|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
عکس و بیوگرافی حدیث فولادوند
بیوگرافی حدیث فولادوند
نام اصلي: حدیث
نام خانوادگي اصلي: فولادوند
سمت (در بخش هاي): بازیگران،
......................................
تاريخ تولد: 1356
محل تولد: تهران
مليت: ایران
......................................
مدرك تحصيلي: فوق دیپلم
بيوگرافي
با بازی در نقش عروس جوان در فیلم دستهای آلوده (1378) به سینما آمد و یک سال بعد در فیلم مارال (1379) بود که فرصت خودنمایی پیدا کرد اما در تلویزیون با مجموعه تلویزیونی گمگشته (1380) معروف شد
حدیث فولادوند (متولد ۲۰ دیماه ۱۳۵۶ تهران) دانشجوی انصرافی رشتهٔ معماری فعالیت هنری را از کودکی آغاز کرد ؛در دوازده سالگی زیر نظر گلاب آدینه آموزش دید و در نمایش «گلهای دوستی» روی صحنه رفت. وی برای اولین بار نقش کوتاهی را در فیلم سینمایی دستهای آلوده به کارگردانی سیروس الوند بازی کرد وبدین ترتیب اولین حضورش را در سینما در سال ۱۳۷۸ اعلام نمود.
او که پس از گرایش به هنر های مختلف از جمله موسیقی و نقاشی اکنون خود را در بازیگری موفق می دید یک سال بعد از اولین تجربه خود, در فیلم سینمایی مارال به کارگردانی مهدی صباغزاده هنرنمایی کرد. همچنین درخشش او در تلویزیون با بازی در سریال گمگشته اغاز شد. او همچنین در مجموعههای تلویزیونی سالهای خاکستری، دیوار شیشهای، معصومیت از دست رفته بازی کردهاست. وی علاوه بر آن در نمایش مده آ نیز نقش آفرینی نمودهاست. او مدرک فوق دیپلم معماری دارد
........................................
با بازی در نقش عروس جوان در فیلم دستهای آلوده (1378) به سینما آمد و یک سال بعد در فیلم مارال (1379) بود که فرصت خودنمایی پیدا کرد اما در تلویزیون با مجموعه تلویزیونی گمگشته (1380) معروف شد.
دستهای آلوده (سیروس الوند، 1378)
سالهای خاکستری (مجموعه تلویزیونی، 1378)
مارال (مهدی صباغزاده، 1379)
غزل (محمدرضا زهتابی، 1379)
مسافر ری (داود میرباقری، 1379)
همکلاس (سعید خورشیدیان، 1380)
دیوار شیشه ای (مجموعه تلویزیونی، 1380)
گمگشته (مجموعه تلویزیونی، 1380)
رز زرد (داریوش فرهنگ، 1381)
سر نیستی (1381)
کما (آرش معیریان، 1382)
بیشترین همکاری های حدیث فولادوند با:
>> امین حیایی (بازیگران،موسیقی،) (در 4 فیلم ) ==>
>> عبدالله اسکندری (تهیه و تولید،فیلمنامه،چهره پردازی،) (در 4 فیلم ) ==>
>> زهره حمیدی (بازیگران،) (در 4 فیلم ) ==>
>> بابک اخوان (صدا،) (در 3 فیلم ) ==>
>> احمد احمدی (بازیگران،صدا،عکس،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> جهانگیر میرشکاری (بازیگران،صدا،) (در 3 فیلم ) ==>
>> عبدالله علیخانی (تهیه و تولید،) (در 2 فیلم ) ==>
>> فرهاد ارجمندی (صدا،) (در 2 فیلم ) ==>
>> داریوش ارجمند (بازیگران،صحنه و لباس،) (در 2 فیلم ) ==>
>> علی قربان زاده (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> ساسان باقرپور (صدا،) (در 2 فیلم ) ==>
>> رضا بانکی (تهیه و تولید،عکس،فیلمبرداری،) (در 2 فیلم ) ==>
>> حسن توکل نیا (بازیگران،تهیه و تولید،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> مهرداد جنابی (موسیقی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> مهتاج نجومی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> نیلوفر دوستی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> عظیم محمدی (جلوه های ویژه،صحنه و لباس،) (در 2 فیلم ) ==>
>> نیما فلاح (بازیگران،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> حسین مجد (صحنه و لباس،) (در 2 فیلم ) ==>
>> فرهاد خان محمدی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> فریدون خوشابافرد (صدا،) (در 2 فیلم ) ==>
>> مجتبی رحیمی (صحنه و لباس،فیلمبرداری،) (در 2 فیلم ) ==>
>> غلامرضا طباطبایی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> حسین فرح بخش (تهیه و تولید،صحنه و لباس،عکس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم )
>> آرش معیریان (تدوین،کارگردانی،موسیقی،) (در 2 فیلم
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 12-03-2009 در ساعت 02:23 PM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 12-03-2009 در ساعت 02:24 PM
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
12-03-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 05:55 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|