بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-16-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خنده ای که کلید بهشت است

خنده ای که کلید بهشت است



حضرت محمد (صلی الله علیه و آله )می فرمایند: از همه شما محبوبتر نزد خدا كسى است كه اخلاقش از همه بهتر باشد، همان كسانى كه متواضعند، با دیگران مى جوشند و مردم نیز با آن ها مى جوشند. از همه شما مبغوض تر نزد خدا افراد سخن چینى هستند كه در میان برادران جدایى مى افكنند، و براى افراد بى گناه در جستجوى لغزشند


پیروزى حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) هر چند با تأیید و امداد الهى بود، ولى عوامل زیادى از نظر ظاهر داشت كه یكى از مهم ترین آنها جاذبه اخلاقی پیامبر (صلى الله علیه وآله)بود. آن چنان صفات عالى انسانى و مكارم اخلاق در او جمع بود كه دشمنان سرسخت را تحت تأثیر قرار مى داد و به تسلیم وادار می‌كرد و دوستان را سخت مجذوب مى ساخت.
بلکه اگر این را معجزه اخلاقی پیامبر (صلى الله علیه وآله) بنامیم اغراق نگفته ایم، چنان كه نمونه اى از این معجزه اخلاقى در فتح مكّه نمایان گشت: هنگامى كه مشركان خونخوار و جنایت پیشه، كه سالیان دراز هر چه در توان داشتند بر ضدّ اسلام و شخص پیامبر (صلى الله علیه وآله) به كار گرفتند در چنگال مسلمین گرفتار شدند، پیغمبر اكرم (صلى الله علیه وآله) بر خلاف تمام محاسبات دوستان و دشمنان، فرمان عفو عمومى را صادر كرد و تمام جنایات آن ها را به دست فراموشى سپرد و همین سبب شد به مصداق «یدخلون فى دین الله افواجا» گروه گروه مسلمان شوند.
درباره حسن خلق پیامبر (صلى الله علیه وآله)، گذشت، مهربانى، ایثار، فداكارى و تقواى آن حضرت(صلى الله علیه وآله) داستان هاى زیادى در كتب تفسیر و تاریخ آمده است، از جمله در معانى الاخبار ص 83:
از حسین بن على(علیه السلام) روایت شده كه فرمود: «از پدرم امیرمؤمنان على (علیه السلام) درباره ویژگی هاى زندگى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اخلاق او سؤال كردم. پدرم مشروحا به من پاسخ فرمود: در بخشى از این حدیث آمده است:
رفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) با همنشینانش چنین بود كه دایما خوشرو و خندان و سهل الخلق و ملایم بود، هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بد زبان و عیبجو و مدیحه گر نبود، هیچ كس از او مأیوس نمى شد و هركس به در خانه او مى آمد، نومید بازنمى گشت. سه چیز را از خود رها كرده بود: مجادله در سخن، پرگویى و دخالت در كارى كه به او مربوط نبود. و سه چیز را در مورد مردم رها كرده بود: كسى را سرزنش نمى فرمود.
از لغزش ها و عیوب پنهانى مردم جستجو نمى كرد. هرگز سخن نمى گفت مگر در مورد امورى كه ثواب الهى را امید داشت، در موقع سخن گفتن به قدرى نافذالكلمه بود كه همه سكوت اختیار مى كردند و تكان نمى خوردند و به هنگامى كه ساكت مى شد آنها به سخن درمى آمدند، امّا نزد او هرگز نزاع و مجادله نمى كردند... هرگاه فرد غریب و ناآگاهى با خشونت سخن مى گفت و درخواستى مى كرد تحمّل مى نمود، و به یارانش مى فرمود: هرگاه كسى را دیدید كه حاجتى دارد به او عطا كنید، و هرگز كلام كسى را قطع نمى كرد تا سخنش پایان گیرد»
آرى، اگر این اخلاق كریمه و این ملكات فاضله نبود، آن ملّت عقب مانده جاهلى و آن جمع خشن انعطاف ناپذیر، در آغوش اسلام قرار نمى گرفتند، و به مصداق «لانفضّوا من حولك» همه پراكنده مى شدند. و چه خوب است كه این اخلاق اسلامى امروز زنده شود و در هر مسلمانى پرتوى از خُلق و خوى پیامبر (صلى الله علیه وآله) باشد.
روایات اسلامى در این زمینه، چه درباره شخص پیامبر (صلى الله علیه وآله) و چه درباره وظیفه همه مسلمین فراوان است كه در اینجا به چند روایت به نقل از مجمع البیان 2اشاره مى كنیم:
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخْلاق; من براى این مبعوث شده ام كه فضایل اخلاقى را تكمیل كنم»، به این ترتیب، یكى از اهداف اصلى پیامبر(صلى الله علیه وآله) همین تكمیل فضایل اخلاقى است.

1ـ در حدیثى آمده است كه پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخْلاق; من براى این مبعوث شده ام كه فضایل اخلاقى را تكمیل كنم»، به این ترتیب، یكى از اهداف اصلى پیامبر(صلى الله علیه وآله) همین تكمیل فضایل اخلاقى است.

2ـ در حدیث دیگرى از آن حضرت (صلى الله علیه وآله) آمده است: «اِنَّما الْمُؤْمِنُ لِیُدْرِكَ بِحُسْنِ خُلْقِهِ دَرَجةَ قائِمِ اللَّیْلِ وَ صائِمِ النَّهارِ; مؤمن با حسن خلق خود به درجه كسى مى رسد كه شب ها به عبادت مى ایستد و روزها روزه دار است.

3ـ و باز از همان حضرت (صلى الله علیه وآله) آمده است كه فرمود: «مامِنْ شَىء أَثْقَلَ فِى الْمیزانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ; چیزى در میزان عمل در روز قیامت سنگین تر از حسن خلق نیست»

4ـ نیز از آن حضرت (صلى الله علیه وآله) نقل شده كه فرمود: «أحبُّكم اِلى اللّهِ أَحْسَنَكم أَخْلاقا الموطؤن اكنافا، یألَفونو یُؤلَفون، وأبغضكم الى الله المشّاؤن بالنمیمة، المفرّقون بین الاخوان، الملتمسون للبراء العثرات; از همه شما محبوبتر نزد خدا كسى است كه اخلاقش از همه بهتر باشد، همان كسانى كه متواضعند، با دیگران مى جوشند و مردم نیز با آن ها مى جوشند. از همه شما مبغوض تر نزد خدا افراد سخن چینى هستند كه در میان برادران جدایى مى افكنند، و براى افراد بى گناه در جستجوى لغزشند»3

5 ـ رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «ما مِنْ شَىء فِى الْمیزانِ أَثْقَلَ مِنْ حُسْن الْخُلْقِ; هیچ چیز در میزان (عمل) سنگین تر از خوشخویى نیست»4

6ـ رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «انَّكم لَنْ تَسعُوا النّاسَ بِأَمْوالِكُم فَسَعُوهم ببَسطِ الْوُجُوه و حُسْنِ الخُلقِ; شما هرگز نمى توانید با اموال خود پاسخگوى نیاز همه مردم باشید، پس با گشاده رویى و خوشخویى آنان را از خود خوشنود سازید»5

7ـ از امام صادق (علیه السلام) از پدرانش نقل شده كه رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «عَلَیْكُم بِحُسْنِ الْخُلْقِ، فَاِنَّ حُسْنِ الْخُلْقِ فِى الْجَنَّةِ لامَحالَةَ، وَ اِیّاكُمْ وَ سُوءُ الْخُلقُ، فاِنَّ سُوءَ الْخُلْقِ فِى النّارِ لا مَحالَةً; بر شما باد به خوشخویى; زیرا خوشخویى به ناچار در بهشت است و بپرهیزید از بدخویى كه بدخویى به ناچار در دوزخ است»

8 ـ جابربن عبدالله انصارى از امام باقر (علیه السلام) نقل كرده كه فرمود: «تبسُّمُ الرَّجُلِ فى وجهِ أخیه حسنة...; لبخند آدمى به صورت برادرش از حسنات است...6

9ـ امام على (علیه السلام) فرمود: «التّبسُّمُ فى وجهِ المؤمنِ الغریبِ مِنْ كفّارةِ الذّنوب; برخود متبسّمانه با مؤمن غریب، گناهان را مى پوشاند»7

10ـ از امام على (علیه السلام) نقل شده است: «بشاشَةُ الوجهِ عطیَّةٌ ثانیةٌ; گشاده رویى، بخشش دوّمى است»8

گروه دین و اندیشه – مهدی سیف جمالی
برگرفته از درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)


1. سوره قیامت، آیه 15.
2. ج 10،ص333.
3. تفسیر نمونه،ج377ـ380.
4. بحارالانوار،ج71،ص386.
5. بحارالانوار، ج 71، ص 394.
6. كافى، ج 2، ص 188.
7. جامع الاخبار، ص 101.
8. الاثناعشریة، ص 20.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:07 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها