بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie

فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie مباحث مربوط به فیلم سینما تلویزیون و تئاتر در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #141  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

خارش هفت‌ساله - The Seven Year Itch





سال تولید : ۱۹۵۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : فاکس قرن بیستم
کارگردان : بیلی وایلدر.
فیلمنامه‌نویس : جرج آکسلراد و وایلدر، برمبنای نمایش‌نامه‌ای نوشته آکسلراد.
فیلمبردار : میلتن کراسنر.
آهنگساز(موسیقی متن) : آلفرد نیومن.
هنرپیشگان : مریلین مونرو، تام یوئل، اولین کیز، رابرت استراس، اسکار هومولکا، مارگریت چاپمن و ویکتور مور.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۵ دقیقه.


مرد میان‌سالی، "ریچارد شرمن" (یوئل) که همسایه‌ای پری‌رو (مونرو) دارد، با رفتن همسر و فرزندش به تعطیلات دچار "خارش" می‌شود. اما در نهایت پس از واگذار کردن آپارتمان خود به همسایه، نزد خانواده‌اش می‌رود تا تعطیلات را با آن بگذراند.
٭ نخستین همکاری وایلدر و مونرو حاصلی تماشائی به بار می‌آورد: یک کمدی درجه یک با بازی کمی غلوآمیز یوئل در نقش مردی ترسو و به‌ناچار وفادار (!) و در عوض نقش آفرینی ملیح مونرو در هیئت یک زن ـ کودک. درهم ریخته‌شدن مرز میان واقعیت و تخیل در این فیلم، یکی از بهترین نمونه‌ها در تاریخ سینما را به‌دست می‌دهد. صحنه‌ای که مونرو با لباس سفید در خیابان روی دریچه یک تهویه می‌ایستد، تبدیل به یک شمایل ماندگار در حافظه فرهنگ عامه آمریکائی‌ها می‌شود.

__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #142  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

دزدان قطار - The Train Robbers





سال تولید : ۱۹۷۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مایکل وین
کارگردان : برت کندی
فیلمنامه‌نویس : برت کندی
فیلمبردار : ویلیام کلوتیر
آهنگساز(موسیقی متن) : دامینیک فرانتیر.
هنرپیشگان : جان وین، آن - مارگرت، راد تیلر، بن جانسن، بابی وینتن، کریستوفر جرج، جری گاتلین و ریگاردو مونتالبان.
نوع فیلم : رنگی، ۹۲ دقیقه.


«لین» (وین)، ششلول‌بند پا به سن گذاشته، سه هم‌قطارش - «جسی» (جانسن)، «گیری» (تیلر) و «بن‌یانگ» (وینتن) - را به «خانم‌لو» (آن - مارگرت) معرفی می‌کند. «خانم لو» می‌خواهد با پیدا کردن طلاهائی که شوهرش در سرقت قطار دزدیده، نام خانوادگی‌اش را پاک کند. به محض حرکت از شهر دورافتاده لیبرتی در تکزاس، گروهی سوار که شرکای سابق شوهر «خانم لو» آنان را استخدام کرده‌اند و غریبه‌ای مرموز و تنها تعقیب‌شان می‌کنند. در این بین «خانم لو» مجذوب «لین» می‌شود که اغلب در حال کلنجار رفتن با «کلهون» (جرج)، یک ششلول‌بند جوان است که «گریدی» او را با خودش آورده است. بالاخره گروه به قطاری متروکه می‌رسند و طلاها را که در دیگ بخار مخفی شده بود، پیدا می‌کنند. سپس حمله گروه تعقیب کننده را که در راه بازگشت به شهر در کمین‌شان نشسته‌اند، دفع می‌کنند. بعدتر قطاری را تصرف و به دیامیت مسلح می‌کنند و افراد گروه مخالف را از بین می‌برند. در آخر نیز با جوانمردی به «خانم لو» پیشنهاد می‌کنند تا سهم آنان از جایزه را برای خودش و پسرش بردارد. همین که قطار «خانم لو» دور می‌شود، آنان به غریبه مرموز برمی‌خورند که خودش را «پینکرتن» (مونتالبان) معرفی می‌کند. او می‌گوید که با «خانم لو» کار می‌کند و این که نام اصلی «خانم لو»، «لی‌لی» و یک دختر رقصنده است که زمانی با «لو»ی واقعی رابطه داشته و به راز او به هنگام مرگش پی برده است.
* کندی در این وسترن یک گام از هجویه‌های صریح خود عقب‌تر می‌رود و به مایه‌های سنتی‌تر رو می‌آورد؛ به‌گونه‌ای که وین به افراد گروهش اخلاق‌گرائی و رفاقت به شیوه فیلم‌های هوارد هاکس را یاد می‌دهد. او فیلم را روان کارگردانی کرده اما وقتی در صحنه‌های تعقیب می‌خواهد به کار سرعت دهد، کم می‌آورد. در عوض ابعاد کمیک و انسانی اثر در این حیطه کم نظیر هستند. مثلاً وین بیشتر شخصیتی عاطفی را نشان می‌دهد تا ششلول‌بند بزن‌بهادر
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #143  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ویسکی فراوان - Whisky Galore





سال تولید : ۱۹۴۹
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : ایلینگ
کارگردان : الکساندر مکندریک
فیلمنامه‌نویس : کامپتن مکنزی و انگوس مک‌فیل، برمبنای رمانی نوشته مکنزی.
فیلمبردار : جرالد گیبز.
آهنگساز(موسیقی متن) : ارنست اروینگ.
هنرپیشگان : بازیل رادفورد،جون گرین‌وود، جین کادل، گوردون جکسن و جیمز رابرتسن جاستیس.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۸۲ دقیقه.


جنگ جهانی دوم. ذخیره ویسکی در جزیره‌ای به پایان می‌رسد افسردگی و یأس سرتاسر جزیره را تسخیر می‌کند؛ به‌خصوص زمانی که مشخص می‌شود کشتی حامل مقادیر زیادی ویسکی به خاطر نبردهای دریائی، امکان پهلو گرفتن در ساحل را ندارد. اما به‌زودی ناخدائی انگلیسی داوطلب می‌شود تا این محموله ارزشمند را از دل آتش و توپ سالم به جزیره برساند.
٭ از بهترین کمدی‌های سینمای انگلستان و نخستین فیلم مکندریک. در زمانه‌ای که فیلم‌های جنگی به بازگوئی اغراق‌آمیز شجاعت‌ها و ماجراهائی‌های سربازان انگلیسی در جنگ جهانی دوم می‌پرداختند، مکندریک با انتخاب موضوعی پیش‌پا افتاده و نامتعارف، به هجو این آثار دست می‌زند. موفقیت تجاری فیلم منجر به پیدایش نوع خاصی از کمدی‌های انگلیس شد که با عنوان "کمدی‌های ایلینگ" شهرت پیدا کردند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #144  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ناپلئون - NAPOLEON





سال تولید : ۱۹۲۷
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : وستی / سوسیته ژنرال د فیلم
کارگردان : آبل گانس
فیلمنامه‌نویس : آبل گانس
فیلمبردار : ژول کروگر، لئونس ـ هانری بورل و ژان پل موندویلر
آهنگساز(موسیقی متن) : آرتور اونه‌گر
هنرپیشگان : آلبر دیودونه، آنتونن آرتو، بی‌یر باچف، الکساندر کوبیتسکی، آرمان برنار، هاری کرایمر و گانس
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۱۴۰۰ فوت (در اصل). صامت


ـ کودکی "ناپلئون بوناپارت" (رودنکو) در آکادمی نظامی برین؛ "مارسی‌یز" خوانی "دانتون" (کوبیتسکی) و "روژه دولیل" (کرایمر) برای نخستین بار؛ گریز "ناپلئون" (دیودونه) از دست هم‌وطنانش که او را به مرگ محکوم کرده‌اند؛ کشمکش او با توفان در دریا؛ شدت گرفتن مبارزات و تضادهای سیاسی در فرانسه، دوره "وحشت"؛ اوضاع آشفته دوران انقلاب و سرنوشت دیکتاتورهائی مثل "روبسپیر"، "مارا" (آرتو) و "سن ژوست" (گانس)؛ عشق‌های "ناپلئون"؛ انتصاب "ناپلئون" به‌عنوان رهبر سرکوب شورش سلطنت‌طلبان و سپس فرماندهی ارتش فرانسه در حمله به ایتالیا...
ـ زندگی "ناپلئون"، وسوسه سینمائی بزرگ عمر گانس، طرحی برای شش فیلم بود که تنها نخستین آنها درباره دوران جوانی او تا نبرد ایتالیا ساخته شد. اما همین فیلم به عظیم‌ترین و جاه‌طلبانه‌ترین اثر سینمای صامت فرانسه بدل شد. در مورد پرداخت او از شخصیت‌ ناپلئون حرف و حدیث بسیار است، اما بی‌شک فیلم محملی برای آزمون و ابداع انواع و اقسام تکنیک‌های سینمائی بود تا جائی‌که به اعتقاد مورخ فرانسوی، لئون موسیناک، هیچ بخشی از فیلم عاری از تکنیکی بکر نبود. یکی از مهم‌ترین این تکنیک‌ها استفاده از پرده سه‌گانه (نمایش روی سه پرده مجزای مجاور با سه پروژکتور همزمان) برای گسترش میدان دید در صحنه‌های عظیم بود که پیش‌گام ایده پرده سینه‌راما دانسته می‌شود (و حتی الهامی برای ساختن عدسی سینماسکوپ) گذشته از این، فیلم پر است از تجربه‌های خارق‌العاده با دوربین (که در انواع جاهای نامحتمل نصب شده) و نمونه معروفش دوربین پرتلاطم "سوبژکتیو" در صحنه "دعوا با گلوله‌های برفی در آکادمی نظامی" است. همین‌طور تقطیع مهیب میان توفان دریا و "توفان" استعاری جلسات کنوانسیون، شهره خاص و عام اس. فیلم در ابتدا به شکل کامل و دلخواه گانس نمایش محدودی یافت. در ۱۹۳۴ گانس با افزودن صدای استریوفونیک، نسخه‌ای تهیه کرد و در ۱۹۵۵ نسخه ناطق ۱۳۵ دقیقه‌ای دیگری فراهم آورد و سپس در ۱۹۷۱ با سرمایه کلود لولوش نسخه دیگری با نام بوناپارت و انقلاب؛ و سرانجام در ۱۹۸۰ پس از سال‌ها جست‌وجو با نظارتکوین برانلو، عاشق سینه‌چاک سینمای صامت، نسخه مرمت‌شده پنج ساعته، با شکوه تمام ظاهر شد.


__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #145  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

رمبو: اولین خون، قسمت 2 - Rambo: First Blood, Part ll





سال تولید : ۱۹۸۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : باز فیت‌شانس
کارگردان : جرج پان کاسماتوس
فیلمنامه‌نویس : سیلوستر استالون و جیمز کامرون، برمبنای داستانی نوشته کوین جار، از شخصیت‌هائی خلق شده توسط دیوید مورل.
فیلمبردار : -
آهنگساز(موسیقی متن) : -
هنرپیشگان : استالون، ریچارد کرنا، جولی نیکسن، چارلز ناپیر، استیون، برکوف، مارتین کووه و اندی وود.
نوع فیلم : رنگی، ۹۶ دقیقه.


«جان رمبو» (استالون) که به جرم راه‌انداختن یک جنگ چریکی علیه نیروهای پلیس شهری کوچک زندانی شده، رودرروی فرمانده قبلی‌اش، «سرهنگ تراتمن» (کرانا) قرار می‌گیرد. به او پیشنهاد می‌شود اگر مسئولیت انجام مأموریت مخفیانه‌ای را برای کسب اطلاع درباره وضعیت سربازان مفقود آمریکائی در ویتنام که زندانی ویت‌کنگ‌ها هستند برعهده بگیرد، بخشیده خواهد شد. «رمبو» مأموریت خود را از یک پایگاه سرّی نظامی در تایلند آغاز می‌کند و مخفیگاه وارد ویتنام می‌شود. در آنجا به همراه راهنمایش که زنی ویتنامی به‌نام «کوبائو» (نیکسن) است به محل نگه‌داری اسرار می‌رسد. هرچند مأموریت او تنها تهیه شواهدی تصویری از وضعیت سربازان اسیر است، با وجود این «رمبو» یکی از اسرار را نجات می‌دهد. وقتی «مرداک» (ناپیر)، مأمور دولتی ناظر بر عملیات که بر اجرای دقیق فرمان‌ها پافشاری دارد، متوجه می‌شود «رمبو» یکی از سربازان مفقود را نجات داده، به هلی‌کوپتری که باید «رمبو» را برگرداند فرمان برگشت می‌دهد و عملیات را ملغی اعلام می‌کند. «رمبو» دستگیر و به اردوگاه اسرار برده می‌شود. در آنججا دو روس او را بازجوئی و به شدت شکنجه می‌کنند. «کوبائو» با تظاهر به اینکه خیابان‌گرد است، وارد اردوگاه می‌شود. در حین تعقیب و گریز، «کو بائو» کشته می‌شود و «رمبو» با یک هلی‌کوپتر، برای نجات اسرا، به سمت اردوگاه پرواز می‌کند. او موفق می‌شود پس از نابودن کردن یک هلی‌کوپتر مجهز و پیش‌رفته روسی، اسرا را به یک پایگاه نظامی در تایلند برساند. در آنجا به «مرداک» هشدار می‌دهد که اگر به‌دنبال سایر سربازان «گم شده در عملیات نگردد» به سراغش خواهد آمد.
* مشهورترین قهرمان فرهنگ عامه آمریکا در دهه هشتاد، در شمایل آقای استالون با آن عملیات محیرالعقول، در صدد تطهیر حضور نظامی آمریکا در ویتنام است تا مثلاً انتقاد از جنگ و عواقب آن، و در کنار آن همه شخصیت‌های قلابی و خشن روسی و ویتنامی البته یک افسر آمریکائی هم که به همان اندازه گناهکار و بی‌رحم است، نمایش داده می‌شود. در همان سال‌ها یکی از منتقدان آمریکائی با طرح شوخی جالبی از تماشاگران خواست تا تعداد کشته‌شدگان فیلم را بنویسند و جایزه بگیرند. چیزی که البته نشدنی و ناممکن است. با رمبو 3 (پیتر مک‌دانلد، 1988) دنبال شد.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #146  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

خیلی زود یکشنبه! - Vivement Dimanche!





سال تولید : ۱۹۸۲
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : آرمان باربو
کارگردان : فرانسوا تروفو.
فیلمنامه‌نویس : سوزان شیفمان، ژان اورل و تروفو، برمبنای رمان شنبه شب طولانی نوشته چارلز ویلیامز.
فیلمبردار : نستور آلمندروس.
آهنگساز(موسیقی متن) : ژرژ دلرو.
هنرپیشگان : فانی آردان، ژان لوئی ترنتینیان، کارولین سیهول، فیلیپ موریه ژنو و فیلیپ لودن باخ.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۱۱ دقیقه.


«ژولی‌ین» (ترنتینیان)، کارمند یک بنگاه معاملات ملکی، مظنون به قتل دوستش می‌شود. او ابتدا اعلام بی‌گناهی می‌کند ولی وقتی همسرش هم که ظاهراً محبوبه دوست مقتولش بوده، کشته می‌شود، تصمیم می‌گیرد شخصاً ماجرا را پی‌گیری کند. منشی‌اش، «باربارا» (آردان) که به «ژوولی‌ین» علاقه‌مند است، به او در این راه کمک می‌کند و پس از اینکه می‌یابد همسر «ژولی‌ین» گذشته درخشانی نداشته است، کشف می‌کند قاتل اصلی، وکیلِ «ژولی‌ین»، فیلیپ (لودن باخ) است.
* تروفو بیست و یکمین فیلم بلندش را به یاد فیلم نوآرهائی که در نوجوانی تأثیر زیادی بر او گذاشته‌اند، سیاه و سفید می‌سازد. کارگردانی ظریف و دقیق به اضافه مایه‌های طنز از جذابیت‌های فیلم به شمار می‌آید و همین‌طور حضور آردان که در هر صحنه می‌درخشد.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #147  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مهمان‌خانهٔ اسپانیائی - L'AUBERGE ESPAGNOLE





سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : فرانسه و اسپانیا
محصول : برونو لوی
کارگردان : سدریک کلاپی
فیلمنامه‌نویس : سدریک کلاپی
فیلمبردار : دومینیک کولن
هنرپیشگان : رومن دوری، ژودیت گودرش، اودری توتو، سسیل دو فرانس، کلی رایلی، کریستینا بروندو، فدریکو دانا و کریستیان پاگ
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۲ دقیقه


̎گزاویه̎ (دوری) دانشجوی فرانسوی رشتهٔ اقتصاد که چیزی نمانده فارغ‌التحصیل شود، دنبال کار می‌گردد. پدر ̎گزاویه̎ برایش با یکی از اعضاء عالی‌رتبهٔ وزارت دارائی، قرار ملاقاتی می‌گذارد. در آن‌جا به او پیشنهاد می‌شود به شرط یاد گرفتن زبان اسپانیائی، کار و موقعیت خوبی در اختیارش گذاشته خواهد شد. ̎گزاویه̎ که مصمم است این فرصت را از دست ندهد، با وجود شک و تردیدهای نامزدش، ̎مارتین̎ (توتو)، در کلاس زبانی در بارسلون ثبت‌نام می‌کند. وقتی ̎گزاویه̎ به بارسلون پا می‌گذارد، در خانهٔ بزرگی ساکن می‌شود، که دانشجویانی از سراسر اروپا در آن‌جا زندگی می‌کنند. ̎گزاویه̎ متوجه می‌شود که ایده‌ها و رفتارش، به گونه‌ای مثبت، از سوی شخصیت‌های متفاوت هم‌خانه‌اش به چالش طلبیده شده و وفاداری‌اش به ̎مارتین̎ نیز با علاقه‌ای که به ̎آن ـ سوفی̎ (گودرش) ـ یک دختر فرانسوی دیگر ـ پیدا کرده که به امتحان گذاشته شده است.
● مهمان‌خانهٔ اسپانیائی، مثل دیگر کمدی‌های فرانسوی، سبک و بی‌قید است. کلاپیش، قبلاً وقتی گربه گم می‌شود (۱۹۹۶) را ساخته؛ حکایت زنی که در همسایه‌اش را به نوعی، وامی‌دارد که برای پیدا کردن گربه‌اش کمکش کنند. کلاپیش معمولاً با لحنی طبیعی و عادی، رفتار و اعمال غیرمتعارفِ شخصیت‌هایش را تعریف می‌کند. برای ̎گزاویه̎ یک سال زندگی در اسپانیا، تغییراتی اساسی در نگرش او به زندگی حرفه‌ای‌اش به وجود می‌آورد. سفر، ذهنش را باز می‌کند و کمکش می‌کند تا دنیا را بهتر ببیند. وقتی این نگرش را با دیدگاه برخی از کمدی‌های جوانانهٔ آمریکائی مقایسه می‌کنید و مثلاً کانکونِ واقعی (ریک دِ اولیویرا، ۲۰۰۳) را در نظر می‌گیرید، پی می‌برید که آن جوان‌های آمریکائی که به سفر رفته‌اند حتی متوجه نیستند که در مکزیک به‌سر می‌برند چه رسد به آن‌که احساس کنند تغییری هم در نگرش‌شان نسبت به دنیا به وجود آمده است.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #148  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

یک بمب دزدیده شده است - A Bomb Was Stolen




سال تولید : ۱۹۶۲
کشور تولیدکننده : رومانی
محصول : سینمای دولتی رومانی و استودیوهای بخارست.
کارگردان : یون پوپسکو ـ گوپر.
فیلمنامه‌نویس : یون پوپسکو ـ گوپر.
فیلمبردار : استفان هوروات.
آهنگساز(موسیقی متن) : دیمیترو کاپویانو.
هنرپیشگان : یوری داری، لیلیانا تومسکو و هارالامبی بوروس.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۶۵ دقیقه.


گنگسترها یک بمب اتمی را می‌دزدند، اما بمب به دست جوانی معصوم می‌افتد. گنگسترها و مأموران دولتی به تعقیب جوان می‌پردازند و مبارزه‌ای پرخشونت و تکه‌تکه کند. اما دختری که به‌ جوان علاقه‌مند است، به او کمک می‌کند تا بمب را خنثی و تکه‌تکه کند. هر کدام از تکه‌های بمب خاصیت جادوئی دارند و می‌توانند هر پای چلاقی را شفا دهند و باعث رشد گل‌ها شوند...
٭ نخستین فیلم زنده پویسکو ـ گوپو، نقاشی متحرک‌ساز رومانیائی شروع جالب توجهی دارد، اما آرام‌آرام وجه تمثیلی به خود می‌گیرد و تا بدان جا پیش می‌رود که طنز جذاب و سرگرم‌کننده آن از بین می‌رود و خسته کننده می‌شود ـ همه فیلم را می‌توان در پانزده دقیقه هم خلاصه کرد!


__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #149  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ثروتمند شو یا در تلاش برای آن بمیر - GET RICH OR DIE TRYIN'





سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جیم شریدان، پل رُزنبرگ، کریس لایتی و جیمی آیووین
کارگردان : شریدان
فیلمنامه‌نویس : ترنس وینتر
فیلمبردار : دکلان کوئین
آهنگساز(موسیقی متن) : موریس سیزر، کوئینسی جونز و گاوین فرایدی
هنرپیشگان : کورتیس &#۷۸۲;فیفتی سنت&#۷۸۲; جکسن، ترنس هوارد، جوی برایانت، بیل درک ایدویل، آکینوئویه ـ آگبای، عمر بنسن میلر، وایولا دیویس، مارک جان جفریز و سالی‌ون واکر
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۷ دقیقه


نیویورک، دههٔ ۱۹۸۰. ̎مارکوس̎ (جفریز) به اتفاق مادرش، ̎کاترینا̎ پخش‌کنندهٔ موادمخدر، زندگی می‌کند. وقتی ̎کاترینا̎ در آتشی که قاچاقچی‌ها به پا کرده‌اند، می‌میرد، ̎مارکوس̎ در خانهٔ پدر و مادربزرگ و پسرعموهایش ساکن می‌شود. او وقتش را با خواندن ترانه‌های ̎رپ̎ برای ̎چارلین̎، دختر محبوب دوران کودکی‌اش می‌گذراند تا این‌که ناپدری دخترک، او را نزد پدر و مادرش می‌فرستد. در حالی‌که ̎مارکوس̎ بزرگ می‌شود، بیش از پیش به طرف دنیای خشنِ بزهکارانهٔ مادرش کشیده می‌شود و شروع می‌کند به حساب ̎مجستیک̎ (آکینوئویه ـ آگبای)، محبوب سابق مادرش، پخش کردن مواد مخدر. او نردبان ترقی را خیلی زود بالا می‌رود. پس از آن‌که پدربزرگش (واکر)، هفت‌تیری در اتاقش پیدا می‌کند، ̎مارکوس̎ مجبور می‌شود خانهٔ پدر و مادربزرگش را ترک کند. با ظهور کوکائین در بازار، ̎مارکوس̎ و دسته‌اش درگیر مبارزه با دسته‌های قاچاقچی کلمبیائی می‌شوند. ̎مارکوس̎، دست راست ̎مجستیک̎ می‌شود. یک روز در خیابان ̎مارکوس̎ به‌طور اتفاقی به ̎چارلین̎ (برایانت) برمی‌خورد. رابطه‌ای بین آن دو برقرار می‌شود. پلیس به محل اقامت ̎مارکوس̎ هجوم می‌برد و در آن‌جا موادمخدر می‌یابد. به زندانش می‌اندازند. در زندان، ̎باما̎ (هوارد)، یکی از هم‌سلولی‌هایش، او را از سوءقصدی در حمام زندان نجات می‌دهد و با هم دوست می‌شوند. ̎مارکوس̎ تصمیم می‌گیرد زندگی بزهکارانه را رها و آوازخوانی پیشه کند و ̎رپ̎ بخواند و ̎باما̎ را نیز به‌عنوان کارگزارش برگزیند. ̎مارکوس̎ از زندان آزاد می‌شود. ̎مجستیک̎ از تصمیم جدید ̎مارکوس̎ ناراضی است و مانع قرارداد بستن او با یک کمپانی صفحه‌پُرکنی می‌شود. طی یک سرقت ناموفق، ̎مارکوس̎ نُه گلوله می‌خورد اما زنده می‌ماند و به کمک ̎چارلین̎ و فرزند تازه به دنیا آمده‌اش، سعی می‌کند اصلاح خود را ادامه دهد. او ترانه‌ای ضبط می‌کند که در آن به شدت ̎مجستیک̎ را کوبیده. ̎مجستیک̎ بیهوده سعی می‌کند جلوی پخش نوار را بگیرد. درست زمانی که ̎مارکوس̎ تصمیم دارد کنسرتی بدهد، ̎مجستیک̎ به پشت صحنه می‌آید و فاش می‌کند که مادرش را به قتل رسانده است. آن دو درگیر می‌شوند. ̎مجستیک̎ سعی دارد او را با چاقو بزند ولی ̎باما̎ به ضرب گلوله او را می‌کشد. ̎مارکوس̎ روی صحنه می‌رود تا زندگی جدید خود را به‌عنوان یک خوانندهٔ ̎رپ̎ آغاز کند.
● فیلم، ساختهٔ یک کارگردان ایرلندی مهاجر در آمریکاست. او زندگی پُرخشونت و پُرفراز و نشیب ستارهٔ موسیقی هیپ‌هاپ، کورتیس جکسن را منبع الهام قرار داده و برشی از زندگی در محله‌های پست و دنیای زیرزمینی نیویورک را به نمایش می‌گذارد. کورتیس از اعماق تباهی و خشونت برمی‌آید و به اوج شهرت و ثروت می‌رسد. در این فیلم سرگذشت‌نامه‌ای که جکسن نقش خود را بازی کرده، ماجرا از زمان کودکی و قتل مادرش آغاز می‌شود و به دوران طلائی زندگی و حرفهٔ او می‌رسد. نکتهٔ مأیوس‌کنندهٔ فیلم، حضور شریدان در مقام کارگردان آن است، که فیلم‌نامه‌ای کلیشه‌ای را به تصویر کشیده و شخصیت‌هائی تک‌بُعدی و کلیشه‌ای‌تر را پرداخت کرده است. شاید اگر بازیگری مشهور و جذاب نقش مارکوس فیفتی سنت را بازی می‌کرد، نقطهٔ قوتی برای آن به شمار می‌آمد. شریدان، مارکوس را یک ̎عیسای سیاه‌پوست که دردها و زخم‌هایش گواه عیسی بودن او است̎ می‌داند. اما فیلم او و شخصیت‌هایش همگی برای نسل امروز بدآموزی دارند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #150  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بارش سنگ - RAINING STONES





سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : سالی هیبین
کارگردان : کن لوچ
فیلمنامه‌نویس : جیم آلن
فیلمبردار : باری اکروید
آهنگساز(موسیقی متن) : استوارت کوپلند
هنرپیشگان : بروس جونز، جولی براون، جما فینیکس، ریکی تاملینسن، تام هیکی، مایک فالن، رانی ریوی
نوع فیلم : رنگی، ۹۱ دقیقه


ـ ̎باب̎ (جونز) و ̎تامی̎ (تاملینسن)، دو مرد عیالوار میانسالی بیکار که در کار فروش گوشت گوسفند هستند، دچار دردسر می‌شوند و وانت آنان دزدیده می‌شود. ̎کالین̎ (فینیکس)، دختر هفت‌سالهٔ ̎باب̎ خیلی زود باید در نخستین مراسم عشای ربانی شرکت کند ولی پول لباس کامل مراسم، خارج از استطاعت ̎باب̎ است و او پس از تلاش‌های ناموفقی برای پیدا کردن شغل، مجبور می‌شود به یک شرکت قرض‌دهندهٔ پول متوسل شود. پس از چندی آنان قرض خود را به مرد حریصی منتقل می‌کنند. که پاپیچ ̎باب̎ می‌شود و همسرش، ̎ آن̎ (براون) را می‌ترساند. ̎باب̎ سراغ او می‌رود و با هم دعوا می‌کنند. مرد سوار اتوموبیلش می‌شود ولی در اثر مستی تصادف می‌کند و می‌میرد. ̎باب̎ برای اعتراف نزد ̎پدر باری̎ (هیکی) می‌رود و کشیش به او می‌گوید که احساس گناه نکند و با هیچ‌کس از این ماجرا سخن نگوید. مراسم عشای ربانی ̎کالین̎ برگزار می‌شود و بیرون در کلیسا پلیس‌ها به ̎تام̎ می‌گویند که وانت مسروقه‌اش پیدا شده است.
ـ بارش سنگ‌ها فیلمی خنده‌دار به سیاق لوچ است، فیلمسازی که همچنان به واقع‌‌گرائی قدیمی سینمای آزاد انگلستان وفادار مانده است و از زندگی روزمرهٔ طبقهٔ کارگر و شرایط دشوار آن حکایت می‌کند؛ خنده‌ای که تماشاگر همراه فیلم سر می‌دهد، آن‌هم همزمان با مشاهدهٔ واقعیتی که وجه غالب رسانه‌های تصویری در انگلستان آن را می‌پوشاند. البته لوچ نمی‌تواند به الگوئی مثل دزدان دوچرخهٔ ویتوریو دسیکا (۱۹۸۴)، نزدیک شود و آشکارا در خلق جلوه‌های دراماتیک نیز موفق نیست. هرچند به نظر می‌رسد لوچ در تلاش برای گریز از احساساتی گری مرسوم در برخورد با دست‌مایهٔ فقر، کوشیده همه‌چیز را از جدیت ساقط کند و از پرداختن به تأثرات عمیق‌تر شخصیت‌ها بپرهیزد.

__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:12 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها