Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 03-17-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خوش خوان ترین تفسیر قرآن

خوش خوان ترین تفسیر قرآن




نزدیک سه قرن از هجرت می گذشت که محمدبن جریر طبری سنی، سرآمد روزگار خویش، آستین ها را بالا زد و تفسیر «جامع البیان» را نوشت. «جامع البیان، تفسیر مهم و مشهوری شد و چون اولین بار بود که در تاریخ اسلام از همه علوم قرآنی در آن استفاده می شد. نزدیک یک قرن دیگر گذشت تا اینکه ابوجعفر محمدبن حسن طوسی که او را به نام شیخ طوسی می شناسند، تفسیر التبیان را نوشت در این تفسیر هم همه علوم قرآنی حضور دارند. شیخ طوسی اولین دانشمند شیعه ای بود که تفسیر می نوشت، به همین دلیل کتاب تفسیرش مرجعی شد تا بعدها بقیه دانشمندان و عالمان شیعه برای نوشتن قبل از همه تفسیرها سراغ التبیان او را بگیرند. این تفسیر سال ها مهم ترین تفسیر بود و همه به آن استناد می کردند تا آنکه شیخ طبرسی از میان دانشمندان اسلامی قد علم کرد، این کتاب را مرجع کارش قرار داد و تفسیر مهمی به نام مجمع البیان نوشت.
طبرسی در مجمع البیان می نویسد: «شیخ طوسی پیشکسوتی است که من از پرتو نور او بهره می گیرم و قدم هایم را جای قدم هایش می گذارم».


التبیان قصه غریبی دارد. این تفسیر تا 1364 هجری قمری که سید محمد حجت کوه کمری تبریزی آستین هایش را بالا زد و همه جلدهای آن را سروسامان داد، متروک مانده بود و ده سال بعد در نجف، ده جلد کامل و مرتب از التبیان منتشر شد.
با همه این قصه ها و تفسیرها معلوم است شیخ امین الدین ابوعلی فضل بن حسن طبرسی که حدود 60-50 سال پس از شیخ طوسی، مجمع البیان را نوشت، همه جلدهای التبیان زیر دستش بوده و با استناد به نوشته استادش تفسیر زیبایی چون مجمع البیان را نوشته است.
این دو تفسیر همه علوم قرآنی مثل نحو، تعریف، اشتقاق، معانی، بیان، بدیع، علم قرائت، کام، فقه، اصول فقه، قصه ها و شأن نزول، علم ناسخ و منسوخ و حدیث را همراه هم دارند.
نگاهی مختصر به این دو تفسیر نشان می دهد با اینکه بسیاری از نوشته ها التبیان و مجمع البیان یکسان است – مثل آیه 23 بقره – اما کار شیخ طبرسی آن بوده که فنون مختلف تفسیر مثل قرائت، لغت، اعراب، شأن نزول، قصه های قرآنی و معانی را از هم جدا کرده و مرتب تر در تفسیر مجمع البیان آورده است.
اگر این طبقه بندی ها را هم کنار بگذاریم، شیخ طبرسی به گفته اهل فن و ادب شناسان عرب از جمله های روان تری در تفسیرش استفاده کرده و از نظر ادبی هم دستی به جمله کشیده تا بهتر خوانده شوند.
تفاوت دیگر این دو تفسیر اینکه نویسنده التبیان در کتابش نیم نگاهی به شبهه ها هم کرده و به حساب این شبهه ها رسیده است. از سوی دیگر به شعر شاعران عرب هم استناد کرده و شعرهای عربی فراوانی در تفسیرش آورده است؛ در حالی که شیخ طبرسی در مجمع البیان توجه کمتری به شعر و شبهه نشان داده است.
نکته مهم دیگری که در مطالعه تفسیر همه دانشمندان به چشم می خورد، استناد آنها به تفاسیر دانشمندان سنی است. شیخ طوسی در التبیان از نظر 360 دانشمند سنی استفاده کرده اما تنها نام و نشان 20 عالم سنی در مجمع البیان پیدا می شود. البته می شود این خرده را به طبرسی گرفت که برای روانی و انسجام تفسیرش، سند بسیاری از حدیث ها را حذف کرده. در این باره در مقدمه مجمع البیان نوشته است: «من سند این روایت را برای اختصار و کوتاهی سخن و شهرت آنها پیش ارباب حدیث حذف می کنم».
جدای همه این تفاوت ها چه بهتر که به نظر شیخ طبرسی درباره التبیان مراجعه کرد. طبرسی در مجمع البیان می نویسد: «شیخ طوسی پیشکسوتی است که من از پرتو نور او بهره می گیرم و قدم هایم را جای قدم هایش می گذارم». اما کمی جلوتر مخلوط شدن نکته های کم اهمیت و با اهمیت، خالص و ناخالص در اعراب و نحوه جدا نکردن سره از ناسره و استفاده از ادبیات بی نظم را مهم ترین اشکالات التبیان می شمارد و می گوید خود در تفسیرش سعی کرده به این مشکل ها سروسامانی بدهد.
تفاوت دیگر این دو تفسیر اینکه نویسنده التبیان در کتابش نیم نگاهی به شبهه ها هم کرده و به حساب این شبهه ها رسیده است. از سوی دیگر به شعر شاعران عرب هم استناد کرده و شعرهای عربی فراوانی در تفسیرش آورده است؛ در حالی که شیخ طبرسی در مجمع البیان توجه کمتری به شعر و شبهه نشان داده است.


او مجمع البیان را با روش موضوعی سامان داده و مکی و مدنی بودن سوره ها و اختلاف هایشان، دلیل نامگذاری سوره ها، شأن نزول و کلمه هایی مشکل قرآنی را بررسی کرده است.
دیگر نکته جالب مجمع البیان این است که نویسنده چون در فقه صاحب نظر بوده و مرجع تقلید زمان خودش، در تفسیرش هم پس از 500 آیه، موضوع فقهی از آنها استنباط می کند و نظر خود را به عنوان یک فتوا در تفسیرش می آورد.
منبع: مجله آیه


__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها