بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد

مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #261  
قدیمی 09-22-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امروز بهم ثابت شد که به هیچکس نباید اعتماد کرد

....................................
جمیله جون غیبتت طولانی شده بود، خوش اومدی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #262  
قدیمی 09-23-2010
kiana آواتار ها
kiana kiana آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 795
سپاسها: : 843

1,438 سپاس در 268 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من الان و در حال حاضر از دست خودم خیلی خیلی عصبانیم.اخه یک کاری خیلی بدی انجام دادم که بعدا پشیمان شدم و عصبانی شدم.نمیدانم چرا این کار را کردم واقعا خیلی بد شد.دیگه روم نمیشه تو روی طرف نگاه کنم.اخه خدا چرا!!!!؟؟؟؟؟چرا......؟؟؟؟!!!!چرا جلوی من را نگرفتی .حالا چیکار کنم.؟؟؟؟واقعا دیگه خجالت میکشم تو روی طرف نگاه کنم.یعنی الان اون پیش خودش چه فکری در مورد من میکنه.....کاشکی میشد یک فصل خودم را بزنم و له کنم بلکه دلم خنک بشه از دست خودم.یعنی خدا جونم تو دوست داشتی من اشتباه کنم که جلوی من را نگرفتی.........نمیدانم چرا جدیدا این قدر بد شدم.
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟





پاسخ با نقل قول
  #263  
قدیمی 09-24-2010
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

این یک یک هفته ای که گذشت آماج اتفاقات پیشبینی نشده ای بود که حتی فکرش هم نمیکردم
تبدیل به یک ماشین شدم
کنترل اعصاب و روحیاتم رو بعد از مدت زیادی دوباره بدست آوردم اما هنوز وضعیتم ناپایداره
به کلی الان مشکلات زیادی و بدجوری درگیر هستم در مورد آینده ام هیچ ایده ای ندارم
فعلاً وقتی ترس به سراغم به کتاب رومانی گه تازه خریدم پناه میبرم
برخورد پدر ماردم باهام خیلی سرد هست
یه رفیق هم داشتم که اون هم به خاطر مشکلاتش مجبور شد بره یه شهره دیگه
ناراحت نیستم از چیزی گله نمیکنم ولی این یکنواخت بودن حالم رو بهم میزنه
دانشگاه ها شروع شده بریم ببینیم دانشگاه چه خبره !!
هنوز که هیچ بخاری بلند نشده تا چه شود !
ای بابا !
هیییییییییییییییییییییییییی !!!!!
__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه

پاسخ با نقل قول
  #264  
قدیمی 09-24-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بازم تکرار مکررات، بازم اشتباهات غیر قابل برگشت، آخه اینقدر با مردم رودروایسی داشتن
چه سودی برام تا حالا داشته که ......
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #265  
قدیمی 09-27-2010
سالومه آواتار ها
سالومه سالومه آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: بوشهر
نوشته ها: 292
سپاسها: : 0

17 سپاس در 14 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امروز رفتم دانشگاه توی کارگاه کامپیوتر صفحه خانگی همه کامپیوتر ها رو پی سی سیتی گزاشتم.
نزدیکه 30 تا کامپیوتر رو صفحه خانگیشو عوض کردم بعد هم در رفتم.
__________________
هرچه زدم بی تو دلم وا نشد / جز تو کسی باب دل ما نشد / هرچه پرستو شدم و پر زدم / همنفسی مثل تو پیدا نشد .
(عاشقتم پی سی سیتی)
پاسخ با نقل قول
  #266  
قدیمی 09-27-2010
niyaz niyaz آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Sep 2010
نوشته ها: 103
سپاسها: : 0

2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من روز شنبه اخر وقت رفتم داروخانه که قرصهای ویتامینی که میخورم رو بخرم
اینجا یه سری داروخانه هست که داروهایی که بدون نسخه اجازه هست بخرید رو تو قفسه ها گذاشتن میتونی بری برداری و ببری دم صندوق و پولش رو بدی و بری
یه سری دارو ها هم مثل این ویتامین که مصرف کننده زیاد داره و احتمال دزدی هم زیاده قوطی خالیش رو میزارن تو قفسه
بعد قوطی خالی رو مبری دم صندوق اونجا بهت یه بسته پر بهت میده
منم طبق معمول همین کارو کردم
قوطی خالی رو برداشتم با یه شیر خشک بردم دم صندوق بعد پول دادم و اومدم خونه
راین اومد چیزهایی رو که خریده بودیم رو از تو کیسه در می آورد یهو گفت مامان؟ این چرا اینقدر سبکه؟ درش رو باز کرد و با خنده گفت وااااااااااا توش چرا هیچی نیسسسسست؟
منم که خشکم زده بود گفتم فروشنده خل و چل یادش رفته یه دونه بسته پر بزاره
معلوم بود تازه کار بود فکر کنم روز اولش بود چون من همیشه از اونجا خرید میکنم همه فروشنده هاش رو میشناسم
امروز که تیکتش رو بردم قبل ازاین که توضیح بدم فروشنده ای که منو میشناخت قبلا گفت قوطی خالی بوده
منم با خنده گفتم آره
گفت ما هم متوجه شدیم چون امروز دوباره یه قوطی خالی اونجا گذاشتیم
پاسخ با نقل قول
  #267  
قدیمی 10-01-2010
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پنجشنبه که رفتم دانشگاه با یک کسی برخورد کردم که شخصیت خیلی باحالی داشت
باید می دیدینش کلاً خیلی باحال بود ایده و امید به آینده اش حرف نداشت در هر صورت سر صحبت و که باهاش باز کردم دیدم آدم خوبی هست منتهی یه مقداری رفتارش تعادل نداره مشکل وقتی خودش رو نشون میداد که یه حرف خنده دار میزدم شروع میکرد به خندیدن وحشتناک و اصلاً هم نمیتونست جلوی خندش رو بگیره !
یه وقتایی اینجوری خندیدنش رو که میدیدم حقیقش رو که بخواید نه تنها خوشحال نمیشدم بلکه میترسیدم که نکنه یه وقت چیزیش بشه !
با خودش که گرم شدم بهش گفتم فلانی چرا اینقدر بد میخندی و نمیتونی ججلوی خندت رو بگیری ؟
گفتش رفتم دکتر بهم گفت تو آستانه خندت خیلی پایین هست (یعنی زود خندت میگیره ) من که تا حالا همچین چیزی نشنیده بودم
از گذشتش که برام صحبت کرد تازه متوجه شدم مشکلش از کجاست !
که کارش به اینجا کشیده و تعادل رفتاری نداره .
نگو پدر و مادرش اینو زیاد تحت فشار گذاشتن برای درس خوندن گناهی به جای تفریح و بازی در دوران بچگی و نوجوانی که مهترین دوران زندگی هم هست سرش تو کتاب و حبس تو اتاق بود .
جز در ودیوار رفیق دیگه ای نداشت !
یک چیز برام سوال شده مگه درس دانشگاه چقدر ارزش داره که خانواده ها همچین بلایی سر بچشون میارن که تعادل رفتاری نداره ؟؟؟
__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه


ویرایش توسط bigbang : 10-01-2010 در ساعت 11:54 AM
پاسخ با نقل قول
  #268  
قدیمی 10-01-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من از دیشب تا صبح 2 ساعت خوابیدم چون پارسا مریض شده بود
آخر سر هم 6صبح بردمش بیمارستان سرم زدن بهش(بمیرم براش)
این قدر مظلوم شده که نگین
هیچ وقت ظهر ها نمی خوابید الان خوابیده
خیلی بده وقتی بچه ها مریض میشن
دعا کنین زودتر خوب بشه...
مرسی دوستانم
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
  #269  
قدیمی 10-01-2010
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

الهی عزیزم دعا میکنم خیلی زود خوب بشه
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
  #270  
قدیمی 10-01-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شکوفه جون امیدوارم پارسای عزیز هرچه زودتر خوب بشه تو این فصل معمولا
بچه ها زود مریض میشن، مراقبش باش گلم
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 7 نفر (0 عضو و 7 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:36 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها