تقدیم به مادرم
مرو از پيشم و عمري نگرانم مگذار
يا چو رفتي به اميد دگرانم مگذار
گاه گاهي به من ازمهر،پيامي بفرست
فارغ از حال خود و جان و جهانم مگذار
بر دلم داغ غم عشق تو ايام نهاد
تو دگر داغ غم هجر،به جانم مگذار
منشين در بر غير و مبر از ياد مرا
درد ديگر به سر درد نهانم مگذار
چون دم صبح به شام سيهم خنده مزن
در کف گريه از اين بيش عنانم مگذار
جز تو چشم طمع از هر دو جهان پوشيدم
پس تو تنها دگر اي سرو روانم مگذار
حاصل من که ز هستي همه ناکامي بود
برو اي عمر و بجا نام و نشانم مگذار
دامن از دست من دلشده اي عشق مکش
در سر دوري خود تاب و توانم مگذار
پاي بر ديده گلبن بنه اي مايه ناز
مرو از پيشم و عمري نگرانم مگذار