بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 10-07-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض متن وصيت نامه آيت الله العظمي حضرت امام خميني

متن وصيت نامه آيت الله العظمي حضرت امام خميني - قسمت 1

بسم الله الرحمن الرحيم
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم : اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي ؛ فانهما لن يف ترقا حتي يردا علي الحوض .
الحمدلله و سبحانك ؛ اللهم صل علي محمد و آله مظاهر جمالك و جلالك و خزائن اسرار كتابك الذي تجلي فيه الاحديه بجميع اسمائك حتي المستاثر منها الذي لايعلمه غيرك ؛ و اللعن علي ظالميهم اصل الشجره الخبيثه .
و بعد، اينجانب مناسب مي دانم كه شمه اي كوتاه و قاصر در باب "ثقلين " تذكر دهم؛ نه از حيث مقامات غيبي و معنوي و عرفاني، كه قلم مثل مني عاجز است از جسارت در مرتبه اي كه عرفان آن بر تمام دايره وجود، از ملك تا ملكوت اعلي و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو نايد، سنگين و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگويم ممتنع است؛ و نه از آنچه بر بشريت گذشته است، از مهجور بودن از حقايق مقام والاي "ثقل اكبر" و "ثقل كبير" كه از هر چيز اكبر است جز ثقل اكبر كه اكبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر اين دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتيان بازيگر كه شمارش آن براي مثل مني ميسر نيست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلكه مناسب ديدم اشاره اي گذرا و بسيار كوتاه از آنچه بر اين دو ثقل گذشته است بنمايم .
شايد جمله لن يفترقا حتي يردا علي الحوض اشاره باشد بر اينكه بعد از وجودمقدس رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - هرچه بر يكي از اين دو گذشته است بر ديگري گذشته است و مهجوريت هر يك مهجوريت ديگري است، تا آنگاه كه اين دو مهجور بر رسول خدا در "حوض " وارد شوند. و آيا اين "حوض " مقام اتصال كثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دريا است، يا چيز ديگر كه به عقل و عرفان بشر راهي ندارد. و بايد گفت آن ستمي كه از طاغوتيان بر اين دو وديعه رسول اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - گذشته ،بر امت مسلمان بلكه بر بشريت گذشته است كه قلم از آن عاجز است .
و ذكر اين نكته لازم است كه حديث "ثقلين" متواتر بين جميع مسلمين است و در كتب اهل سنت از "صحاح ششگانه " تا كتب ديگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مكرره از پيغمبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - به طور متواتر نقل شده است. و اين حديث شريف حجت قاطع است بر جميع بشر بويژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و بايد همه مسلمانان كه حجت بر آنان تمام است جوابگوي آن باشند؛ و اگر عذري براي جاهلان بيخبر باشد براي علماي مذاهب نيست .
اكنون ببينيم چه گذشته است بر كتاب خدا، اين وديعه الهي و ماترك پيامبراسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - مسائل اسف انگيزي كه بايد براي آن خون گريه كرد، پس از شهادت حضرت علي "ع " شروع شد. خودخواهان و طاغوتيان ،قرآن كريم را وسيله اي كردند براي حكومتهاي ضد قرآني؛ و مفسران حقيقي قرآن و آشنايان به حقايق را كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - دريافت كرده بودند و نداي اني تارك فيكم الثقلان در گوششان بود با بهانه هاي مختلف و توطئه هاي از پيش تهيه شده ، آنان را عقب زده و باقرآن، در حقيقت قرآن را - كه براي بشريت تا ورود به حوض بزرگترين دستور زندگاني مادي و معنوي بود و است - از صحنه خارج كردند؛ و بر حكومت عدل الهي - كه يكي از آرمانهاي اين كتاب مقدس بوده و هست - خط بطلان كشيدند و انحراف از دين خدا و كتاب و سنت الهي را پايه گذاري كردند، تا كار به جايي رسيد كه قلم از شرح آن شرمسار است .
و هر چه اين بنيان كج به جلو آمد كجيها و انحرافها افزون شد تا آنجا كه قرآن كريم را كه براي رشد جهانيان و نقطه جمع همه مسلمانان بلكه عائله بشري، ازمقام شامخ احديت به كشف تام محمدي "ص" تنزل كرد كه بشريت را به آنچه بايد برسند برساند و اين وليده "علم الاسما" را از شر شياطين و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حكومت را به دست اولياالله، معصومين - عليهم صلوات الاولين و الاخرين - بسپارد تا آنان به هر كه صلاح بشريت است بسپارند - چنان از صحنه خارج نمودند كه گويي نقشي براي هدايت ندارد و كار به جايي رسيد كه نقش قرآن به دست حكومتهاي جائر و آخوندهاي خبيث بدتر از طاغوتيان وسيله اي براي اقامه جور و فساد و توجيه ستمگران و معاندان حق تعالي شد. و مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل، قرآن اين كتاب سرنوشت ساز، نقشي جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنكه بايد وسيله جمع مسلمانان و بشريت و كتاب زندگي آنان باشد، وسيله تفرقه و اختلاف گرديد و يا بكلي از صحنه خارج شد، كه ديديم اگر كسي دم از حكومت اسلامي بر مي آورد و از سياست، كه نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار - صلي الله عليه و آله و سلم - و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن مي گفت گويي بزرگترين معصيت را مرتكب شده؛ و كلمه "آخوند سياسي " موازن با آخوند بي دين شده بود و اكنون نيز هست .
و اخيرا قدرتهاي شيطاني بزرگ به وسيله حكومتهاي منحرف خارج از تعليمات اسلامي، كه خود را به دروغ به اسلام بسته اند، براي محو قرآن و تثبيت مقاصد شيطاني ابرقدرتها قرآن را با خط زيبا طبع مي كنند و به اطراف مي فرستند
و با اين حيله شيطاني قرآن را از صحنه خارج مي كنند. ما همه ديديم قرآني را كه محمدرضا خان پهلوي طبع كرد و عده اي را اغفال كرد و بعض آخوندهاي بيخبر از مقاصد اسلامي هم مداح او بودند. و مي بينيم كه ملك فهد هر سال مقدار زيادي از ثروتهاي بي پايان مردم را صرف طبع قرآن كريم و محال تبليغات مذهب ضد قرآني مي كند و وهابيت، اين مذهب سرا پا بي اساس و خرافاتي را ترويج مي كند؛ و مردم و ملتهاي غافل را سوق به سوي ابرقدرتها مي دهد و از اسلام عزيز و قرآن كريم براي هدم اسلام و قرآن بهره برداري مي كند.
ما مفتخريم و ملت عزيز سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است كه پيرو مذهبي است كه مي خواهد حقايق قرآني، كه سراسر آن از وحدت بين مسلمين بلكه بشريت دم مي زند، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترين نسخه نجات دهنده بشر از جميع قيودي كه بر پاي و دست و قلب و عقل او پيچيده است و او را به سوي فنا و نيستي و بردگي و بندگي طاغوتيان مي كشاند نجات دهد.
و ما مفتخريم كه پيرو مذهبي هستيم كه رسول خدا موسس آن به امر خداوند تعالي بوده، و اميرالمومنين علي بن ابيطالب، اين بنده رها شده از تمام قيود، مامور رها كردن بشر از تمام اغلال و بردگيها است .
ما مفتخريم كه كتاب نهج البلاغه كه بعد از قرآن بزرگترين دستور زندگي مادي و معنوي و بالاترين كتاب رهايي بخش بشر است و دستورات معنوي و حكومتي آن بالاترين راه نجات است، از امام معصوم ما است .
ما مفتخريم كه ائمه معصومين، از علي بن ابيطالب گرفته تا منجي بشر حضرت مهدي صاحب زمان - عليهم آلاف التحيات والسلام - كه به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.
ما مفتخريم كه ادعيه حياتبخش كه او را "قرآن صاعد" مي خوانند از ائمه معصومين ما است. ما به "مناجات شعبانيه " امامان و "دعاي عرفات"حسين بن علي - عليهما السلام - و "صحيفه سجاديه " اين زبور آل محمد و"صحيفه فاطميه" كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالي به زهراي مرضيه است از ما است .
ما مفتخريم كه "باقرالعلوم" بالاترين شخصيت تاريخ است و كسي جز خداي تعالي و رسول - صلي الله عليه و آله - و ائمه معصومين - عليهم السلام - مقام او را درك نكرده و نتوانند درك كرد، از ما است .
و ما مفتخريم كه مذهب ما "جعفري " است كه فقه ما كه درياي بي پايان است، يكي از آثار اوست. و ما مفتخريم به همه ائمه معصومين - عليهم صلوات الله – و متعهد به پيروي آنانيم .
ما مفتخريم كه ائمه معصومين ما - صلوات الله و سلامه عليهم - در راه تعالي دين اسلام و در راه پياده كردن قرآن كريم كه تشكيل حكومت عدل يكي از ابعاد آن است، در حبس و تبعيد به سر برده و عاقبت در راه براندازي حكومتهاي جائرانه و طاغوتيان زمان خود شهيد شدند. و ما امروز مفتخريم كه مي خواهيم مقاصد قرآن و سنت را پياده كنيم و اقشار مختلفه ملت ما در اين راه بزرگ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزيزان خود را نثار راه خدا مي كنند.
ما مفتخريم كه بانوان و زنان پير و جوان و خرد و كلان در صحنه هاي فرهنگي و اقتصادي و نظامي حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالي اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند؛ و آنان كه توان جنگ دارند، در آموزش نظامي كه براي دفاع از اسلام و كشور اسلامي از واجبات مهم است شركت، و از محروميت هايي كه توطئه دشمنان و ناآشنايي دوستان از احكام اسلام و قرآن بر آنها بلكه بر اسلام و مسلمانان تحميل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قيد خرافاتي كه دشمنان براي منافع خود به دست نادانان و بعضي آخوندهاي بي اطلاع از مصالح مسلمين به وجود آورده بودند، خارج نموده اند؛ و آنان كه توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندي كه دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درمي آورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب مي لرزاند، اشتغال دارند. و ما مكرر ديديم كه زنان بزرگواري زينب گونه - عليها سلام الله - فرياد مي زنند كه فرزندان خود را از دست داده و در راه خداي تعالي و اسلام عزيز از همه چيز خود گذشته و مفتخرند به اين امر؛ و مي دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعيم است، چه رسد به متاع ناچيز دنيا.
و ملت ما بلكه ملتهاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند به اينكه دشمنان آنان كه دشمنان خداي بزرگ و قرآن كريم و اسلام عزيزند، درندگاني هستند كه از هيچ جنايت و خيانتي براي مقاصد شوم جنايتكارانه خود دست نمي كشند و براي رسيدن به رياست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمي شناسند. و در راس آنان امريكا اين تروريست بالذات دولتي است كه سرتاسر جهان را به آتش كشيده و هم پيمان او صهيونيست جهاني است كه براي رسيدن به مطامع خود جناياتي مرتكب مي شود كه قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خيال ابلهانه "اسرائيل بزرگ "! آنان را به هر جنايتي مي كشاند. و ملتهاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند كه دشمنان آنها حسين اردني اين جنايت پيشه دوره گرد، و حسن و حسني مبارك هم آخور با اسرائيل جنايتكارند و در راه خدمت به امريكا و اسرائيل از هيچ خيانتي به ملتهاي خود رويگردان نيستند. و ما مفتخريم كه دشمن ما صدام عفلقي است كه دوست و دشمن او را به جنايتكاري و نقض حقوق بين المللي و حقوق بشر مي شناسند و همه مي دانند كه خيانتكاري او به ملت مظلوم عراق و شيخ نشينان خليج، كمتر از خيانت به ملت ايران نباشد. و ما و ملتهاي مظلوم دنيا مفتخريم كه رسانه هاي گروهي و دستگاههاي تبليغات جهاني، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنايت و خيانتي كه ابرقدرتهاي جنايتكار دستور مي دهند متهم مي كنند. كدام افتخار بالاتر و والاتراز اينكه امريكا با همه ادعاهايش و همه ساز و برگهاي جنگي اش و آن همه دولتهاي سرسپرده اش و به دست داشتن ثروتهاي بي پايان ملتهاي مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه هاي گروهي، در مقابل ملت غيور ايران و كشور حضرت بقيه الله - ارواحنا لمقدمه الفدا - آنچنان وامانده و رسوا شده است كه نمي داند به كه متوسل شود! و رو به هر كس مي كند جواب رد مي شنود! و اين نيست جز به مددهاي غيبي حضرت باري تعالي - جلت عظمته - كه ملتها را بويژه ملت ايران اسلامي را بيدار نموده و از ظلمات ستمشاهي به نور اسلام هدايت نموده .
من اكنون به ملتهاي شريف ستمديده و به ملت عزيز ايران توصيه مي كنم كه از اين راه مستقيم الهي كه نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر كافر وابسته است، بلكه به صراطي كه خداوند به آنها نصيب فرموده است محكم و استوار و متعهد و پايدار پايبند بوده، و لحظه (اي) از شكر اين نعمت غفلت نكرده و دستهاي ناپاك عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجي و چه عمال داخلي بدتر از خارجي، تزلزلي در نيت پاك و اراده آهنين آنان رخنه نكند؛ و بدانند كه هر چه رسانه هاي گروهي عالم و قدرتهاي شيطاني غرب و شرق اشتلم مي زنند دليل برقدرت الهي آنان است و خداوند بزرگ سزاي آنان را هم در اين عالم و هم در عوالم ديگر خواهد داد. "انه ولي النعم و بيده ملكوت كل شي ء".
و با كمال جد و عجز از ملتهاي مسلمان مي خواهم كه از ائمه اطهار و فرهنگ سياسي، اجتماعي، اقتصادي، نظامي اين بزرگ راهنمايان عالم بشريت به طور شايسته و به جان و دل و جانفشاني و نثار عزيزان پيروي كنند. از آن جمله دست از فقه سنتي كه بيانگر مكتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است، چه احكام اوليه و چه ثانويه كه هر دو مكتب فقه اسلامي است، ذره اي منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمي انحرافي، مقدمه سقوط مذهب و احكام اسلامي و حكومت عدل الهي است. و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت كه بيانگر سياسي نماز است هرگز غفلت نكنند، كه اين نماز جمعه از بزرگترين عنايات حق تعالي بر جمهوري اسلامي ايران است. و از آن جمله مراسم عزاداري ائمه اطهار و بويژه سيد مظلومان و سرور شهيدان، حضرت ابي عبدالله الحسين - صلوات وافر الهي و انبيا و ملائكه الله و صلحا بر روح بزرگ حماسي او باد - هيچ گاه غفلت نكنند. و بدانند آنچه دستور ائمه - عليهم السلام - براي بزرگداشت اين حماسه تاريخي اسلام است و آنچه لعن و نفرين بر ستمگران آل بيت است، تمام فرياد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستم پيشه در طول تاريخ الي الابد. و مي دانيد كه لعن و نفرين و فرياد از بيداد بني اميه - لعنه الله عليهم - با آنكه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند، فرياد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن اين فريادستم شكن است .
و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثيه و اشعار ثناي از ائمه حق - عليهم سلام الله - به طور كوبنده فجايع و ستمگريهاي ستمگران هر عصر و مصر يادآوري شود؛ و در اين عصر كه عصر مظلوميت جهان اسلام به دست امريكا و شوروي و ساير وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود، اين خائنين به حرم بزرگ الهي - لعنه الله و ملائكته و رسله عليهم - است به طور كوبنده يادآوري و لعن و نفرين شود. و همه بايد بدانيم كه آنچه موجب وحدت بين مسلمين است اين مراسم سياسي است كه حافظ مليت مسلمين، بويژه شيعيان ائمه اثني عشر- عليهم صلوات الله و سلم - است.
و آنچه لازم است تذكر دهم آن است كه وصيت سياسي - الهي اينجانب اختصاص به ملت عظيم الشان ايران ندارد، بلكه توصيه به جميع ملل اسلامي و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب مي باشد.
از خداوند – عز و جل - عاجزانه خواهانم كه لحظه اي ما و ملت ما را به خود واگذار نكند و از عنايات غيبي خود به اين فرزندان اسلام و رزمندگان عزيز لحظه اي دريغ نفرمايد.
روح الله الموسوي الخميني


بسم الله الرحمن الرحيم
اهميت انقلاب شكوهمند اسلامي كه دستاورد ميليونها انسان ارزشمند و هزاران شهيد جاويد آن و آسيب ديدگان عزيز، اين شهيدان زنده است و مورد اميد ميليونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدري است كه ارزيابي آن از عهده قلم و بيان والاتر و برتر است. اينجانب، روح الله موسوي خميني كه از كرم عظيم خداوند متعال با همه خطايا مايوس نيستم و زاد راه پر خطرم همان دلبستگي به كرم كريم مطلق است، به عنوان يك نفر طلبه حقير كه همچون ديگر برادران ايماني اميد به اين انقلاب و بقاي دستاوردهاي آن و به ثمر رسيدن هر چه بيشتر آن دارم، به عنوان وصيت به نسل حاضر و نسلهاي عزيز آينده مطالبي هر چند تكراري عرض مي نمايم. و از خداوند بخشاينده مي خواهم كه خلوص نيت در اين تذكرات عنايت فرمايد.
خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهاي ولايات به مجلس شوراي اسلامي راه يافتند، و اميد است كه با تعهدآنان به اسلام و مصالح كشور جلوگيري از هر انحراف بشود. وصيت اينجانب به ملت در حال و آتيه آن است كه با اراده مصمم خود و تعهد خود به احكام اسلام و مصالح كشور در هر دوره از انتخابات وكلاي داراي تعهد به اسلام و جمهوري اسلامي كه غالبا بين متوسطين جامعه و محرومين مي باشند و غيرمنحرف از صراط مستقيم - به سوي غرب يا شرق - و بدون گرايش به مكتبهاي انحرافي و اشخاص تحصيل كرده و مطلع بر مسائل روز و سياستهاي اسلامي، به مجلس بفرستند.
1 - ما مي دانيم كه اين انقلاب بزرگ كه دست جهانخواران و ستمگران را از ايران بزرگ كوتاه كرد، با تاييدات غيبي الهي پيروز گرديد. اگر نبود دست تواناي خداوند امكان نداشت يك جمعيت 36 ميليوني با آن تبليغات ضداسلامي و ضدروحاني خصوص در اين صد سال اخير و با آن تفرقه افكنيهاي بي حساب قلمداران و زبان مزدان در مطبوعات و سخنرانيها و مجالس و محافل ضد اسلامي و ضدملي به صورت مليت، و آنهمه شعرها و بذله گوييها، و آن همه مراكز عياشي و فحشا و قمار و مسكرات و مواد مخدره كه همه و همه براي كشيدن نسل جوان فعال كه بايد در راه پيشرفت و تعالي و ترقي ميهن عزيز خود فعاليت نمايند، به فساد و بي تفاوتي در پيشامدهاي خائنانه، كه به دست شاه فاسد و پدر بي فرهنگش و دولتها و مجالس فرمايشي كه از طرف سفارتخانه هاي قدرتمندان بر ملت تحميل مي شد، و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبيرستانها و مراكز آموزشي كه مقدرات كشور به دست آنان سپرده مي شد، با به كار گرفتن معلمان و استادان غرب زده يا شرق زده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامي بلكه ملي صحيح، با نام "مليت " و "ملي گرايي"، گر چه در بين آنان مرداني متعهد و دلسوز بودند، لكن با اقليت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان كار مثبتي نمي توانستند انجام دهند و با اين همه و دهها مسائل ديگر، از آن جمله به انزوا و عزلت كشيدن روحانيان و با قدرت تبليغات به انحراف فكري كشيدن بسياري از آنان، ممكن نبود اين ملت با اين وضعيت يكپارچه قيام كنند و در سرتاسر كشور با ايده واحد و فرياد "الله اكبر" و فداكاريهاي حيرت آور و معجزه آسا تمام قدرتهاي داخل و خارج را كنار زده و خود مقدرات كشور را به دست گيرد. بنا بر اين شك نبايد كرد كه انقلاب اسلامي ايران از همه انقلابها جدا است: هم در پيدايش و هم در كيفيت مبارزه و هم در انگيزه انقلاب و قيام. و ترديد نيست كه اين يك تحفه الهي و هديه غيبي بوده كه از جانب خداوند منان بر اين ملت مظلوم غارتزده عنايت شده است .
2 - اسلام و حكومت اسلامي پديده الهي است كه با به كار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنيا و آخرت به بالاترين وجه تامين مي كند و قدرت آن دارد كه قلم سرخ بر ستمگريها و چپاولگريها و فسادها و تجاوزها بكشد و انسانها را به كمال مطلوب خود برساند. و مكتبي است كه برخلاف مكتبهاي غيرتوحيدي، در تمام شئون فردي و اجتماعي و مادي و معنوي و فرهنگي و سياسي و نظامي و اقتصادي دخالت و نظارت دارد و از هيچ نكته، ولو بسيار ناچيز كه در تربيت انسان و جامعه و پيشرفت مادي و معنوي نقش دارد فرو گذار ننموده است؛ و موانع و مشكلات سر راه تكامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها كوشيده است. اينك كه به توفيق و تاييد خداوند، جمهوري اسلامي با دست تواناي ملت متعهد پايه ريزي شده، و آنچه در اين حكومت اسلامي مطرح است اسلام و احكام مترقي آن است، بر ملت عظيم الشان ايران است كه در تحقق محتواي آن به جميع ابعاد و حفظ و حراست آن بكوشند كه حفظ اسلام در راس تمام واجبات است، كه انبياي عظام از آدم - عليه السلام – تا خاتم النبيين - صلي الله عليه و آله و سلم - در راه آن كوشش و فداكاري جانفرسا نموده اند و هيچ مانعي آنان را از اين فريضه بزرگ باز نداشته؛ و همچنين پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام - عليهم صلوات الله - با كوششهاي توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن كوشيده اند. و امروز بر ملت ايران، خصوصا، و بر جميع مسلمانان ، عموما، واجب است اين امانت الهي را كه در ايران به طور رسمي اعلام شده و در مدتي كوتاه نتايج عظيمي به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ايجاد مقتضيات بقاي آن و رفع موانع و مشكلات آن كوشش نمايند. و اميد است كه پرتو نور آن بر تمام كشورهاي اسلامي تابيدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با يكديگر تفاهم در اين امر حياتي نمايند، و دست ابرقدرتهاي عالمخوار و جنايتكاران تاريخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمديدگان جهان كوتاه نمايند.
اينجانب كه نفسهاي آخر عمر را مي كشم به حسب وظيفه، شطري از آنچه در حفظ و بقاي اين وديعه الهي دخالت دارد و شطري از موانع و خطرهايي كه آن را تهديد مي كنند، براي نسل حاضر و نسلهاي آينده عرض مي كنم و توفيق و تاييد همگان را از درگاه پروردگار عالميان خواهانم .
الف - بي ترديد رمز بقاي انقلاب اسلامي همان رمز پيروزي است؛ و رمز پيروزي را ملت مي داند و نسلهاي آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلي آن: انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي؛ و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد.
اينجانب به همه نسلهاي حاضر و آينده وصيت مي كنم كه اگر بخواهيد اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از كشورتان قطع شود، اين انگيزه الهي را كه خداوند تعالي در قرآن كريم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهيد؛ و در مقابل اين انگيزه كه رمز پيروزي و بقاي آن است، فراموشي هدف و تفرقه و اختلاف است. بي جهت نيست كه بوقهاي تبليغاتي در سراسر جهان و وليده هاي بومي آنان تمام توان خود را صرف شايعه ها و دروغهاي تفرقه افكن نموده اند و ميلياردها دلار براي آن صرف مي كنند. بي انگيزه نيست سفرهاي دائمي مخالفان جمهوري اسلامي به منطقه. و مع الاسف در بين آنان از سردمداران و حكومتهاي بعض كشورهاي اسلامي، كه جز به منافع شخص خود فكر نمي كنند و چشم و گوش بسته تسليم امريكا هستند ديده مي شود؛ و بعض از روحاني نماها نيز به آنان ملحقند.
امروز و در آتيه نيز آنچه براي ملت ايران و مسلمانان جهان بايد مطرح باشد و اهميت آن را در نظر گيرند، خنثي كردن تبليغات تفرقه افكن خانه برانداز است. توصيه اينجانب به مسلمين و خصوص ايرانيان بويژه در عصر حاضر، آن است كه در مقابل اين توطئه ها عكس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممكن افزايش دهند و كفار و منافقان را مايوس نمايند.
ب - از توطئه هاي مهمي كه در قرن اخير، خصوصا در دهه هاي معاصر، وبويژه پس از پيروزي انقلاب آشكارا به چشم مي خورد، تبليغات دامنه دار با ابعاد مختلف براي مايوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداكار ايران از اسلام است. گاهي ناشيانه و با صراحت به اينكه احكام اسلام كه 1400 سال قبل وضع شده است نمي تواند در عصر حاضر كشورها را اداره كند، يا آنكه اسلام يك دين ارتجاعي است و با هر نوآوري و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نمي شود كشورها از تمدن جهاني و مظاهر آن كناره گيرند، و امثال اين تبليغات ابلهانه و گاهي موذيانه و شيطنت آميز به گونه طرفداري از قداست اسلام كه اسلام و ديگر اديان الهي سر و كار دارند با معنويات و تهذيب نفوس و تحذير از مقامات دنيايي و دعوت به ترك دنيا و اشتغال به عبادات و اذكار و ادعيه كه انسان را به خداي تعالي نزديك و از دنيا دور مي كند، و حكومت و سياست و سر رشته داري برخلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوي است، چه اينها تمام براي تعمير دنيا است و آن مخالف مسلك انبياي عظام است! و مع الاسف تبليغ به وجه دوم در بعض از روحانيان و متدينان بي خبر از اسلام تاثير گذاشته كه حتي دخالت در حكومت و سياست را به مثابه يك گناه و فسق مي دانستند و شايد بعضي بدانند! و اين فاجعه بزرگي است كه اسلام مبتلاي به آن بود.
گروه اول كه بايد گفت از حكومت و قانون و سياست يا اطلاع ندارند يا غرضمندانه خود را به بي اطلاعي مي زنند. زيرا اجراي قوانين بر معيار قسط و عدل و جلوگيري از ستمگري و حكومت جائرانه و بسط عدالت فردي و اجتماعي و منع از فساد و فحشا و انواع كجرويها، و آزادي بر معيار عقل و عدل و استقلال و خودكفايي و جلوگيري از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزيرات بر ميزان عدل براي جلوگيري از فساد و تباهي يك جامعه، و سياست و راه بردن جامعه به موازين عقل و عدل و انصاف و صدها از اين قبيل، چيزهايي نيست كه با مرور زمان در طول تاريخ بشر و زندگي اجتماعي كهنه شود. اين دعوي به مثابه آن است كه گفته شود قواعد عقلي و رياضي در قرن حاضر بايد عوض شود و به جاي آن قواعد ديگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعي بايد جاري شود و از ستمگري و چپاول و قتل بايد جلوگيري شود، امروز چون قرن اتم است آن روش كهنه شده! و ادعاي آنكه اسلام با نوآوردها مخالف است - همان سان كه محمدرضا پهلوي مخلوع مي گفت كه اينان مي خواهند با چهارپايان در اين عصر سفر كنند - يك اتهام ابلهانه بيش نيست. زيرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتكارات و صنعتهاي پيشرفته كه در پيشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هيچ گاه اسلام و هيچ مذهب توحيدي با آن مخالفت نكرده و نخواهد كرد بلكه علم و صنعت مورد تاكيد اسلام و قرآن مجيد است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معني است كه بعضي روشنفكران حرفه اي مي گويند كه آزادي در تمام منكرات و فحشا حتي همجنس بازي و از اين قبيل، تمام اديان آسماني و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گر چه غرب و شرق زدگان به تقليد كوركورانه آن را ترويج مي كنند.
و اما طايفه دوم كه نقشه موذيانه دارند و اسلام را از حكومت و سياست جدا مي دانند. بايد به اين نادانان گفت كه قرآن كريم و سنت رسول الله - صلي الله عليه و آله - آنقدر كه در حكومت و سياست احكام دارند در ساير چيزها ندارند؛ بلكه بسيار از احكام عبادي اسلام، عبادي - سياسي است كه غفلت از آنها اين مصيبت ها را به بار آورده. پيغمبر اسلام "ص" تشكيل حكومت داد مثل ساير حكومتهاي جهان لكن با انگيزه بسط عدالت اجتماعي. و خلفاي اول اسلامي حكومتهاي وسيع داشته اند و حكومت علي بن ابيطالب - عليه السلام - نيز با همان انگيزه ، به طور وسيع تر و گسترده تر از واضحات تاريخ است. و پس از آن بتدريج حكومت به اسم اسلام بوده؛ و اكنون نيز مدعيان حكومت اسلامي به پيروي از اسلام و رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - بسيارند.
اينجانب در اين وصيتنامه با اشاره مي گذرم، ولي اميد آن دارم كه نويسندگان و جامعه شناسان و تاريخ نويسان، مسلمانان را از اين اشتباه بيرون آورند. و آنچه گفته شده و مي شود كه انبيا - عليهم السلام - به معنويات كار دارند و حكومت و سر رشته داري دنيايي مطرود است و انبيا و اوليا و بزرگان از آن احتراز مي كردند و ما نيز بايد چنين كنيم، اشتباه تاسف آوري است كه نتايج آن به تباهي كشيدن ملتهاي اسلامي و باز كردن راه براي استعمارگران خونخوار است، زيرا آنچه مردود است حكومتهاي شيطاني و ديكتاتوري و ستمگري است كه براي سلطه جويي و انگيزه هاي منحرف و دنيايي كه از آن تحذير نموده اند؛ جمع آوري ثروت و مال و قدرت طلبي و طاغوت گرايي است و بالاخره دنيايي است كه انسان را از حق تعالي غافل كند. و اما حكومت حق براي نفع مستضعفان و جلوگيري از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعي، همان است كه مثل سليمان بن داوود و پيامبر عظيم الشان اسلام - صلي الله عليه و آله - و اوصياي بزرگوارش براي آن كوشش مي كردند؛ از بزرگترين واجبات و اقامه آن از والاترين عبادات است، چنانچه سياست سالم كه در اين حكومتها بوده از امور لازمه است. بايدملت بيدار و هوشيار ايران با ديد اسلامي اين توطئه ها را خنثي نمايند. و گويندگان و نويسندگان متعهد به كمك ملت برخيزند و دست شياطين توطئه گر را قطع نمايند.
ج - و از همين قماش توطئه ها و شايد موذيانه تر، شايعه هاي وسيع در سطح كشور، و در شهرستانها بيشتر، بر اينكه جمهوري اسلامي هم كاري براي مردم انجام نداد. بيچاره مردم با آن شوق و شعف فداكاري كردند كه از رژيم ظالمانه طاغوت رهايي يابند، گرفتار يك رژيم بدتر شدند! مستكبران مستكبرتر و مستضعفان مستضعف تر شدند! زندانها پر از جوانان كه اميد آتيه كشور است مي باشد و شكنجه ها از رژيم سابق بدتر و غير انساني تر است! هر روز عده اي را اعدام مي كنند به اسم اسلام! و اي كاش اسم اسلام روي اين جمهوري نمي گذاشتند! اين زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت و گراني سرسام آور غوطه مي خورند و سردمداران دارند اين رژيم را به رژيمي كمونيستي هدايت مي كنند! اموال مردم مصادره مي شود و آزادي در هرچيز از ملت سلب شده! و بسياري ديگر از اين قبيل امور كه با نقشه اجرا مي شود. و دليل آنكه نقشه و توطئه در كار است آنكه هر چند روز يك امر در هر گوشه و كنار و در هر كوي و برزن سر زبانها مي افتد؛ در تاكسي ها همين مطلب واحد و در اتوبوس ها نيز همين و در اجتماعات چند نفره باز همين صحبت مي شود؛ و يكي كه قدري كهنه شد يكي ديگر معروف مي شود. و مع الاسف بعض روحانيون كه از حيله هاي شيطاني بي خبرند با تماس يكي - دو نفر از عوامل توطئه گمان مي كنند مطلب همان است. و اساس مساله آن است كه بسياري از آنان كه اين مسائل را مي شنوند و باور مي كنند اطلاع از وضع دنيا و انقلابهاي جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتاريهاي عظيم اجتناب ناپذير آن ندارند - چنانچه اطلاع صحيح از تحولاتي كه همه به سود اسلام است ندارند - و چشم بسته و بي خبر امثال اين مطالب را شنيده و خود نيز با غفلت يا عمد به آنان پيوسته اند.
اينجانب توصيه مي كنم كه قبل از مطالعه وضعيت كنوني جهان و مقايسه بين انقلاب اسلامي ايران با ساير انقلابات و قبل از آشنايي با وضعيت كشورها و ملتهايي كه در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه مي گذشته است، و قبل از توجه به گرفتاريهاي اين كشور طاغوت زده از ناحيه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا كه در طول چپاولگري هايشان براي اين دولت به ارث گذاشته اند، از وابستگي هاي عظيم خانمان سوز، تا اوضاع وزارتخانه ها و ادارات و اقتصاد و ارتش و مراكز عياشي و مغازه هاي مسكرات فروشي و ايجاد بي بند و باري در تمام شئون زندگي و اوضاع تعليم و تربيت و اوضاع دبيرستانها و دانشگاهها و اوضاع سينماها و عشرتكده ها و وضعيت جوانها و زنها و وضعيت روحانيون و متدينين و آزاديخواهان متعهد و بانوان عفيف ستمديده و مساجد در زمان طاغوت و رسيدگي به پرونده اعدام شدگان و محكومان به حبس و رسيدگي به زندانها و كيفيت عملكرد متصديان و رسيدگي به مال سرمايه داران و زمين خواران بزرگ و محتكران و گرانفروشان و رسيدگي به دادگستريها و دادگاههاي انقلاب و مقايسه با وضع سابق دادگستري و قضات و رسيدگي به حال نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و اعضاي دولت و استاندارها و ساير مامورين كه در اين زمان آمده اند و مقايسه با زمان سابق و رسيدگي به عملكرد دولت و جهاد سازندگي در روستاهاي محروم از همه مواهب حتي آب آشاميدني و درمانگاه و مقايسه با طول رژيم سابق با در نظر گرفتن گرفتاري به جنگ تحميلي و پيامدهاي آن ازقبيل آوارگان ميليوني و خانواده هاي شهدا و آسيب ديدگان در جنگ و آوارگان ميليوني افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادي و توطئه هاي پي در پي امريكا و وابستگان خارج و داخلش "اضافه كنيد فقدان مبلغ آشنا به مسائل به مقدار احتياج و قاضي شرع " و هرج و مرجهايي كه از طرف مخالفان اسلام و منحرفان و حتي دوستان نادان در دست اجرا است و دهها مسائل ديگر، تقاضا اين است كه قبل از آشنايي به مسائل، به اشكال تراشي و انتقاد كوبنده و فحاشي برنخيزيد؛ و به حال اين اسلام غريب كه پس از صدها سال ستمگري قلدرها و جهل توده ها امروز طفلي تازه پا و وليده اي است محفوف به دشمنهاي خارج و داخل، رحم كنيد. و شما اشكال تراشان به فكر بنشينيد كه آيا بهتر نيست به جاي سركوبي به اصلاح و كمك بكوشيد؛ و به جاي طرفداري از منافقان و ستمگران و سرمايه داران و محتكران بي انصاف از خدا بي خبر، طرفدار مظلومان وستمديدگان و محرومان باشيد؛ و به جاي گروههاي آشوبگر و تروريستهاي مفسد و طرفداري غيرمستقيم از آنان، توجهي به ترور شدگان از روحانيون مظلوم تا خدمتگزاران متعهد مظلوم داشته باشيد؟
اينجانب هيچ گاه نگفته و نمي گويم كه امروز در اين جمهوري به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل مي شود و اشخاصي از روي جهالت و عقده و بي انضباطي برخلاف مقررات اسلام عمل نمي كنند؛ لكن عرض مي كنم كه قوه مقننه و قضاييه و اجراييه با زحمات جانفرسا كوشش در اسلامي كردن اين كشور مي كنند و ملت دهها ميليوني نيز طرفدار و مددكار آنان هستند؛ و اگر اين اقليت اشكال تراش و كارشكن به كمك بشتابند، تحقق اين آمال آسان تر و سريع تر خواهد بود. و اگر خداي نخواسته اينان به خود نيايند، چون توده ميليوني بيدار شده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است، آمال انساني - اسلامي به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشمگير خواهد پوشيد و كجروان و اشكال تراشان در مقابل اين سيل خروشان نخواهند توانست مقاومت كنند.
من با جرات مدعي هستم كه ملت ايران و توده ميليوني آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله - صلي الله عليه و آله - و كوفه و عراق در عهد اميرالمومنين و حسين بن علي - صلوات الله و سلامه عليهما - مي باشند. آن حجاز كه در عهد رسول الله - صلي الله عليه و آله - مسلمانان نيز اطاعت از ايشان نمي كردند و با بهانه هايي به جبهه نمي رفتند، كه خداوند تعالي در سوره "توبه " با آياتي آنها را توبيخ فرموده و وعده عذاب داده است. و آنقدر به ايشان دروغ بستند كه به حسب نقل، در منبر به آنان نفرين فرمودند. و آن اهل عراق و كوفه كه با اميرالمومنين آنقدر بدرفتاري كردند و از اطاعتش سر باز زدند كه شكايات آن حضرت از آنان در كتب نقل و تاريخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و كوفه كه با سيدالشهدا - عليه السلام - آن شد كه شد. و آنان كه در شهادت دست آلوده نكردند، يا گريختند از معركه و يا نشستند تا آن جنايت تاريخ واقع شد. اما امروز مي بينيم كه ملت ايران از قواي مسلح نظامي و انتظامي و سپاه و بسيج تا قواي مردمي از عشاير و داوطلبان و از قواي در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها، با كمال شوق و اشتياق چه فداكاريها مي كنند و چه حماسه ها مي آفرينند. و مي بينيم كه مردم محترم سراسر كشور چه كمكهاي ارزنده مي كنند. و مي بينيم كه بازماندگان شهدا و آسيب ديدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره هاي حماسه آفرين و گفتار و كرداري مشتاقانه و اطمينان بخش با ما و شما روبه رو مي شوند. و اينها همه از عشق و علاقه و ايمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حيات جاويدان. در صورتي كه نه در محضر مبارك رسول اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - هستند، و نه در محضر امام معصوم - صلوات الله عليه. و انگيزه آنان ايمان و اطمينان به غيب است. و اين رمز موفقيت و پيروزي در ابعاد مختلف است. و اسلام بايد افتخار كند كه چنين فرزنداني تربيت نموده، و ما همه مفتخريم كه در چنين عصري و در پيشگاه چنين ملتي مي باشيم .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 10-07-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض متن وصيت نامه آيت الله العظمي حضرت امام خميني

متن وصيت نامه آيت الله العظمي حضرت امام خميني - قسمت 2
و اينجانب در اينجا يك وصيت به اشخاصي كه به انگيزه مختلف با جمهوري اسلامي مخالفت مي كنند و به جوانان ، چه دختران و چه پسراني كه مورد بهره برداري منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شده اند مي نمايم، كه بي طرفانه و با فكر آزاد به قضاوت بنشينيد و تبليغات آنان كه مي خواهند جمهوري اسلامي ساقط شود و كيفيت عمل آنان و رفتارشان با توده هاي محروم و گروهها و دولتهايي كه از آنان پشتيباني كرده و مي كنند و گروهها و اشخاصي كه در داخل به آنان پيوسته و از آنان پشتيباني مي كنند و اخلاق و رفتارشان در بين خود و هوادارانشان و تغيير موضعهايشان در پيشامدهاي مختلف را، با دقت و بدون هواي نفس بررسي كنيد، و مطالعه كنيدحالات آنان كه در اين جمهوري اسلامي به دست منافقان و منحرفان شهيد شدند، و ارزيابي كنيد بين آنان و دشمنانشان؛ نوارهاي اين شهيدان تا حدي در دست و نوارهاي مخالفان شايد در دست شماها باشد، ببينيد كدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.
برادران! شما اين اوراق را قبل از مرگ من نمي خوانيد. ممكن است پس از من بخوانيد در آن وقت من نزد شما نيستم كه بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان براي كسب مقام و قدرتي با قلبهاي جوان شما بازي كنم. من براي آنكه شما جوانان شايسته اي هستيد علاقه دارم كه جواني خود را در راه خداوند و اسلام عزيز و جمهوري اسلامي صرف كنيد تا سعادت هر دو جهان را در يابيد. و از خداوند غفور مي خواهم كه شما را به راه مستقيم انسانيت هدايت كند و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد. شماها نيز در خلوتها از خداوند همين را بخواهيد، كه او هادي و رحمان است .
و يك وصيت به ملت شريف ايران و ساير ملتهاي مبتلا به حكومتهاي فاسد و دربند قدرتهاي بزرگ مي كنم؛ اما به ملت عزيز ايران توصيه مي كنم كه نعمتي كه با جهاد عظيم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آورديد همچون عزيزترين امور قدرش را بدانيد و از آن حفاظت و پاسداري نماييد و در راه آن، كه نعمتي عظيم الهي و امانت بزرگ خداوندي است كوشش كنيد و از مشكلاتي كه در اين صراط مستقيم پيش مي آيد نهراسيد كه ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم. و در مشكلات دولت جمهوري اسلامي با جان و دل شريك و در رفع آنها كوشا باشيد، و دولت و مجلس را از خود بدانيد، و چون محبوبي گرامي از آن نگهداري كنيد.
و به مجلس و دولت و دست اندركاران توصيه مي نمايم كه قدر اين ملت را بدانيد و در خدمتگزاري به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمديدگان كه نور چشمان ما و اولياي نعم همه هستند و جمهوري اسلامي رهاورد آنان و با فداكاريهاي آنان تحقق پيدا كرد و بقاي آن نيز مرهون خدمات آنان است، فرو گذار نكنيد و خود را از مردم و آنان را از خود بدانيد و حكومتهاي طاغوتي را كه چپاولگراني بي فرهنگ و زورگوياني تهي مغز بودند و هستند را هميشه محكوم نماييد، البته با اعمال انساني كه شايسته براي يك حكومت اسلامي است .
و اما به ملتهاي اسلامي توصيه مي كنم كه از حكومت جمهوري اسلامي و از ملت مجاهد ايران الگو بگيريد و حكومتهاي جائر خود را در صورتي كه به خواست ملتها كه خواست ملت ايران است سر فرود نياوردند، با تمام قدرت به جاي خود بنشانيد، كه مايه بدبختي مسلمانان، حكومتهاي وابسته به شرق و غرب مي باشند. و اكيدا توصيه مي كنم كه به بوقهاي تبليغاتي مخالفان اسلام و جمهوري اسلامي گوش فرا ندهيد كه همه كوشش دارند كه اسلام را از صحنه بيرون كنند كه منافع ابرقدرتها تامين شود.
د - از نقشه هاي شيطاني قدرتهاي بزرگ استعمار و استثمارگر كه سالهاي طولاني در دست اجرا است و در كشور ايران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روشهاي مختلف دنباله گيري شد، به انزوا كشاندن روحانيت است؛ كه در زمان رضاخان با فشار و سركوبي و خلع لباس و حبس و تبعيد و هتك حرمات و اعدام و امثال آن، و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهاي ديگر كه يكي از آنها ايجاد عداوت بين دانشگاهيان و روحانيان بود، كه تبليغات وسيعي در اين زمينه شد؛ و مع الاسف به واسطه بي خبري هر دو قشر از توطئه شيطاني ابرقدرتها نتيجه چشمگيري گرفته شد. از يك طرف، از دبستانها تا دانشگاهها كوشش شد كه معلمان و دبيران و اساتيد و روساي دانشگاهها از بين غرب زدگان يا شرق زدگان و منحرفان از اسلام و ساير اديان انتخاب و به كار گماشته شوند و متعهدان مومن در اقليت قرار گيرند كه قشر موثر را كه در آتيه حكومت را به دست مي گيرند، از كودكي تا نوجواني و تا جواني طوري تربيت كنند كه ازاديان مطلقا، و اسلام بخصوص، و از وابستگان به اديان خصوصا روحانيون و مبلغان، متنفر باشند. و اينان را عمال انگليس در آن زمان، و طرفدار سرمايه داران و زمين خواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالي در بعد از آن معرفي مي نمودند. و از طرف ديگر، با تبليغات سوء، روحانيون و مبلغان و متدينان را از دانشگاه و دانشگاهيان ترسانيده و همه را به بي ديني و بي بند و باري و مخالف بامظاهر اسلام و اديان متهم مي نمودند. نتيجه آنكه دولتمردان مخالف اديان و اسلام و روحانيون و متدينان باشند؛ و توده هاي مردم كه علاقه به دين و روحاني دارند مخالف دولت و حكومت و هر چه متعلق به آن است باشند، و اختلاف عميق بين دولت و ملت و دانشگاهي و روحاني راه را براي چپاولگران آن چنان باز كند كه تمام شئون كشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخاير ملت در جيب آنان سرازير شود، چنانچه ديديد به سر اين ملت مظلوم چه آمد، و مي رفت كه چه آيد.
اكنون كه به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت - از روحاني و دانشگاهي تا بازاري و كارگر و كشاورز و ساير قشرها - بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرتها را شكستند و كشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصيه اينجانب آن است كه نسل حاضر و آينده غفلت نكنند و دانشگاهيان و جوانان برومند عزيز هر چه بيشتر با روحانيان و طلاب علوم اسلامي پيوند دوستي و تفاهم را محكم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها وتوطئه هاي دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنكه فرد يا افرادي را ديدند كه با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بين آنان افكند او را ارشاد و نصيحت نمايند؛ و اگر تاثير نكرد از او روگردان شوند و او را به انزوا كشانند و نگذارند توطئه ريشه دواند كه سرچشمه را به آساني مي توان گرفت. و مخصوصا اگر در اساتيد كسي پيدا شد كه مي خواهد انحراف ايجاد كند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و كلاس خود طرد كنند. و اين توصيه بيشتر متوجه روحانيون و محصلين علوم ديني است. و توطئه ها در دانشگاهها از عمق ويژه اي برخوردار است و هر قشر محترم كه مغز متفكر جامعه هستند بايد مواظب توطئه ها باشند.
ه - از جمله نقشه ها كه مع الاسف تاثير بزرگي در كشورها و كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زيادي به جا مانده، بيگانه نمودن كشورهاي استعمارزده از خويش، و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است به طوري كه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هيچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگي به يكي از دو قطب را از فرائض غيرقابل اجتناب معرفي نمودند! و قصه اين امر غم انگيز، طولاني و ضربه هايي كه از آن خورده و اكنون نيز مي خوريم كشنده و كوبنده است .
و غم انگيزتر اينكه آنان ملتهاي ستمديده زير سلطه را در همه چيز عقب نگه داشته و كشورهايي مصرفي بار آوردند و به قدري ما را از پيشرفتهاي خود و قدرتهاي شيطاني شان ترسانده اند كه جرات دست زدن به هيچ ابتكاري نداريم و همه چيز خود را تسليم آنان كرده و سرنوشت خود و كشورهاي خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطيع فرمان هستيم. و اين پوچي و تهي مغزي مصنوعي موجب شده كه در هيچ امري به فكر و دانش خود اتكا نكنيم وكوركورانه از شرق و غرب تقليد نماييم بلكه از فرهنگ و ادب و صنعت وابتكار اگر داشتيم، نويسندگان و گويندگان غرب و شرق زده بي فرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فكر و قدرت بومي ما را سركوب و مايوس نموده و مي نمايند و رسوم و آداب اجنبي را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترويج كرده و با مداحي و ثناجويي آنها را به خورد ملتها داده و مي دهند. في المثل، اگر در كتاب يا نوشته يا گفتاري چند واژه فرنگي باشد، بدون توجه به محتواي آن با اعجاب پذيرفته، و گوينده و نويسنده آن را دانشمند و روشنفكر به حساب مي آورند. و از گهواره تا قبر به هر چه بنگريم اگر با واژه غربي و شرقي اسم گذاري شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پيشرفتگي محسوب، و اگر واژه هاي بومي خودي به كار رود مطرود و كهنه و واپسزده خواهد بود. كودكان ما اگر نام غربي داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودي دارند سر به زير و عقب افتاده اند. خيابانها، كوچه ها، مغازه ها، شركتها، داروخانه ها، كتابخانه ها، پارچه ها، و ديگر متاعها، هر چند در داخل تهيه شده بايد نام خارجي داشته باشد تا مردم از آن راضي و به آن اقبال كنند. فرنگي ما بي از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگي موجب افتخار و سربلندي و تمدن و پيشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودي، كهنه پرستي و عقب افتادگي است. در هر مرض و كسالتي ولو جزئي و قابل علاج در داخل، بايد به خارج رفت و دكترها و اطباي دانشمند خود را محكوم و مايوس كرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امريكا و مسكو افتخاري پرارزش و رفتن به حج و ساير اماكن متبركه كهنه پرستي و عقب ماندگي است. بي اعتنايي به آنچه مربوط به مذهب و معنويات است از نشانه هاي روشنفكري و تمدن، و در مقابل، تعهد به اين امور نشانه عقب ماندگي و كهنه پرستي است .
اينجانب نمي گويم ما خود همه چيز داريم؛ معلوم است ما را در طول تاريخ نه چندان دور خصوصا، و در سده هاي اخير از هر پيشرفتي محروم كرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوي خصوصا، و مراكز تبليغاتي عليه دستاوردهاي خودي و نيز خود كوچك ديدنها و يا ناچيز ديدنها، ما را از هر فعاليتي براي پيشرفت محروم كرد. وارد كردن كالاها از هر قماش و سرگرم كردن بانوان ومردان خصوصا طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتي از قبيل ابزار آرايش و تزئينات و تجملات و بازيهاي كودكانه و به مسابقه كشاندن خانواده ها و مصرفي بار آوردن هر چه بيشتر، كه خود داستانهاي غم انگيز دارد، و سرگرم كردن و به تباهي كشاندن جوانها كه عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراكز فحشا و عشرتكده ها، و دهها از اين مصائب حساب شده، براي عقب نگهداشتن كشورهاست. من وصيت دلسوزانه و خادمانه مي كنم به ملت عزيز كه اكنون كه تا حدود بسيار چشمگيري از بسياري از اين دامها نجات يافته و نسل محروم حاضر به فعاليت و ابتكار برخاسته و ديديم كه بسياري از كارخانه ها و وسايل پيشرفته مثل هواپيماها و ديگر چيزها كه گمان نمي رفت متخصصين ايران قادر به راه انداختن كارخانه ها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوي غرب يا شرق دراز كرده بوديم كه متخصصين آنان اينها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادي و جنگ تحميلي ، خود جوانان عزيز ما قطعات محل احتياج را ساخته و با قيمتهاي ارزانتر عرضه كرده و رفع احتياج نمودند و ثابت كردند كه اگر بخواهيم مي توانيم .
بايد هوشيار و بيدار و مراقب باشيد كه سياست بازان پيوسته به غرب و شرق با وسوسه هاي شيطاني شما را به سوي اين چپاولگران بين المللي نكشند؛ و با اراده مصمم و فعاليت و پشتكار خود به رفع وابستگيها قيام كنيد.
و بدانيد كه نژاد آريا و عرب از نژاد اروپا و امريكا و شوروي كم ندارد و اگر خودي خود را بيابد و ياس را از خود دور كند و چشمداشت به غير خود نداشته باشد، در دراز مدت قدرت همه كار و ساختن همه چيز را دارد. و آنچه انسانهاي شبيه به اينان به آن رسيده اند شما هم خواهيد رسيد به شرط اتكال به خداوندتعالي و اتكا به نفس، و قطع وابستگي به ديگران و تحمل سختيها براي رسيدن به زندگي شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب .
و بر دولتها و دست اندركاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهاي آينده كه از متخصصين خود قدرداني كنند و آنان را با كمكهاي مادي و معنوي تشويق به كار نمايند و از ورود كالاهاي مصرف ساز و خانه برانداز جلوگيري نمايند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چيز بسازند.
و از جوانان، دختران و پسران، مي خواهم كه استقلال و آزادي و ارزشهاي انساني را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فداي تجملات و عشرتها و بي بند وباريها و حضور در مراكز فحشا كه از طرف غرب و عمال بي وطن به شما عرضه مي شود نكنند؛ كه آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهي شما و اغفالتان از سرنوشت كشورتان و چاپيدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگي كشيدنتان و مصرفي نمودن ملت و كشورتان به چيز ديگر فكر نمي كنند؛ و مي خواهند با اين وسايل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان "نيمه وحشي" نگه دارند.
و - از توطئه هاي بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و كرارا تذكر داده ام، به دست گرفتن مراكز تعليم و تربيت خصوصا دانشگاهها است كه مقدرات كشورها دردست محصولات آنها است. روش آنان با روحانيون و مدارس علوم اسلامي فرق دارد با روشي كه در دانشگاهها و دبيرستانها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانيون از سر راه و منزوي كردن آنان است؛ يا با سركوبي و خشونت و هتاكي كه در زمان رضاخان عمل شد ولي نتيجه معكوس گرفته شد؛ يا با تبليغات و تهمتها و نقشه هاي شيطاني براي جدا كردن قشر تحصيلكرده و به اصطلاح روشنفكر كه اين هم در زمان رضاخان عمل مي شد و در رديف فشار و سركوبي بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه يافت بدون خشونت ولي موذيانه .
و اما در دانشگاه نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهاي خودي منحرف كنند و به سوي شرق يا غرب بكشانند و دولتمردان را از بين اينان انتخاب و بر سرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هر چه مي خواهند انجام دهند. اينان كشور را به غارت زدگي و غرب زدگي بكشانند و قشر روحاني با انزوا و منفوريت و شكست قادر بر جلوگيري نباشد. و اين بهترين راه است براي عقب نگهداشتن و غارت كردن كشورهاي تحت سلطه، زيرا براي ابرقدرتها بي زحمت و بي خرج و در جوامع ملي بي سر و صدا، هر چه هست به جيب آنان مي ريزد.
پس اكنون كه دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاكسازي است، برهمه ما لازم است با متصديان كمك كنيم و براي هميشه نگذاريم دانشگاهها به انحراف كشيده شود؛ و هر جا انحرافي به چشم خورد با اقدام سريع به رفع آن كوشيم. و اين امر حياتي بايد در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گيرد كه نجات دانشگاه از انحراف، نجات كشور وملت است .
و اينجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول ، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم، و به دولتمردان و روشنفكران دلسوز براي كشور در مرحله بعد وصيت مي كنم كه در اين امر مهم كه كشورتان را از آسيب نگه مي دارد، با جان و دل كوشش كنيد و دانشگاهها را به نسل بعد بسپريد. و به همه نسلهاي مسلسل توصيه مي كنم كه براي نجات خود و كشور عزيز و اسلام آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگي حفظ و پاسداري كنيد و با اين عمل انساني - اسلامي خود دست قدرتهاي بزرگ را از كشور قطع و آنان را نااميد نماييد. خدايتان پشتيبان و نگهدار باد.
ز - از مهمات امور، تعهد وكلاي مجلس شوراي اسلامي است. ما ديديم كه اسلام و كشور ايران چه صدمات بسيار غم انگيزي از مجلس شوراي غيرصالح و منحرف، از بعد از مشروطه تا عصر رژيم جنايتكار پهلوي و از هر زمان بدتر و خطرناكتر در اين رژيم تحميلي فاسد خورد؛ و چه مصيبتها و خسارتهاي جانفرسا از اين جنايتكاران بي ارزش و نوكرماب به كشور و ملت وارد شد. در اين پنجاه سال يك اكثريت قلابي منحرف در مقابل يك اقليت مظلوم موجب شد كه هر چه انگلستان و شوروي و اخيرا امريكا خواستند، با دست همين منحرفان از خدا بيخبر انجام دهند و كشور را به تباهي و نيستي كشانند. از بعد از مشروطه، هيچ گاه تقريبا به مواد مهم قانون اساسي عمل نشد - قبل از رضاخان باتصدي غرب زدگان و مشتي خان و زمينخواران؛ و در زمان رژيم پهلوي به دست آن رژيم سفاك و وابستگان و حلقه به گوشان آن .
اكنون كه با عنايت پروردگار و همت ملت عظيم الشان سرنوشت كشور به دست مردم افتاد و وكلا ازخود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهای ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، و امید است كه با تعهد آنان به اسلام و مصالح كشور جلوگیری از هر انحراف بشود. وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است كه با اراده مصمم خود و تعهد خود به احكام اسلام و مصالح كشور در هر دوره از انتخابات وكلای دارای تعهد به اسلام وجمهوری اسلامی كه غالبا بین متوسطین جامعه و محرومین می باشند و غیرمنحرف از صراط مستقیم - به سوی غرب یا شرق - و بدون گرایش به مكتبهای انحرافی و اشخاص تحصیلكرده و مطلع بر مسائل روز و سیاستهای اسلامی، به مجلس بفرستند.
و به جامعه محترم روحانيت خصوصا مراجع معظم ، وصيت مي كنم كه خودرا از مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئيس جمهور و وكلاي مجلس، كنار نكشند و بي تفاوت نباشند. همه ديديد و نسل آتيه خواهد شنيد كه دست سياست بازان پيرو شرق و غرب، روحانيون را كه اساس مشروطيت را با زحمات و رنجها بنيان گذاشتند از صحنه خارج كردند و روحانيون نيز بازي سياست بازان را خورده و دخالت در امور كشور و مسلمين را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غربزدگان سپردند؛ و به سر مشروطيت و قانون اساسي و كشورو اسلام آن آوردند كه جبرانش احتياج به زمان طولاني دارد.
اكنون كه بحمدالله تعالي موانع رفع گرديده و فضاي آزاد براي دخالت همه طبقات پيش آمده است، هيچ عذري باقي نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودني ،مسامحه در امر مسلمين است. هر كس به مقدار توانش و حيطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و ميهن باشد؛ و با جديت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب يا شرق زدگان و منحرفان از مكتب بزرگ اسلام جلوگيري نمايند، و بدانند كه مخالفين اسلام و كشورهاي اسلامي كه همان ابرقدرتان چپاولگر بين المللي هستند، با تدريج و ظرافت در كشور ما و كشورهاي اسلامي ديگر رخنه، و با دست افراد خود ملتها، كشورها را به دام استثمار مي كشانند. بايدبا هوشياري مراقب باشيد و با احساس اولين قدم نفوذي به مقابله برخيزيد و به آنان مهلت ندهيد. خدايتان يار و نگهدار باشد.
و از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در اين عصر و عصرهاي آينده مي خواهم كه اگر خداي نخواسته عناصر منحرفي با دسيسه و بازي سياسي وكالت خود را به مردم تحميل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد كنند و نگذارند حتي يك عنصر خرابكار وابسته به مجلس راه يابد.
و به اقليتهاي مذهبي رسمي وصيت مي كنم كه از دوره هاي رژيم پهلوي عبرت بگيرند و وكلاي خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهوري اسلامي و غير وابسته به قدرتهاي جهانخوار و بدون گرايش به مكتبهاي الحادي و انحرافي و التقاطي انتخاب نمايند.
و از همه نمايندگان خواستارم كه با كمال حسن نيت و برادري با هم مجلسان خود رفتار، و همه كوشا باشند كه قوانين خداي نخواسته از اسلام منحرف نباشد و همه به اسلام و احكام آسماني آن وفادار باشيد تا به سعادت دنيا و آخرت نايل آييد.
و از شوراي محترم نگهبان مي خواهم و توصيه مي كنم ، چه در نسل حاضر وچه در نسلهاي آينده، كه با كمال دقت و قدرت وظايف اسلامي و ملي خود را ايفا و تحت تاثير هيچ قدرتي واقع نشوند و از قوانين مخالف با شرع مطهر و قانون اساسي بدون هيچ ملاحظه جلوگيري نمايند و با ملاحظه ضرورات كشور كه گاهي با احكام ثانويه و گاهي به ولايت فقيه بايد اجرا شود توجه نمايند.
و وصيت من به ملت شريف آن است كه در تمام انتخابات، چه انتخاب رئيس جمهور و چه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و چه انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصي كه انتخاب مي كنند روي ضوابطي باشد كه اعتبار مي شود مثلا در انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر، توجه كنند كه اگر مسامحه نمايند و خبرگان راروي موازين شرعيه و قانون انتخاب نكنند، چه بسا كه خساراتي به اسلام و كشور وارد شود كه جبران پذير نباشد. و در اين صورت همه در پيشگاه خداوند متعال مسئول مي باشند.
از اين قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علماي بزرگ تا طبقه بازاري و كشاورز و كارگر و كارمند، همه و همه مسئول سرنوشت كشور و اسلام مي باشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهاي آتيه؛ و چه بسا كه در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه، گناهي باشد كه در راس گناهان كبيره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد، و الا كار از دست همه خارج خواهد شد. و اين حقيقتي است كه بعد از مشروطه لمس نموده ايد و نموده ايم. چه هيچ علاجي بالاتر و والاتر از آن نيست كه ملت در سرتاسر كشور در كارهايي كه محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامي و قانون اساسي انجام دهد؛ و در تعيين رئيس جمهور و وكلاي مجلس با طبقه تحصيل كرده متعهد و روشنفكر با اطلاع از مجاري امور و غير وابسته به كشورهاي قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام و جمهوري اسلامي مشورت كرده، و با علما و روحانيون با تقوا و متعهد به جمهوري اسلامي نيز مشورت نموده؛ و توجه داشته باشند رئيس جمهور و وكلاي مجلس از طبقه اي باشند؛ كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند، نه از سرمايه داران و زمين خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخي محروميت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمي توانند بفهمند.
و بايد بدانيم كه اگر رئيس جمهور و نمايندگان مجلس، شايسته و متعهد به اسلام و دلسوز براي كشور و ملت باشند، بسياري از مشكلات پيش نمي آيد؛ و مشكلاتي اگر باشد رفع مي شود. و همين معني در انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر با ويژگي خاص بايد در نظر گرفته شود؛ كه اگر خبرگان كه با انتخاب ملت تعيين مي شوند از روي كمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علماي بزرگ سرتاسر كشور و متدينين و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسياري از مهمات و مشكلات به واسطه تعيين شايسته ترين و متعهدترين شخصيت ها براي رهبري يا شوراي رهبري پيش نخواهد آمد، يا باشايستگي رفع خواهد شد. و با نظر به اصل يكصد و نهم و يكصد و دهم قانون اساسي، وظيفه سنگين ملت در تعيين خبرگان و نمايندگان در تعيين رهبر يا شوراي رهبري روشن خواهد شد، كه اندك مسامحه در انتخاب، چه آسيبي به اسلام و كشور و جمهوري اسلامي وارد خواهد كرد كه احتمال آن، كه در سطح بالاي از اهميت است براي آنان تكليف الهي ايجاد مي كند.
و وصيت اينجانب به رهبر و شوراي رهبري در اين عصر كه عصر تهاجم ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج كشور به جمهوري اسلامي و در حقيقت به اسلام است در پوشش جمهوري اسلامي و در عصرهاي آينده، آن است كه خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوري اسلامي و محرومان و مستضعفان بنمايند؛ و گمان ننمايند كه رهبري في نفسه براي آنان تحفه اي است و مقام والايي، بلكه وظيفه سنگين خطرناكی است كه لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهاردر جهان دیگر در پی دارد.
از خداوند منان هادی با تضرع و ابتهال می خواهم كه ما و شما را از این امتحان خطرناك با روی سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطرقدری خفیف تر برای روسای جمهور حال و آینده و دولتها و دست اندركاران، به حسب درجات در مسئولیت ها نیز هست كه باید خدای متعال را حاضر و ناظر وخود را در محضر مبارك او بدانند. خداوند متعال راهگشای آنان باشد.
ح - از مهمات امور مساله قضاوت است كه سر و كار آن با جان و مال وناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است كه در تعیین عالیترین مقام قضایی كه در عهده دارند، كوشش كنند كه اشخاص متعهد سابقه دار و صاحبنظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند.
و از شورای عالی قضایی می خواهم امر قضاوت را كه در رژیم سابق به وضع اسفناك و غم انگیزی در آمده بود با جدیت سر و سامان دهند؛ و دست كسانی كه با جان و مال مردم بازی می كنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است از این كرسی پراهمیت كوتاه كنند، و با پشتكار و جدیت بتدریج دادگستری را متحول نمایند؛ و قضات دارای شرایطی كه، ان شاءالله با جدیت حوزه های علمیه مخصوصا حوزه مباركه علمیه قم تربیت و تعلیم می شوند و معرفی می گردند، به جای قضاتی كه شرایط مقرره اسلامی را ندارند نصب گردند، كه ان شاءالله تعالی بزودی قضاوت اسلامی در سراسر كشور جریان پیداكند.
و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می كنم كه با در نظرگرفتن احادیثی كه از معصومین - صلوات الله علیهم - در اهمیت قضا و خطر عظیمی كه قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه در باره قضاوت به غیر حق واردشده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود. و كسانی كه اهل هستند از تصدی این امر سر باز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند كه همان طور كه خطر این مقام بزرگ است اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است. و می دانند كه تصدی قضا برای اهلش واجب كفایی است .
ط - وصیت اینجانب به حوزه های مقدسه علمیه آن است كه كرارا عرض نموده ام كه در این زمان كه مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی كمر به براندازی اسلام بسته اند و از هر راه ممكن برای این مقصد شیطانی كوشش می نمایند، و یكی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناك برای اسلام وحوزه های اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهكار در حوزه های علمیه است ،كه خطر بزرگ كوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یك یا چند نفر شیاد كه با آگاهی بر علوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده ها و قشرهای مردم پاكدل و علاقه مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلك زدن به حوزه های اسلامی و اسلام عزیز و كشور در موقع مناسب می باشد. و می دانیم كه قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه ها افرادی به صورتهای مختلف از ملی گراها و روشنفكران مصنوعی و روحانی نمایان كه اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسان ترند ذخیره دارند كه گاهی سی - چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مابی یا "پان ایرانیسم" و وطن پرستی و حیله های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست می كنند و در موقع مناسب ماموریت خود را انجام می دهند. و ملت عزیز ما در این مدت كوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونه هایی از قبیل "مجاهد خلق " و "فدایی خلق " و"توده ای "ها و دیگر عناوین دیده اند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازمتر حوزه های علمیه است كه تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه دار است با تایید مراجع وقت. و شاید تز "نظم در بی نظمی" است از القائات شوم همین نقشه ریزان و توطئه گران باشد.
در هر صورت وصیت اینجانب آن است كه در همه اعصار خصوصا در عصر حاضر كه نقشه ها و توطئه ها سرعت و قوت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه ها لازم و ضروری است؛ كه علما و مدرسین و افاضل عظیم الشان صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح حوزه ها را و خصوصا حوزه علمیه قم و سایر حوزه های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.
و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی كه مربوط به فقاهت است و حوزه های فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم كه تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و كوشش نمایند كه هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتكار و تحقیقها افزوده شود؛ و فقه سنتی كه ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن اركان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. و البته در رشته های دیگر علوم به مناسبت احتیاجات كشور و اسلام برنامه هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزه هایی كه لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی است، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوك الی الله - رزقنا الله و ایاكم - كه جهاد اكبرمی باشد.
ی - از اموری كه اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوه اجراییه است. گاهی ممكن است كه قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ كند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لكن به دست مجریان غیر صالح كه افتاد آن را مسخ كنند و بر خلاف مقررات یا با كاغذبازیها یا پیچ و خمها كه به آن عادت كرده اند یا عمدا برای نگران نمودن مردم عمل كنند، كه بتدریج و مسامحه غائله ایجاد می كند.
وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است كه علاوه بر آنكه شماها و كارمندان وزارتخانه ها بودجه ای كه از آن ارتزاق می كنید مال ملت، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشید، و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل كردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی می شود، همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصا طبقات محروم بود كه پیروزی حاصل شد و دست ستمشاهی از كشور و ذخائر آن كوتاه گردید. و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها كنار گذاشته می شوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمكاربه جای شما ستم پیشگان پستها را اشغال می نمایند. بنا بر این حقیقت ملموس، باید كوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیر اسلامی - انسانی احتراز نمایید.
و در همین انگیزه به وزرای كشور در طول تاریخ آینده توصیه می كنم كه در انتخاب استاندارها دقت كنند اشخاص لایق، متدین، متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند، تا آرامش در كشور هر چه بیشتر حكمفرما باشد. و باید دانست كه گر چه تمام وزیران وزارتخانه ها مسئولیت در اسلامی كردن و تنظیم امور محل مسئولیت خود دارند لكن بعضی از آنها ویژگی خاص دارند؛ مثل وزارت خارجه كه مسئولیت سفارتخانه ها را در خارج از كشور دارند. اینجانب از ابتدای پیروزی به وزرای خارجه راجع به طاغوت زدگی سفارتخانه ها و تحول آنها به سفارتخانه های مناسب با جمهوری اسلامی توصیه هایی نمودم، لكن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند. و اكنون كه سه سال از پیروزی می گذرد اگر چه وزیر خارجه كنونی اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتكار و صرف وقت این امر مهم انجام گیرد.
و وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است كه مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانه ها؛ و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع كشور و روابط حسنه با دولتهایی كه قصد دخالت در امور كشور ما را ندارند. و از هر امری كه شائبه وابستگی با همه ابعادی كه دارد به طور قاطع احتراز نمایید. و باید بدانید كه وابستگی در بعض امور هر چند ممكن است ظاهر فریبنده ای داشته باشد یا منفعت و فایده ای در حال داشته باشد، لكن در نتیجه، ریشه كشور را به تباهی خواهد كشید. و كوشش داشته باشید در بهتر كردن روابط با كشورهای اسلامی و در بیدار كردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد كنید كه خداوند با شماست.
و وصیت من به ملتهای كشورهای اسلامی است كه انتظار نداشته باشید كه از خارج كسی به شما در رسیدن به هدف كه آن اسلام و پیاده كردن احكام اسلام است كمك كند؛ خود باید به این امر حیاتی كه آزادی و استقلال را تحقق می بخشد قیام كنید. و علمای اعلام و خطبای محترم كشورهای اسلامی دولتها را دعوت كنند كه از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها كنند و با ملت خود تفاهم كنند؛ در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند كشید. و نیز ملتهارا دعوت به وحدت كنند؛ و از نژادپرستی كه مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر كشوری و با هر نژادی كه هستند دست برادری دهند كه اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده. و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تایید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید كه بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشكیل می دهند. به امید روزی كه با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.
و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر كه ویژگی خاصی دارد، آن است كه برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی كوشش كنند. ما اكنون، در این زمان كه دست ابرقدرتها را از كشور خود كوتاه كردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانه های گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم. چه دروغها و تهمتها كه گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمی زنند.
مع الاسف اكثر دولتهای منطقه اسلامی كه به حكم اسلام باید دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاسته اند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آورده اند. و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و می دانید كه امروز جهان روی تبلیغات می چرخد. و با كمال تاسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفكر كه به سوی یكی از دو قطب گرایش دارند، به جای آنكه در فكر استقلال و آزادی كشور و ملت خود باشند، خودخواهیها و فرصت طلبیهاو انحصارجوییها به آنان مجال نمی دهد كه لحظه ای تفكر نمایند و مصالح كشور و ملت خود را در نظر بگیرند، و مقایسه بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانه ارزنده را توام با بعض آنچه را كه از دست داده اند، كه رفاه و عیش زدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت می كردند توام با وابستگی و نوكرمابی و ثناجویی و مداحی از جرثومه های فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بكشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستم پیشگان زبانها و قلمها را به كار بگیرند.
و مسئله تبلیغ تنها به عهده وزارت ارشاد نیست بلكه وظیفه همه دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه كوشش كند تا سفارتخانه ها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهره نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند؛ كه اگر این چهره با آن جمال جمیل كه قرآن و سنت در همه ابعاد به آن دعوت كرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و كج فهمی های دوستان خودنمایی نماید، اسلام جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصیبت بار و غم انگیز است كه مسلمانان متاعی دارند كه از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانسته اند این گوهر گرانبها را كه هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه كنند؛ بلكه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراری اند!
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 10-07-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

متن وصيت نامه آيت الله العظمي حضرت امام خميني - قسمت 3

ك - از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت ساز مسئله مراكز تعلیم و تربیت از كودكستانها تا دانشگاهها است كه به واسطه اهمیت فوق العاده اش تكرار نموده وبا اشاره می گذرم. باید ملت غارت شده بدانند كه در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلك زده است قسمت عمده اش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراكز تعلیم و تربیت دیگر با برنامه های اسلامی و ملی در راه منافع كشور به تعلیم و تهذیب و تربیت كودكان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریكا و شوروی فرو نمی رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب كن بر ملت محروم غارتزده تحمیل نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی شد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمی شد و هرگز دودمان پهلوی و وابسته های به آن اموال ملت را نمی توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پاركها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا كنند و بانكهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر كنند و صرف عیاشی و هرزگی خود وبستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه می گرفت ملت ما امروز گرفتار مشكلات خانه برانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاكدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می كند، از دانشگاهها به مراكز قوای سه گانه راه می یافت، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن، و محرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراكز فحشا و اعتیاد و عشرتكده ها كه هر یك برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده كافی بود، در هم پیچیده و این ارث كشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی - انسانی - ملی بود، می توانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد؛ لكن چه غم انگیز و اسفبار است كه دانشگاهها و دبیرستانها به دست كسانی اداره می شد و عزیزان ما به دست كسانی تعلیم و تربیت می دیدند كه جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نقشه دیكته شده در دانشگاهها كرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به كرسیهای قانونگذاری و حكومت و قضاوت تكیه می كردند، و بر وفق دستور آنان، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل می كردند.
اكنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتكاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همه اعصار، كه نگذارند عناصر فاسد دارای مكتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراكز تعلیم و تربیت نفوذ كنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشكلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.
و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد.
ل - قوای مسلح ، از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا كمیته ها و بسیج وعشایر ویژگی خاص دارند. اینان كه بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی می باشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش بخشان به ملت می باشند، می بایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند. و لازم است توجه داشته باشند كه در دنیا آنچه كه مورد بهره برداری برای قدرتهای بزرگ و سیاستهای مخرب، بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلح است. قوای مسلح است كه با بازیهای سیاسی ،كودتاها و تغییر حكومتها و رژیمها به دست آنان واقع می شود؛ و سودجویان دغل بعض سران آنان را می خرند و با دست آنان و توطئه های فرماندهان بازی خورده كشورها را به دست می گیرند، و ملتهای مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از كشورها سلب می كنند. و اگر فرماندهان پاكدامن متصدی امر باشند، هرگز برای دشمنان كشورها امكان كودتا یا اشغال یك كشور پیش نمی آید و یا اگر احیانا پیش آید، به دست فرماندهان متعهد شكسته و ناكام خواهد ماند. و در ایران نیز كه این معجزه عصر به دست ملت انجام گرفت ، قوای مسلح متعهد و فرماندهان پاك و میهن دوست سهم بسزایی داشتند.
و امروز كه جنگ لعنتی و تحمیلی صدام تكریتی به امر و كمك امریكا و سایر قدرتها پس از نزدیك به دو سال با شكست سیاسی و نظامی ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبه رو است، باز قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاهی و مردمی با پشتیبانی بی دریغ ملت در جبهه ها و پشت جبهه ها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند؛ و نیز شرارتها و توطئه های داخلی را كه به دست عروسكهای وابسته به غرب و شرق برای براندازی جمهوری اسلامی بسیج شده بودند با دست توانای جوانان كمیته ها و پاسداران بسیج و شهربانی و با كمك ملت غیرتمند در هم شكسته شد. و همین جوانان فداكار عزیزند كه شبها بیدارند تا خانواده ها با آرامش استراحت كنند. خدایشان یار و مددكار باد.
پس وصیت برادرانه من در این قدمهای آخرین عمر بر قوای مسلح به طور عموم ، آن است كه ای عزیزان كه به اسلام عشق می ورزید و با عشق لقاالله به فداكاری در جبهه ها و در سطح كشور به كار ارزشمند خود ادامه می دهید، بیدار باشید و هوشیار كه بازیگران سیاسی و سیاستمداران حرفه ای غرب و شرق زده و دستهای مرموز جنایتكاران پشت پرده لبه تیز سلاح خیانت و جنایتكارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است؛ و می خواهند از شما عزیزان كه با جانفشانی خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده كردید بهره گیری كرده و جمهوری اسلامی را براندازند؛ و شما را با اسم اسلام و خدمت به میهن و ملت از اسلام و ملت جدا كرده به دامن یكی از دو قطب جهانخوار بیندازند؛ و بر زحمات و فداكاریهای شما با حیله های سیاسی و ظاهرهای به صورت اسلامی و ملی خط بطلان بكشند.
وصیت اكید من به قوای مسلح آن است كه همان طور كه از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهه ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقا، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است كه اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، بر خلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند كه - بی اشكال به تباهی كشیده می شوند - و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند. و بر رهبر و شورای رهبری است كه با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا كشور از آسیب در امان باشد.
و من به همه نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاكی، وصیت مشفقانه می كنم كه از اسلام كه یگانه مكتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت می كند، چنانچه امروز وفادارید در وفاداری استقامت كنید كه شما را و كشور و ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی كه همه شما را جز برای بردگی خویش نمی خواهند و كشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستم پذیری نگه می دارند نجات می دهد. و زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشكلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید؛و بدانید مادام كه در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز كنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید قدرت ابتكار و پیشرفت در اختراعات درشما شكوفا نخواهد شد. و به خوبی و عینیت دیدید كه در این مدت كوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها كه از ساختن هر چیز خود را عاجز می دیدند و از راه انداختن كارخانه ها آنان را مایوس می نمودند، افكار خود را به كار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و كارخانه ها را خود رفع نمودند. و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج كارشناسان خارجی، تحفه ای الهی بود كه ما از آن غافل بودیم. اكنون اگر دولت و ارتش كالاهای جهانخواران را خود تحریم كنند و به كوشش و سعی در راه ابتكار بیفزایند، امید است كه كشور خودكفا شود و از دریوزگی از دشمن نجات یابد.
و هم در اینجا باید بیفزایم كه احتیاج ما پس از این همه عقب ماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ كشورهای خارجی حقیقتی است انكارناپذیر. و این به آن معنی نیست كه ما باید در علوم پیشرفته به یكی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید كوشش كنند كه دانشجویان متعهد را در كشورهایی كه صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از فرستادن به امریكا و شوروی و كشورهای دیگر كه در مسیر این دو قطب هستند احتراز كنند، مگران شاءالله روزی برسد كه این دو قدرت به اشتباه خود پی برند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند؛ یا ان شاءالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد، آنان را به جای خود نشانند. به امیدچنین روزی.
م - رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمه دوم آن، چه نقشه های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، كشیده شد و از آنها برای درست كردن بازار كالاها خصوصا تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده كردند، به طوری كه افتخار بزرگ فرنگی ماب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و كیفیت حرف زدن و به كار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود كه فهم آن برای بیشتر مردم غیر ممكن، و برای همردیفان نیز مشكل می نمود! فیلمهای تلویزیون از فرآورده های غرب یا شرق بود كه طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و كار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بی خبری از خویش وشخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و كشور خود، حتی فرهنگ و ادب و ماثر پر ارزشی كه بسیاری از آن با دست خیانتكار سودجویان ،به كتابخانه ها و موزه های غرب و شرق منتقل گردیده است. مجله ها با مقاله ها وعكسهای افتضاح بار و اسف انگیز، و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگی خویش و ضداسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقه جوان موثر را به سوی غرب یا شرق هدایت می كردند. اضافه كنید بر آن تبلیغ دامنه دار در ترویج مراكز فساد و عشرتكده ها و مراكز قمار و لاتار و مغازه های فروش كالاهای تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الكلی بویژه آنچه از غرب واردمی شد. و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر، عروسكها و اسباب بازیها و كالاهای تجملی وارد می شد؛ و صدها چیزهایی كه امثال من از آنها بی اطلاع هستیم. و اگر خدای نخواسته عمر رژیم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوی ادامه پیدا می كرد، چیزی نمی گذشت كه جوانان برومند ما - این فرزندان اسلام و میهن كه چشم امید ملت به آنها است - با انواع دسیسه ها و نقشه های شیطانی به دست رژیم فاسد و رسانه های گروهی و روشنفكران غرب و شرقگرا از دست ملت و دامن اسلام رخت برمی بستند: یا جوانی خود را در مراكز فساد تباه می كردند؛ و یا به خدمت قدرتهای جهانخوار در آمده و كشور را به تباهی می كشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارتگران نجات داد.
اكنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهورو روسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است كه نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله ها ازاسلام و مصالح كشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم كه آزادی به شكل غربی آن، كه موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و كتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح كشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و كشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می باشند. و مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یكی از امور مذكورنمودند به دستگاههای مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهی نمودند، خودشان مكلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددكار همه باشد.
ن - نصیحت و وصیت من به گروهها و گروهكها و اشخاصی كه در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می كنند، اول به سران آنان در خارج وداخل، آن است كه تجربه طولانی به هر راهی كه اقدام كردید و به هر توطئه ای كه دست زدید و به هر كشور و مقامی كه توسل پیدا كردید به شماها كه خود را عالم و عاقل می دانید باید آموخته باشند كه مسیر یك ملت فداكار را نمی شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازیهای بی سر و پا و غیر حساب شده منحرف كرد، و هرگز هیچ حكومت و دولتی را نمی توان با این شیوه های غیرانسانی و غیر منطقی ساقط نمود، بویژه ملتی مثل ایران را كه از بچه های خردسالش تا پیرزنها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداكاری می كنند. شماها كه می دانید "و اگرن دانید بسیار ساده لوحانه فكر می كنید" كه ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است. و اگر فرض بكنید با شما بودند و دوست شما بودند، حركات ناشیانه شما و جنایاتی كه با تحریك شما رخ داد آنان را از شما جدا كرد و جز دشمن تراشی كار دیگری نتوانستید بكنید.
من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما می كنم كه اولا با این ملت طاغوت زده رنج كشیده كه پس از 2500 سال ستمشاهی با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتكارانی همچون رژیم پهلوی و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستیز برخاسته اید. چطور وجدان یك انسان هر چه پلید باشد، راضی می شود برای احتمال رسیدن به یك مقام با میهن خود و ملت خود اینگونه رفتار كند و به كوچك و بزرگ آنها رحم نكند؟ من به شما نصیحت می كنم دست از این كارهای بی فایده و غیر عاقلانه بردارید و گول جهانخواران را نخورید. و در هر جا هستید اگر به جنایتی دست نزدید به میهن خود و دامن اسلام برگردید و توبه كنید كه خداوند ارحم الراحمین است؛ و جمهوری اسلامی و ملت از شما ان شاءالله می گذرند. و اگر دست به جنایتی زدید كه حكم خداوند تكلیف شما را معین كرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه كنید. و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ و الا در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به كار دیگر مشغول شوید كه صلاح در آن است .
و بعد، به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می كنم كه با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان كه اكنون ثابت است كه برای قدرتمندان جهانخوار خدمت می كنند و از نقشه های آنها پیروی می كنند و ندانسته به دام آنها افتاده اند به هدر می دهید؟ و با ملت خود در راه چه كسی جفا می كنید؟ شما بازی خوردگان دست آنها هستید. و اگر در ایران هستید به عیان مشاهده می كنید كه توده های میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداكارند؛ و به عیان می بینید كه حكومت و رژیم فعلی با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند؛ و آنان كه به دروغ ادعای "خلقی " بودن و "مجاهد" و "فدایی " برای خلق می كنند، با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده دل را برای مقاصد خود و مقاصد یكی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یكی از دو قطب جنایتكار به خوشگذرانی مشغول و یا در داخل به خانه های مجلل تیمی با زندگی اشرافی، نظیر منازل جنایتكارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می دهند و شما جوانان را به كام مرگ می فرستند.
نصیحت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است كه از راه اشتباه برگردید؛ و با محرومین جامعه كه با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت می كنند متحد شوید؛ و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا كشور و ملت از شر مخالفین نجات پیدا كند، و همه با هم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید. تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاصی هستید كه جز به نفع شخصی خود فكر نمی كنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستیز هستند و شما را فدای مقاصد شوم و قدرت طلبی خویش می نمایند؟ شما در این سالهای پیروزی انقلاب دیدید كه ادعاهای آنان با رفتار و عملشان مخالف است و ادعاها فقط برای فریب جوانان صاف دل است. و می دانید كه شما قدرتی در مقابل سیل خروشان ملت ندارید و كارهایتان جز به ضرر خودتان و تباهی عمرتان نتیجه ای ندارد. من تكلیف خود را كه هدایت است ادا كردم. و امید است به این نصیحت كه پس از مرگ من به شما می رسد و شائبه قدرت طلبی درآن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید.
وصیت من به چپگرایان، مثل كمونیستها و چریكهای فدایی خلق و دیگر گروههای متمایل به چپ، آن است كه شماها بدون بررسی صحیح از مكتبها و كتب اسلام نزد كسانی كه از مكتبها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند، با چه انگیزه خودتان را راضی كردید به مكتبی كه امروز در دنیا شكست خورده رو آورید و چه شده كه دل خود را به چند "ایسم" كه محتوای آنها پیش اهل تحقیق پوچ است خوش كرده اید؟ و شما را چه انگیزه ای وادار كرده كه می خواهید كشور خود را به دامن شوروی یا چین بكشید؛ و با ملت خود به اسم "توده دوستی" به جنگ برخاسته یا به توطئه هایی برای نفع اجنبی به ضد كشور خود و توده های ستمدیده دست زدید؟ شما می بینید كه از اول پیدایش كمونیسم مدعیان آن دیكتاتورترین و قدرت طلب و انحصارطلب ترین حكومتهای جهان بوده و هستند. چه ملتهایی زیر دست و پای شوروی مدعی طرفدار توده ها خرد شدند و از هستی ساقط گردیدند. ملت روسیه، مسلمانان و غیرمسلمانان، تاكنون در زیر فشار دیكتاتوری حزب كمونیست دست و پا می زنند و از هر گونه آزادی محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهای دیكتاتورهای جهان به سر می برند. استالین، كه یكی از چهره های به اصطلاح "درخشان" حزب بود، ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم. اكنون كه شما فریب خوردگان در عشق آن رژیم جان می دهید، مردم مظلوم شوروی و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگری های آنان جان می سپارند، و آنگاه شما كه مدعی طرفداری از خلق هستید، بر این خلق محروم در هر جا كه دستتان رسیده چه جنایاتی انجام دادید و با اهالی شریف آمل كه آنان را به غلط طرفدار پر و پا قرص خود معرفی می كردید و عده بسیاری را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و به كشتن دادید، چه جنایتها كه نكردید. و شما "طرفدار خلق محروم"می خواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیكتاتوری شوروی دهید و چنین خیانتی را با سرپوش "فدایی خلق" و طرفدار محرومین در حال اجرا هستید، منتها "حزب توده" و رفقای آن با توطئه و زیر ماسك طرفداری از جمهوری اسلامی، و دیگر گروهها با اسلحه و ترور و انفجار.
من به شما احزاب و گروهها، چه آنان كه به چپگرایی معروف – گر چه بعضی شواهد و قرائن دلالت دارد كه اینان كمونیست امریكایی هستند - و چه آنان كه از غرب ارتزاق می كنند و الهام می گیرند و چه آنها كه با اسم "خودمختاری" و طرفداری از كرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم كردستان و دیگر جاها را از هستی ساقط نموده و مانع از خدمتهای فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی و بازسازی دولت جمهوری در آن استانها می شوند، مثل حزب "دموكرات" و "كومله" وصیت می كنم كه به ملت بپیوندند. و تاكنون تجربه كرده اند كه كاری جز بدبخت كردن اهالی آن مناطق نكرده اند و نمی توانند بكنند، پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است كه با دولت تشریك مساعی نموده و از یاغی گری و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن كشور بپردازند و مطمئن باشند كه اسلام برای آنان هم از قطب جنایتكار غرب و هم از قطب دیكتاتور شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام می دهد.
و وصیت من به گروههای مسلمان كه از روی اشتباه به غرب و احیانا به شرق تمایل نشان می دهند و از منافقان كه اكنون خیانتشان معلوم شد گاهی طرفداری می كردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روی خطا و اشتباه گاهی لعن می كردند و طعن می زدند، آن است كه بر سر اشتباه خود پافشاری نكنند و باشهامت اسلامی به خطای خود اعتراف، و با دولت و مجلس و ملت مظلوم برای رضای خداوند هم صدا و هم مسیر شده و این مستضعفان تاریخ را از شر مستكبران نجات دهید؛ و كلام مرحوم مدرس آن روحانی متعهد پاك سیرت و پاك اندیشه را به خاطر بسپرید كه در مجلس افسرده آن روز گفت: اكنون كه باید از بین برویم چرا با دست خود برویم .
من هم امروز به یاد آن شهید راه خدا به شما برادران مومن عرض می كنم اگر ما با دست جنایتكار امریكا و شوروی از صفحه روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات كنیم، بهتر از آن است كه در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم. و این سیره و طریقه انبیای عظام و ائمه مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما بایداز آن تبعیت كنیم؛ و باید به خود بباورانیم كه اگر یك ملت بخواهند بدون وابستگیها زندگی كنند می توانند؛ و قدرتمندان جهان بر یك ملت نمی توانند خلاف ایده آنان را تحمیل كنند.
از افغانستان عبرت باید گرفت با آنكه دولت غاصب و احزاب چپی با شوروی بوده و هستند، تاكنون نتوانسته اند توده های مردم را سركوب نمایند. علاوه بر این اكنون ملتهای محروم جهان بیدار شده اند و طولی نخواهد كشید كه این بیداریها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستكبر نجات خواهند داد. و شما مسلمانان پایبند به ارزشهای اسلامی می بینید كه جدایی و انقطاع از شرق و غرب بركات خود را دارد نشان می دهد؛ ومغزهای متفكر بومی به كار افتاده و به سوی خودكفایی پیشروی می كند و آنچه كارشناسان خائن غربی و شرقی برای ملت ما محال جلوه می دادند، امروز به طور چشم گیری با دست و فكر ملت انجام گرفته و ان شاءالله تعالی در دراز مدت انجام خواهد گرفت. و صد افسوس كه این انقلاب دیر تحقق پیدا كرد و لااقل در اول سلطنت جابرانه كثیف محمدرضا تحقق نیافت؛ و اگر شده بود، ایران غارتزده غیر از این ایران بود.
و وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفكران و اشكال تراشان و صاحب عقدگان آن است كه به جای آنكه وقت خود را در خلاف مسیر جمهوری اسلامی صرف كنید و هر چه توان دارید در بدبینی و بدخواهی و بدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمتگزاران به كار برید، و با این عمل كشور خود را به سوی ابرقدرتها سوق دهید، با خدای خود یك شب خلوت كنید و اگر به خداوند عقیده ندارید با وجدان خود خلوت كنید و انگیزه باطنی خود را كه بسیار می شود خود انسانها از آن بی خبرند بررسی كنید، ببینید آیا با كدام معیار و با چه انصاف خون این جوانان قلم قلم شده را در جبهه ها و در شهرها نادیده می گیرید و با ملتی كه می خواهد از زیر بار ستمگران و غارتگران خارجی و داخلی خارج شود و استقلال و آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با فداكاری می خواهد آن را حفظ كند، به جنگ اعصاب برخاسته اید و به اختلاف انگیزی و توطئه های خائنانه دامن می زنید و راه را برای مستكبران و ستمگران باز می كنید. آیا بهتر نیست كه با فكر و قلم و بیان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمایی برای حفظ میهن خود نمایید؟ آیا سزاوار نیست كه به این ملت مظلوم محروم كمك كنید و با یاری خود حكومت اسلامی را استقرار دهید؟ آیا این مجلس و رئیس جمهور و دولت و قوه قضایی را از آنچه در زمان رژیم سابق بود بدتر می دانید؟ آیا از یاد برده اید ستمهایی كه آن رژیم لعنتی بر این ملت مظلوم بی پناه روا می داشت ؟ آیا نمی دانید كه كشور اسلامی در آن زمان یك پایگاه نظامی برای امریكا بود و با آن عمل یك مستعمره می كردند و از مجلس تا دولت و قوای نظامی در قبضه آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با این ملت و ذخائر آن چه می كردند؟ آیا اشاعه فحشا در سراسر كشور و مراكز فساد، از عشرتكده ها و قمارخانه ها و میخانه ها و مغازه های مشروب فروشی و سینماها و دیگر مراكز كه هر یك برای تباه كردن نسل جوان عاملی بزرگ بود، از خاطرتان محو شده ؟ آیا رسانه های گروهی و مجلات سراسر فسادانگیز و روزنامه های آن رژیم را به دست فراموشی سپرده اید؟ و اكنون كه از آن بازارهای فساد اثری نیست، برای آنكه در چند دادگاه، یا چند جوان كه شاید اكثر از گروههای منحرف نفوذ كرده و برای بدنام نمودن اسلام و جمهوری اسلامی كارهای انحرافی انجام می دهند، و كشتن عده ای كه مفسد فی الارض هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی می كنند شما را به فریاد در آورده، و با كسانی كه با صراحت اسلام را محكوم می كنند و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و زبان كه اسفناك تر از قیام مسلحانه است، نموده اند پیوند می كنید و دست برادری می دهید؛ و آنان را كه خداوند مهدورالدم فرموده نور چشم می خوانید، و در كنار بازیگرانی كه فاجعه چهارده اسفند را بر پا كردند و جوانان بیگناه را با ضرب و شتم كوبیدند نشسته و تماشاگر معركه می شوید، یك عمل اسلامی و اخلاقی است! و عمل دولت و قوه قضاییه كه معاندین و منحرفین و ملحدین را به جزای اعمال خویش می رسانند، شما را به فریاد در آورده و داد مظلومیت می زنید؟ من برای شما برادران كه از سوابقتان تا حدی مطلع و علاقه مند به بعضی از شما هستم متاسف هستم، نه برای آنان كه اشراری بودند در لباس خیرخواهی و گرگهایی در پوشش چوپان و بازیگرانی بودند كه همه را به باد بازی و مسخره گرفته و در صدد تباه كردن كشور و ملت و خدمتگزاری به یكی از دو قطب چپاولگر بودند - آنان كه با دست پلید خود جوانان و مردان ارزشمند و علمای مربی جامعه را شهید نمودند و به كودكان مظلوم مسلمانان رحم نكردند، خود را در جامعه رسوا و در پیشگاه خداوند قهار مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند كه شیطان نفس اماره بر آنان حكومت می كند.
لكن شما برادران مومن با دولت و مجلس كه كوشش دارد خدمت به محرومین و مظلومین و برادران سر و پا برهنه و از همه مواهب زندگی محروم نماید چرا كمك نمی كنید و شكایت دارید؟ آیا مقدار خدمت دولت و بنیادهای جمهوری را با این گرفتاریها و نابسامانیها كه لازمه هر انقلاب است، و جنگ تحمیلی با آن همه خسارت و میلیونها آواره خارجی و داخلی و كارشكنی های بیرون از حد را در این مدت كوتاه مقایسه با كارهای عمرانی رژیم سابق نموده اید؟ آیا نمی دانید كه كارهای عمرانی آن زمان اختصاص داشت تقریبا به شهرها آن هم به محلات مرفه؛ و فقرا و مردمان محروم از آن امور بهره ناچیز داشته یا نداشتند؛ و دولت فعلی و بنیادهای اسلامی برای این طایفه محروم با جان و دل خدمت می كنند؟ شما مومنان هم پشتیبان دولت باشید تا كارها زود انجام گیرد و در محضر پروردگار كه خواه ناخواه خواهید رفت با نشان خدمتگزاری به بندگان او بروید.*
س - یكی از اموری كه لازم به توصیه و تذكر است، آن است كه اسلام نه با سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم كننده توده های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلكه آن را به طور جدی در كتاب و سنت محكوم می كند و مخالف عدالت اجتماعی می داند - گرچه بعض كج فهمان بی اطلاع از رژیم حكومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاكم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود كرده اند "و باز هم دست برنداشته اند" كه اسلام طرفدار بی مرز وحد سرمایه داری و مالكیت است و با این شیوه كه با فهم كج خویش از اسلام برداشت نموده اند چهره نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده كه به اسلام بتازند، و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه داری غرب مثل رژیم امریكا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتكال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاسته اند - و نه رژیمی مانند رژیم كمونیسم و ماركسیسم لنینیسم است كه با مالكیت فردی مخالف و قائل به اشتراك می باشند با اختلاف زیادی كه دوره های قدیم تاكنون حتی اشتراك در زن و همجنس بازی بوده و یك دیكتاتوری و استبداد كوبنده در بر داشته .
بلكه اسلام یك رژیم معتدل با شناخت مالكیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالكیت و مصرف، كه اگر بحق به آن عمل شود چرخهای اقتصاد سالم به راه می افتد و عدالت اجتماعی، كه لازمه یك رژیم سالم است تحقق می یابد. در اینجا نیز یك دسته با كج فهمیها و بی اطلاعی از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دسته اول قرار گرفته و گاهی با تمسك به بعضی آیات یا جملات نهج البلاغه، اسلام را موافق با مكتبهای انحرافی ماركس و امثال او معرفی نموده اند و توجه به سایر آیات و فقرات نهج البلاغه ننموده و سر خود، به فهم قاصر خود، بپا خاسته و "مذهب اشتراكی" را تعقیب می كنند و از كفر و دیكتاتوری و اختناق كوبنده كه ارزشهای انسانی را نادیده گرفته و یك حزب اقلیت با توده های انسانی مثل حیوانات عمل می كنند، حمایت می كنند.
وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است كه در مقابل احكام خداوند متعال خاضع بوده؛ و تحت تاثیر تبلیغات بی محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه داری و قطب ملحد اشتراكی و كمونیستی واقع نشوید، و به مالكیت و سرمایه های مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید، و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه ها و فعالیتهای سازنده به كار افتند و دولت و كشور را به خودكفایی و صنایع سبك و سنگین برسانند.
و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت می كنم كه ثروتهای عادلانه خود را به كار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانه ها برخیزید كه این خود عبادتی ارزشمند است.
و به همه در كوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می كنم كه خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است كه در طول تاریخ ستمشاهی و خان خانی در رنج و زحمت بوده اند. و چه نیكو است كه طبقات تمكن دار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسكن و رفاه تهیه كنند. و مطمئن باشند كه خیر دنیا و آخرت در آن است. و از انصاف به دور است كه یكی بی خانمان و یكی دارای آپارتمانها باشد.
ع - وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی نماها كه با انگیزه های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می كنند و وقت خود را وقف براندازی آن می نمایند و با مخالفان توطئه گر و بازیگران سیاسی كمك ، و گاهی به طوری كه نقل می شود با پولهای گزافی كه از سرمایه داران بی خبر از خدا دریافت برای این مقصد می كنند كمكهای كلان می نمایند، آن است كه شماها طرفی از این غلط كاریها تاكنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است كه اگر برای دنیا به این عمل دست زده اید - و خداوند نخواهد گذاشت كه شما به مقصد شوم خود برسید - تا در توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شوید و از جمهوری اسلامی كه با فداكاریهای ملت به دست آمده حمایت كنید، كه خیر دنیا و آخرت در آن است. گر چه گمان ندارم كه موفق به توبه شوید.
و اما به آن دسته كه از روی بعض اشتباهات یا بعض خطاها، چه عمدی و چه غیرعمدی، كه از اشخاص مختلف یا گروهها صادر شده و مخالف با احكام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حكومت آن مخالفت شدید می كنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می نمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوات تفكر كنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حكومت و رژیم سابق. و باز توجه نمایند كه در انقلابهای دنیا هرج و مرجها و غلط رویها و فرصت طلبی ها غیرقابل اجتناب است و شما اگر توجه نمایید و گرفتاریهای این جمهوری را در نظر بگیرید – از قبیل توطئه ها و تبلیغات دروغین و حمله مسلحانه خارج مرز و داخل، و نفوذ غیرقابل اجتناب گروههایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگانهای دولتی به قصد ناراضی كردن ملت از اسلام و حكومت اسلامی، و تازه كار بودن اكثر یا بسیاری از متصدیان امور و پخش شایعات دروغین از كسانی كه از استفاده های كلان غیرمشروع بازمانده یا استفاده آنان كم شده، و كمبود چشمگیر قضات شرع و گرفتاریهای اقتصادی كمرشكن و اشكالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی، و كمبود مردمان صالح كاردان و متخصص و دهها گرفتاری دیگر، كه تا انسان وارد گود نباشد از آنها بی خبر است - و از طرفی اشخاص غرض مند سلطنت طلب سرمایه دار هنگفت كه با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گرانفروشی به حد سرسام آور و قاچاق و احتكار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاكت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد می كشند، نزد شما آقایان به شكایت و فریب كاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن وخود را مسلمان خالص نشان دادن به عنوان "سهم " مبلغی می دهند و اشك تمساح می ریزند و شما را عصبانی كرده به مخالفت برمی انگیزانند، كه بسیاری از آنان با استفاده های نامشروع، خون مردم را می مكند و اقتصاد كشور را به شكست می كشند.
اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه می كنم كه آقایان محترم تحت تاثیر اینگونه شایعه سازیها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند. و باید بدانند كه اگر این جمهوری اسلامی شكست بخورد، به جای آن یك رژیم اسلامی دلخواه بقیه الله - روحی فداه - یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا كرد، بلكه یك رژیم دلخواه یكی از دو قطب قدرت به حكومت می رسد و محرومان جهان، كه به اسلام و حكومت اسلامی رو]ی [آورده و دل باخته اند، مایوس می شوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد؛ و شماها روزی از كردار خود پشیمان می شوید كه كار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد. و شما آقایان اگر توقع دارید كه در یك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالی متحول شود یك اشتباه است، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه ای روی نداده است و نخواهد داد. و آن روزی كه ان شاءالله تعالی مصلح كل ظهور نماید، گمان نكنید كه یك معجزه شود و یكروزه عالم اصلاح شود؛ بلكه با كوششها و فداكاریها ستمكاران سركوب و منزوی می شوند. و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامیهای منحرف، آن است كه برای ظهور آن بزرگوار باید كوشش در تحقق كفر و ظلم كرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانا لله و انا الیه راجعون.

ف - وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است كه شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید كه حكام و دست اندركاران كشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر، كه بتدریج پای قدرتهای بزرگ جهانخوار به همه كشورهای اسلامی و سایر كشورهای كوچك باز شده است مشاهده كردیم یا تاریخهای صحیح برای ما بازگو كردند كه هیچ یك از دول حاكم بر این كشورها در فكر آزادی و استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند؛ بلكه اكثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری و اختناق ملت خود پرداخته و هر چه كرده اند برای منافع شخصی یا گروهی نموده؛ یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم كوخ و كپرنشین از همه مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده، و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیاش به كارگرفته اند؛ و یا آنكه دست نشاندگان قدرتهای بزرگ بوده اند كه برای وابسته كردن كشورها و ملتها هر چه توان داشته اند به كار گرفته و با حیله های مختلف كشورها را بازاری برای شرق و غرب درست كرده و منافع آنان را تامین نموده اند و ملتها را عقب مانده و مصرفی بار آوردند و اكنون نیز با این نقشه در حركتند.
و شما ای مستضعفان جهان و ای كشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسید؛ و حكام جنایتكار كه دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم می كنند از كشور خود برانید؛ و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع، و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید؛ و به سوی یك دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید كه با تحقق آن ،همه مستكبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز كه خداوند تعالی وعده فرموده است.
ص - یك مرتبه دیگر در خاتمه این وصیتنامه، به ملت شریف ایران وصیت می كنم كه در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداكاریها و جان نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علو رتبه آن است، آنچه كه شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپا خاستید و دنبال می كنید و برای آن جان و مال نثار كرده و می كنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است كه از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مكتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است كه اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مكتب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و كوشش تمام انبیای عظام - علیهم سلام الله - و اولیای معظم - سلام الله علیهم - برای تحقق آن بوده و راهیابی به كمال مطلق و جلال و جمال بی نهایت جز با آن میسر نگردد. آن است كه خاكیان را بر ملكوتیان و برتر از آنان شرافت داده، و آنچه برای خاكیان از سیر در آن حاصل می شود برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سر و علن حاصل نشود.
شما ای ملت مجاهد، در زیر پرچمی می روید كه در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است ، بیابید آن را یا نیابید، شما راهی را می روید كه تنها راه تمام انبیا - علیهم سلام الله - و یكتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است كه همه اولیا شهادت را در راه آن به آغوش می كشند و مرگ سرخ را "احلی من العسل" می دانند؛ و جوانان شما در جبهه ها جرعه ای از آن را نوشیده و به وجد آمده اند و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید بحق بگوییم یا لیتنا كنا معكم فنفوز فوزا عظیما. گوارا باد بر آنان آن نسیم دل آرا و آن جلوه شورانگیز.
و باید بدانیم كه طرفی از این جلوه در كشتزارهای سوزان و در كارخانه های توانفرسا و در كارگاهها و در مراكز صنعت و اختراع و ابداع، و در ملت به طور اكثریت در بازارها و خیابانها و روستاها و همه كسانی كه متصدی این امور برای اسلام و جمهوری اسلامی و پیشرفت و خودكفایی كشور به خدمتی اشتغال دارند جلوه گر است.
و تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است كشور عزیز از آسیب دهر انشاءالله تعالی مصون است. و بحمدالله تعالی حوزه های علمیه و دانشگاهها و جوانان عزیز مراكز علم و تربیت از این نفخه الهی غیبی برخوردارند؛ و این مراكز دربست در اختیار آنان است، و به امید خدا دست تبهكاران و منحرفان از آنها كوتاه .
و وصیت من به همه آن است كه با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودكفایی و استقلال، با همه ابعادش به پیش، و بی تردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی كشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.
و اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداكاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق می بینم و امید آن دارم كه به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن افزوده گردد.
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا ازخدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می كنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خدای رحمان و رحیم می خواهم كه عذرم را در كوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.
و از ملت‌ امیدوارم‌ كه‌ عذرم‌ را در كوتاهی ها و قصور و تقصیرها بپذیرند. و با قدرت‌ و تصمیم‌ اراده‌ به‌ پیش‌ روند و بدانند كه‌ با رفتن‌ یك‌ خدمتگزار در سدّ آهنین‌ ملت‌ خللی‌ حاصل‌ نخواهد شد كه‌ خدمتگزاران‌ بالا و والاتر در خدمتند، والله نگهدار این‌ ملت‌ و مظلومان‌ جهان‌ است‌.

والسلام علیكم و علی عبادالله الصالحین و رحمه الله و بركاته


26 بهمن 1361 / 1 جمادی الاولی 1403


روح الله الموسوی الخمینی


بسمه تعالی
این وصیتنامه را پس از مرگ من احمد خمینی برای مردم بخواند. و درصورت عذر، رئیس محترم جمهور یا رئیس محترم شورای اسلامی یا رئیس محترم دیوان عالی كشور، این زحمت را بپذیرند. و در صورت عذر، یكی ازفقهای محترم نگهبان این زحمت را قبول نماید.

روح الله الموسوی الخمینی

بسمه تعالی
در زیر این وصیتنامه 92 صفحه ای و مقدمه، چند مطلب را تذكر می دهم:
1 - اكنون كه من حاضرم، بعض نسبتهای بی واقعیت به من داده می شود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می كنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست، مگر آنكه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق كارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم .
2 - اشخاصی در حال حیات من ادعا نموده اند كه اعلامیه های اینجانب را می نوشته اند. این مطلب را شدیدا تكذیب می كنم. تاكنون هیچ اعلامیه ای را غیر شخص خودم تهیه كسی نكرده است.
3 - از قرار مذكور، بعضیها ادعا كرده اند كه رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از كویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در كشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.
4 - من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذكری از آنان كرده و تمجیدی نموده ام، كه بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود كه خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان درهر كس حال فعلی او است .

روح الله الموسوی الخمینی



* - چنانكه در نسخه خطی مشهود است امام خمینی در این قسمت مرقوم فرموده اند: "این مقدار بریده شده را خودم انجام داده ام".
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 10-07-2009 در ساعت 01:23 AM
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 10-08-2009
@TAVAHOM آواتار ها
@TAVAHOM @TAVAHOM آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 6
سپاسها: : 0
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
پیش فرض

هنوزم از این وصیت نامه امام خیلی جاها سوال میاد دستت درد نکنه
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:50 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها