بازگشت   پی سی سیتی > مقالات و مباحث علمی > بخش نجوم

بخش نجوم در این تالار مطالب و تاپیک های مربوط به رشته ی نجوم قرار خواهند گرفت

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 10-25-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض سر انجام و سرنوشت نهایی جهان

سر انجام و سرنوشت نهایی جهان

مقدمه

کشف اینکه جهان در حال گسترش است یکی از انقلابهای فکری بزرگ قرن بیستم بود. حتی نیوتن و انیشتین تصور جهان گسترش یابنده را نداشتند. مدلهایی برای تبیین عالم توسط اندیشمندان صورت گرفته‌اند؛ در اینجا پاره‌ای از این مدلها را عرضه می‌کنیم؛ اولین مدل ریاضی برای عالم توسط انیشتین صورت گرفت؛ در مدل ایشان عالم مسدود (فضای بسته و بدون مرز) و کروی و در عین حال ایستاست و به نام جهان استاتیک انیشتین آن را می‌شناسیم.

هنگامی که انیشتین مشغول ساختن معادلات ریاضی برای این مدل بود، بطور اشتباهی "ثابت کیهانی شناختی" را در معادله خویش وارد کرد و از طرفی نیرویی بنام پاد گرانش معرفی کرد که برخلاف دیگر نیروها ، از منبع خاصی ناشی نمی‌شد، بلکه در کالبد فضا-زمان نهفته بود؛ انیشتین بعدا از این کارش افسوس خورد. این مدل ؛ جهان را نه در حال انقباض و نه انبساط می‌داند و به عبارتی دیگر جهان نه کوچکتر و نه بزرگتر می‌شود.


مدل دویستر ، که پس از انیشتین وضع شد، ادامه کارهای انیشتین بود؛ به علاوه هویل تز جهان ساکن و نامحدود را ارائه داد و از طرفی فرضیه جهان نوسانی توسط تولمان وضع شد و ساندیچ آن را بسط داد. افزون آنکه کسانی امثال هابل مدل جهان را محدود و گسترش یابنده پیشنهاد کرده‌اند. از میان مدلهای موفق دیگر می‌توان به مدلهای فریدیمان دانشمند روسی اشاره کرد؛ این مدلها در واقع بر اساس همان معادلات انیشتین استوار است، منتها فریدیمان ثابت کیهان شناختی و نیروی پاد گرانش را در معادلات و نظریات خویش وارد نکرده است.












نظرات استاد هاوکینگ

هر چند فریدمان تنها یک مدل ارائه داد، اما سه نوع مدل مختلف وجود دارد که بر دو فرض اساسی فریدمان مبتنی‌اند. در نوع اول (که فریدمان ارائه کرد) جهان با سرعت نسبتا کمی در حال گسترش است و جاذبه گرانشی بین کهکشانهای مختلف باعث کندی گسترش شده و سرانجام آن را متوقف می‌سازد. آنگاه کهکشانها بسوی یکدیگر شروع به حرکت می‌کنند و جهان انقابض می‌یابد و... . در دومین مدل ، جهان چنان با آهنگ تند گسترش می‌یابد که جاذبه گرانشی هرگز قادر به باز داشتن آن از انبساط نیست، هر چند اندکی از سرعت آن می‌کاهد ... .

بالاخره راه حل سومی نیز وجود دارد که در آن ، سرعت گسترش جهان به اندازه‌ای است که گیتی از فروپاشی بپرهیزد. مشخصه بارز اولین نوع مدل آنست که جهان در پهنه فضا ، بیکرانه نیست اما فضا خود حد و مرزی ندارد. گرانش چنان نیرومند است که فضا را به دور خود خم کرده و کم و بیش چیزی مثل سطح زمین بوجود آورده است. اگر روی سطح زمین در جهت معینی به راه بیافتیم هرگز به مانعی غیر قابل عبور یا پرتگاهی بر کرانه آن بر نخواهیم خورد، اما عاقبت به همان نقطه شروع خواهیم رسید. در نخستین مدل فریدمان ، فضا همچون مثال بالاست، اما بجای آنکه مثل سطح زمین دو بعد داشته باشد، سه بعدی است. بعد چهارم آن یعنی زمان نیز در امتداد خود محدود و معین است، اما همچون پاره خطی است که آغاز و انجامی دارد.

اگر نسبیت عمومی را با اصل عدم قطعیت مکانیک کوانتومی در هم آمیزیم، فضا و زمان ، هر دو می‌توانند معین بوده و در عین حال هیچ انتها و مرزی نداشته باشند. در نخستین نوع از مدلهای فریدمان ، که منبسط می‌شود و فرو می‌پاشد، فضا مثل سطح کره زمین بر روی خود خمیده است و بنابراین در امتداد خود متناهی است. در دومین نوع از مدلها ، که برای همیشه گسترش می‌یابد، فضا به گونه‌ای دیگر و همانند سطح یک زین خمیده است. بنابراین ، در این حالت فضا نامتناهی است. سرانجام در سومین نوع از مدلهای فریدمان ، گسترش جهان با سرعت بحرانی انجام می‌پذیرد، فضا تخت و مسطح (و در نتیجه نامتناهی) است.












کدامیک از مدلهای فریدمان تصویر واقعی جهان ماست؟

آیا سرانجام جهان از انبساط باز خواهد ایستاد و منقبض خواهد شد یا آنکه برای همیشه منبسط خواهد شد؟ برای پاسخ دادن به این سئوال باید نرخ کنونی انبساط جهان و چگالی متوسط فعلی‌اش را بدانیم. اگر چگالی از مقدار بحرانی معینی که بوسیله نرخ انبساط تعیین می‌شود، کمتر باشد، جاذبه گرانش ضعیفتر از آنست که بتواند گسترش عالم را متوقف کند. اگر چگالی از آن مقدار بحرانی بیشتر باشد، روزی گرانش جهان را از گسترش باز خواهد داشت و باعث فروپاشی آن خواهد گردید.

البته در حال حاضر برای تعیین مقدار دقیق دو پارامتر، نرخ کنونی انبساط جهان و چگالی متوسط جهان ، با مشکلاتی مواجه هستیم، هر چند که بطور تقریب ، برخی از اندیشمندان ، مقادیری ایستا ، بزودی زیر تأثیر گرانش شروع به انقباض می‌کند؛ و اگر فرض کنیم جهان در حال گسترش است، اگر سرعت آن بطور نسبی پائین باشد، سرانجام نیروی گرانش موجب توقف و سپس انقباض آن خواهد گردید. یا به عبارتی دیگر اگر نیروی گرانش از انبساط جهان بتدریج بکاهد، بالاخره روزی انبساط متوقف می‌شود و انقباض و فرو ریختگی آغاز می‌گردد؛ در صورتی که جهان با سرعتی بیش از یک سرعت بحرانی در حال گسترش باشد، گرانش هرگز نخواهد توانست آن را متوقف کند و جهان تا ابد به گسترش خود ادامه خواهد داد.

در هر صورت ، این سوال مطرح می‌گردد که کدامیک از این تئوریها در حال حاضر می‌توانند بهترین کاندیدای پاسخ برای چگونگی و سرنوشت پایانی کائنات باشد؟! قدر مسلم کیهان شناسی مدرن با یافته‌های علمی بسیاری که در دست دارد، همراه با توافق اکثریت پژوهشگران طراز اول در سطح جهان ، می‌توان به این نظریه باور داشت که گسترش جهان در نهایت روزی متوقف می‌گردد و جهان دچار انقباض می‌شود و مقارن آن فرو ریختگی مجموعه‌ها و زیر مجموعه‌های جهان یعنی کهکشانها و منظومه‌ها شروع می‌شود. و تکیه همگان بر این است که میدان گرانشی کل جهان ، (چگالی کنونی جرم جهان و یا جاذبه گرانشی متقابل ماده) انبساط جهان را کند می‌کند و در نهایت متوقف خواهد ساخت و جهان دچار فرو ریختگی عظیم خواهد گشت و در نهایت به شکل سیاهچاله در خواهد آمد و ... .

جهان همیشه در حال انبساط ، که در نهایت به جهان سرد و بی رمق منجر می‌شود، بنام "مدل باز" هم خوانده می‌شود و کسانی امثال لیف شیتز و حالا تنیکوف هم از این "مدل باز" جانبداری کرده‌اند؛ عکس نظریه "مدل باز" بنام "مدل بسته" هم خوانده می‌شود که چنانچه توضیح دادیم، در این مدل بسته جهان روزی دچار انقباض و فرو ریختگی می‌گردد و این نظریه توسط استاندارد کیهان شناسی مورد پیش بینی وتأیید قرار گرفته است.



"Big Crunch"

کرنگ به معنی در هم شکسته است. Crunch نیز دقیقا به همین معنی است. "Big Crunch" را تخریب بزرگ و انقباض بزرگ نیز معنی کرده‌اند، در واقع Big Crunch همان نظریه انیشتین در مورد بسته شدن مجدد جهان است؛ به نظر بعضی از دانشمندان پس از Big Crunch مجددا یک Big Bang (یا مهبانگ) رخ خواهد داد. و دوباره آغازی دیگر. بسیاری از دانشمندان می‌پرسند که اگر ما به این دوره انفجار و خرد شدگی معتقد باشیم مهبانگی را که ما از آن مطلعیم چندمین مهبانگ است؟ و آیا اصولا چنین سوالی می‌تواند صحیح باشد وقتی که مبدا زمانی ما از شروع مهبانگ است؟

از دیدگاه عده‌ای از دانشمندان ، بر اثر عمل و عکس العمل دو نیروی گرانشی (حاصل از مجموعه اجرام آسمانی) و انبساطی (حاصل از انفجار بزرگ) امکان دارد که در هر شصت هزار میلیون سال یکبار انفجار بزرگ به وقوع بپیوندد. در واقع مهبانگ (انفجار بزرگ = بانگ اکبر = Big-Bang) در مبدا جهان و "Big Crunch" را مهگرنگ (انقباض بزرگ) معنی کرده‌اند که در پایان جهان است.



نظریات قرآن

در قرآن تأکید می‌شود که ساعت ، یعنی حادثه نابودی جهان ، یک امر ناگهانی است و به هیچ وجه برای انسان قابل پیش بینی نیست، این مطلب از بسیاری از آیات استنباط می‌گردد، از جمله آیه 187 سوره اعراف: "یسئلوک عن الساعه ایان مرسیهخا- قل انما علمها عند ربی لایجلیها لوقتها الا هو- ثقلت فی السموات والارض- لاتاتیکم الا بغته ..."(اعراف-187)

قیامت یک حادثه وعده داده شده از جانب خداست و وعده خدا حق است، زمان وقوع قیامت را تنها خدا می‌داند (... لایجلها لوقتها الا هو ...) و هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد (تکاد السموات یتفطرن من فوقهن ...)، با توجه به ناگهانی بودن قیامت ، انسان در هیچ لحظه‌ای از زمان نمی‌تواند نسبت به عدم وقوع آن مطمئن باشد.



محل وقوع این حادثه کجاست و از کجا آغاز خواهد شد؟

این سوالی است که برای پاسخ دادن به آن باید در آیات زیر به دقت تأمل کرد:


  • "بل الساعه موعد هم و الساعه ادهی و امر" (القمر-46)
  • "والیوم الموعد" (بروج-2)
  • "بل لهم لن یجدوا من دونه موئلا" (الکهف-57)
  • "حتی اذا راواما یوعدون فسیعلمون من اضعف ناصرا و اقل عددا" (جن-24)
  • "قل ان ادری اقریب ما توعدون ام یجعل له ربی امدا" (جن-25)
  • "فذرهم یخوضوا و یلعبوا حتی یلاقوا یومهم الذی یوعدون" (معارج-42)
  • "خاشعه ابصارهم یرهقهم ذله ذلک الیوم یوعدون" (معارج- 44)
  • "انما توعدون لصادق" (ذاریات-5)
از آیات فوق معلوم می‌گردد که ساعت (قیامت) در این آیات با کلماتی همچون: موعود - موعد - مایوعدون - ماتدعدون و از این قبیل مشخص گردیده است. به عبارت دیگر ، منظور از "موعد" در آیات فوق همان "ساعت" است، یعنی حادثه قیامت.


نتیجه

آنچه در مجموع از بعضی آیات قرآنی و پاره‌ای مفاهیم اسلامی می‌توان دریافت کرد، چندین موضوع اساسی زیر می‌باشد:

  • جهان ماده دارای پایانی است، یعنی عمری و سرآمدی معین دارد و روزی بایستی از بین برود.
  • اصل بازگشت (معاد) را در دو بخش، یکی تحت عنوان اصل بازگشت عالم ماده به همان اصل نخستینش که از آن بوجود آمده و دیگری تحت عنوان اصل بازگشت (رستاخیر) انسانها ، مورد بررسی قرار می‌دهد. اصل بازگشت عالم ماده ، با تمام وجود صورت می‌گیرد، بدین معنی تمامی جهان ماده و اجزایش جملگی نابود می‌شوند؛ بعضی از افراد چنین گمان کرده‌اند که ویرانی و ریزش اجرام ، تنها شامل قسمتهایی از جهان می‌شود، ولی قسمتهای دیگر جهان باقی می‌مانند و یا تغییراتی اندک در آنها پدیدار می‌شود؛ در حالی که چنین نیست. کل جهان و اجزایش و از جمله سیاره زمین ، دچار فرو ریختگی و ویرانی و در نهایت دچار نابودی کامل قرار می‌گیرند و آثاری از جهان باقی نمی‌ماند.

    در تفسیر بعضی آیات می‌گویند، که جهان در هنگام ویرانی دوباره به همان اصل اولش یعنی همان گاز سوزان مبدل می‌شود. یا بعضی دیگر معتقدند که جهان در هنگام ویرانی تا مرحله تبدیل شدن به گردی پراکنده پیش می‌رود (فکانت هبا منبثا) و خواه ناخواه اصل پیدایش آغازین جهان را همان گردی پراکنده می‌دانند، لکن ما معتقدیم که اصل پیدایش نخستین جهان ، گاز سوزان و یا ذرات اولیه در شکل گرد پراکنده نبوده‌اند، بلکه بایستی پیش از گاز سوزان و گرد پراکنده ، آفرینشهای اولیه دیگری هم وجود داشته باشند که گاز سوزان و گرد پراکنده از آنها حاصل آمده‌اند باشند.

    استنباط ما این است که آفرینش آغازین جهان ، دو عالم امر (خلا فیزیک و میدان واحد گرانشی) بعنوان "پیش ماده سازنده عالم" بوده‌اند، که بطور کن فیکون (بشو پس می‌شود) از طرف خداوند علیم و قادر مطلق صورت گرفته است؛ (و گاز سوزان و یا گرد پراکنده ، از این پیش ماده سازنده عالم هستی بعدا بوجود آمده‌اند). حال جهان در هنگام ویرانی بایستی به همان اصل آغازینش یعنی عالم امر (میدان واحد گرانشی و خلا فیزیکی) تبدیل گردد و این دو عالم امر هم عکس حالت (کن فیکون) ، (نابود شود پس می‌شود) به نیستی مطلق مبدل می‌گردند.
  • عالم برزخ ، از جنس جهان فعلی (ماده و انرژی) نیست؛ بنابراین هنگام ویرانی و نابودی کامل جهان کنونی ، عالم برزخ ، همچنان تا روز قیامت انسانها باقی خواهد ماند، افزون آنکه طبق مفاهیم ناب اسلام محمدی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پس از مرگ انسانها ، ارواح در عالم برزخ مستقر می‌گردند. خداوند در آیه‌ای در قرآن می‌فرمایند؛ "ومن ورائهم برزخ الی یوم یبعثون" ، یعنی: و از پشت سر آنان است برزخی ، تا روزی که برانگیخته شوند .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:03 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها