بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #111  
قدیمی 11-20-2009
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خداي من!
به ابتداي راهي كه آمده ام فكر مي كنم.
به روز آغازين كه با گريه پاي بر اين دنياي بي رحم نهادم و همه با آمدنم خندان شدند.
چرا من گريان و آنها خندان؟
گويي آنها خرسند بودند كه موجودي ديگر به جمع آدمك هاي لحظه اي پيوسته و مي خواهد در اين روزگار بي رحم عمري را طي كند و من گريان بودم از اينكه به ميل خود نيامده بودم و شايد ندايي در گوشم زمزمه كرده بود كه برو و لذت زجرهاي پنهاني و خندهاي به ظاهر شيرين و آوازهاي غمبارت را همراه خود به آنجا ببر چرا كه تو انساني و انسان محكوم به زندگي با درد و رنج است....
به سالهايي فكرمي كنم كه كودك بودم اما كودكي نكردم.به سالهايي كه به سرعت باد گذشتن و در جواني موي سفيدي را در سر و روي خود مي بينم.به روزهايي كه برايم چون شب تاريك هست و شب هايي كه حتي ماه نيز مهمان اتاق دلتنگي هايم نمي شوند.به ساعت هايي كه آنها را از حركت كردن نگاه داشته ام تا لحظه هاي رفته را چون شاق بر بدنم نكوبند و به حاله تنهايي كه به دور خود پيچيده ام و با آن خو گرفته ام...
و به زندگي خود فكر مي كنم كه چرا آغوش گرمي در كنارم نيست تا خود را به آن برسانم و از رسم دنياي نامرد بغض پنهان خود را در پنهاه آن بشكنم و با گريه باري از غم خود بكاهم....
خدايا....
كجاي جاده زندگي ام را بيراهه رفتم كه اينگونه غم را با من همنشين كردي و دل كدامين بنده ات را به درد آورده ام كه سزايش اين چنين شكستن و سوختن بي صداست؟؟؟؟؟
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #112  
قدیمی 11-21-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدايا ميبينم با چه تمنائي مرا از بديها دور ميكني و ميدانم من چگونه بدور از همه اين تمناها دوباره رو به بديها مي آورم ولي مطمئنم تو باز هم مرا در سختي ها رها نخواهي كرد
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #113  
قدیمی 11-21-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چي شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به كدامين گناه ؟

به كدامين نگاه؟

به كدامين حرف؟

به كدامين عمل؟

به كدامين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا مثل گذشته به من نگاه نميكني؟

تو كه ميدوني دلم طاقت قهر تو رو ،دوري تو رو نداره


بيا تا بفهمم كه دوستم داري مانند گذشته

به بزرگيت ببخش

دوستت دارم به وسعت كهكشانها،به بلنداي كوهها،به اعماق درياها

دستم را بگير.....................


ویرایش توسط فرگل : 11-21-2009 در ساعت 12:00 PM
پاسخ با نقل قول
  #114  
قدیمی 11-26-2009
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام خدا جون؛

نمی دونم داری نگاهم می کنی یا نه. یعنی حق درای تحویل نگیری. بی معرفت تر از منو کجا دیدی؟ ولی من بازم با همه بدی هام اومدم سراغت. آخه من که به غیر از تو کسی رو ندارم، کجا برم... دلم می خواد رو پاهات بشینم و تو دستاتو دورم حلقه بزنی. من گریه کنم و تو نوازشم کنی.
خدایا کاش یادم می دادی که هر وقت که می خوام گناه کنم به یاد این جمله تکان دهنده ات بیفتم که پرسیدی:

"بنده من، من به خاطر تو شیطان رو از درگاهم راندم. حال تو با او علیه من همدست می شوی؟"

آخ... آخ که چقدر گستاخم من. دلم برات می سوزه که منو بین بنده هات داری.

خداجون، چند شب پیش که دعای جوشن کبیر رو تو شبهای قدر می خوندم، دیدم بهم اجازه دادی اسمهای قشنگتو با همه گناهکاریم ببرمو پیشت دعا کنم. یکی از او اسمهات "رفیق" بود. مگه میشه؟! مگه میشه به من به این بنده رو سیاهت ا جازه بدی که صدات کنه رفیق... خیلی بزرگی، حتی خودمم نمی تونم بزرگیتو تصور کنم.

با همه این حرفا می خوام پیشت شکایت کنم. خودتو که بهمون نشون نمی دی، خوب چرا آقامون، صاحبمون، جانشین و ولی خودتو ازمون گرفتی... می دونم اونم از گناهای خودمونه ولی بیا و یه بار دیگه بزرگی کن و آقا رو برسون. دلمون براشون تنگه مولای من.

دوستت دارم، با همه ی گناهکاریم دوستت دارم.
از طرف روسیاهترین بنده ات
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
  #115  
قدیمی 11-26-2009
صدای سکوت آواتار ها
صدای سکوت صدای سکوت آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 140
سپاسها: : 0

8 سپاس در 8 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خداي خوبم ميخوام بهت بگم مثل هميشه كه هوامو داشتي بازم هوامو داشته باشم كه بدون تو هيچم
پاسخ با نقل قول
  #116  
قدیمی 11-26-2009
aram_53 آواتار ها
aram_53 aram_53 آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: فرهمند
نوشته ها: 16
سپاسها: : 0

3 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خدایا خیلی تنهام

خدایا
من دیگه روم هم میشه با تو حرف بزنم ؟ ولی اینقدر خسته ام که با همه ی بدی هام بازم به تو پناه اوردم خدایا از گناهام میگذری؟ این بنده ی روسیاهت را پناه میدی ؟ خدایا بهت محتاجم. میدونم اینقدر بدم که لایق جوابت هم نیستم ولی پناهی جز تو ندارم مثل همیشه منو دریاب خدایاااااااااااااااا
پاسخ با نقل قول
  #117  
قدیمی 11-26-2009
mahya1994 آواتار ها
mahya1994 mahya1994 آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 122
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدایا سلام!
نمی خوام طولانی حرف بزنم! دلم گرفته!
فقط می خوام که همیشه کمکم کنی...
پاسخ با نقل قول
  #118  
قدیمی 11-29-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدايا هر وقت به اسمان مينگرم ستاره هائي را ميبينم كه شايد هزاران سال پيش مرده اند ولي هنوز نوري از انها در اسمان باقي است ايا ميشود روزي من هم بعد از مرگم اينچنين باشم
خدايا دوست دارم مرگم همچون ستارگان باشد مرگي ستاره اي كه تا هزاران سال مردم به نوري كه در دلم هست بنگرند و شادمان و ارام باشند .
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
  #119  
قدیمی 11-29-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سحرگاهان ميان سجده سبزت
اگر برخاطرت ردشد خيال من

دعايـم كـــن
پاسخ با نقل قول
  #120  
قدیمی 11-29-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خدايا فراموشم نكن حتي اگر بدترين و سياه روي ترين بنده تو باشم چرا كه بود تو تنها ارام كننده روي سياهم خواهد بود
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها