فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش |
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
از مناقب علی و فاطمه علیهما السلام
از مناقب علی و فاطمه علیهما السلام
حسین علیه السلام موهبتی است که به علی علیه السلام داده شده و به پیامبر اکرم داده نشده است. سخنانی که پیامبر اکرم درباره فضایل علی علیه السلام و خانوادهاش بیان فرموده نشان از فضایل اهل بیت، از جمله امام حسین دارد. به چند نمونه اشاره میشود:
رسول خدا به فاطمه سلام الله علیها فرمود:« ای فاطمه برای علی هشت فضیلت وجود دارد: ایمان به خدا، ایمان به رسولش، حکمتش، همسرش، دو فرزندش، حسن و حسین، امر به معروفش، نهی از منکرش.»
امام رضا علیه السلام از پدرانش نقل کرد که روزی رسول خدا به علی علیه السلام فرمود:«یا علی، سه چیز به تو عطا شده است که به من عطا نشده است.
علی گفت:« یا رسول الله آن سه چیز کدام است؟»
فرمود:« پدر همسری مثل من، همسری مثل فاطمه، و فرزندانی مثل حسن و حسین؛ هیچ یک از اینها به من عطا نشده است.»
در روایتی دیگر، پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمودند:« حسن و حسین دو فرزند من و دو ریحانه من هستند. آنها سروران جوانان اهل بهشتند و باید آنها را همانند گوش و چشمت گرامی بداری.»
در روایتی دیگر، پیامبر فرمود:« خداوند در دنیا به فاطمه چیزهایی عطا فرموده است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است: من پدر او هستم و هیچ کس در عالم مثل من نیست. علی همسر اوست و اگر علی نبود فاطمه همانند و همسنگی نداشت. خداوند به او حسن و حسین را عطا فرموده است و در عالم نظیر آنها نیست؛ آنان سرور سبط های پیامبران و سرور جوانان اهل بهشتاند.»
امام باقر علیه السلام از پدرانش نقل کرد که پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمود:« یا علی، من و تو و دو فرزندت حسن و حسین و 9 تن از فرزندان حسین ارکان دین خدا و ستون و پایه اسلام هستیم. کسی که از ما تبعیت کند، نجات پیدا می کند و کسی که از ما تخلف ورزد به آتش میافتد.»
منابع:
- بحار الانوار، ج 32، ص 271، حدیث 93- امالی مفید، ص 127.
- بحار الانوار، ج 38، ص 11، حدیث 17- کشف الغمه، ص 44.
- بحار الانوار، ج 43، ص 25.
- بحار الانوار، ج 37، ص 85، حدیث 52- شدةالمصطفی، ص 218.
- بحار الانوار، ج 39، ص 89، حدیث 1- امالی شیخ، ص 219.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
امام سجاد علیه السلام از نگاه امام صادق علیه السلام
امام سجاد علیه السلام از نگاه امام صادق علیه السلام
جعفر بن محمد الصادق علیه السلام از پدر گرامیاش نقل میکند:
علی بن الحسین علیه السلام در عبادت الهی کوشش بینظیری میکرد، به گونه ای که همهی روزها روزه بود و شبها را به قیام در راه خداوند سپری میفرمود. این برنامه به سلامت جسم او آسیب رسانده بود، و من روزی به او عرض کردم:« پدر جان، عبادتهای شما چه مقدار طول خواهد کشید؟»
پاسخ فرمود:« به پروردگارم عشق می ورزم و امید دارم که من را به قرب خود برساند.»
در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام جدش، حضرت سجاد علیه السلام، را شبیه ترین فرد به علی بن ابیطالب معرفی کرد.
« سعید بن کلثوم » می گوید: من نزد امام صادق علیه السلام بودم که یادی از حضرت امیر المومنین علیه السلام به میان آمد. امام از آن بزرگوار زیاد توصیف و تمجید فرمود و ایشان را چنان که شایسته بود، مدح نمود.
آنگاه فرمود:« سوگند به خداوند، علی علیه السلام هرگز از دنیا حرامی را تناول نفرمود تا در راه خداوند از دنیا رفت. هرگز دو کار مباح بر او عرضه نگردید مگر اینکه کار سختتر را انجام داد، و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ حادثهی ناگواری رخ نداد، مگر اینکه علی را چون مورد اعتمادش بود، فرا خواند.
در این امت هیچکس جز او قدرت بر انجام اعمال رسول خدا را نداشت.
او مانند کسی کار میکرد که صورتش بین جهنم و بهشت باشد، امید به ثواب داشت و از عقاب میهراسید. او از مال خود هزار برده را به امید لقای خدا و نجات از آتش آزاد کرد و پول آن را از حاصل دسترنج خود و عرق جبینش فراهم آورده بود؛ و در همین حال غذای اهل و عیالش روغن و سرکه و خرما بود؛ و لباسش چیزی نبود جز کرباس. نه در فرزندانش و نه اهل بیتش هیچکس از علی بن الحسین علیه السلام نزدیکتر و شبیهتر به او در ظاهر و لباس و علم پیدا نمی شود.»
روزی امام باقر علیه السلام نزد پدرش، امام سجاد علیه السلام، رفت و دید رنگ رخسارش از عبادت و شب زندهداری زرد شده و چشمانش از گریه ورم کرده و آسیب دیده است. حضرت باقر علیه السلام به گریه افتاد. وقتی حضرت سجاد علیه السلام متوجه گریه فرزندش شد، دستور داد بعضی از کتابهایی را که در آن عبادات حضرت علی علیه السلام نوشته شده بود برایش بیاورند. امام باقر بعد از کمی مطالعه فرمود:« چه کسی برای عبادت های علی بن ابیطالب علیه السلام طاقت و قدرت دارد!»
مراجعه شود به:
- حضرت سجاد علیه السلام از دیدگاه دیگران
منابع :
- بحارالانوار، ج 46، ص 91، حدیث 78 (به نقل از مناقب ) و ص 74 حدیث 65 ( به نقل از ارشاد )
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آزاد نمودن بردگان
آزاد نمودن بردگان
در صدر اول اسلام، « بردگان » اسیران جنگی بودند که در جنگها بر علیه اسلام شرکت می کردند. از نظر عقل کشتن چنین فردی که به قصد ریختن خون مسلمین و ایستادن در مقابل دعوت « حق » به مبارزه آمده، هیچ مانعی ندارد اما اسلام اولاً راه را برای زنده نگهداشتن آنها باز گذاشته و ثانیاً زمینه تربیت و آشنایی آنها با فرهنگ اسلامی و سپس آزاد ساختن آنها را از طرق مختلف فراهم ساخته است.
یکی از همین راهها قرار دادن ثوابهای بسیار در آزاد ساختن اسیر است و دیگری قرار دادن آزادی اسیر به عنوان یکی از « کفّاره ها » که در موارد مختلف که « کفّاره » در اثر ترک یا انجام کاری به گردن انسان مسلمان می آید: اولین آن « عنق » یعنی آزاد نمودن برده معرفی شده است.
بهر حال اسلام و اولیاء الهی علماً و عملاً بهترین برخورد را با مسئله « بردگی » داشته اند. در این ارتباط حضرت سجاد علیه السلام هم با بیان ثوابهای فراوان آزاد نمودن برده، مردم را به این کار خیر تشویق می کردند و هم خود با آزاد نمودن آنان به هر بهانه و مناسبتی، این عمل خیر را در جامعه رواج می دادند و از این مهمتر با خرید برده ها به صورت متعدد، آنان را در خانه خود نگهداری کرده و با تربیت آنها به صورت صحیح، موجب هدایت و سازندگی آنان را فراهم می ساختند و البته سپس آنها را در راه خدا آزاد می کردند .
اینک با نقل یک روایت در زمینه بیان ثوابهای آزاد نمودن برده از زبان حضرت سجاد علیه السلام، به یکی از سیره های آن بزرگوار در آزاد کردن بندگان می پردازیم.
حضرت سجاد علیه السلام فرمودند: « هیچ مؤمنی، بنده مؤمنی را آزاد نمی کند مگر اینکه خداوند به جای هر عضوی از اعضاء آن بنده، عضوی از اعضای او را از آتش دوزخ ایمن می سازد. »
حضرت سجاد علیه السلام در آزاد کردن برده ها مانند سایر اعمال خیر گوی سبقت را از دیگران ربوده بودند به گونه ای که در تواریخ ذکر شده است که آن بزرگوار هزار بنده در راه خداوند متعال آزاد کرده اند. (چه اینکه برای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده که هزار مملوک در راه خدا و برای نجات از آتش از دستمزد حاصل از تلاش خود آزاد نمود.)
در قسمتهای مربوط به عفو و گذشت حضرت تحت رقم 4 و 5 و در قسمت ارتباط حضرت با زیر دستان و بردگان نمونه های بسیار جالب و عالی از برخی از عنق های حضرت و آزاد ساختن کنیزان یا بردگان بیان گردیده است.
نکته ای که در مورد انجام این عمل صالح توسط حضرت زین العابدین بسیار قابل توجه و تحسین است این است که برای آن حضرت قیمت برده مهم نبوده است و وجود اقدسش هر کجا موقعیت را برای عنقی مناسب می دیدند، آن را انجام می دادند و لو برده مورد نظر، بسیار گرانقیمت باشد.
« سعید بن مرجانه » می گوید: حضرت علی بن الحسین علیه السلام یکی از بندگانش را که عبیدالله بن جعفر به او اعطا کرده بود و قیمتش ده هزار درهم یا هزار دینار بود را آزاد کرد. در این جا سیره مستمر آن بزرگوار را در زمینه آزاد کردن بردگان که حاوی درسهای بزرگ سازندگی و حاکی از عظمت و وارستگی بی نظیر حضرت سجاد علیه السلام می باشد، مرور می کنیم:
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
عادت علی بن الحسین این بود هر گاه ماه مبارک رمضان داخل می شد هیچ غلام و کنیزی را تنبیه نمی کرد و اگر آنها مرتکب گناه می شدند در دفتر یادداشت می نمود
چون که آخرین شب ماه رمضان فرا می رسید، آنها را دعوت می کرد و در اطراف خود آنها را جمع فرموده و آن دفتر را بیرون می آورد، می فرمود: ای آقای فلانی تو چنان و چنین کردی و من تو را تادیب نکردم، آیا به یاد داری؟!! او هم می گفت: بلی یابن رسول الله. تا به آخرین تن از آنها می رسید و همه را به اقرار وا می داشت: سپس حضرت در وسط آنان می ایستاد و به آنها می فرمود: صدایتان را بلند کنید و بگوئید: ای علی بن الحسین !! هر آینه پروردگار تو نیز همه آنچه تو انجام داده ای را بر تو شماره کرده است. چنانکه تو آنچه ما عمل کرده بودیم بر ما شماره نمودی؛ و در نزد او کتابی است که بر علیه تو به حق گویا می باشد. و هیچ کوچک و بزرگ که تو انجام داده ای را فرو گذار نکرده و همه را ثبت کرده است؛ و می یابی جمیع آنچه را که انجام داده ای که نزد او حاضر است، چنانکه، جمیع عملکرد خود را نزد تو حاضر یافتیم.
حال که چنین است پس ببخش و در گذر همچنانکه امید عفو از ملیک داری و دوست داری که « ملیک » از تو در گذرد. تو از ما در گذر تا او را بخشنده بیابی و او را در ارتباط با خودت رحیم و برای خودت غفور و بخشنده بیابی و هرگز پروردگار تو به هیچکس ظلم نمی کند همچنانکه نزد تو کتابی است که بر علیه ما به حق گویا است و هیچ کس صغیر و کبیر از آنچه ما انجام داده ایم را فرو گذار نکرده وهمه را احصا کرده است.
ای علی بن الحسین علیه السلام ذلّت مقام خودت را در نزد پروردگار و حکیم عادل که هرگز به اندازه مثقال حبّه ای از خَردل ظلم نمی کند به یاد آور و او این اندازه کوچک از عملکرد تو را در روز قیامت حاضر خواهد کرد و خداوند به عنوان حسابگر دقیق و شاهد مطلق کفایت می کند؛ پس در گذر و ببخش تا ملک از تو درگذرد و ببخشد. هر آینه او خود می فرماید: « باید ببخشید و در گذرید، آیا دوست نمی دارید که خداوند شما را ببخشد. » (22 / نور )
امام صادق علیه السلام می فرمایند: حضرت با صدای بلند این مطالب را بر علیه خود فریاد می کرد و به آنها تلقین می فرمود و آنها نیز با صدای بلند فریاد می کردند و این در حالی بود که او در بین آنها ایستاده بود و گریه می کرد و می گفت: پروردگارا تو خود ما را امر فرمودی که از هر کس که به ما ظلم کرده در گذریم. ما که به خود ظلم کردیم و اینک ما از هر کس که به ما ظلم کرده بود درگذشتیم، پس تو نیز از ما درگذر که تو از ما و از همه مأمورین اولی می باشی؛ و تو امر فرمودی که ما سائلی را از درهای خود نرانیم و اینک همه به عنوان نیازمند و مسکین به خدمت تو آمده ایم و به باب تو و آستانه تو سر مسکنت فرود می آوریم، آری از تو طلب می کنیم لطف تو را و معروف و عطاء تو را.
پس با این امور بر ما منت بگذار و ما را مأیوس نفرما که تو به این مطلب از ما و همه مأمورین اولی هستی. ای خدای من کَرم نمودی به من هم کَرم فرما، چرا که اینک از سئوال کنندگان درگاه تو هستیم، تو خود نیکی را جود و بذل فرمودی پس مرا نیز با اهل احسان و انعام خود قرار ده،ای کریم!!
بعد حضرت رو به آن گروه از بردگان و کنیزان می فرمود و می گفت: من همه شما را بخشیدم آیا شما من را می بخشید؟!! و از آنچه از من نسبت به شما از بد رفتاری سر زده در می گذرید؟!! که من مالک بدی بودم مالکی ظالم، ولی خود مملوکی هستم برای ملیکی کریم که جواد و عادل و محسن و فضیلت بخش است.
آنها همگی در پی این درخواست بزرگوارانه حضرت می گفتند : ای سید و آقای ما، ما همگی از تو درگذشتیم ولی تو کوچکترین بدی نکرده ای؛ پس به آنها می فرمودند: همگی بگوئید: خداوندا از علی بن الحسین درگذر همچنانکه او از ما درگذشت. و او را از آتش آزاد بفرما همچنانکه او ما را از بندگی آزاد کرد.
آنها هم این را می گفتند و هر بار می فرمود: اللهم آمین ای رب العالمین بعد می گفت: بروید که از شما درگذشتم و گردنهایتان را آزادکردم به این امید که خداوند من را در گذرد و گردن من را نیز آزاد کند و سپس همه آنها را آزاد می کرد؛ فردا که روز عید فطر فرا می رسید به همه آنها جوائز ارزنده ای که آنها را مصونیت بخشیده و از آنچه نزد مردم است بی نیاز کند، هدیه می داد. و هیچ سالی نبود مگر اینکه در آخرین شب از ماه رمضان ما بین بیست نفر، کمتر یا بیشتر، را آزاد میکرد.
حضرت می فرمود: برای خداوند متعال در هر شب از شبهای ماه رمضان به هنگام افطار هفتاد هزار هزار آزاد شده از آتش است که همگی مستحق کامل برای آتش بوده اند و چون شب آخر از ماه رمضان فرا رسد در آن به مانند آنچه در جمیع شبها آزاد کرده آزاد می فرماید و من دوست دارم که خداوند من را چنین ببیند که برده هائی که در ملک خود دارم در دار دنیا، آنها را آزاد کرده ام؛ دین رجاء و امید که او نیز مرا از آتش آزاد کند!!
آری حضرت علی بن الحسین علیه السلام هیچ خادمی را بیش از یک سال کامل استخدام نکرد و چنین بود که هرگاه بنده ای را در اول یا وسط سال مالک می شد، هر گاه شب عید فطر می شد او را آزاد می ساخت و افراد دیگری را در سال دوم به جای آنها قرار می داد و بعد آنها را نیز همچنین آزاد می کرد تا اینکه به خداوند متعال ملحق شد.
اساساً حضرت بنده های سیاهی می خرید که به آنها هیچ نیازی نداشت ولی آنها را به عرفات می آورد و به وسیله آنها خلل ها و کمبود ها را جبران می کرد و هر گاه از عرفات به سوی منی و مکه کوچ می کرد همه آنها را نیز آزاد می ساخت و به آنها جوائزی از مال هدیه می داد.
این سیره مستمره حضرت زین العابدین در آزاد سازی بردگان مشتمل بر نکات ارزنده اخلاقی و معنوی حاکی از نهایت بزرگواری و عرفان حضرت می باشد و می طلبد پیرامون آن به دقّت مطالعه کرد تا از آن استفاده برد و برای زندگی خود از آن بهره مند گردید.
مراجعه شود به:
- بعد اجتماعی امام سجاد علیه السلام
- ارتباطات اجتماعی امام سجاد علیه السلام
- رفتار امام سجاد علیه السلام با بردگان
- عیادت بیمار، زیارت خداست
منابع:
- کشف الغمه، ج 2، ص 279
- بحارالانوار، ج 46 و ص 95 به نقل از حلیه الاولیاء و ص 103 حدیث 93 به نقل از اقبال الاعمال
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آزادی کنیز خطا کار
آزادی کنیز خطا کار
سفیان ثوری روزی نزد امام صادق علیه السلام رفت و دید رنگ چهره امام دگرگون است. پرسید چه اتفاقی افتاده.
امام فرمود:« من گفته بودم کسی بالای بام نرود، ولی امروز وقتی داخل منزل شدم، دیدم یکی از کنیزانی که مسئول مراقبت از یکی از فرزندانم است، همراه با او از نردبانی بالا رفته بود. چشمش که به من افتاد، دست و پایش لرزید، تمرکز خود را از دست داد و کودک به زمین افتاد و درگذشت. ولی نگرانی من بابت مرگ فرزندم نیست، بلکه بابت ترسی است که از طرف من در دل کنیز افتاده است. »
آنگاه امام صادق علیه السلام دو بار به آن کنیز فرمود:« انت حرة لوجه الله لا باس علیک »؛ (تو به خاطر خدا آزاد هستی، و هیچ مسئولیتی متوجه تو نیست.)
مراجعه شود به:
- صبر در فرهنگ اسلام
- برده داری در اسلام
- عفو و گذشت
- تسلیم امام سجاد علیه السلام در برابر تقدیر الهی
- آزادسازی غلامان
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ازدواج فاطمه علیهاسلام به امر خداوند
ازدواج فاطمه علیهاسلام به امر خداوند
جبرئیل بر پیامبر خدا صلی الله علیه و اله فرود آمد و گفت:« ای محمد، خداوند متعال به تو فرمان می دهد که فاطمه را به ازدواج برادرت، علی، دربیاوری.»
رسول خدا علی را فرا خواند و به او فرمود:« ای علی،من دخترم را که بزرگ زنان جهان و محبوبترین آنها نزد من است، به ازدواج تو درمی آورم.»
مراجعه شود به:
منابع:
- بحارالانوار، ج 36، ص 26، حدیث 23 ------ غیبت نعمانی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نقش امام علی علیه السلام در زندگی مشترک بهشتیان
نقش امام علی علیه السلام در زندگی مشترک بهشتیان
امام باقر علیه السلام به ابو حمزه ثمالی فرمود:« علی را در جایگاهی پایینتر و بالاتر از آنچه خداوند برایش مقرر فرموده، قرار ندهید. برای علی همین کفایت می کند که با دشمنانی که به اسلام و پیامبر حمله می کردند، میجنگید و روز قیامت هم بهشتیان را به ازدواج یکدیگر در می آورد.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 39، ص 206، حدیث 24 ----------- امالی مفید
مراجعه شود به:
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
استفاده از عطر در نماز
استفاده از عطر در نماز
عبدالله بن حارث نقل نموده است که حضرت علی بن الحسین علیه السلام ظرفی از مشک داشت که آن را در سجاده خود گذاشته بود و هر گاه میخواست به نماز بایستد، خود را با آن خوشبو میساخت.
استعمال بوی خوش یکی از دستورات اکید اسلامی است و پیامبر و ائمه علیهم السلام به آن علاقه وافری داشتند. به خصوص در موقع اقامه نماز، معطر ساختن خود مستحب است و باعث فزونی ثواب نماز میشود.
منابع:
- بحارالانوار، ج 46، ص 58، حدیث 12 به نقل از اصول کافی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
استغفار برای مخالفین
استغفار برای مخالفین
علی بن رئاب میگوید:
روزی امام صادق علیه السلام در سجده بود و من شنیدم که چنین دعا میکرد:
«اللهم اغفر لی و لاصحاب ابی، فانی اعلم ان فیهم من ینقصنی»
(بار خدایا مرا و یاران پدرم را بیامرز. با وجودی که می دانم که در میان یاران پدرم، هستند کسانی که به من بیاحترامی میکنند.)
مراجعه شود به:
دلسوزی برای هدایت دیگران
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فضیلت یاد امام علی علیه السلام
فضیلت یاد امام علی علیه السلام
حضرت صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند متعال برای برادرم، علی بن ابی طالب، فضائلی قرار داده که جز خودش نمیتواند آنها را شمارش کند. هر کس به یکی از فضائل علی اقرار کند، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد حتی اگر در روز قیامت به اندازه گناهان همهی جن و انس گناه کرده باشد.
هرکس یکی از فضائل او را در جایی بنویسد، تا زمانی که نشانهای از آن نوشته به جا بماند، ملائکه برایش استغفار می کنند. هر کس گوش به فضیلتی از فضائل علی بدهد، خداوند گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، میبخشد؛ و هر کس به نوشتهای بنگرد که فضائل علی در او نوشته شده است، خداوند گناهانی را که او با چشمش مرتکب شده میبخشد.»
آنگاه رسول خدا فرمود:« نگاه کردن به چهرهی علی بن ابی طالب عبادت است، یادش نیز عبادت است و ایمان هیچ بنده ای جز با دوستی او و بیزاری از دشمنانش پذیرفته نیست.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 38، ص 196، حدیث 4 ------ امالی صدوق
مراجعه شود به:
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 10-23-2009 در ساعت 07:08 PM
|
10-23-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
استواری دین به وسیله امام علی علیه السلام و شیعیانش
استواری دین به وسیله امام علی علیه السلام و شیعیانش
رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمود:« ای علی، به شیعیانت مژده بده که آنان به رهبری و ولایت تو راضی اند و خداوند نیز از آنان راضی است. ای علی، شیعیان تو بزرگوار و عالی رتبهاند. اگر تو و شیعیانت نبودید دین خداوند استوار نمی گردید. »
منابع:
- بحارالانوار، ج 36، ص 347، حدیث 216 ------ کفایه الاثر
مراجعه شود به:
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 04:16 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|