بی تو دنیـــا بر ســـرم آوار شد *بیـن ما هــر پنجره ، دیوار شد
درد مـــا در بودن ما ریشه داشت *رفتن و مردن ، علاج کــار شد
آشنایی های خوش آغاز ما *ابتدا نفرت ، سپس انکار شد
آنـــکه اول نوشـــدارو می نمود* بر لب ما ، زهـــر نیش مار شد
عیب از مـا بود ، از یـــاران نبود *تــا که یاری یار شد ، بیزار شد
عاقبت بــا حیلة ســـــوداگران* عشق هم کالای هر بـــازار شد
آب یکجا مانده ام ، دریا کجاست ؟* مُردَم از بس زندگی ، تکرار شد