بازيهاي ويديوئي مي شود _ بايد بين يك ساعت تا حداكثر دو ساعت در روز تعيين شود .
اگر كودك شما 45 دقيقه در روز ، بازي كامپيوتري دارد و بعد يك برنامه تلويزيوني مي بيند و مدتي را هم مشغول فعاليت فيزيكي و جست و خيز است ، عملا جاي نگراني نيست . ولي اگر ساعت ها جلوي كامصيوتر باشد و به دسته بازي بچسبد ، يعني بيش از حد مشغول بازي كامپيوتري است .

اين چند پيشنهاد را براي به كنترل درآوردن مدت بازي كامپيوتري او طرح مي كنيم

قبل از ارائه بازي كامپيوتري يك محدوديت زماني مشخص را به كودك اطلاع دهيد . براي كودكان در اين محدوده سني مي توانيد از ساعتهاي زمان دار كه معمولا در آشپزخانه ها بكار مي رود ، استفاده كنيد . مثلا به او بگوييد تا اين ساعت زنگ بزند مي تواني بازي كني و عدد آن را براي مثال روي 30 دقيقه قرار دهيد . وقت بازي كه به سر آمد اگر كودك به قانون اهميت داد او را تشويق كنيد و براي تمام كردن بموقع بازي پاداش دهيد .ولي اگر زمان را نديده گرفت يا براي زمان بيشتري وارد چانه زني شد ، به آرامي قوانين بازي را به او توضيح دهيد . اگر مخالفت ادامه داشت مي توانيد بازي با كامپيوتر را به عنوام نتيجه قانون شكني ، براي مدت محددي متوقف كنيد ، مثلا زمان بازي فرداي كودك را بگيريد
براي اين اعتراص كودك كه " الان من وسط بازي ام . اينجا جاي خيلي حساس بازي است و .. " راه حلي بينديشيد . اعلب بازيه هاي كامپيوتري ، قابليت ذخيره سازي بازي را دارند . بنابراين ، بدون خراب شدن بازي، كودك قادر است وسط بازي هم، همه چيز را دست نخورده براي نوبت بعدي ذخيره كند . شايد لازم باشد كه اين ذخيره سازي را به او ياد بدهيد
چند سرگرمي ديگر براي وقتي كه "زمان بازي تمام شده است " براي كودك در نظر بگيريد . مثل كمك در آشپزي به مامام يا كتاب خواندن با بابا يا مامان ، نقاشي كشيدن و ...اين كار به انحراف توجه او از ابزي كمك مي كند و راحت تر دست از كامپيوتر مي كشد
به او بگوييد قبل از بازي كامپيوتري بايد همه كارهايش مثل جمع كردن اتاق و اسباب بازيهايش را انجام داده باشد . يا مثلا قبل از برنامه تلويزيون مورد علاقه بايد اين كارها انجام شده باشد
از قرار دادن كامپيوتر در اتاق كودك و هرجائي كه او بتواند دور از چشم شما به بازي مشغول شود ، خودداري كنيد . بطور كلي بهتر است كه كامپيوتر در محلي كه جنبه عمومي تر دارد مثل اتاق نشمين قرار داده شود و جلوي آن نيز امكان نشستن براي دو تا سه نفر فراهم آيد تا هم كاربرد اين وسيله زير نظر باشد و هم بعنوان يك وسيله، به اجتماعي شدن كودك كمك كند

عده اي معتقدند كه كامپيوتر باعث ايزوله شدن كاربر و ايجاد بيماريهايي مثل چاقي و تغيير يافت اسكلت بدن ( قوز، انحراف مهره هاي ستون فقرات و ... ) مي شود و البته چنبه هاي مثبت به كارگيري كامپيوتر در آموزش كودكان نيز غيرقابل انكار است : مواردي مثل ديكته، رياضي و درك متون و خيلي از مهارتهاي ديگر . همچنين تقويت مهارت حركتي ظريف كودكان و سرعت عمل آنها با اين بازيها عملي است . اما چراغ خطر مهم اين است كه كامپيوتر جاي روابط اجتماعي كودك را بگيريد و كودك به جاي پيدا كردن دوست با اين وسيله ارتباط برقرار كنند كه اين حالت حتي در كودكان فربيك هم به مراتب تقويت مي شود و عملا كودك در يك حلقه معيوب قرار مي گيرد
نكاتي در مورد خريد بازيهاي كامپيوتري البته بازي بايد براي كودك جذاب و لذت بخش باشد تا كودك بتواند از محتواي آن نيز مسائلي را بياموزد . اين چند نكته به شما كمك مي كند انتخاب صحيح تري در خريد اين بازي ها داشته باشيد

بهتر است اول از همه به فكر سرگرم كننده بودن بازي باشيد، زيرا كه در سن زير 5 سال خط مشخصي بين آموختن صرف و تفريح نمي توانيد براي كودك بكشيد . پس براي اينكه كودك چيزهائي ياد بگيرد لازم است قبل از آن لذت ببرد . مطمئن باشيد كه كودك بيشتر دوست دارد كه زمان خوشي را سپري كند بجاي آنكه اهداف آموزشي بزرگترها را برآورده كند .


بازيهايي را انتخاب كنيد كه بازي بيش از يك بازيكن در آنها تشويق شده و باعث مي شود كه دو يا سه نفر با هم بازي كنند . به توصيه مركز ملي رسانه ها و خانواده ها، بهتر است خانواده ها كامپيوتر را به يك وسيله اجتماعي تبديل كنند . بهترين نرم افزار موجود در اين خصوص Lapware ذكر شده است كه به شما و كودكتان اجازه مي دهد تجربه اي مشترك از كامپيوتر داشته باشيد .


بازيهايي را انتخاب كنيد كه به كودك فرصت هاي پيروزي را با روش هاي مختلف مي دهد . بعبارت ديگر لازم نباشد كه براي ادامه يافتن بازي، كاربر حتما از يگ مهارت به خصوص كه تكرار آن براي كودك دشوار است، استفاده كند . تصويرهاي كم تحرك و طولاني كه حتما با رمز و راز تغيير خواهد كرد، كودك را خسته مي كند . مزرعه هاي اعداد يا جنگل هاي پر از موسيقي كه كودك را بدنبال خود بكشد و هر چه كه ماهرتر شد بازي نيز ماهرانه تر قابل پياده شدن باشد، بهتر است .


به ياد داشته باشيد نسخه نوشتاري يا ديداري _ شنيداري در يادگيري كودك از نسخه نرم افزاري مي تواند بهتر باشد، مثلا كتاب يك قهرمان خاص آموزنده تر از بازي آن قهرمان خاص براي كودك است .


هنگام خريد هميشه احتمال برگرداندن و پس دادن بازي خريداري شده را با فروشنده مطرح كنيد ، چرا كه اين احتمال وجود دارد سيستم سخت افزاري شما متناسب نباشد يا بازي خريداري شده مانند لياس ، يك شماره كوچكتر به تن فرزند شما در آيد ! يا شما آن بازي را براي كودكتان مناسب ندانيد .


بنابر تحقيقات انجام شده، بازي هايي كه محتواي خشن دارند، كودك را در معرض افزايش رفتارهاي پرخاشگرانه قرار مي دهند ، بخصوص اگر به صورت هميشگي بازي شوند و عملا كودك، زمان خيلي زيادي را به اين بازيها اختصاص دهد . اين نكته ارزش يادآوري دارد كه همه بازيهاي ويديويي و كامپيوتري بد نيستند . بازيهاي پر كيفيت به كودك فرصت حل مسائل مختلف زندگي و مهارت تفكر منطقي را آموزش مي دهد . همچنين بازي كامپيوتري به تقويت مهارتهاي حركتي ظريف، مهارت، سرعت عمل و سرعت انتقال مي انجامد . البته كودك را به تكنولوژي اطلاعات علاقه مندتر مي سازد .

بهترين كار براي شما اين است كه تا فرصت باقي است و كودك هنوز اولين تجربه ها را در به كارگيري اين وسيله درك مي كند، به او كمك كنيد تا قوانين استفاده سالم و بي ضرر از آن را بياموزد .
به ياد داشته باشيد كودكان به آساني به مسائل مختلف عادت مي كنند ولي به سختي عادت نادرست را ترك مي كنند . نكته آخر اينكه يك مصرف كننده هوشيار باشيد، آنچه را به صلاح كودكتان هست انتخاب كنيد چيزي كه مناسب سن او باشد و پيغام هاي نادرست به او ندهد .
پاسخ با نقل قول
  #37  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

شب ادراري(ناتواني كنترل ادرار)
عدم كنترل ادرار يكي از شايعترين علل مراجعه به روانپزشك يا متخصص كودكان مي باشد.
كودكاني كه به سن پنج سالگي مي رسند بايد توانائي نگهداري و كنترل ادرار خود را كسب كنند .حال اگر با رسيدن به سن پنج سالگي با سطح رشدي مناسب بدون هيچ دليل جسمي و مشكلات پزشكي و يا مصرف برخي داروها ( ادرار او رها )،كنترل ادرار صورت نگيرد و اين مسئله دو بار در هفته به مدت سه ماه پياپي باشد، فرد مبتلا به اختلال بي اختياري ادرار خواهد بود. شب ادراري ممكن است خواه عمدي و خواه غير عمدي باشد. در واقع ترس، اضطراب، از دست دادن مهر و محبت والدين، تولد كودك ديگر، جلب نظر والدين، ترس از تنبيه و در بچه هاي بزرگتر مشكل در مدرسه و دوستان و در كل هيجانات مختلف در كودك مهمترين علل بيماري هستند.
وجود نشانه هاي نظير مكيدن انگشت، كج خلقي، لجبازي و ساير مشكلات رفتاري همراه با اين اختلال گزارشاست، زيرا عدم كنترل ادرار نيز به نوبه’ خود بر روان كودك اثر مي گذارد و سر زنش يا تنبيه از طرف والدين باعث احساس ناراحتي و ضعف شده و بر شدت عدم كنترل ادرار مي افزايد، والدين بايد سعي كنند با آرامش و صبر با كودكان برخورد كنند، بايد از توبيخ و تنبيه كودك خودداري كرد و با اين عمل او را متوجه ساخت كه عدم كنترل ادرارعمل زشت و شرارت نيست بلكه نوعي بيماري است.
محققان عقيده دارند چنانچه والدين در فهم كودك و نيازهاي او بكوشند و با وي رابطه عاطفي صحيح بر قرار كنند بيماري به سهولت درمان ميشود.

به طور خلاصه درمان با تلفيق روشهاي زير انجام مي گيرد:
الف: تشويق كودك به بيان مشكلات خود و اصلاح رابطه كودك و اعضاي خانواده.
ب: از بين بردن جو اضطراب زابراي كودك .
پ: بيدار كردن كودك براي ادرار كردن در شب در فواصل معين و آشنايي كودك با آداب توالت رفتن.
ت: دادن مايعات به مقدار كم، مخصوصا نوشيدنيهايي كه در آنها كافيين وجود دارد مثل: چاي، قهوه، نوشابه.
ث: تهيه و نصب ورقه بالاي تخت كودك به اين منظور كه شبهايي كه كودك خشك بود، توسط خودش يك ستاره يا خورشيد روي آن علامت زده شود و مي توان به منظور تشويق يك جايزه در ازاي مثلا ده ستاره به او داد.
ج: دارو درماني هم در بهبود اين اختلال موثر است، اما به هر حال موفقيت آن همراه باموارد بالا مي باشد.
پاسخ با نقل قول
  #38  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

چرا کودکان از تاريکی می ترسند

برخی کودکان قادر نيستند در تاريکی بخوابند



وحشت برخی کودکان از تاريکی، برخلاف تصور بعضی از والدين که آن را تلاش کودک برای جلب توجه می دانند، می تواند ناشی از شب کوری باشد.

پژوهشگران می گويند که اين ناراحتی نادر و تشخيص طبی آن دشوار است.

چشم اکثر مردم پس از مدت کوتاهی به تاريکی عادت می کند، اما چشم برخی از کودکان، که ظاهرا از هيچ گونه ضعف بينايی رنج نمی برند و در محيط پرنور به خوبی می بينند، به تاريکی عادت نمی کند.

ترس از سايه

پژوهشگران بيمارستان عمومی "گارتناول" در شهر گلاسکو در اسکاتلند با انتشار نتايج تحقيقات خود در "نشريه پزشکی بريتانيا" يکی از دو نوع ناراحتی مادرزادی شب کوری را تشريح کرده اند.

والدين يک دختربچه سه ساله که او را نزد پزشکان برده بودند گفتند که بچه بی وقفه از نابينايی در تاريکی شکايت می کند.

او به سختی به خواب می رفت و در تاريکی قادر به حرکت از يک اتاق تاريک به اتاق تاريک ديگر نبود، در حالی که می توانست به سوی محيط روشن حرکت کند.

پدر و مادر کودک او را تنها پس از آن که مشخص شد خواهر سه ماهه اش به ضعف بينايی مبتلا است نزد پزشک بردند.

مورد دوم به يک دختربچه دو ساله مربوط می شد که علاوه بر مشکل بينايی در تاريکی دائم به اشيا برخورد می کرد و زمين می خورد.

اين دختر بچه نيمه شب درحال گريه از خواب برمی خاست اما به اتاق خواب پدر و مادرش نمی رفت و شديدا وحشتزده می شد. او همچنين از سايه می ترسيد.

پزشکان دريافتند که در خانواده اين کودک، مشکلات بينايی از جمله شب کوری سابقه دار است.

به اين کودک چراغ قوه ای داده شد تا در تاريکی با خود حمل کند و اتاق خواب او شب ها روشن نگاه داشته شد.

به نظر می رسد به اين ترتيب وحشت او از شب برطرف شده باشد.

گروه پژوهشگران که سرپرستی آن را "گوردون داتون"، متخصص چشم به عهده داشت، نوشت: "نابينايی شبانه در کودکان می تواند باعث وحشت عميق از تاريکی شود."

وی افزود: "تشخيص اين ناراحتی و اختيار دادن به کودک برای کنترل نور محيط می تواند زندگی خانوادگی را متحول کند

پاسخ با نقل قول
  #39  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نخستين فشارهاي روحي رشد مغز انسان را محدود مي‌كند


نياز كودكان به مهر و محبت به اندازه كافي شناخته شده است، اما اين شناخت كه عشق و علاقه نه تنها در پختگي عاطفي نقش دارد بلكه ساختار مغز را نيز متاثر مي‌كند، يافته جديدي است

به گزارش پايگاه اينترنتي مجله علمي "روانكاوي" آلمان، به هنگاميكه دانشمندان كودكان يتيم يك كشور اروپاي شرقي را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سياهي" يافتند كه طبيعتا بايد
"‪Kortex‬ ‪ "orbitofrontale‬
باشد. اين همان بخش از مغز است كه مسووليت رشد و تحول در درك احساس و ساخت، عملكرد و هضم عواطف، تجربه زيبايي و لذت، لياقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با ديگران را برعهده دار
.
پژوهش‌هاي علم اعصاب و تحقيقات بيوشيمي با كمك و كاربرد تكنيك پويشگري مغز و مطالعات برش‌هاي آن، ثابت كرده‌اند كه سيستم اعصاب نه تنها به تحريكات عواطفي عكس‌العمل نشان مي‌دهد، بلكه در اساس شكل مي‌گيرد

مغز يك نوزاد هنوز به خوبي شكل نگرفته و بدون ساختار است و براي رشد و تحول خود به تحريك نياز دارد، نه تنها به تحريكات محسوس و شناختي در اشكال و انحاء گوناگون مثل بازيها، رنگها يا موزيك، بلكه به برخوردها و رفتارهاي محبت آميز نيز محتاج است

لبخند، تماس چشمها و وجود يك غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگي خاطر و
همزمان نيز ترشح هورمونهايي در
"‪ "frontale Kortexpr
‬مي‌گردد يعني در آن بخشي از مغز كه در همان سالهاي نخستين شكل مي‌گيرد و در پختگي رشد و تحول رفتار اجتماعي سرنوشت ساز است.
هر چه روابط و تاثيرات متقابل مثبت بيشتري بوقوع بپيوندد، اتصالات و شبكه‌هاي بهتر و بيشتري در اين بخش ايجاد مي‌گردد

بدين ترتيب، نظريه پيوند "جان بوولبي" كه گهگاه مورد ترديد قرار مي‌گرفت بوسيله پژوهش‌هاي بيولوژيكي تاييد شد
نظريه بوولبي مي‌گويد، رشد و تحول يك كودك از طريق تجربه پيوندها و دلبستگيهاي دوران كودكي به نحو مثبت و يا به گونه‌اي منفي تحت تاثير قرار مي گيرد
يكي از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ويسكونسين" آمريكا نشان داد كه نحوه و چگونگي عكس‌العمل يك فرد در مقابل فشارهاي روحي در سنين كودكي تعيين مي‌شود

"نوزاداني كه با مادران تحت فشار روحي يا افسردگي بزرگ مي‌شدند، بعدها بيشتر از حد متوسط آسيب پذير بودند. اينها در مواقع سخت و پيچيده با ترشح شديد هورمونهاي فشار عكس العمل نشان مي‌دهند"

جالب توجه اينجا است كه كودكاني كه در سنين بالاتر مادران خويش را افسرده تجربه مي‌كردند، از عكس العمل شديد مشابهي برخوردار نبودند

بنابراين خاطرات بد اوليه نه تنها رفتار را نقش مي‌دهد بلكه بر طبق علوم و شناختهاي جديد، عكس‌العملهاي الگويي فيزيولوژيكي مغز را كه تعيين‌كننده چگونگي برخورد و رفتار ما با احساسات و ديگر اشخاص هستند، نيز تحت تاثير قرار مي‌دهند

بر اساس اكتشافات جديد، اين پرسش در ظاهر ساده كه آيا بايد نوزاد عاجز گريان را در بغل گرفت و آرام كرد، ديگر به استيل تربيتي مربوط نمي‌شود
واقعيت غير قابل بحث آن است كه نوزادان خود قادر به از ميان بردن فشارهاي روحي و احساسي خويش نيستند، آنها به هنگام هيجان و برآشفتگي، قدرت تغيير خودآگاه و انحراف ذهن خويش را ندارند
در اين موقعيت "هيپوتالاموس" موادي را بعنوان علامت توليد مي‌كند كه باعث ترشح هورمن فشار "كورتيزول" مي‌گردد

در سالهاي پس از دوران كودكي، مغز در مواقع سختي و فشار يا با توليد بيش از حد هورمون كه نتيجه آن بروز ترس و افسردگي است و يا با توليد كمتر از حد لازم كه نتيجه آن سردي عواطف و بروز خشونت است، عكس العمل نشان مي دهد

نتيجه‌گيري از اين شناختهاي جديد علمي تنها چنين مي‌تواند باشد كه نوزاد در سالهاي اوليه زندگيش به فردي نيازمند است كه برايش شناخته شده باشد، فردي كه حال و احوال نوزاد را درك كند، فردي كه به وي لبخند بزند و با محبت و مهرباني رفتار كند
خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درماني ترديد دارد كه پرورش و تربيت نوزاد توسط افراد غريبه بتواند اين كيفيت پرورشي را بوجود آورد.
وي مي‌گويد: در كودكان كم سني كه توسط غريبه‌ها پرورش مي‌يابند، احتمالا اين كمبود تجربه كه وجود و مفهوم خاصي براي ديگري داشته باشد، وجود دارد.
"آنها مي‌آموزند كه بايد در انتظار علاقه و توجه ديگران باقي بماند"
والدين نيز در سالهاي نخستين نياز به حمايت ديگران دارند، مثلا در صورت وجود مشكلات با كودك به كمكهاي روان درماني يا به موسسات اجتماعي و گروهها و همدردان مشترك احتياج دارند تا به اين وسيله بتوانند از تنهايي و ايزوله شدن خود جلوگيري نمايند


پاسخ با نقل قول
  #40  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

اختلال كم توجهي- بيش فعالي در كودكان


اين اختلال در بر گيرنده كودكاني است كه از دستورها اطاعت نمي كنند ، از لحاظ هيجاني تحريك پذير و خشن هستند ، پيوسته از يك فعاليت به كار ديگري مي پردازند بدون اينكه هيچ يك را به سر انجام برسانند ، تمركز و توجه در كارها و يا فعاليتها و بازيها در اين كودكان پايدار نيست ، اغلب به نظر مي رسد كه حواسشان جاي ديگري است و يا گوش نمي دهند و اينطور به نظر مي رسد كه آنچه را كه گفته شده است نشنيده اند ، اكثر اين كودكان بد اخلاق ، ستيزه جو ، نافرمان و پرخاشگر هستند و با كودكان ديگر ميانه خوبي ندارند و به طور كلي لجوج ، رياست طلب و بي انضباط هستند ، رفتارهاي غير قابل پيش بيني انجام مي دهند ، مرتب در حرف ديگران مي پرند ، اشيا را از ديگران مي قاپند و به چيزهايي دست مي زنند كه اجازه آن را ندارند .

اين كودكان وقتي كه بزرگتر مي شوند در كارهاي گروهي مشكلدارند و در مدرسه نمي توانند يكجا آرام بگيرند به طور مكرر از جاي خود بلند مي شوند و يا از ميز آويزان مي شوند. بيش فعالي ممكن است به صورت بر قراري ، ناآرامي در جاي خود ، دويدن ، جهيدن و بالا و پايين پريدن درموقعيتهاي نامربوط ، ناتواني در ساكت ماندن و يا بيش از حد حرف زدن نيز نمود مي يابد.

اين كودكان معمولا در نوباوگي علائمي از خود نشان مي دهند مانند : خواب كم و گريه زياد دارند ، به نور و صدا و حرارت و ساير تغييرات محيطي به سرعت به گونه اي غير عادي پاسخ مي دهند ، مرتب در حال جلو و عقب كردن خودشان هستند ، معمولا در آغوش مادر آرام نمي گيرند و جيغ مي زنند و لگد مي اندازند و حتي در گرفتن پستان مادر هم مشكل دارنددر اين نوع اختلال ممكن است بر اثر بالا رفتن سن كودك ، مسئله خود به خود حل شود اما اين كودكان اگر به حال خود گذاشته شوند در بزرگسالي رفتارهاي ضد اجتماعي از خود نشان مي دهند.

اكثر اين كودكان از هوش بالا برخوردارند و كارهايي كه انجام مي دهند غير مترقبه و ناگهاني است و خطر را احساس نمي كنند.
به طور كلي مي توان گفت الگوي پايدار اين اختلال كمبود تمركز و توجه ، بيش فعالي و پرخاشگري است ، البته بايد اين خصوصيات حداقل به مدت شش ماه در كودك ثابت باشد تا بتوانيم بگوييم كه كودك دچار اين اختلال شده است.


علل ايجاد اين اختلال هنوز به طور قطعي ناشناخته است ، عوامل متعددي از قبيل وراثت ، مشكلات و مسائل در هنگام تولد ، عوامل عصب شناختي ، حساسيت غذايي و متغيرهاي محيطي مطرح شده است اما هيچ يك تاييد و يا رد نشده اند. پژوهشها حاكي از آن است كه پسران بيشتر از دختران به اين اختلال مبتلا مي شوند.

در درمان اين كودكان روشهاي رفتار درماني به همراه رژيم غذايي خاص و داروهايي كه پزشك براي درمان اين اختلال تجويز مي كند بهترين نتايج را در كنترل علائم دارد.
والدين چنين كودكاني بايد با مراجعه به روانپزشك و يا روانشناس با شكيبايي و ثبات قدم در اين مسير به فرزندشان كمك كنند.
پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
کودک, روانشناسی, روانشناسی کودک


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:46 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها