دلائل طب قرآنی
نوشته شده در تاریخ 26 مهر 84
۱- وَلَا رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ اِلّا فِي كِتَابٍ مُبينٍ . ( انعام ۵۹ ) .
۲- وَ نَزّلنَا عَلَيكَ الكِتَابَ تِبيَاناً لِكُلِ شَي هُدي و رَحْمَة وَ بُشْرَي لِلْمُسْلِمِينَ . ( نحل ۸۹) .
۳- وجود ۱۶۰ آيه در مورد تغذيه در قرآن كريم .
۴- وجود چهار كلمه فلينظر در قرآن كريم .
۵- اختصاص دو كلمه فلينظر به غذاي انسان .
۶- وجود چهار كلمه شفا در قرآن .
۷- شِفا يعني درمان، بهبودي و سلامتي.
۸- شَفا يعني بيماري و كسالت و از دست دادن سلامتي.
۹- اختصاص شفا به يكي از مواد غذائي ( عسل ).
۱۰- اختصاص شفا به قرآن در سه مورد ديكر .
۱۱- بدون غذا زندگي و ادامه حيات مفهومي ندارد = مرگ .
۱۲- غذاي انسان داروي او و داروي او غذايش بايد باشد .
۱۳- نوع تغذيه در رفتار و اعمال انسان تاثير بسزائي دارد .
۱۴- از اهميت غذا اين كه در زندگي اخروي به انسان آن را به عنوان پاداش مي دهند
توضيح چهارده مورد فوق
۱- هيچ تر و خشكي نيست كه در قرآن نباشد، اين آيه جامع و كامل بودن اين كتاب را ميرساند و بيان كننده كليه امورات زندگي و هر چيزي كه در زندگي انسان به آن نياز پيدا مي كند. اين آيه يكي از معجزات بزرگ الهي در قرآن كريم است. (دقت شود).
۲- خداوند متعال كتابي را براي ما انسانها فرستاد كه بيان كننده تمام مطالب در كليه زمينه ها است، علاوه بر آن مايه هدايت و رحمت و بشارت براي كل مسلمين بوده و در صورت درك و فهم اين كتاب و بكار گيري آن به سعادت و سلامت و موفقيت عظيمي خواهند رسيد.
۳- وجود (۱۶۰ ) آيه در زمينه غذا، اهميت غذا را مي رساند كه خداوند متعال چقدر به انسان ارزش قائل است و چقدر به سلامت و سعادت او علاقمند است.
۴- چهار كلمه فلينظر در قرآن كريم نشان دهنده اهميت موضوع است كه معمولاَ ما مسلمين از اين نكات با عظمت هشداري بي بهره ايم! چرا در مورد قرآن تفكر و تدبر نداريم.
توجه : فلينظر از نظر دستوري فعل امر بوده و انسان را ملزم به تحقيق و تدبر دراين زمينه مي كند.
دو مورد از فلينظرها را خداوند به غذاي انسان اختصاص داده است. (دقت شود).
الف : يك مورد به نوع غذاي انسان اختصاص داده شده است. (سوره مباركه عبس آيه ۲۴).
ب : يك مورد به كيفيت غذاي انسان اختصاص داده شده است. (سوره مباركه كهف آيه ۱۹).
ج : يك مورد به خلقت انسان اختصاص داده شده است. (سوره مباركه طارق آيه ۵).
د : يك مورد به اعمال انسان اختصاص داده شده است. (سوره مباركه حج آيه ۱۵).
از اين چهار كلمه فرمول رياضي زير بدست مي آيد:
( خلقت انسان + اعمال انسان = غذاي انسان )
نتيجه:
الف : اختصاص كلمه فلينظر دو بار به غذاي انسان نشانگر اهميت بالاي غذا ست!
ب : در صورت حذف غذا، خلقت مفهوم خود را از دست خواهد داد!
ج : غذاي انسان برابر با خلقت و اعمال اوست!
۵- در قرآن كريم چهار بار كلمه شفا بيان شده است .
الف : سوره مباركه آل عمران آيه ۱۰۳
ب : سوره مباركه توبه آيه ۱۰۹
ج : سوره مباركه اسراء آيه ۸۲
د : سوره مباركه نحل آيه ۶۹
نتيجه:
اختصاص شفا به مواد غذائي مانند عسل كه حقيقتاً جاي تامل و بررسي است.
اختصاص سه مورد ديگر به قرآن كه در واقع ِشفا به اين چهار مورد است.
(غذا و كلام الهي است).
حقيقتاَ براي هيچ موجودي زندگي بدون غذا ممكن نيست. بدون غذا امكان ادامه حيات امر محالي است.
۶- در حقيقت غذاي انسان داروي اوست و داروي او غذاي اوست!
در جهان خلقت مي بينيم و پر واضح است كه حيواناتي كه در نقاط مختلف جهان زندگي مي كنند نياز به دارو ندارند و معمولاَ بيمار نمي شوند.
توجه: همه موجودات در جهان هستي طبق غريزه و فطرت خود غذا مي خورند. به جز انسان كه از غريزه و فطرت خود عدول مي كند و هرج و مرج را اشاعه مي دهد. (روم ۳۰)
۷- نوع تغذيه در رفتار و كردار آدمي اثر بسزائي دارد و مي تواند او را سخي و يا شقي كند.
خداوند متعال در اين زمينه بيان زيبائي دارد، كه مي فرمايد:
يَا اَيّهَا الرّسُلِ كُلُوا مِنَ الطّيّبَاتِ وَاعْمَلوا صَالِحاً اني بِمَا تَعْمَلونَ عَليمٌ. ( سوره مباركه مومنون آيه ۵۱).
يا در جاي ديگر خداوند متعال چنين مي فرمايد:
مَيْتَهً اَوْ دَمَاً مَسْفوحاً اَو لَحْمِ خِنزير فَانّه رِجْسٌ. ( سوره مباركه انعام آيه ۱۴۵).
نتيجه: از دو آيه فوق چنين مي گيريم كه غذاي روزمره انسان چقدر در زندگي تاثير بسزائي را دارد!
الف : مي تواند او را سعادتمند كند و به سرچشمه نور و حكمت سوق دهد. (پيامبر اسلام).
ب : همچنين انسان شقي و پليدي ببار آورد. (نوع تغذيه).
۸- خداوند كريم به انسانها در سراي آخرت بر مبناي اعمالي كه انجام داده اند پاداش و جزا مي دهد، از جمله:
به نيكو كاران چنين پاداشي را در نظر گرفته است:
وَ فَاكِهَةٌ مِمّا يَتَخَيّرُونَ . وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهونَ . وَ حُورٌ عين . كَاَمْثَالِ الّلُولُوِ المَكْنُون . جَزَاٌ بِمَا كَانُوا يَعْمَلونَ . ( سوره مباركه واقعه آيات ۲۰ تا ۲۴).
نتيجه : در اين آيات مي بينيم كه خداوند عظيم الشان به انسانهاي نيكو كار ابتدا غذا را پاداش مي دهد، سپس نعمتهاي ديگر را ارزاني مي دارد. (دقت شود).
اما خداوند كريم به بد كاران چنين جزائي را مي دهد .
لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زُقّوم. (سوره مباركه واقعه آيه ۵۲).
نتيجه : باز در اين آيه مي بينيم كه خداوند به بدكاران به عنوان جزا غذا (زقوم) مي دهد.
باز هم به اهميت غذا پي مي بريم كه چه در بهشت و چه در جهنم و چه در اين جهان غذا حرف اول را مي زند و بدون غذا در هيچ جهاني زندگي امكان پذير نيست!
البته دلائل قرآني بسيار زياد است، اگر بخواهم همه را بيان كنم نياز به كتاب مستقلي دارد!
در آينده نزديك اين كتاب را به دوستاران طب قرآني تقديم خواهم كرد انشاالله.
ضمناً ياد آور شوم كه ممكن است افراد ناآگاه و مغرض چنين مطلبي را عنوان كنند كه چرا صحبتي از ائمه معصومين به ميان نيامده است و آن را مستمسك قرار دهند و از آن استفاده سوء نمايند!
در جواب اينگونه افراد بايد عنوان كنم كه وقتي صحبت از قرآن مي شود در حقيقت عترت در دل قرآن نهفته است، زيرا پيامبر گرامي در اين مورد مي فرمايد:
(اِنّي تَاركٌ فيكُمُ الثَّقَلَينِ كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتي وَ اَهْلَ بَيتي لَنْ يَفْتَرِقَا … )
در حقيقت كلمه ( لَنْ ) نفي ابد است. يعني قرآن و عترت تا ابد از يكديكر جدا شدني نيستند. (دقت شود).
جالب توجه اينكه ائمه معصومين (ع) چقدر در مورد غذا و بهداشت آن توصيه كرده اند و ما انسانها را به رعايت آن تشويق نموده اند.
حضرت علي (ع) در اين مورد كلام گهر باري دارد كه مي فرمايد: ( وصيتي است براي فرزندان خويش) در حقيقت توصيه ايست براي ما انسانها، با رعايت اين نسخه از طبيب بي نياز خواهيد شد.
(نسخه حضرت علي (ع) براي پيشگيري از بيماريها)
¤ تا زماني كه گرسنه نشده ايد سر سفره ننشينيد.
¤ كمي قبل از سير شدن دست از غذا برداريد.
¤ هنگام خواب اجابت مزاج كنيد.
با رعايت سه مورد بالا در عمل مي بينيم كه پيشگيري از بيماريها به راحتي انجام مي گيرد.
توجه: در عمل مي بينيم كه ائمه معصومين (ع) براي پيشگيري و درمان غذا را توصيه مي كنند و دقيقاً با قرآن كريم سنخيت كامل دارد!
اين دلائل مختصري بود از اين كتاب. شگفتيهائي در طب قرآني وجود دارد كه در هيچ طبي وجود ندارد.
جمشيد خدادادي