بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > رشته های هنر

رشته های هنر در این زیر تالار به بحث و گفتگو در مورد مطالب مربوط به هنر پرداخته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #51  
قدیمی 07-16-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پاپیه ماشه






پاپیه ماشه اساساً واژه ای فرانسوی است در فرهنگ های لغات به معنی کاغذ فشرده شده آمده و معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود. سابقه این هنر که در گذشته نقاشی روغنی یا نقاشی لاکی نامیده می شد مانند دیگر هنرها و صنایع دستی ایران کاملاً مشخص نیست. لیکن در آثار موجود در موزه های داخلی و خارجی و همچنین مجموعه های خصوصی چنین استنباط می شود که تا بعد از دوره سلجوقیان کلیه کتاب های خطی ایرانی دارای جلد چرمی ساده و یا ضربی و فاقد هر گونه تزئینات اسلیمی بوده است، ولی اسناد معتبری در دست است که نشان می دهد این هنر از دوره صفویه در ایران رواج یافت و به موازات سایر انواع صنایع دستی شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است.
وجود هنر نقاشی در ایران پیش از خلفای عباسی ثابت می کند که نه تنها این صنعت از خارج به ایران نیامده بلکه در سرزمین ایران از باستان معمول بوده و در دوره های مختلف به ممالک همجوار مانند امپراتوری روم شرقی و کشورهای اسلامی و هندوستان و ترکستان نیز نفوذ کرده



وجود هنر نقاشی در ایران پیش از خلفای عباسی ثابت می کند که نه تنها این صنعت از خارج به ایران نیامده بلکه در سرزمین ایران از باستان معمول بوده و در دوره های مختلف به ممالک همجوار مانند امپراتوری روم شرقی و کشورهای اسلامی و هندوستان و ترکستان نیز نفوذ کرده و در آن ممالک آثار زیادی از خود به یادگار گذاشته است.
بین هنر پاپیه ماشه و نقاشی ایرانی رابطه ای مستقیم برقرار است و به جاست که بررسی کوتاهی بر روی این هنر زیبا که با نام مینیاتور بر همگان شناخته شده است، صورت گیرد.
پاپیه ماشه

معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود.



هنری که امروز آن را مینیاتور نامیده اند از زمان خلفای عباسی تا اواسط دوره صفوی شکل منسجم به خود گرفت و البته در دوره های مختلف تاریخ ایران مدارج مختلفی را پیمود. در ابتدا تحت تأثیر نقاشان بیزانس قرار گرفت و در دوره مغول از نقاشان چینی تقلید بسیار کرد.
مطلبی که ذکر آن ضروری است اینکه در حقیقت پیش از خلفای عباسی صنعت تصویر کتب طبق مدارکی از تورفان (ترکستان چین) به دست آمده به منتهای رشد طبیعی خود رسیده بود ولی چنین به نظر می رسید که در دوره خلفای عباسی این صنعت به کلی فراموش شده بود و عباسیان مجدداً آن را در شکلی تازه احیا کردند. هنر نقاشی در اواخر دوره سلطنت شاه عباس صفوی با وارد شدن تابلوهای نقاشی اروپایی به ایران در خطر افتاد. بنابراین از یک طرف نقاشی ایرانی در مقابل تابلوهای اروپایی از جلوه می افتاد و از سوی دیگر نقاشان ایرانی سعی می کردند برای خوشایند شاه و مردم، به تقلید از نقاشی اروپایی بپردازند.
قلمدان و قلمدان سازی در زمره تولیدات پاپیه ماشه ای قرار می گیرد که با هنر و فرهنگ ایران رابطه و پیوند دیرینه دارد چرا که گرانمایه ترین میراث های نقاشی و مینیاتور تذهیب و منبت کاری هنرمندی قدیمی ما بر جعبه های قلمدان نقش بسته است. از طرفی قلمدان در گذشته ای نه چندان دور مهم ترین وسیله کتابت بود.
قلمدان سازی از عهد صفویه رونق و اعتبار افزونی گرفت. قلمدان های این دوره از جمله اصیل ترین آثار هنری اند. قلمدان ها عمدتاً از سه دسته تشکیل یافته اند: چوبی، فلزی و مقوایی. دسته آخر، مورد بحث ما و زیر مجموعه صنعت پاپیه ماشه است. این قلمدان ها را در اشکال گوناگون قالب گیری می کردند و بعد روی آن نقاشی مینیاتور و به ندرت تذهیب به کار می بردند .
قلمدان ها از نظر اندازه:
1. کوچک یا نیم بهره با ابعاد 2×13 سانتی متر
2. متوسط یا یک بهره با ابعاد 7/3×21 سانتی متر
3. قلمدان عادی یا دو بهره با ابعاد 4/4×5/23 سانتی متر
4. قلمدان بزرگ یا سه بهره با ابعاد 5/5×28
هر قلمدان در ساده ترین فرم از یک غلاف و یک زبانه یا کشو تشکیل می شود و برای ساخت هر یک بهتر است از قالبی جداگانه استفاده شود. قالب ها را معمولاً از چوب های سختی چون چوب گردو می سازند.





ساخت مقوای قلمدان به دو روش خمیری و کاغذی انجام می گیرد که ابتدا به شرح روش خمیری پرداخته می شود. برای تهیه خمیر کاغذ ابتدا کاغذهای باطله خرد شده را خیس می کنند تا کاملاً نرم شود و بعد آب آن را به وسیله پارچه ای می گیرند و در هاون سنگی با سریش می کوبند تا خمیری قهوه ای مایل به خاکستری به دست آید. سپس با کاغذ روغنی تمام سطح قالب را می پوشانند به طوری که منفذی باقی نماند. یک لایه کاغذ را به دور قالب پیچیده و بعد لایه ای از خمیر را به یک ضخامت روی تمام سطح قالب قرار می دهند و قبل از خشک شدن کامل آن را به وسیله سوهان می کوبند یا توسط استخوان یا شیئی صیقلی مهره می کشند تا کاملاً فشرده گردد. پس از خشک شدن کامل به همان روش که گفته شد چند لایه دیگر خمیر بر آن می کشند تا به ضخامت دلخواه برسد. در آخر سطوح قلمدان را به وسیله سوهان و سمباده صاف می کنند، کاغذ مرغوبی را بر روی آن می چسبانند و با تیغ برش دهانه غلاف را می برند و قالب را از غلاف بیرون می کشند. کاغذ روغنی سابق الذکر بیرون آمدن قالب را ممکن می سازد.
در روش کاغذی ابتدا قاب قلمدان را با دو کاغذ روغنی می پوشانند سپس کاغذی را دور قالب می گیرند؛ کاغذهایی را که برای ساخت مقوای قلمدان در نظر گرفته اند در اندازه لازم می برند و به سریش آغشته می کنند و بر روی قلمدان می پیچند. پس از چسباندن کاغذ سوم توسط سوهان چوب ساب به روی آن ضرباتی متوالی وارد می آورند تا الیاف کاغذها در هم فرورود و روی آن را به سریش آغشته می سازند و می گذارند تا خشک شود. قبل از آنکه کاملاً خشک شود آن را به وسیله شیئی صیقلی مهره می کشند و پس از خشک شدن کامل لایه های دیگر را به همان ترتیب می چسبانند که به ضخامت مورد نظر برسد.
از قلمدان سازان معروف در دوره قاجار که قلمدان مقوایی می ساختند می توان به میرزا ابوالقاسم طباطبایی (معاصر با ناصرالدین شاه) مشهدی حسن تهرانی، عبدالحسین مقواساز اصفهانی و کریم مقوا ساز اشاره کرد. قیمت و ارزش یک قلمدان معمولاً بستگی به کیفیت نقوش آن داشت به طوری که نوشته اند در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه، نقاشان قلمدان فقط برای تزئین یک قلمدان گاه تا پنجاه تومان اجرت می گرفتند و این مبلغ در مقایسه با نان که هر سه کیلو، فقط یک قران قیمت داشت رقم فوق العاده قابل توجهی بود.
محصولات پاپیه ماشه ای در مواردی چون قاب آینه و جلد کتاب نیز به کار می رفته است.
منبع:
با استفاده از منابع کتابخانه ای سازمان صنایع دستی
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #52  
قدیمی 07-16-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دارایی: بافته ای از ابریشم و رنگ











دارایی (ایکات) روشی دیرینه در بافت پارچه های منقش با رنگ ناپذیر کردن نخ ها پیش از بافتن آنهاست تا به تدریج که کار بافتن پیش می رود، نقش نیز نمودار می گردد. واژه " ایکات " از واژه مالایایی منجیکات می آید که به معنای بستن یا گره زدن یا پیچاندن است و منظور از آن شیوه بستن تاروپود از روی الگوئی است که از پیش آماده شده است. در زبان فارسی به فرآورده این شیوه دارائی می گویند.
دارایی پارچه ای ابریشمی است با نقوش درهم هندسی که در یزد بافته می شود. علت انتخاب این نام بدین جهت است که قواره هایی از این پارچه را به همراه ترمه ، هنگام تهیه جهیزیه به عنوان دارایی عروس به او هدیه می دادند .



دارایی پارچه ای ابریشمی است با نقوش درهم هندسی که در یزد بافته می شود. علت انتخاب این نام بدین جهت است که قواره هایی از این پارچه را به همراه ترمه ، هنگام تهیه جهیزیه به عنوان دارایی عروس به او هدیه می دادند . رشته های الیاف به صورت گره بسته شده و درون خم رنگ فروبرده می شود ، بعد از رنگرزی با رنگهای متفاوت ، الیاف باز شده و روی دستگاه دارایی بافی بسته می شود و با عبور پودها ، نقوش هندسی بارنگهای درهم پدید می آید . از پارچه های دارایی برای رویه لحاف ، روتختی ، رومیزی ، پرده ای و ... استفاده می شود . دارایی دارای طرحهای تک گل ، چهارگل ، چهارخانه و دراندازه های خاص است. دارایی بافی درشهر یزد رواج دارد. خاستگاه دارایی که سالیان درازی درایران رونق و رواج داشته هنوز هم در یزد،رشت و روستاهای اطراف آن دارایی بافته می شود.
خاستگاه این صنعت درست شناخته شده نیست

ولی پژوهندگان با تأکید بر پیچیدگی روش بافت گوناگونی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزیره سوماترا، مالی و سومبا و برنئو یافت شده است دلالت بر آن دارد که اگر یک خاستگاه برای آن وجود داشته، در منطقه اندونزی بوده است.

خاستگاه این صنعت درست شناخته شده نیست برخی از پژوهندگان برآنند که دامنه جهانی توزیع اینگونه بافت ... نشانه آن است که اقوام دارای فرهنگ های جداگانه و گوناگون هر یک مستقل از دیگری آن را اختراع کرده اند و به موازات یکدیگر پرورش داده اند. ولی پژوهندگان دیگر با تأکید بر پیچیدگی روش بافت شک دارند که این بافت به وسیله بیش از یک قوم اختراع شده باشد ... گوناگونی و پیچیدگی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزیره سوماترا، مالی و سومبا و برنئو یافت شده است دلالت بر آن دارد که اگر یک خاستگاه برای آن وجود داشته، در منطقه اندونزی بوده است. کهن ترین نمونه موجود، مصری است و تاریخ بافت آن به حدود سال 1100 میلادی می رسد.
به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود و یا هر دو، باید میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق نهاد. لازمه این هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چوب کشیده شوند تا بتوان آنها را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند بدین معنی که همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگین واحدی را به آنها می بافند. این قاعده استثنایی نیز دارد و آن اینکه هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، بعد باید آنها را به ترتیب و توالی به جلو بکشند تا نقش پیکان شعله ای از آن پدید آید. ایکات های پود به کار بیشتر بر روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هر گرهی باید در جایی دقیق ومعین زده شود تا نقش ظاهر گردد. بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود نقش هایی را که خود در نظر دارد بیافریند. ایکات های دوگانه به مهارت های فوق العاده که در این هر دو روش باید به کار بسته شود نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یکسال یا بیشتر زمان می گیرد. مقدار بستن تابع اندازه ظرافت نقش هاست برای رنگ زدن به حکم سنت همیشه از رنگ هایی طبیعی استفاده شده است. از شمار رنگ های که به کار می رود باید نیل را برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه را برای رنگ قرمز و پوست درخت گل را برای رنگ زرد و مواد معدنی و خاکی گوناگون را برای رنگ سیاه نام برد.
با دوام سنت این روش ها در بافت ایکات، نقش هایی بی شمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک زاکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکات همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت نرمی و مواجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر بافت های رنگین و کلاقه ای

(باتیک) ممتاز می کند.






به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود و یا هر دو، باید میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق نهاد. لازمه این هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چوب کشیده شوند تا بتوان آنها را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند بدین معنی که همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگین واحدی را به آنها می بافند. این قاعده استثنایی نیز دارد و آن اینکه هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، بعد باید آنها را به ترتیب و توالی به جلو بکشند تا نقش پیکان شعله ای از آن پدید آید. ایکات های پود به کار بیشتر بر روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هر گرهی باید در جایی دقیق ومعین زده شود تا نقش ظاهر گردد. بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود نقش هایی را که خود در نظر دارد بیافریند. ایکات های دوگانه به مهارت های فوق العاده که در این هر دو روش باید به کار بسته شود نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یکسال یا بیشتر زمان می گیرد. مقدار بستن تابع اندازه ظرافت نقش هاست برای رنگ زدن به حکم سنت همیشه از رنگ هایی طبیعی استفاده شده است. از شمار رنگ های که به کار می رود باید نیل را برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه را برای رنگ قرمز و پوست درخت گل را برای رنگ زرد و مواد معدنی و خاکی گوناگون را برای رنگ سیاه نام برد.
با دوام سنت این روش ها در بافت ایکات، نقش هایی بی شمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک زاکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکات همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت نرمی و مواجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر بافت های رنگین و کلاقه ای (باتیک) ممتاز می کند.
منبع:
سیری در صنایع دستی ایران- جی گلدک و سومی میراموتو.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #53  
قدیمی 07-16-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post گبه نمادی از عشق و شیدایی، آزادگی قوم ایرانی

گبه نمادی از عشق و شیدایی، آزادگی قوم ایرانی






گبه، نوعی فرش از جنس قالی است كه معمولا در قطع قالیچه توسط عشایر و ایلات لر و قشقایی بافته می شود و دارای پرزهای (1) بلند است. در بافت گبه از تعداد پود بیشتری استفاده می شود كه این كار در نرمی گبه تاثیر فراوان دارد. تعداد پود برخی از گبه ها گاهی از سه تا هشت پود در هر رج و بلندی پرزها گاهی تا یك سانتی متر هم می رسد.
گبه در اندازه های مختلفی بافته می شود كه عبارتند از: 1_ گبه در اندازه قالیچه 2_ گبه در اندازه قالی 3_ گبه پتویی
1_ گبه در اندازه قالیچه: با پرز و خواب بلند و تعداد پود در هر رج به هشت هم می رسد.
2_ گبه در اندازه قالی: هر گاه شمار رشته های پود در هر رج از سه تجاوز نكند این دستباف را قالی گبه گویند.
3- گبه پتویی: این نوع گبه به دلیل پود فراوان نرمتر و خواب بلند پرز و پودهای اضافه از ظرفیت بیشتری برخوردار است.
وسایل و ابزار مورد نیاز گبه عبارت است از: مهم ترین و اصلی ترین وسیله كه دار می باشد. دار گبه در اندازه های مختلف كه به صورت افقی و در سطح زمین قرار می گیرد. اغلب از جنس چوب یا فلز می باشد و شامل شانه، چاقو و قیچی می باشد. بیشتر بافندگان عشایری بر روی زمین و بر روی دارهای افقی عمل بافتن را بدون نقشه انجام می دهند و برای شروع كار معمولا قالیچه دیگری را كه به آن (دستور) می گویند به كار می برند و در حین بافت انتخاب رنگ ها و تركیب بندی رنگ ها را انجام می دهند و همین امر سبب می شود گبه ای متفاوت با نمونه قبلی به وجود آید.
برای تار گبه از نخ پنبه ای یا نخ پنبه ای مخلوط با موی بز استفاده می شود و برای پود آن از پشم گوسفند استفاده می شود مرغوب ترین پشم جهت بافت انواع قالی و گبه، پشم فارس می باشد. تعداد نخ های پود به كار رفته در هر رج از گبه كه دارای ساختاری درشت است از سه تا هشت و در انواع ریزتر آن تا چهارده پود در تغییر است.
گبه در اندازه های مختلف بافته می شود معمولا در اندازه های 120 تا 100 عرض و طول 250تا 200سانتی متر بافته می شود برای بافت یك گبه در اندازه 20/2*5/1 حدود هشت كیلوگرم پشم و تقریبا سه كیلوگرم موی بز استفاده می شود گبه معمولا درشت بافت است و بلندی پود گبه دست كم یك سانتی متر می باشد. البته در انواع سفارشی ممكن است این اندازه تغییر كند.
هنرمند خالق گبه با صورت هایی برخاسته از روایت و داستان و مضامین طبیعی و بیان حالات روحی در واقع دنیا را از دریچه دید خود در نقش گبه به عرصه ظهور می رساند. طرح ها و نقوش گبه از افكار ساده و روان منشا می گیرد و نقوش خودجوشی با سادگی و بیانی زلال و شفاف بر عرصه بافت شكل می گیرند بافنده با خط تصویر، طبیعت، عشق و شیدایی، آزادگی و آزاد زیستن را نقش می كند.
نقش گبه حكایت حال بافنده است، قصه رمه و شبان است و برف و بوران و آتش و آب و آفتاب و كوچ، عشق و دلدادگی و اسبی كه به سیاه چادر عشق می رود. چهره گبه نامنظم است و نشان از اوج و حضیض حالات روحی بافنده دارد. نقش گبه گریز از تكرار است و بدیع و بر خلاف نقوش طراحان شهری كه پر تكلف و محافظه كارانه است مستقیما از طبیعت الهام می گیرد. نقش گبه و خصوصیات آن را فقط و فقط زندگی ایلیاتی و عشایری تعیین كرده است و می كند و این همان اصالت گبه است.
طراحی و نقش پردازی و حتی رنگ آمیزی گبه از قالی و قالیچه جداست و تابع قواعد و سنت های خاصی است. بافندگان گبه به سبب آزادی از قید و بند در نقش پردازی حتی از بافندگان قالی هم دستشان بازتر است. طرح ها و نقش های گبه تماما ذهنی بوده و بیشتر طرح های هندسی را در بر می گیرد. در یك یا دو حاشیه این قالیچه ها یك شكل ساده و هندسی به صورت مجرد تكرار می شود. ساده كردن خطوط و شكل هندسی دادن به خطوط از جمله خصوصیات مهم گبه بافی در ایران است كه با گذشت زمان در شكل تازه ای انجام می گیرد.
در زمینه ساده آن یك ترنج بزرگ یا چند لوزی كوچك در روی امتدادهای طولی دیده می شود و گاه در متن خالی وسط گبه، نقش درخت یا نقش چهار فصل یا نقش شیر بافته می شود. این نقش ها و صورت ها با رنگ های متفاوت بر گبه های عشایری جلوه خاصی به گبه می دهد. بافندگان گبه در این نقش ها احساسات و تخیلات خود را آزادانه بیان می كنند.
توجه به نقش شیر در گبه های شیری:
به نظر می رسد توجه به نقش شیر بیشتر از آن جهت بوده است كه یكی از صفات حضرت علی(ع) (شیر خدا) بوده و در شجاعت و شهامت او را همواره به شیر مثال زده اند. همچنین این حیوان پر قدرت و شجاع از دیرباز هماورد شاهان بوده و همچنین وجود نقش شیر در بناها و ظروف و منسوجات كه از جمله نمونه های بارز آن را می توان در نقوش تخت جمشید و ظروف ساسانی و در قالی های شكارگاه، همه جا شیر را در جدال با دلاوران می بینیم.
در فرهنگ ایرانیان شیر سمبل شوكت و جلال و قدرت و عظمت بوده است. نقش شیر در نزد لرها و تركان قشقایی متداول بوده است. بافندگان عشایر هر یك به طور نامكرر به این مظهر صولت و شجاعت پرداختند. (البته نقش شیر با فراوانی این حیوان در منطقه كامفیروز و دشت ارژن فارس كه تا اوایل قرن گذشته نسل آن باقی بود هم بی ارتباط نیست.) (2) به طور كلی می توان گفت كه شیر از زمان های قدیم مورد علاقه ایرانیان به خصوص مردم فارس بوده است و از طریق سكه ها، مهرها، شیر سنگی و سایر نقوش بستگی خود را به گذشته حفظ می كردند. این بستگی با گبه های شیری به داخل چادر و زندگی عشایری راه یافته است. همین مسایل سبب شده است كه زنان قالیباف عشایر آن را سمبل مناسبی برای زینت بخشیدن به گبه های خود كنند.
رنگ آمیزی گبه ها زیبا و بی نظیر است. رنگ آمیزی اكثر آنها به استثنای معدودی از آنها تماما طبیعی و گیاهی است. رنگرزی سنتی و بهره گیری از رنگ های گیاهی اعتبار ویژه ای به صنایع دستی عشایر می بخشد همچنین نوعی گبه بافته می شود كه خودرنگ می باشد یعنی بر روی مواد اولیه ای كه در تولید این محصول استفاده می شود هیچ نوع عمل رنگرزی انجام نمی شود. پشم‌ آن اصطلاحا خودرنگ است یعنی مستقیما از دام چیده شده و به عبارت دیگر دستچین است. این نوع گبه در رنگ های طبیعی پشم گوسفند (سفید، سیاه، خاكستری و بژ) بافته می شود. به همین سبب در برابر شستشو و نور آفتاب مقاومت بیشتری دارد حتی می توان گفت مقاومت رنگ آن از قالی هم بیشتر است زیرا مواد تشكیل دهنده رنگ ها كاملا طبیعی است.
مراكز بافت گبه:
گبه بافی در اكثر مناطق روستایی و عشایری مرسوم بوده و مركز اصلی بافت آن در مركز كشور و جنوب می باشد. از جمله مراكز مهم بافت گبه می توان از دو گنبدان، باشت، آرو در شهرستان گچساران، تل گر، چشمه بلقیس، ده شیخ و چرام در شهرستان كهكیلویه از سراب تا ده علیا و ده سفلی و موردراز علیا و سفلی در شهرستان بویر احمد، برازجان و حوزه های روستایی شول و ده كهنه از استان بوشهر نام برد.
استان فارس از گذشته بسیار دور یكی از مهم ترین و بزرگ ترین مراكز ایل نشینی به شمار می رفت. ایلات قشقایی، خمسه، ممسنی و بختیاری به بافت گبه اشتغال داشتند و بهترین گبه ها كار تركان قشقایی فارس می باشد كه در خارج از كشور از اعتبار خاصی برخوردار است.
سرزمین فارس و ایل قشقایی:
سرزمین فارس یكی از بخش هایی است كه محل زندگی عشایر می باشد و بیش از دو سوم از سرزمین فارس محل زندگی عشایر و ایلات مختلفی است كه در طول سالیان دراز در این منطقه گرد هم جمع شده اند. از ایلات مهم مسكون در فارس: ایلات قشقایی، خمسه، ممسنی و بختیاری می باشند كه در نقاط كوهستانی پراكنده شده اند.
ایل قشقایی از دست بافته های بسیار مشهوری برخوردار می باشد كه مورد تحسین جهانی واقع شده است، قالیچه های ایل قشقایی تركی بافت می باشند، نقش آنها تكرار اشكال شكسته و ساده هندسی می باشد. اكثر قالیچه های ایلات فارس از شفافیت رنگی خاصی برخوردار است، تار و پودهای (3) گبه های قشقایی تماما از پشم می باشد و پشم های( 4 )مورد استفاده گبه ها در فارس تهیه می شوند. پشم فارس یكی از مرغوب ترین پشم ها جهت بافت قالی و گبه می باشد.
گبه قشقایی:
دست بافته های كوچ نشینان قشقایی باغ های بافته ای را می ماند كه در نهایت ظرافت و دقت زبان باز می كنند و از طریق نمایش نقش ها تاریخ قومی و قدمت فرهنگی و قلمرو ذوق این كوچندگان را بازگو می نمایند.
هر یك از بافته های عشایری دارای نشانه قومی و تاریخی است به همین دلیل بافته های بلوچ و تركمن افشار و قشقایی به آسانی از هم ساخته می شوند. طرح های گل و گیاه و نقش مایه های حیوانی و نقش های مربوط به ستارگان در دست بافته های عشایری لر و بختیاری مكرر به چشم می خورد. (گبه قشقایی سه ویژگی بارز دارد، شیر رام شده (دست آموز) و قلاده بر گردن كه اغلب به سگ شباهت دارد. ستاره هشت پر كه نشانه و جانشین خورشید است، نقش مایه باستانی مرغ و درخت كه به شیوه ای دلپذیر بافته شده است.) (5)
در گذشته بافت گبه عمدتا به قصد مصرف خانواده و فرش كردن خیمه و خانه بوده است نه به عنوان ارمغان و فروختن به دیگران و به هیچ وجه جنبه تجاری و فروش نداشته به همین سبب خیلی كم بافته می شد و چون بافت به منظور استفاده شخصی بوده است پس از محدودیتی برخوردار نبود و بافندگان در بافتن نقش های مختلف دستشان باز بوده است.
گبه های درشت بافت بر روی قالیچه در وسط چادر برای زیر پا انداختن استفاده می شده گاهی به دلیل پود فراوان در نتیجه نرمی گبه و خواب بلند پشم ها و پودهای اضافه سبب می شد كه از گبه به عنوان پتو و روانداز هم استفاده شود این كار البته در خارج از چادر و در مواقع خاصی نظیر سفر انجام می گرفت. (... و در روزگار قدیم مورد مصرف بیشتری داشته و حتی جزو اثاث سلطنتی می آمده است. در فرمانی كه شاه طهماسب صفوی راجع به ترتیب پذیرایی از همان پادشاه گوركانی صادر كرده تاكید شده قالی های ابریشمی كار خراسان و گبه و نمدهای جامی و سوزنی ها بیندازید.) (6)
حواشی و تعلیقات:
1- پرز: در اصطلاح همان خواب قالی است. پرزهای گبه معمولا بلند می باشد ارتفاع پرز گبه از انتهای گره و در كم ساییده ترین محل گبه محاسبه می شود.
2- دست بافت های عشایری و روستایی جلد اول صفحه 291
3- تار و پود: تار رشته هایی كوتاه از نخ یا پشم یا ابریشم كه به صورت عمودی به دو انتهای دار پیچیده می شوند به همراه پودها كه به صورت افقی از میان تارها عبور می كند كه استخوان بندی اصلی هر قالی است.
4- پشم گبه: پشم مورد استفاده در بافت گبه دست چین، دست ریس و خودرنگ است.
5- دست بافت های عشایری و روستایی جلد اول صفحه 292
6- مجله آینده بهمن و اسفند 1360
فهرست منابع و مآخذ:
1- دست بافت های عشایری و روستایی فارس، سیروس پرهام، جلد اول، انتشارات امیركبیر، تهران 71.
2- صادرات ایران از دیدگاه رشد اقتصادی، ضیاءالدین صدرزاده، انتشار بی تا، تهران.
3- صنایع دستی روستایی ایران، انتشارات سازمان صنایع دستی ایران
4- كلیاتی درباره صنایع دستی روستایی ایران،
5- گبه بافی، استادیاوری،
6- گبه بافی، رضا عبدلی،
7- گلیم و گبه، پرویز تناولی،
8- نشریه قالی ایران،
9- هند و صنعت قالی در ایران، منصور ورزی،‌
10- ویژه نامه نخستین جشنواره صنایع دستی دانشجویان سراسر كشور.


نویسنده: نرگس جابری نسب
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #54  
قدیمی 07-16-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

قلمزنی در دوره ساسانی


با به قدرت رسیدن ساسانیان و تشکیل حکومت آنان در ایران، سرزمین های تحت سلطه آنان گسترش یافت. تولید و ساخت اشیاء هنری فلزی در تجارت ایران، یونان و روم از رونق زیادی برخوردار شد و نهایتا با نفوذ بخشی از طرحهای آنان در دربار ایران سبک ساسانی متولد شد. طرحهای ساده و منظم، حیوانات اسطوره ای، تصاویر زنان در حال رقص و شکار شاهان که با مهارت روی انواع کاسه، جام، تنگ، بشقاب، گلدان، ریتون و ... قلمزنی و برجسته کاری می گردید.
این ظروف در سطح کیفی خوب تماما چکشی و از جنس نقره و طلا تهیه می شدند و بیشتر مورد استفاده درباریان قرار داشتند. آثار بجا مانده که در موزه ها نگهداری می شود، موید مهارت، دقت و خلاقیت هنرمندان در تهیه این ظروف بی بدیل می باشد.
اکبر بزرگیان

پیشینه: استاد بزرگیان به سال 1334 در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. وی از 6 سالگی در بازار دواتگرها شروع به کار نمود و به مدت 8 سال به همراه برادرانش در این رشته فعالیت می کرد.
از آنجایی که کار در بازار بیشتر جنبه تجارتی و مصرفی داشت روح هنردوست استاد را راضی نمی کرد. لذا از 14 سالگی کار بازار را کنار گذاشته و به کارهای ذوقی مشغول گشت.
پس از گذشت چند سال، هنر خود را بدون استفاده از حضور هیچ استادی تخصصی تر نمود. سپس با اساتید بزرگ و برجسته ای مانند استاد علاقه مندان و استاد دهنوی آشنا شد. که نامبردگان نقش عمده ای به عنوان راهنما و مشوق وی داشتند.
استاد بزرگیان به سال 1369 در نخستین نمایشگاه سراسری صنایع دستی کشور (باغ چهلستون اصفهان) شرکت نمود و در سال 1370 در دومین نمایشگاه سراسری شیراز آثار هنری خود را به معرض نمایش گذاشت. او همچنین چندین لوح تقدیر از طرف رئیس سازمان صنایع دستی ایران دریافت نمود.



پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #55  
قدیمی 07-16-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post هنر تأثيرپذيري از طبيعت

هنر تأثيرپذيري از طبيعت





نگاهي به هنر بافت گبه


گبه نوعي فرش است كه معمولاً در قطع قاليچه توسط عشاير و ايلات لر و قشقايي بافته مي‌شود و داراي پرزهاي بلند است. در بافت گبه از تعداد پود بيشتري استفاده مي‌شود كه اين كار در نرمي گبه تأثير فراوان دارد.
تعداد پود برخي از گبه‌ها در هر رج، گاهي از سه تا هشت و بلندي پرزها گاهي تا يك سانتي‌متر مي‌رسد. مهم‌ترين و اصلي‌ترين ابزار مورد نياز بافت گبه، «دار» است. «دار» گبه در اندازه‌هاي مختلف به صورت افقي و در سطح زمين قرار مي‌گيرد. اغلب از جنس چوب يا فلز بوده و شامل شانه، چاقو و قيچي است. بيشتر بافندگان عشاير بر روي زمين و بر روي دارهاي افقي عمل بافتن را بدون نقشه انجام مي‌دهند. براي شروع كار معمولاً از قاليچه ديگري كه به آن «دستور» مي‌گويند، استفاده مي‌شود. و در حين بافت انتخاب و تركيب‌بندي رنگ‌ها را انجام مي‌دهند كه همين امر سبب مي‌شود گبه‌اي متفاوت با نمونه قبلي به وجود آيد. مرغوب‌ترين پشم براي بافتن انواع قالي و گبه، «پشم فارسي» نام دارد. هنرمند بافنده گبه بسيار از روايت‌ها و داستان‌ها و نيز مضامين برخاسته از طبيعت تأثير مي‌گيرد.
نقش گبه، حكايت‌گر حالات روحي بافنده آن است و گريزان از تكرار بوده، و بر خلاف نقوش طراحان شهري كه پرتكلف و قراردادي هستند، به طور مستقيم از طبيعت الهام مي‌گيرد. نقش گبه و خصوصيات آن بسيار متأثر از زندگي ايلياتي و عشايري است. طراحي، نقش‌پردازي و حتي رنگ‌آميز گبه از قالي و قاليچه جداست و تابع قواعد و سنت‌هاي خاصي است. بافندگان گبه به سبب آزادي از قيد و بند در نقش‌پردازي حتي از بافندگان قالي هم دستشان بازتر است. طرح‌ها و نقش‌هاي گبه ذهني ولي تأثير گرفته از طبيعت است و بيشتر طرح‌هاي هندسي را در بر مي‌گيرد. در يك يا دو حاشيه اين قاليچه‌ها يك شكل ساده و هندسي به صورت مجرد تكرار مي‌شود. در زمينه ساده آن يك ترنج بزرگ يا چند لوزي كوچك در امتدادهاي طولي ديده شده و گاه در متن خالي وسط گبه، نقش درخت يا نقش چهار فصل يا نقش شير بافته مي‌شود. اين نقش‌ها با رنگ‌هاي متفاوت و خاصي به گبه‌هاي عشايري جلوه خاصي مي‌دهد.
«توجه به نقش شير در گبه‌ها»


به نظر مي‌رسد توجه به نقش شير بيشتر از آن جهت بوده، كه يكي از لقب‌هاي حضرت علي(ع)، «شير خدا» ذكر شده است. اين حيوان پر ابهت از ديرباز هماورد پهلوانان بوده است. در فرهنگ ايرانيان شير، سمبل شوكت، جلال، قدرت و در نزد لرها و تركان قشقايي متداول بود. به طور كلي، شيراز زمان‌هاي قديم مورد علاقه ايرانيان به خصوص مردم فارس بوده و آن‌ها از طريق سكه‌ها، مهر‌ها، شيرسنگي و ساير نقوش وابستگي خود را به گذشته حفظ مي‌كردند. اين دلبستگي با گبه‌هاي شيري به داخل چادر و زندگي عشايري راه يافته است. همين مسئله سبب شد زنان قاليباف عشاير، «شير» را نقش محبوبي براي زينت بخشيدن به گبه‌هاي خود بدانند. رنگ‌آميزي گبه‌ها بي‌نظير و زيباست. رنگ‌آميزي اكثر آن‌ها به استثناي تعداد معدودي طبيعي و گياهي است. رنگرزي سنتي و بهره‌گيري از رنگ‌هاي گياهي اعتبار ويژه‌اي به صنايع دستي عشاير بخشيده است. گبه‌بافي بيشتر در مناطق روستايي و عشايري رواج دارد و مركز اصلي بافت آن مركز و جنوب كشور است.
گبه نوعي فرش است كه معمولاً در قطع قاليچه توسط عشاير و ايلات لر و قشقايي بافته مي‌شود و داراي پرزهاي بلند است. در بافت گبه از تعداد پود بيشتري استفاده مي‌شود كه اين كار در نرمي گبه تأثير فراوان دارد.

«گبه قشقايي»


دست بافته‌هاي كوچ‌نشينان قشقايي در نهايت دقت و ظرافت بافته مي‌شوند. طرح‌هاي گل و گياه، نقش مايه‌هاي حيواني و نقش‌هاي مربوط به ستارگان در دست بافته‌هاي عشايري لر و بختياري مكرر به چشم مي‌خورد. در گذشته گبه، عمدتاً به قصد مصرف خانواده و فرش كردن خيمه و خانه استفاده مي‌شد، و به هيچ وجه جنبه تجاري نداشت، به همين سبب خيلي كم بافته مي‌شد. چون بافت آن به منظور استفاده شخصي بود. گبه‌هاي درشت بافت بر روي قاليچه در وسط چادر براي زير پا انداختن استفاده مي‌شود. گاهي به دليل پود فراوان و در نتيجه نرمي گبه، از آن به عنوان پتو و روانداز نيز استفاده مي‌شود، البته اين كار در خارج از چادر و در مواقع خاصي نظير سفر انجام مي‌گيرد. هرچند گبه در روزگار قديم موارد استفاده فراواني داشته، اما چند سالي است كه استفاده از آن در جامعه ايراني رواج بيشتري پيدا كرده است.
منبع : سازمان تبليغات اسلامي


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #56  
قدیمی 07-26-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post ترمه‌بافی هنری در دست فراموشی

در حاشیه راه‌اندازی کارگاه حفظ و احیاء ترمه‌بافی به این موضوع اشاره شد که در مهد هنر ترمه‌بافی دو استاد کار باقی مانده‌اند. در ادامه می توانید با تاریخچه ترمه بافی نیز آشنا شوید.
ترمه بافی هنر بومی شهرهای یزد، کرمان و اصفهان است که در دوران اسلامی شکوفا شده و همزمان با رونق و شکوفایی سایر منسوجات از جمله زربفت و مخمل در دوره صفویه تکامل یافت.
راه ابریشم از حاشیه كویر مركزی می‌گذشته است و این شهرها در این مسیر قرار داشته است.
تبادلات كالا و اجناس، كه مهم‌ترین آن پارچه و منسوجات بوده از قدیم الایام در این مناطق انجام می‌شده است. مثلا چنان‌که از متن یک سنگ نوشته تاریخی واقع در دهلیز مسجد جامع یزد بر می‌آید، مردم شهر یزد قرن‌هاست که به بافت پارچ‌های ترمه اشتغال دارند.
دوره شاه عباس صفوی را می‌توان،دوران اوج و شکوفایی صنعت ترمه‌بافی عنوان کرد، به دلیل اینکه شاه عباس طراحان برجسته‌ای را از چین و ارمنستان به ایران دعوت کرد، تا هنر نوین خود را به ایرانیان تعلیم دهند. به همین دلیل ترمه‌های آن زمان زیبایی و برجستگی خاصی پیدا کرد.

ترمه‌بافی در آغاز، به زری‌بافی مشهور بوده كه نخستین بار توسط استاد " خواجه غیاث‌الدین نقشبند" ( حدود 400 سال قبل ) به‌ وجود آمده‌ است.
در گذشته دستگاه‌های نساجی در قالب کارگاه‌های کوچک در مناطقی نظیر گردفرامرز، ابرندآباد، مریم آباد، محمودآباد، و اکرم آباد استقرار داشت.

پارچه ترمه، به پارچه ظریف و لطیفی که از دو سری نخ تار و پود که با دست در دستگاه نساجی سنتی بافته شده باشد، اطلاق می‌شود به نحوی که پود در پشت پارچه به صورت آزاد و تراکم پودی آن زیاد باشد. جنس آن از کرک و پشم یا ابریشم با طرح‌های اصلی‌ و سنتی ایران است .

ترمه در فرهنگ لغت دهخدا به تیرمه و پارچه نفیسی که از کرک بافند و یا پارچه ابریشمی که قسمتی از شال است و دارای رنگ‌های متعددی و گل وبوته می‌باشد، تعبیر شده است.
در جایی دیگر آن را واژه‌ای هندی می‌نامند، كه به معنی درخت سروی است كه در حالت خضوع و خشوع در مقابل عظمت الهی سرفرود آورده است.


ترمه‌بافی از صنایع دستی مشهور ایران است كه با سخت كوشی مردمانش در گذر تاریخ با دقت و ذكاوت فراوان انجام می‌شده است. و به همین دلیل اغلب برای تنپوش اعیان و ثروتمندان و لباس‌های فاخر، اشرافی، پرده، جانماز، خلعتی استفاده می‌شده است.


امروزه نیز از ترمه به عنوان پارچه مبلمان، پشتی و رومیزی و … استفاده می‌شود. این هنر در دوره شاه عباس صفوی به اوج شکوفایی و تکامل خود دست می‌یابد.
در راستای اهمیت این هنر که امروزه متاسفانه در حال فراموشی است معاون هنرهای سنتی و صنایع دستی استان اصفهان از راه‌اندازی کارگاه حفظ و احیاء ترمه بافی در راستای برنامه‌های توسعه و ترویج صنایع دستی و هنرهای سنتی و به منظور حفظ و احیای هنرهای بومی و اصیل منسوخ شده و در حال فراموشی خبر داد.
ترمه در فرهنگ لغت دهخدا به تیرمه و پارچه نفیسی که از کرک بافند و یا پارچه ابریشمی که قسمتی از شال است و دارای رنگ‌های متعددی و گل وبوته می‌باشد، تعبیر شده است

احمد ادیب در مراسم افتتاح کارگاه ترمه بافی تصریح کرد: هنر ترمه بافی از جمله هنرهای سنتی ایران است که در دوران اسلامی شکوفا شده و همزمان با رونق و شکوفایی سایر منسوجات از جمله زربفت و مخمل در دوره صفویه تکامل یافت.
وی ترمه‌بافی را هنر بومی شهرهای یزد، کرمان و اصفهان دانست و افزود: در حال حاضر دو استاد کار و هنرمند ترمه‌باف در استان اصفهان وجود دارند.

معاون هنرهای سنتی و صنایع دستی استان اصفهان با اشاره به اینکه نخستین کارگاه ترمه بافی با کمک و همکاری هنرمندان جوان و همچنین پیشکسوتان نساجی اصفهان و کاشان راه‌اندازی شد، گفت: راه‌اندازی کارگاه ترمه‌بافی اصفهان در ادامه فعالیت‌های معاونت هنرهای سنتی و صنایع دستی اصفهان در خانه نساجی که به عنوان محلی جهت برپایی مجموعه کارگاه‌های آموزشی و پژوهشی و سایر فعالیت‌های مرتبط با صنایع نساجی سنتی است، صورت گرفت.

وی از ایجاد مجموعه کارگاه‌های نساجی در خانه تاریخی شیخ الاسلام خبر داد و تاکید کرد: درحال حاضر در خانه نساجی شیخ‌الاسلام کارگاه‌های زری بافی، گلابتون دوزی و ترمه بافی به صورت فعال توسط استاکاران و هنرمندان نساجی به حفظ و احیاء هنرهای مذکور می‌پردازند. در کنار این کارگاه‌ها تعدادی از کارگاه‌های نمادین در رشته‌های شعربافی، مخمل‌بافی، کاربافی، عبابافی، رنگرزی سنتی، حلاجی و نخ ریسی در معرض دید عموم قرار گرفته است.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #57  
قدیمی 07-27-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post اروسی، اوج هنر چوب و شیشه

اروسی، اوج هنر چوب و شیشه

ارس در فارسی به چم (معنای) گشاده لوز روس و اروس است. در اروپا به این گونه درها گیوتین می گویند. استاد پیرنیا واژه ارسی را پارسی می داند برابر گشاده و باز. در این مقاله با هنر نازک کاری درساخت پنجره های اروسی آشنا خواهید شد.





ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد ، بالا می رود و در محفظه ای که در نظر گرفته شده است جای می گیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشکها و پیشانی و رواق ساختمانهای سردسیری دیده می شود. نقش شبکه ای ارسی معمولاً مانند پنجره و روزنهای چوبی است.
ارسی سازی از هنرهایی است که رو به فراموشی نهاده و هنرمندان ارسی ساز که تعداد آنها از انگشتان دست تجاوز نمی کند بیشتر به مرمت در و پنجره های قدیمی مشغولند ، حدّیث ارسی حکایت غم انگیزی دیگری است از هنرهای سنتی این رشته مشتمل بر هنرهای چون گره سازی، قواره بری، پارچه بری، مشبک، درودگری، شیشه بری و غیره است که هر کدام نا گفته های فراوان دارند. در و پنجره های مشبک با شیشه های رنگی در عین حال که حفاظ مناسبی در برابر آفتاب گرم و تابان ایران به حساب می آید، نور را در رنگ های متنوع و متعدد منعکس می کنند که این تنوع جلوه ای خاص به تزئینات وابسته به بنا می بخشد. قدیمی ترین آثار ارسی سازی در ایران مربوط است به عصر صفویه که در نقاط مختلف کشور و در بناهای مربوط به این عصر دیده شده است ارسی سازی پس از تلفیق با هنر قواره بری که در عصر قاجار اتفاق می افتد اوج و عظمتی دو چندان می یابد. متاسفانه این گونه هنرها با ورود آهن رو به نابودی گذاشته وگستردگی پیشین خود را از دست داده اند.
ورود در و پنجره های فلزی صنایع ظریف نجاری را از میان برده و نجاران ناچار برای امرار معاش، زندگی نجاری خویش را رها کرده و هر چه تخته ساخته بودند عاقبت کارگاه های خود را با آن تخته کردند. این هنرمندان در منتهای دیانت و قناعت و حوصله با کمترین امکانات (تیشه، اره، رنده و سوهان) با نیروی عقل سلیم خود زیبائی وصف ناشدنی آفریدند که قلم و زبان از توصیف آن عاجزاند.
هنر نازک کاری هنری ریزه کاری و نقش و نگار است که این ‏هنر از گذشته دور تا به حال نقش ویژه ای در میان افراد داشته و انتظار می‌رود ‏که در آینده دور پررونق تر شود روز به روز بر زیبای آن افزوده شود.
کار با چوب به طور عمده به شش رشته نجاری، نازکاری، ‏نجاری نازک کاری، منبت کاری، معرق کاری و خاتم کاری تقسیم می‌شود که ‏هر کدام زیبای خاص خود را دارد یکی از رشته‌های کهن و زیبای کار با چوب، ‏نجاری نازک کاری یا اروسی سازی است.

در هنر اروسی سازی هیچ میخ و ‏چسبی به کار نمی‌رود و تمام نقش و نگار‌ها ی آن به وسیله اتصالات ظریف ‏چوب (کام و زبانه) به هم وصل می‌شوند. برای این کار ابتدا طرح اولیه با ‏اطلاعاتی از هندسه و مثلثات روی کاغذ تهیه می‌شود و سپس با دقت و ظرافت ‏فراوان چوب‌ها بریده می‌شود و شیشه‌ها با مهارت خاصی کنار هم چیده می‌‏شود و تمام اتصالات با فنون زیبای نجاری به هم متصل می‌شوند

صنعت نجاری هنگامی‌ که با هنر ‏طراحی و ظرایف نازک کاری تلفیق شود حاصل آن پدیده ای زیبا و جذاب است ‏که اروسی یکی از این پدید‌ه‌ها است.
هنر اروسی سازی پیوندی بین ‏نازک کاری چوب، شیشه بری و نجاری و طراحی است.
در این هنر، هیچ میخ و ‏چسبی به کار نمی‌رود و تمام نقش و نگار‌ها ی آن به وسیله اتصالات ظریف ‏چوب (کام و زبانه) به هم وصل می‌شوند. برای این کار ابتدا طرح اولیه با ‏اطلاعاتی از هندسه و مثلثات روی کاغذ تهیه می‌شود و سپس با دقت و ظرافت ‏فراوان چوب‌ها بریده می‌شود و شیشه‌ها با مهارت خاصی کنار هم چیده می‌‏شود و تمام اتصالات با فنون زیبای نجاری به هم متصل می‌شوند.
انواع نقش‌های اروسی‏

اروسی‌ها دارای نقش‌های متعددی است که دو نوع آن بیشتر از همه در استان ‏کردستان رایج ومتداول بوده است.

* نقش اسلیمی


همان طور از اسم آن پیداست نقشی است که در اکثر کشورهای اسلامی ‌رایج ‏است و خارجیان آن را به مردم مسلمان نسبت می‌دهند و نقش اصلی آن را از ‏گیاهان گرفته اند و در نقش‌های قالی و نقاشی‌های مختلف نیز دیده می‌شود.
‏‏* گره چینی
این نقش دارای نقوش هندسی شکل است که به مرور زمان در دنیای اسلام رایج ‏شده و در کاشی کاری‌ها و آجرنماها کاربرد فراوانی دارد و کل کار با هندسه و ‏مثلثات آمیخته شده است.‏
هریک از نقش‌های اصلی که شامل ‏نقش اسلیمی ‌و گره چینی است خود دارای نقش‌هایی فرعی است که در این ‏میان، نقش جقه اهمیت ببیشتری از بقیه دارد.‏

*نقش جقه
جقه در معنای درخت سرو است که مظهر آزادی است و شکل تقریبی آن را به ‏صورت درخت سرو فرض می‌کنند و سر نقش به صورت خمیده است و بدین ‏معناست که مرد آزاده و آزاد فقط در مقابل معبود سر تسلیم فرود می‌آورد .




کارکرد سطح مشبک پنجره های ارسی

تامین نور فضای درونی در معرض دید قرار دادن فضای بیرونی کاهش شدت تابش نور آفتاب و گرما ایجاد زیبایی در نمای ساختمان حفظ حریم و محرویت فضای بیرون دور کردن حشرات مزاحم(شیشههای رنگی پنجره های ارسی با ایجاد نورهای رنگارنگ باعث دور شدن و خارج شدن حشرات مزاحم از فضای بیرونی اتاق های دارای پنجره های ارسی می شوند.
اثرات و دلایل استفاده از پنجره های ارسی

الف-نور :این نوع پنجره ها باعث می شوند نور خورشید به اندازه کافی وارد فضای اتاق شود نه کمتر نه بیشتر.

ب-روانشناسی رنگ ها: از نظر روان شناسی رنگ های مختلف این شیشه ها و ایجاد نور های هم رنگشان بر روی انسان تاثیرات مختلفی می گذارد که هر رنگ کنار رنگ دیگر شدت این تاثیر را خنثی می کند و مقدار مناسب آن را تنظیم و تعدیل می کند.بیشتر رنگ های استفاده شده در شیشه هایارسی رنگهای لاجوردی قرمز سبز و زرد هستند و هر کدام به تنهایی یک تاثیر روانشناختی مجزای دارند.

ج-زیبایی: سطح پنجره های ارسی را با استفاده از انواع نقش های گوناگون گره سازی و با شیشه های رنگین و ساده می آراستند و ترکیب های بدیعی پدید می آورند و بدین صورت هماهنگی بین این شبکه های هندسی و نورهای رنگی باعث ایجاد زیبایی دلپذیری می شود.

د-نقش هندسی در ارسی: ناپسند دانستن تقلید از نقش ها و صورت های انسانی و حیوانی در نقاشی و سایر هنر های تصویری و تجسمی به تدریج موجب شد که تقلید از طبیعت در فرهنگ بسیاری از هنر های اسلامی چندان مورد توجه قرار نگیرد و جایگاه والایی نیابد.به همین جهت هنرمندان به ترکیب های هندسی و انتزاعی توجه بسیار کردند

و-محرمیت: پنجره های ارسی همچنین باعث محدّود کردن دید از بیرون به درون خانه و ایجاد محرمیت می شود.

ه-خواص صوتی: اگر قطعات یک گره نسبت به هم زوایای مختلف یا متعدد پیدا کند جابجایی صوتی ایجاد می کند در این جابجایی تابع قوانین علم آکوستیک است. فرم های شش وجهی نیز دارای خواص صوتی هستند از کاربرد صوتی شش وجهی در طبیعت می توان کندوی زنبور عسل را مثال آورد که دقیقاعمل انتقال صوت یا رزونانس را انجام می دهد.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #58  
قدیمی 07-27-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post روایت جدید از بته جقه

روایت جدید از بته جقه

بته چقه از جمله نقوش کهن ایرانی است .این واژه معانی گوناگونی را دربردارد، مانند تاج، افسر، هر چیز تاج مانند كه به كلاه نصب كنند. در این نوشتار به شرح و توصیف معانی بته جقه پرداخته خواهد شد و نظراتی جدید نیز در مورد معنای ان ارائه می گردد.





بُته‌جـِقّه یکی از نقش‌های تزئینی ایرانی است. این نقش از سرو ایرانی که از نمادهای زرتشتی بوده سرچشمه گرفته و بعدها در شرق رواج زیادی گرفته و طغراهای سلطان‌های عثمانی هم در همین نقش طراحی شده است.
در آمریکا این نقش را "Persian pickles" به معنی "خیار شور ایرانی" می‌نامند.
عده‌ای این نقش را سرو که نشانه آزادگی ایرانیان است می‌دادند که از سر فروتنی سر خود را خم نموده است. عده‌ای دیگر آن را به عنوان سرو می‌دانند که در دوران مزدکیان نشانه آزادگی آنان بوده و پس از شکست مزدک سر خود را از شرمساری به زیر انداخته است
علامه دهخدا بته‌جقه را ساخته شده از پر پرندگان می‌داند كه بر بالای پیش كلاه پادشاهان ایران نصب می‌شده است. بته جقه تصویر كوچك شده سرو سرافكنده است كه نشان ایران و ایرانیان و حكایت‌كننده از راستی و تواضع ایشان است.
همچنین بته جقه، اصطلاحی است برای نوعی طرح تزئینی به شكل پر مرغ كه به اشكال مختلف بر آثار دوره اسلامی و بخصوص روی پارچه‌های ترمه و بعضی قالی‌ها دیده می‌شود. در گچبری‌های دوره ساسانی می‌توان اشكال ابتدایی این نقش را با منشأ برگ نخلی مشاهده كرد.
سال‌هاست اصل و منشاء طرح ایرانی بته جقه را به آتش مقدس، به كاج، به نخل، به بادام، به گلابی همچنین به كیسه چرمی، به شكل باسمه‌ای مشت بسته و حتی به شیارهایی كه برحسب اتفاق رودخانه جومنا در مسیر خود از دره كشمیر به جلگه هندوستان ایجاد می‌كند، تشبیه كرده‌اند. به عقیده نگارنده تمام این نسبت‌ها و فرضیه‌ها نادرست به نظر می‌آید. توضیح آن بسیار ساده‌تر از اینهاست و می‌توان آن را در نامی كه ایرانیان به آن داده‌اند، جست.
بُته‌جـِقّه یکی از نقش‌های تزئینی ایرانی است. این نقش از سرو ایرانی که از نمادهای زرتشتی بوده سرچشمه گرفته و بعدها در شرق رواج زیادی گرفته و طغراهای سلطان‌های عثمانی هم در همین نقش طراحی شده است.
در آمریکا این نقش را "Persian pickles" به معنی "خیار شور ایرانی" می‌نامند.

ایرانیان این طرح را بته (بوته) می‌نامند كه معنی لغوی آن یك دسته برگ است و ساده ترین شكل آن شباهت زیاد به برگ دندانه‌دار دارد. مردم ایران با عشقی كه به اختراع انواع مختلف اشكال هنری و پیچیده دارند، اشكال گوناگون بوته را به‌وجود آورده‌اند و بر آنها نام‌های مخصوص گذاشته‌اند، مثل بوته میری (كاج كوچك)، بوته ترمه‌ای (كاج متوسط)، بوته خرقه‌ای (كاج بزرگ)، بوته بادامی (كاج بادامی شكل) و بوته جقه‌ای (كاج بزرگی كه یك كاج كوچك از آن بیرون آمده).
بته‌جقه یكی از نگاره‌ها و ارائه‌هایی است كه در طول هزاره تا امروز به روش‌های گوناگون زینت‌بخش آثار هنری ایران (پته‌دوزی، قالی، ظروف و...) بوده است. البته هنرشناسان تاكنون در چگونگی پیدایش، ماهیت و رمز و راز آن اختلاف‌نظر دارند. این نقش جاویدان در طول زندگی هزار ساله‌اش به قدری تحول و تطور یافته كه هیچ ارائه‌ای در عالم هنر ایران و سایر اقوام تا به این حد متحول نشده است.

ویرایش توسط چرو : 07-27-2013 در ساعت 10:23 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #59  
قدیمی 07-27-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post مرمت تابلو پته‌دوزی قاجار

مرمت تابلو پته‌دوزی قاجار

چندی پیش عملیات حفاظت و مرمت بر روی تابلوی پته‌دوزی قاجاری متعلق به کاخ صاحبقرانیه، توسط واحد حفاظت و مرمت مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران انجام و به پایان رسید. در این نوشتار می توانید ضمن اطلاع از این خبر درباره هنر زیبای پته دوزی نیز اطلاعات مفیدی بدست آورید.




















مطالعات مختلف میکروسکوپی، آزمایشگاهی و دستگاهی برای شناسایی الیاف، شناسایی نوع بافت، PHسنجی، تست جابه‌جایی رنگ و ... بر روی این اثر پس از انتقال به آزمایشگاه حفاظت و مرمت انجام و دستاورد بررسی‌ها منجر به شناخت نوع الیاف و میزان آلودگی های وارده به اثر بود.
بررسی‌ها حاکی از آن بود که الیاف زمینه و نخ‌های سوزن‌دوزی همگی پشمین، نوع بافت زمینه سرژه و رنگ بافته ثابت و طبیعی بوده و در اثر شرایط نگهداری، بافته اسیدی و دچار آلودگی‌های بیولوژیکی شده است.
عملیات حفاظت و مرمت این اثر شامل باز کردن قاب و جدا کردن بافته از شاسی، بازکردن لایه‌های آستر و ساپورت و نوارها، غبارروبی، استحکام‌بخشی محل‌های اتصال، پاک‌سازی و شستشو با حلال‌های مناسب در هر قسمت، انجام وصالی علمی، نوار‌گیری لبه‌های سست، دوخت (پر کردن بخش‌های کمبود) و ارائه و اجرای طرح حفاظت پیشگیرانه در قاب‌گیری و نمایش اثر بر روی این بافته بوده است.
به طور مشخص پته‌ای با الیاف، رنگ‌آمیزی و نقش مشابه همانند پته مورد بررسی بسیار کمیاب است؛ نمونه‌های مشابه در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران و موزه‌های دیگر از نظر رنگ زمینه و ترکیب نقوش به کار رفته مشابه اثر مورد بررسی نمی‌باشند، ولی رنگ نخ‌های رودوزی‌ها و موتیوهای تشکیل‌دهنده نقش، همچنین دو بخش کناری دوخته شده به قسمت اصلی پته، همگی مشابه آثار دیگر و معرف اصالت این بافته قاجاری هستند.
به طور کلی می توان گفت هنر پته دوزی كه ریشه در تاریخ و گذشته فرهنگی كرمان دارد و هم اینك تولید آن در كرمان، سیرجان و رفسنجان رایج است، همانند سایر رشته‌های صنایع دستی سابقه تولیدی مشخص ندارد و هر یك از دست‌اندركاران پیدایی آن را به یكی از افسانه‌های بومی مرتبط می‌سازد و متاسفانه به دلیل آسیب‌پذیری منسوجات در برابر عوامل جوی، در موزه‌های داخلی و خارجی نیز نمونه‌هایی از پته كه بتواند راهگشایمان به كشف سابقه این «‌هنر – صنعت »‌ باشد؛ وجود ندارد و قدیمی‌ترین قطعه پته‌ای كه هم اكنون یافت می‌شود روپوش مقبره شاه نعمت‌اله ولی در ماهان كرمان است.
به طور مشخص پته‌ای با الیاف، رنگ‌آمیزی و نقش مشابه همانند پته مورد بررسی بسیار کمیاب است؛ نمونه‌های مشابه در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران و موزه‌های دیگر از نظر رنگ زمینه و ترکیب نقوش به کار رفته مشابه اثر مورد بررسی نمی‌باشند، ولی رنگ نخ‌های رودوزی‌ها و موتیوهای تشکیل‌دهنده نقش، همچنین دو بخش کناری دوخته شده به قسمت اصلی پته، همگی مشابه آثار دیگر و معرف اصالت این بافته قاجاری هستند.


پته چیست؟

پته‌دوزی نوعی از رودوزی‌های ایرانی است كه طی آن تمام سطح پارچه به وسیله بخیه‌های نخی و رنگین پوشیده می‌شود و هنرمندانی كه اكثرا نیز از زنان و دختران خانه‌دار هستند با كمك سوزن، نقوش ذهنی را كه ملهم از پندارها و بینش‌های شخصی‌شان است بر زمینه پارچه پشمی ضخیمی بنام «عریض» می‌نشانند. «عریض»‌ كه در گذشته از آن برای دوخت دامن، كت و پالتو نیز استفاده می‌شد، پارچه‌ای دستباف است كه به وسیله دستگاه‌های بافندگی چوبی تولید می‌شد. ولی در سال‌های اخیر دستگاه‌های چوبی جای خود را به دستگاه‌های «‌تك فاز»‌ برقی دادند و پس از آن نیز تدریجا بافته‌های كارخانه‌ای جانشین «عریض»‌های دستباف شده كه هم‌اكنون «‌پته»‌های استان كرمان را بیشتر اینگونه پارچه‌های كارخانه‌ای تشكیل می‌دهد. «‌رییس»‌ كه معمولا در رنگ‌های عنابی، مشكی، سبز روشن، سبز تیره، زرد، نارنجی، قرمز، آبی تیره، سبز ماشی، لاكی و... مورد استفاده پته‌دوزان قرار می‌گیرد، نوعی نخ پشمی دستریس یا ریسیده شده به وسیله ماشین است كه میزان مصرف آن به نسبت نوع نقش و ضخامت یا نازكی نخ مورد مصرف متفاوت است. ولی به طور متوسط رودوزی هر متر پته به حدود 375 تا 400گرم نخ احتیاج دارد.
طرز تهیه

‌برای تهیه یك قطعه پته‌دوزی شده ابتدا عریض را به ابعاد لازم بریده و سپس آن را به دست طراح می سپارند، شیوه كار نیز به این صورت است كه زنان پته‌دوز خود مستقیما به طراح مراجعه نمی‌كنند و فروشندگان مواد اولیه پته معمولا مقدار زیادی عریض بریده و طراحی شده در اختیار دارند كه به صورت آماده به سوزن‌دوزان می فروشند. در مرحله طراحی، ابتدا طرح روی كاغذ كالك ترسیم می‌شود و پس از آن خطوط طرح را به طور متناسب با سوزن سوراخ كرده و سپس روی عریض مورد نظر منطبق می سازند و روی آن پودر گچ یا خاك زغال می‌ریزند و این عمل را «گرته زنی»‌ می‌نامند (برای پارچه‌های تیره از خاك گچ و برای پارچه‌های روشن از خاك زغال استفاده می‌شود). سپس نقاط مشخص شده را با قلم و مركب روی پارچه مشخص می‌سازند. پس از طراحی، انتخاب نخ و رنگ مطرح است. رنگ‌های روشن ظرف سال‌های اخیر به پته‌دوزی راه یافته و رنگ‌های اصیل اغلب تیره است. از آنجا كه طرح‌های پته نه شلوغ است و نه هندسی رنگ‌های روشن چندان جاذبه‌ای به محصول نمی‌دهد و تیره بودن رنگ‌ها ارتباط نقوش را منطقی تر و قابل قبول‌تر می‌سازد.
در مرحله طراحی، ابتدا طرح روی كاغذ كالك ترسیم می‌شود و پس از آن خطوط طرح را به طور متناسب با سوزن سوراخ كرده و سپس روی عریض مورد نظر منطبق می سازند و روی آن پودر گچ یا خاك زغال می‌ریزند و این عمل را «گرته زنی»‌ می‌نامند


پس از انتخاب و تهیه نخ، پته دوز ابتدا جای خطوط اصلی را سوزن می‌زند. این مرحله به دلیل آنكه نقوش به طور خطی دوخته می‌شود، به مرحله «‌ساق دوزی» معروف است. سپس داخل نقوش و متن با اسلوب خاصی سوزن دوزی و پر می‌شود كه این قسمت را اصطلاحا «آب دوزی» یا «‌متن دوزی» می‌گویند. مرحله سوم كه یكی از مهم‌ترین مراحل پته‌دوزی می‌باشد، مرحله «برگ دوزی» و «سایه زدن» با نخ پیرامون گل‌ها و نقش‌ها است. برگ دوزی معمولا در اطراف حاشیه و به صورت زیگزاگ انجام می‌شود و آن‌را «‌پتك دوزی»‌ نیز می‌نامند (پتك در زبان محلی به معنی جوانه است). پس از اتمام دوخت پته را شسته و با كمك دستگاه مخصوصی به‌نام نورد اتو زده و آماده فروش می‌كنند.
در حال حاضر پته‌دوزی روی سجاده، جا قرآنی، پرده، رویه كوسن، زیر لیوانی، رومیزی، سوزنی، بقچه و... انجام می‌شود و گلستانی همیشه خوش را به خانه‌های شما می‌آورد.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #60  
قدیمی 08-16-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید هنر پرداخت و رنگ بندی طلا

هنر پرداخت و رنگ بندی طلا

ابتدا مدل را در ظرف مسی قرمز (کاسه زاغاب) قرار داده و مقداری جوهر نمک (HCL) و یا جوهر گوگرد (H2SO4) همراه با مقداری آب بر روی آن میریزیم، بدین صورت که یک قسمت جوهر نمک یا جوهر گوگرد و 2 قسمت آب.
سپس کاسه زاغاب را روی حرارت ملایم قرار می دهیم تا اینکه پس از مدتی مدل به رنگ زرد برنجی در می آید. مدل را از ظرف در آورده و در آب شستشو می دهیم (محلول مورد نظر را می توان در ظرفی پلاستیکی و یا شیشه ای ریخته و مجدداً برای دفعات بعدی از آن استفاده کرد.)
کاسه زاغاب نیز حتماً باید با آب شسته شود. اگر مدت زیادی طلا در این محلول جوشانده شود باعث کسری وزن میگردد که مقرون به صرف نمی باشد.
روشهای مختلف پرداخت می تواند طلا را به رنگهای متفاوتی در بیاورد که رایجترین آنها در بازار رنگهای زرد و قرمز است.

- قرمز کردن طلا:
در این حالت از زاغاب کردن (عملیاتی که در بالا ذکر شد) مدل را کاملاً خشک کرده و در پودر اسیدبوریک (HBO3) قرار می دهیم تا لایه نازکی روی کار را بپوشاند، سپس آنرا حرارت می دهیم (حرارت در حدی باشد که طلا سرخ نشود)کمی صبر می کنیم تا طلا سرد شود و مجدداً عمل زاغاب را تکرار می کنیم
با این تفاوت که این بار میخواهیم اسیدبوریک روی کار از بین برود و برای این منظور کمی گرم کردن مدل در محلول زاغاب کافیست برای براق کردن و پرداخت نهایی مدل از فرچه سیمی و یا دستگاه پولیش ساچمه استفاده می کنیم.






- زرد کردن طلا:
برای زرد کردن طلا از شوره قلم و شوره دودی استفاده می کنیم.
شوره قلم = یک کیلو شوره + نیم کیلو زاغ + 250 گرم نمک
شوره دودی = یک کیلو نشادر + نیم کیلو شوره
شما می توانید شوره دودی و شوره قلم را به صورت آماده از بازار هم تهیه کنید.
برای زرد کردن ابتدا عمل زاغاب مدل را در ظرف آبی که قبلاً آماده کردهایم میزنیم و بعد آن را به پود شوره قلم آغشته می کنیم و بعد آن را روی تخته نسوز گذاشته و حرارت می دهیم، بر اثر حرارت شوره روی کار کف می کند و به اصطلاح شوره می آید (اگر مدت بیشتری به حرارت دادن ادامه دهیم، شوره بعد از کف کردن روی کار میسوزد) .
سپس آن را دوباره در آب میاندازیم تا شوره روی آن شسته شود، در این موقع ما طلایی به رنگ زرد مات داریم که برای براق کردن آن از شوره دودی استفاده می کنیم، این بار مدل را بعد از در آب انداختن در شوره دودی فرومیبریم تا کاملاً به آن آغشته شود، سپس به صورت ملایم حرارت می دهیم.
هنگام حرارت دیدن شوره روی کار دود می کند. بعد از مدت کمی حرارت دیدن مدل را در آب فرو می بریم تا شوره روی آن شسته شود، برای پرداخت نهایی آن را بوسیله دستگاه پولیش ساچمه و یا فرچه سیمی کاملاً براق می کنیم. در آخر مدلهای پرداخت شده طلا را بوسیله خاک اره خشک می کنیم.





پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:02 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها