فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie مباحث مربوط به فیلم سینما تلویزیون و تئاتر در این بخش |
04-08-2011
|
|
مدیر تالار انگلیسی
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750
4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بازیگری چیست؟ هنر بازیگری - ایفای نقش
اینجا قصد داریم بازیگری رو تعریف کنیم.
هنرپیشگی و کار در تئاتر و سینما
هنری که خیلی ها، خیلی ها از دوران کودکی و نوجوانی و جوانی آرزو دارن که شغل آینده شون بشه، اما
بازیگری شغله یا هنره؟
معیارهای یه بازیگر خوب، چیان؟
منتظر نظرات دوستان عزیزم هستم.
ابتدا خودم در چند پست اول بازیگری و ایفای نقش رو میگم از کتاب: بازیگری در سینما از جیمز نیرمور
امیدوارم خوشتون بیاد
یه عکس هم از آل پاچینو، برای خوش یمنی!
سلام علیکم آقای آل پاچینو، ارادتمندیم
__________________
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
04-08-2011
|
|
مدیر تالار انگلیسی
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750
4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بازیگری چیست؟ قسمت اول
بازیگری چیست؟
قسمت اول
بازیگری چیزی بیش از انتقال رفتارهای روزمره به قلمرو نمایش نیست. همانطور که زبان شاعرانه از نظر نوع با زبان روزنامه نگاری تفاوتی ندارد، دستمایه ها و تکنیک های بازیگران روی صحنه هم از نظر نوع تفاوتی با رفتارهای ما در برخوردهای عادی و روزمره ندارند. شاید همین مسئله توجیهی برای این باشد که چرا استعاره ی "زندگی همچون صحنه نمایش است" اینقدر رایج و معمول است. هر چه باشد ما در کارهای روزمره خود را کم و بیش به شکل شخصیت های نمایش در می آوریم، صدا، فیزیک بدنی، ژست و لباس هایمان را به کار میگیریم و میان رفتار های ذاتی ("صورتک واقعیمان") و رفتارهایی در نوسان هستیم که با آنها آگاهانه کنار میآییم تا به شغل مناسب، رفیق خوب، یا قدرت برسیم. مسئله اصلا این است که این شرایط را بر هم زنیم تا به رنگ و بویی غیر نمایشی برسیم، چون شخصیت ما بر اساس روابط اجتماعیمان ارزیابی می شود و به این دلیل ماهیت چنین ارتباطاتی نیاز به این دارد که صورتک به چهره داشته باشیم تا با صورتک های دیگران روبرو شویم، بنابراین نظریه ی " لی استراسبرگ" مبنی بر اینکه بازیگر صحنه ای نیازی ندارد که ادای یک انسان را در آورد، از یک جنبه کاملا صحیح است: {قدم اول برای انسان شدن، بازیگری است}.
بنابراین کلماتی مانند "نمایش"، "ایفای نقش" و "بازیگری" میتوانند طیف متنوعی از رفتارها را مشخص کنند که تنها بعضی از آنها به معنای واقعی تئاتری است. ولی با قبول وابستگی و قرابت میان تئاتر و دنیای بیرون، چطور میتوان این معنای واقعی را فهمید؟ چطور میتوانیم تفاوت های مهم و آشکار میان ایفای نقش در زندگی روزمره و رفتار های تئاتری را ارزیابی کنیم؟ پاسخ این سوال اصلا روشن نیست، حتی اگر چنین تمایزی را قائل شویم بستگی به این دارد که بازیگری را بعنواو یک هنر بررسی کنیم یا به مثابه وسیله ای برای بیان نظریات.
ایروینگ گافمن، برای حل این مشکل ایفای نقش تئاتری را چنین تعریف میکند: "ترتیبی برای تبدیل یک فرد به چیزی که میتوان آنرا بی گرده و بی هیچ توهینی تماشا کرد. و کسانی که در نقش تماشاگر هستند، نگاهش میکنند تا رفتارهای او را به کار گیرند." (تجزیه و تحلیل قاب). این "ترتیب"ی که گافمن در موردش صحبت میکند، ممکن است اشکال مختلفی به خودش بگیرد به شرطی که افراد را به دو گروه اساسی تقسیم کرده و بعضی را بعنوان بازیگر و بعضی را بعنوان تماشاگر در نظر گیرد. هدف از این ایفای نقش، خودنمایی غیر طبیعی و اغراق شده ای است که سام واترسون – بازیگر – آن را " به چشم آمدن " مینامد: " مردم میتوانند تو را ببینند ... همه چراغ ها روشن میشود، و هیچ چیز دیگری برای تماشا نیست." .
__________________
|
04-08-2011
|
|
مدیر تالار انگلیسی
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750
4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بازیگری چیست؟ قسمت دوم
بازیگری چیست؟
قسمت دوم
نمایش (یا خودنمایی) اساسی ترین شکل بیان انسانی است و میتواند هر رویدادی را به تئاتر تبدیل کند. برای مثال هنرمندان سبک بازیگری نیویورک در دهه پنجاه و شصت، قادر بودند که هر اتفاقی را به نمایش در آورند، کنار خیابان منتظر تصادف یک اتوموبیل یا هر واقعه تصادفی ای می ماندند تا نقش آنها را از تماشاگر به بازیگر تغییر دهد، تجربیات آنها نشان داد که هر کسی حتی یک شعبده باز یا یک رقاص یا یک عابر معمولی اگر قدم به فضایی بگذارد که زمینه چینی نمایشی داشته باشد تبدیل به یک بازیگر میشود. از این گذشته، برای خلق نوعی "رفتار سرگرم کننده" نیاز به مهارت خاص یا ترفندهای هنرمندانه و آگاهانه زیادی نیست. در مواقعی که هنر وقایع اتفاقی را نمایشی میکند، مثل مسابقه اتوموبیل رانی بچه ها، موسیقی جان کیج، یا فیلم های اندی وارهولد، میدان عمل احساسات را در پوششی با مفهوم میپیچد، لایه ای همیشگی از صدا لایه ای از حرکت که هم بر معنا پیشی میگیرد و هم اساسا آن را ممکن می سازد. ظاهرا جولیا کریستوا هم منظورش از "متن زاینده" یا "پرده ای دیگر" که از طریق معنا در ارتباطات ممکن شده، بیان همین روند بوده است، کنشی مقدم بر کلام که او "عملکرد ترجیعی" می نامد. " قبل و بعد از صدا و فیلمنامه، ترجیع است. حالتی که نسبیت را نشان داده و تثبیت میکند و جوهره مطلق هر چیز را از بین می برد." این ترجیع که به خودی خود بی معنی است، کنشی کاملا نسبی است که با آزادی عملش موجب جریان یافتن مفهوم میشود حتی در مواردی که مفهومی مورد نظر نیست.
تمامی مراودات انسانی و حیوانی مستلزم رفتار ترجیعی است و "ترتیبی" که ایروینگ گافمن بعنوان قابی تئاتری مطرح میکند را میتوان دقیقا با این تعاریف بعنوان یک ژست اولیه قبول کرد. ممکن است قالب، صحنه یا گوشه خیابان را نمود بگیرد ولی در نبود آنها قالب ممکن است تنها حرکت ساده ی دست باشد یا اشاره ای برای "جلب نگاه". ولی به هر شکلی که باشد همیشه بازیگر را از تماشاگر جدا میکند. و سایر ژست ها و علامات را برای نمایش محفوظ نگه میدارد. فیلم روی پرده هم دقیقا چنین ترجیع تئاتری یی دارد. ترتیبی فیزیکی که نمایش را برای افرادی که نقش تماشاگر را دارند، می آراید. ولی کنش و صدای فیلم ها هم مثل بیشتر انواع تئاتر به ندرت این اجازه را می یابد که با به رخ کشیدن خود، مفهومی را خلق کند. این مسئله به خصوص در مواردی صادق است که بازیگری در فیلم مطرح باشد. اصطلاحی که برای معرفی نوع خاصی از ایفای نقش تئاتری به کار میرود. که در آن افراد نمایش تبدیل به عوامل روایت می شوند .
در تحریف شده ترین معنا، بازیگری تئاتر یا سینما، هنری است که به ترسیم خودنمایانه و سیستماتیک شخصیت اختصاص دارد. یا آن چیزی که در انگلستان قرن هفدهم " شخصیت پذیری " نامیده میشد. هنرمندان نمایش های بدون طرح داستانی هم میتوانند سهمی از بازیگری داشته باشند. مثل مدونا یا پرینس . آنها شخصیتی ایجاد میکنند که کارکرد های روایتی هم دارد ولی برای بازیگر بودن به معنایی که من مورد نظر دارم، ایفاگر نقش، به شرط آنکه در متن داستانی قرار گیرد نیازی ندارد که چیزی را اختراع کند یا از نظم خاصی گیروی کند. شاید مثال زیر از مایکل کربی، در مورد "نمایش صحنه ای" برای بیان منظورم مفید باشد:
"«یادم می آید که چند وقت پیش مطلبی راجع به نمایش خواندم که جان گارفیلد در آن سیاهی لشکر بود . هر چند که اسم نمایش را به خاطر ندارم ولی حتم دارم خود او بود . در هر اجرای نمایش او و چند نفر دیگر روی صحنه مشغول ورق بازی بودند. آنها واقعا بازی می کردند و متن نمایش هم روی میزان برد یا باخت بازیشان تغییر می یافت. بهرحال چون حافظه ام یاری نمیکند، بیایید فرض کنیم که دکور، صحنه ی یک کافه بوده است. روی یکی از سکوها چند نفر سراسر نمایش ورق بازی کرده و هیچگونه وکنشی نسبت به شخصیت های نمایش بروز نمیدادند. .. آنها صرفا ورق بازسشان را دنبال می کردند. ولی به هر حال از دید ما آنها شخصیت های نمایش هستند. هر چند بی اهمیت، ولس میدانیم که آنها هم دارند بازی میکنند . "»
این نوع بازیگری پذیرفته شده، مختص تئاتر است، ولی در سینما کاربرد مهم تری دارد و حتی گاهی در بازی ستارگان هم دیده می شود، که گاهی حالتی را می گیرند که نمیدانند در داستان چه کاربردی دارد. برای مثال میگویند سر صحنه ی کازابلانکا (1942) مایکل کورتیز، بوگارت را در یک نمای درشت نشانده و به او گفته که به سمت چپ خودش نگاه کند و سری تکان بدهد. بوگارت هم همین کار را کرده بدون اینکه بداند این حرکت قرار است نشاندهنده چه چیزی باشد. (فیلمنامه این فیلم همزمان با فیلمبرداری نوشته شد) بعد ها که بوگارت نسخه کامل شده فیلم را دید، فهمید که این حرکت سر، نقطه عطف نقشی بوده که او ایفا میکرده، یعنی علامت ریک به گروهی که در کافه آمریکایی ها برای حمله به ملی گرایان فرانسوی آماده بودند.
__________________
|
04-10-2011
|
|
مدیر تالار انگلیسی
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750
4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چی شد؟
هیچکس مایل نیست واسه مون درباره بازیگری بگه؟
__________________
|
04-10-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
معانی و مفاهیم تئاتری
امید وثوقی
برای اینكه دوستان ارجمند بتوانند با مفاهیم مقدماتی تئاتر آشنا شوند در حد همان مقدماتی بعضی از واژه ها و مفاهیم اصلی مورد نیاز را برای آنان با زبان ساده بازگو می نمایم.
1- سن:
محلی است كه در آن نمایش از روی متن نمایشی تمرین و در نهایت اجرا می شود و اغلب بصورت سكوئی بالاتر از سصح دید تماشاچی و در برخی اوقات در میان آنها ساخته میگردد.
2- پرده:
هر نمایش به قسمتهائی تقسیم می شود اگر هر قسمت با باز و بسته شدن پرده اعلام شود به هر قسمت یك پرده گویند.یك نمایشنامه می تواند یك پرده یا بیشتر باشد.
3- صحنه:
قسمتی از نمایش را كه از پرده كوچكتر است و با روشن و خاموش شدن نور اعلام می شود صحنه گویند.
4- آوانسن:
بخش جلویی هر صحنه را كه اغلب بصورت نیم دایره طراحی و ساخته می شود را گویند.آوانسن مهم ترین قسمت یك صحنه است و هر چند در برخی مواقع با تمهیدات تئاتری می توانیم بخش انتهائی صحنه را مهم نمایش دهیم مثلا با نورپردازی موضهی انتهای صحنه كه اهمیت آنرا نشان می دهد اما حقیقتا مهم ترین بخش صحنه بدلیل نزدیكی با تماشاچی همان آوانسن است.
5- نویسنده:
كسی است كه بدلایل شخصی یا غیر شخصی متنی را برای اجرا یا ثبت در تاریخ می نویسد.این متن می تواند در قالب داستان كوتاه، رمان یا داستان بلند و نمایشنامه كه از جمله متون اصلی ادبی هستند بگنجد.
6- كارگردان:
وی كسی است كه مسئولیت اساسی اجرای یك نمایش را از تدارك مراحل آغازین تا اتمام اجرارا برعهده دارد و مسئول مطالعه متن، انتخاب بازیگران،تقسیم نقش هاو…تامراحل دیگر نظیر طراحی جزئیات حركات بازیگران و…می باشد.
7- بازیگر:
كسی است كه مسئول اجرای حركات و … محوله توسط كارگردان به منظور ایفای یك نقش هنری است.
8- میزانسن:
به مجموعه حركاتی كه یك بازیگر به طراحی و دستور كارگردان در صحنه اجرا می نماید می گویند.
9- دیالوگ:
كلیه ی گفتگوهای دو یا چند نفره بازیگران در نمایش كه معمولا با احساسات گوناگون همراه است دیالوگ می گویند.دیالوگ بیشتر بصورت برون گرا ادا می شود.
10- مونولوگ:
مجموعه گفتگوها و زمزمه هائی كه یك بازیگر با خود دارد و بصورت درون گرا ادا میگردد مونولوگ گویند.
11- میمیك چهره:
به حركات ریز چهره ی بازیگر اطلاق می گردد.
12- دكور:
هر آنچه كه در یك نمایش بعنوان ابزار صحنه در معرض دید تماشاچی قرار می گیرد دكور است و برای آن دو مسئولیت مهم طراحی دكور و ساخت و اجرای آن متصور است كه دو وظیفه و سمت طراح دكور و سازنده دكور عناوین آن می باشند.فردی كه كار دكور انجام میدهد دكوراتور نام دارد.
13- گریم:
به عمل چهره پردازی بازیگران در نمایش گویندو دو مسئول طراحی گریم و اجرای آن برای گریم و چهره پردازی مقرر شده است كه در اكثر مواقع در نمایش های آماتوری بصورت تخصصی طراحی و اجرا نمی شود.این عمل با استفاده از وسایلی میسر است كه كار با هریك تخصص ویژه ای را می طلبد و نقش آن در نمایش بسیار بنیادی است.در نمایش های سطحی وآماتور از وسایلی شبیه ابزار های آرایش زنان مثل کرم سفیدکننده – مدادسیاه و قهوه ای- ماتیک های قرمز و قهوه ای و... استفاده می شود که تقریبا شکل بازیگران در چهره ی فرد نقاشی می شود!برای پاک کردن گریم قبل از شستن ضروری است با شیر پاک کن و پنبه گریم از چهره زدوده شود و سپس با آب و صابون شسته گردد.
14- افكت:
به كلیه ی محیطی كه ممكن بصورت زنده یا توسط دستگاه پخش صوت در نمایش اجرا گردد افكت گویندو صداهائی مثل رعد وبرق، خش خش خرد شدن برگ زیر پای بازیگر، شلیك گلوله، ترمز ماشین، زوزه ی حیوانات وحشی یا باد و… كه در برخی نمایش ها لازم هستند می گویند.
15- نور: بدلیل اهمیت این مبحث آنرا به عنوان یك بحث نیمه تخصصی مطرح می نمایم.
از آنجائیكه نمایش در بیشتر اوقات در محلی سرپوشیده تمرین و اجرا می شود بحث نور یكی ار كلیدی ترین مباحث است كه هر فرد تئاتری بایستی تا حدی با آن آشنا باشد.
الف: نور عمومی: این نور همان نوری است كه از روبرو به صحنه نمایش می تابد ویك نور اصلی است. خاصیت تخت كنندگی و فاقد بعد بودن به همراه وجود سایه های مزاحم در پشت سر بازیگران از محدودیت های این نور است ولی بقدری این نوع از نور اهمیت دارد كه تحت هیچ شرایطی در نمایش های ساده قابل اغماض نیست.حداكثر زاویه ی تابش این نور نسبت به خط افق بین 25 تا 45 درجه است كه بهترین زاویه همان 25 درجه می باشد.
ب: نور جانبی:
این نور نوری است كه از طرفین به صحنه می تابدو سایه های مزاحم نور تخت را تا حدی تخفیف داده و كم می كند اما از بین نمی برد. این نور كه از چپ و راست صحنه می تابد با همان بهترین زاویه یعنی 25 درجه تا حداكثر 45 درجه قابل تابش است و به سوژه های موجود در صحنه حالتی سه بعدی می بخشد.
ج: نور پشت:
این نور از بالا و پشت بازیگران بطرف تماشاچیان تابیده می شود به گونه ای كه از دید تماشاچیان مخفی باشد.این نور سایه های مزاحم نور عمومی روبرو و نورهای جانبی را در صورت تنظیم دقیق بصورت كامل حذف می كندو به نور بكراندیا بك گراند معروف است.
د: نور موضعی:
یك نور مهم و اساسی در نمایش است كه بخش كوچكی از صحنه یا موضوع را روشن می كند و برای تاكید بخشیدن به یك شوژه ی انسانی یا غیر انسانی كاربرد دارد. با این نوع از نور می توان حتی در انتهای صحنه كه كم خاصیت ترین بخش صحنه است از آوانسن كه مهم ترین بخش صحنه است نقطه ای مهم تر ساخت!و نظر تماشاچیان را برای مدتهای مدید معطوف آن نمود..
و: نورهای رنگی:
نوع دیگری از نور می باشد كه با وسیله های رنگی با نام *****رنگی قابل طراحی و اجرا بر روی موضوعات بوده و حالات مختلفی را برای تماشاچی تداعی می نماید.شناخت نورها و رنگهای اصلی و كاربرد روانشناسانه آنها عمده ترین خاصیت است كه طراح نور بایستی از آن مطلع باشد تا بهترین نوع نورپردازی را ارائه نماید.
تذکر:
لازم است در طراحی نور برای نمایش به گونه ای عمل شود که نور به صورتی بر موضوع تابیده شود که از ایجاد سایه در جلو بازیگر که تمرکز حواس تماشاچی را برهم می زند اجتناب شود.در ضمن از نورهای بسیار شدید استفاده نشود و نورها حالتی تقریبا ملایم داشته باشند.
تمرینات بازیگری:
بدلیل اینكه بازیگر كلیدی ترین عنصر در هر نمایش است بخش عمده ای از جزوه بایستی به این مقوله اختصاص یابد.به همین دلیل انواع تمرینات بازیگری را در ذیل ارائه می نمایم. لازم به تذكر است كه یك بازیگر بایستی همواره و بصورت روزانه این تمرینات را انجام بدهد تا آمادگی وی همواره حفظ گردد.ویژگیهای برجسته بدنی بعلاوه ی بیان مناسب و تمركز قوی در زمینه ی كنترل تنفس و صوت و در نهایت آمادگیهای روحی و روانی جهت شناخت شخصیت های متفاوت جامعه و به اجرا در آوردن آنها مهم ترین خصوصیات یك بازیگر توانمند است كه توسط تمرینات ذیل تا حدی با اصول اولیه ی آنها آشنا می شویم با ذكر این نكته كه صرف دانستن این اصول و تمرینات هیچ كس را بازیگر نمی كندمطالب را ادامه می دهیم.
الف) تمرینات بدنی
1- تمرینات فارتلك: یك بازیگر به منظور كسب و حفظ آمادگی بدنی اش بایستی هر روز مسافتی را بدود.
روزهای آغازین تمرین بعد از مشورت با پزشك خانوادگی برای كسانی كه مدتهای مدیدی است ورزش نكرده اند دویدن با مسافت های كوتاه و سه جلسه در هفته آغاز شده و به مرور و بدون عجله بر مقدار مسافت طولی افزوده می شود.مثلا اگر در روز اول تمرین 800 متر دویده شد در روز دوم تمرین و سوم آغاز دویدن بهتر است بسته به نظر شخصی 50 تا 100 متر به مسافت اضافه شود یا با استفاده از یك كرنومتر ورزشی و رعایت اصل فشار مسافت ثابت مثلا 800 متر را در زمان كمتر از روز تمرین قبلی طی نمائید. به عنوان مثال روز اول تمرین در 10 دقیقه و روز بعدی در 9 دقیقه و 45 ثانیه و همینطور ادامه یابد تا به آستانه ی فشار فرد كه همان ركورد دویدن اوست نزدیك شود. آنچه كه در تمرینات فارتلك اهمیت دارد دویدن های پیوسته و آرام و تركیب آن با دویدن های سریع و كوتاه در یك روز تمرین است كه بازیگران بعد از یك دوره ی تمرینی دو تا سه ماهه قادر خواهند بود انجام دهند.بهتر است این دویدن ها در قسمت های خوش آب و هوا ی شهر انجام گیردمثلا در میان درختان یك پارك جنگلی یا…
2-تمرینات نرمشی:
تمرینات كششی یا ایزو متریك اساسی ترین نوع تمرینات بازیگری محسوب می شوند. در این نوع از تمرینات بازیگران بدون انجام حركات سریع یا ضربه ای با انجام حركات نرمشی آرام كششی بصورت ایستاده و نشسته می پردازند.اصل حاكم بر تمرینات ایستاده همان رعایت كشش عضله تا آستانه درد و در تمرینات زمینی روح حاكم بر تمرینات یوگاست.
ب) تمرینات آوائی:
هر بازیگر بایستی برای بازیگر شدن ویژگی بیان خود را بهبود بخشد.بعنوان یك تمرین مناسب جهت افزایش قدرت بیان بازیگران لازم است روزانه با در نظر گرفتن حروف الفبا و حركات "آ-ا-ا-او-ای"به پرورش بیان خود بپردازند به اینصورت كه حروف الف تا ی فارسی را با حركات پنچ گانه با صدای بلند و مداوم تا آخرین ظرفیت شش خویش ادا نمایدو همواره با پایین و بالا بردن شدت صوت به غنای بیان خویش بیفزاید تا بتواند در هنگام اجرای نمایش بیان خود را با ریتم های مختلف و شدت و ضعف های گوناگون با اوج و فرود متنوع ادا نماید.
ج) تمرینات تنفسی:
در این نوع از تمرینات بازیگران بایستی با كنترل تنفس خود تمام ظرفیت شش خویش را طی زمان مشخص تخلیه كرده و با زمان معین هم مجددا نفس گیری نمایند. بهتر است امر تخلیه شش ها در ابتدا معادل 5 ثانیه و زمان نفس گیری هم حدود15 ثانیه تنظیم شود و به مرور زمان و طی جلسات مداوم با رعایت دقت زمان تخلیه و پر كردن شش ها افزایش یابد. این تمرین بایستی در موقعیت نشسته ی یوگا و در كمال آرامش اجرا گردد. ((موقعیت نشسته ورزش یوگا نظیر همان حالت چهار زانو نشسته ی خودمان است.))
د) تمرینات میمیك چهره:
این تمرینات شامل حركات تمرینی چشم، لب، بینی، چانه و دهان، گوش،پیشانی و سایر اجزای چهره می باشد.
1- تمرینات چشم:
این تمرینات شامل حركت دادن اجزای چشم نظیر پلك ها، ابروهاو گوشه های آن می باشد. باز و بسته كردن كامل و بكارگیری تمام عضلات چشمی یكی از انواع تمرینات است.حركات سریع ابروها به همراه در هم كشیدن هر دو یا یك ابرو و رها كردن آن یك نمرین مهم ابرو ست.بالا و پایین دادن ابروها هم همینطور و ….
2- تمرینات لب و دهان:
حركت غنچه كردن لب ها و چرخش حلقه ای در مسیر و خلاف حركت عقربه های ساعت، حركت دهان ماهی، باز كردن كامل دهان و لب ها و به چپ و راست كشیدن كامل لب ها ازحركات دیگر تمرینی هستند.
3- حركات بینی:
حركات ظریف بینی نظیر چپ و راست كردن آن و متسع كردن و منقبض كردن پرده ی بینی و… برخی از این نوع تمرین است.
4- حركات گوش و پیشانی:
این حركات هم مشخص است كه چه دامنه ای را شامل می شود و بیشتر به حركات ظریف گوش كه بسیار سخت و مراحل تمرین آن عذاب آور است و حركات كششی و جمع كردنی پیشانی معطوف هستند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
04-10-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نمایشنامه:
نمایشنامه متنی است كه نمایش از روی آن خوانده، تمرین و اجرا می شود و آن یكی از انواع متون ادبی است كه برای نمایش تنظیم می شود.
در آغاز نمایشنامه بعد از آوردن نام آن اشخاص نمایش یا شخصیت های نمایشنامه نام برده می شوندوسپس شرح مختصری از محیط داستان، سن وسال و قد و چهره ی اشخاص داده شده و بعد گفتگوی اشخاص آورده می شود.
كارها و حركات بازیگران داخل كروشه() و اگر حجم زیادی داشته باشد با حروف ریزتر چاپ می گردد.
نمایش اغلب به چند قسمت تقسیم می شود و هر قسمت با پایین آمدن یا كشیدن پرده ای خاتمه می یابدو قسمت بعدی با بالا یا كناررفتن پرده شروع می شود، از این رو هر قسمت از نمایش را " پرده " گویند.
چگونگی آرایش هر پرده هم در ابتدای هر پرده می آید.
هر پرده هم ممكن است به قسمت های كوچكتری تقسیم شود كه با روشن و خاموش شدن نور اعلام گردد كه به هر قسمت یك " صحنه "گویند
انواع نمایشنامه:
1-نمایشنامه كمدی: به نمایشنامه هائی اطلاق میگردد كه موضوع داستان آن خنده آور، شاد و نشاط آور باشد
2-نمایشنامه درام:اگر موضوع داستان نمایشنامه چنان باشد كه در آن اشخاص بازی تصاویر واقعی از زندگی را نشان دهند نمایشنامه درام خواهد بود.
3-نمایشنامه ملودرام:ممكن است درام مایه ای از كمدی نیز داشته باشد كه در اینصورت به آن نمایشنامه ملودرام گویندكه گاهی این مسئله بصورت پایان خوش نمایش نمود می یابد.
4-نمایشنامه تراژدی:اگر نمایشنامه وقایع فوق العاده مصیبت بار و غم انگیز نظیر مرگ پدر، برادر،فرزند و …را نمایش دهد در زمره ی نمایشنامه های تراژیك یا تراژدی می گنجد.
5-نمایشنامه طنز:گاهی نمایشنامه های كمدی حاوی پیام نیز می باشندكه ممكن است تلخ و گزنده یا حتی سیاه نما هم باشند، این نمایشنامه ها طنز هستند.
6-نمایشنامه هجو:چنانچه نمایشنامه در بیان حالات كمدی یا طنز دردام مسخره كردن افراد یا موضوعات بیافتد نمایشنامه در زمره ی نمایشنامه های هجو شناخته می شود.
7-نمایشنامه لغو:نمایشنامه های طنز یا هجوی كه بصورت بی بند وبار مسائل خانوادگی و غیر اخلاقی را مطرح نمایند در این دسته می گنجند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 06:05 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|