بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 07-12-2008
k@vir آواتار ها
k@vir k@vir آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2008
نوشته ها: 426
سپاسها: : 0

37 سپاس در 28 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض نیما یوشیج - علی اسفندیاری (سخنان و نظرات بزرگان ایران و جهان در مورد نیما)

نیما یوشیج - علی اسفندیاری (سخنان و نظرات بزرگان ایران و جهان در مورد نیما)

«نيما يوشيج» به روايت دكتر روژه لسكو و پروفسور ماخالسكي

شاعر افسانه اي


علي اسفندياري متخلص به «نيما يوشيج» براي اروپاييان بويژه فرانسه زبانان چهره اي ناشناخته نيست. علاوه براينكه ايرانيان برخي از اشعار نيما را به زبان فرانسه ترجمه كردند، بسياري از ايرانشناسان فرانسوي نيز دست به ترجمه اشعار او زدند و به نقد آثارش پرداختند. بزرگاني چون دكتر حسن هنرمندي، روژه لسكو، پروفسور ماخالسكي، آ.بوساني و… كه در حوزه ادبيات تطبيقي كار مي كردند عقيده داشتند چون نيما با زبان فرانسه آشنابوده، بسيار از شعر فرانسه و از اين طريق از شعر اروپا تأثير پذيرفته است. از نظر اينان اشعار سمبوليستهايي چون ورلن، رمبو و بويژه ماگارمه در شكل گيري شعرسپيدنيمايي بي تأثير نبوده است.
پروفسور «روژه لسكو» مترجم برجسته «بوف كور» صادق هدايت، كه در فرانسه به عنوان استاد ايران شناسي در مدرسه زبانهاي زنده شرقي، زبان كردي تدريس مي كرد، ترجمه بسيار خوب و كاملي از «افسانه» نيما ارائه كرد و در مقدمه آن به منظور ستايش از اين اثر و نشان دادن ارزش و اهميت نيما در شعر معاصر فارسي، به تحليل زندگي و آثار او پرداخت و نيما را به عنوان بنيانگذار نهضتي نو در شعر معاصر فارسي معرفي كرد.كه فصلي تازه در تاريخ ادبيات ايران گشوده است. او در مقدمه ترجمه «افسانه» مي نويسد: «از ميان تحولات بسياري كه در طول نيم قرن اخير در ادبيات ايران به وجود آمده، مسلماً يكي از مهمترين آنها انقلاب شعري است كه به دست نيما يوشيج بنيان گذاشته شد. او رهبري «شعرنو» را در ايرا ن به دست گرفت.
البته اين جريان از مدتها پيش در غرب آغاز شده بود و جسارت ها و بي پروايي هاي «شعرنو» كار چندان تازه اي نبود اما در ايران كاملاً ناشناخته مانده بود و اين شاعر نابغه با الهام از شعر غرب به ويژه با تأثيرگرفتن از شاعران فرانسه سعي كرد راهي نو در ادبيات ايران ايجاد كند. او به انگيزه بيان كامل انديشه هاي خود در قالبي جديد و با مفهومي كاملاً تازه از قوانين عروض و قافيه شعر كهن فارسي و مضمونهاي كهنه و تكراري خود را جدا كرد.
نيمايوشيج «شعر آزاد» را پذيرفت و اين كار از نظر اديبان زبان فارسي نشانه گستاخي جنون آميزي بود براي كسي كه آن همه آهنگهاي غني و بسيار متنوع شعر كهن فارسي را در اختيار داشت.
نيما قراردادهاي كهن، تصاوير، مضامين و زبان احساساتي و عرفاني شعر هزارساله سرزمين خود را كنار نهاد و برآن شد تا اضطرابها و احساسات قلبي و انساني اش را در برابر زندگي، عشق، طبيعت، رنج درماندگان و گذشت بي رحمانه زمان، بازباني تازه و گاه منحرف كننده اما سرشار از هيجان بيان كند كه ارزش اين نوآوري نيما كمتر از زبان و شعر بهترين پشتيبان او نبود. هرچند نيما اصول و قواعد شعر گذشته را كنار نهاد اما هرگز به آنها پشت نكرد بلكه هميشه آنها را پيش روي خود نگاه داشت و گاهي هم بسيار از آنها الهام گرفت.»
«افسانه» نخستين آزمايش شعري نيما به عنوان يكي از شاهكارهايش قطعاً برسينه تاريخ ادبيات ايران حك خواهدشد تا شاعران نسل جوان آينده از روي آن مشق كنند.
اما تلاش نيما براي احياي شعر فارسي به سختي و با تندي مورد انتقاد قرارگرفت و در ابتدا كمتر ستايش منتقدين ادبي كشورش را برانگيخت. اما باوجود اين همانند «هدايت» توانست در دل نسل جوان نوجو راه يابد و تأثير شايسته اي برآنان گذارد. كه هر كدام ازآنان بعدها نامهاي پرآوازه اي در ادبيات معاصر ايران شدند.
«شعر آزاد» يكي از دستاوردهاي اساسي مكتب سمبوليسم بود كه توسط ورلن، رمبو و … در «عصر روشنگري» بنا نهاده شد و شاعران و نويسندگان بسياري را با خود همراه كرد كه نيمايوشيج نيز با الهام از ادبيات فرانسه يكي از همراهان اين مكتب ادبي شد.
هدف در شعر آزاد آن است كه شاعر به همان نسبت كه اصول خارجي نظم سازي كهن را به دور مي افكند هرچه بيشتر ميدان را به موسيقي وكلام واگذارد. در واقع در اين سبك ارزش موسيقيايي و آهنگ شعر در درجه اول اهميت قرارمي گيرد.
شعر آزاد به دست شاعران سمبوليست فرانسه چهره اي تازه گرفت و به شعري اطلاق مي شد كه از همه قواعد شعري كهن بركنار ماند و مجموعه اي از قطعات آهنگدار نابرابر باشد.
در چنين شعري، قافيه نه در فواصل معين، بلكه به دلخواه شاعر و طبق نياز موسيقيايي قطعه در جاهاي مختلف شعر ديده مي شود و «شعر سپيد» در زبان فرانسه شعري است كه از قيد قافيه به كلي آزاد باشد و آهنگ دار بودن به معناي موسيقي دروني كلام از اجزا جدايي ناپذير اين نوع شعر است. كه اين تعاريف كاملاً با ماهيت و سبك اشعار نيما هماهنگي دارد.
در مجموع مي توان گفت كه:
.۱ نيما كوشيد تجربه چندنسل از شاعران برجسته فرانسوي را در شعر فارسي بارور سازد.
۲ . نيما توانست شعر كهن فارسي را كه در شمار پيشروترين شعرهاي جهان بود ولي در چند قرن اخير كارش به دنباله روي و تكرار رسيده بود را با شعر جهان پيوند زند و بارديگر جاي والاي شعر فارسي را در خانواده شعر جهان به آن بازگرداند.
.۳ نيما توانست عقايد متفاوت و گاه متضاد برخي از بزرگان شعر فرانسه را يكجا در خود جمع كند و از آنها به سود شعر فارسي بهره گيرد. او عقايد و اصول شعري «مالارمه» كه طرفدار عروض و قافيه بود را در كنار نظر انقلابي «رمبو» كه خواستار آزادي كامل شعر بود، قرارداد و با پيوند و هماهنگي بين آنها «شعر سپيد» خود را به ادبيات ايران عرضه كرد.
۴ . نيما از نظر زبانشناسي ذوق شعري ايرانيان را تصحيح كرد و با كاربرد كلمات محلي دايره پسند ايرانيان را در بهره برداري از زبان رايج و جاري سرزمينش گسترش داد. او يكي از بزرگان شعر فولكلور ايران شمرده مي شود.
.۵ نيما جملات و اصطلاحات متداول فارسي و صنايع ادبي بديهي و تكراري را كنار نهاد تا از فرسودگي بيشتر زبان پيشگيري كند و اينچنين زبان شعري كهن فارسي كه تنها استعداد بيان حالات ملايم و شناخته شده عرفاني و احساساتي را داشت، توانايي بيان هيجانات، دغدغه ها، اضطرابات و بي تابي هاي انسان مدرن امروزي را به دست آورد. بدين ترتيب زبان شعري «ايستا و فرسوده» گذشته را به زبان شعري «پويا و زنده» بدل كرد.
.۶ نيما همچون مالارمه ناب ترين معني را به كلمات بدوي بخشيد. او كلمات جاري را از مفهوم مرسوم و روزمره آن دور كرد و مانند مالارمه شعر را سخني كامل و ستايشي نسبت به نيروي اعجاب انگيز كلمات تعريف كرد.
.۷ نيما همچون ورلن تخيل و خيال پردازي را در شعر به اوج خود رساند و شعر را در خدمت تخيل و توهم گرفت نه تفكر و تعقل.
.۸ نيما بر «وزن» شعر بسيار تأكيد داشت. او وزن را پوششي مناسب براي مفهومات و احساسات شاعر مي دانست.
***
علاوه بر مقاله دكتر روژه لسكو، مفصل ترين بحثي كه تاكنون درباره نيما به زبان فرانسه به قلم غربيان نگاشته شده، مقاله پنجاه صفحه اي بود كه پروفسور ماخالسكي، ايران شناس برجسته لهستاني در سال ۱۹۶۰ يعني همان سالي كه نيما چشم از جهان فروبست به بهانه مرگ او منتشركرد و بدين وسيله بيوگرافي، افكار و آثار نيما را به جامعه فرانسه معرفي كرد و اين دو مقاله اهميت نيما را از ديدگاه ايران شناسان و جايگاهش را در ادبيات جهان نشان مي دهد.
پروفسور ماخالسكي در اين مقاله به شرح جزئيات زندگي نيما مي پردازد. و از محل تولد او، عشق دوران جواني اش، محل تحصيل و وضعيت شغلي نيما مي نويسد و در ادامه به تفسير و نقد آثار نيما و تأثير پذيرش از ادبيات فرانسه مي پردازد كه در زير خلاصه بسيار كوتاهي از مقاله پروفسور ماخالسكي را درباره نيما مي خوانيد.
«من در سال ۱۹۴۴ اين شانس را داشتم تا در تهران با نيما يوشيج ملاقات كنم. در آن هنگام نيما به عنوان شاعري نوپرداز تازه به شهرت رسيده بود. من اين نوشته را، كه اولين مقاله درباره نيما پس از مرگ اوست، به روح اين شاعر نوپرداز تقديم مي كنم تا نشانه كوچكي باشد از ستايشي كه من براي آثار او دارم.
نيما يوشيج نخستين شاعري بود كه در سال ۱۳۰۱ نياز به تغيير در اصول شعري قدما را چه از نظر قالب و چه از لحاظ انديشه عميقاً احساس كرد و با سرودن «افسانه» شيوه تازه اي را در شعر و شاعري بنا نهاد و معروف به «شاعرافسانه» شد.
هدف نيما و دنباله روهاي او شكست قالبهاي قديمي شعر و بنا نهادن اصول جديد در شعر و شاعري بود. او توانست قيدوبندهاي اصول شعري فارسي كلاسيك را از دست وپاي شاعران ايراني بازكند و احساس آنها را درقالبي جديد بپروراند.
شعر نوي نيما جريان جديدي را در شعر ايران به وجود آورد. البته اين نوع شعر از مدتها پيش در اروپا رواج داشت و از آنجا كه نيما زبان فرانسه مي دانست و از اين طريق با شعر فرانسه واروپا آشنا بود، از اين جريان شعر نو تأثير گرفته بود. اما از يك سو هواداران شعر كلاسيك و سنتي بر اين كار او خرده گرفتند كه او ابتدايي ترين اصول شعر فارسي را نمي داند و از سوي ديگر عده اي از اديبان مترقي او را متهم به «فرماليسم» افراطي كردند. به همين دليل زماني بس طولاني، شعر نيما نتوانست در محافل ادبي رسمي جايي براي خود بازكند و تنها تعداد انگشت شماري بودند كه هنر و ابتكار را در شعر نيما ديدند و به او ايمان آوردند. يكي از آنها محمدرضا عشقي، دوست صميمي نيما و مدير روزنامه «قرن بيستم» بود كه با چاپ اشعار نيما در روزنامه اش، عملاً او را به عرصه ادبيات ايران وارد كرد و باعث معرفي شعر نوي نيما شد. بعد از اين كم كم اشعار نيما به ديگر روزنامه ها و مجلات از جمله هفته نامه «نوبهار» كه توسط ملك الشعرا بهار منتشر مي شد، راه پيدا كرد و پس از اين بود كه دسته اي از نويسندگان و شاعران جوان ايراني به صف هواداران نيما پيوستند و به او به عنوان بنيانگذار آيين جديد در شعر فارسي ايمان آوردند و پيرو مكتب او شدند. اما با وجود اين باز محافل ادبي رسمي، آثار نيما را به سكوت برگزار مي كردند و اشعار نيما به هيچ وجه در برگزيده شعرهاي فارسي جديد آن دوره نظير كتابهاي «سخنوران ايران در عصر حاضر»، «شعر جديد فارسي» از م.اسحق، «شاعران عصر پهلوي» از دينشاه ايراني، «بهترين اشعار» از حسين پژمان و «ادبيات معاصر» از رشيد ياسمي، هيچ نام و اثري از نيما ديده نمي شود. چون آنان هنوز شعر نيما را به رسميت نمي شناختند و او را شاعري هنجارگريز مي دانستند كه تيشه به ريشه شعر فارسي زده است.
اما در مورد ويژگيهاي اشعار نيما بايد گفت كه نخستين آثار او داراي خصوصيات فردي هستند. در اولين منظومه او تحت عنوان «قصه رنگ پريده» كه به دلهاي خونين تقديم شده است، نشانه هاي بسياري از شعر كلاسيك فارسي دارد. ولي محتواي آن صريحاً تحت تأثير شعر اروپايي است.
«قصه رنگ پريده» سرگذشت عاشقانه جواني شاعر است كه موضوع آن ناكامي ها و خيالپردازيهاي دل شاعر است و ناشناختگي شاعر در ميان مردمي كه اطراف او گردآمدند، بدبيني، خيالات بي حاصل، احساساتي بودن و همچنين آشفتگي در سبك و زبان و تكرار تصاوير يكسان از خصوصيات اصلي اين منظومه كاملاً جوانانه است. با اين حال نيما با همين شعر به عنوان شاعري هنرمند و نوپرداز به جامعه شعري ايران معرفي شد.
شعر بعدي نيما با نام «افسانه» كه شاهكار او محسوب مي شود، كاملاً نيما را از قلمرو شاعران كلاسيك فارسي دور مي كند و در اينجا تأثير شديد شعر اروپايي بويژه شعر فرانسه در اشعار او بروز مي كند.
نيما در اين شعر مي كوشد به شيوه اي كاملاً تازه احساسات، هيجانات و اضطرابهاي شخصي خود را بيان كند و مضاميني چون تنهايي، سرخوردگي، تلخكامي و عشق نامراد در اين شعر او كاملاً مشهود است.
در «افسانه» نيما تصاوير شاعرانه، اشارات، كنايه ها و مجازها را جانشين استعاره هاي شعر كلاسيك فارسي مي كند و اين چنين شعرش را به شعر رمانتيك اروپايي نزديك مي كند كه در شعر فارسي كاري كاملاً جديد و بديع محسوب مي شد.
«افسانه» زندگينامه شاعرانه اي است درقالب گفت و شنودي ميان شاعر عاشق و همزاد جدايي ناپذير دوران جواني او، افسانه، كه بيانگر الهام شاعرانه، اندوه و غمي عميق و تصاويري خيالپردازانه درباره عشق است. «افسانه» براي شاعر، معشوقه دلخواه و دست نيافتني اي است كه شاعر در سراسر زندگي به دنبال اوست بدون اينكه از او چيزي جز رنج و غصه نصيبش شود. در «افسانه» احساس رمانتيك، با استفاده از تصاويري شكل گرفته است كه تا آن موقع براي شعر فارسي بيگانه بود.
اما بي شك تأثير شديد شعر رمانتيك و پارناسي فرانسه و الهام نيما از شاعراني چون آلفرد دو وين يي و سولي پرودوم، كاملاً در فضا و تصاوير شعر «افسانه» مشهود است و در دست ديگر جام باده اي دارد و اين تصوير كاملاً ما را به ياد شعر آلفرد دو وين يي با نام «الوآ» "Eloa" مي اندازد كه بي ترديد نيما از او الهام گرفته است. محور اصلي اشعار رمانتيك نيما را «طبيعت» مي سازد كه از اين نظر نيما يك نقاش معاصر از طبيعت ايران به شمار مي رود.
در شعر «اي شب» نيما بيشتر بدبيني، اندوه و مردم گريزي را بيان مي كند. اما به تدريج اين حالات روحي از نيما دور مي شود و او به رئاليسم و واقع گرايي روي مي آورد و سعي مي كند موضوع شعرهاي خود را از درون زندگي مردم ايران بيرون بكشد و حتي در شعري به نام «محبس» او وضع اجتماعي ايران را به نقد مي كشد.
اشعار واقع گرايانه نيما چون «خانواده سرباز»، «مادري و پسري» و «كار شب پا» كه همانند تابلوهايي از زندگي مردم كشورش هستند از بعد ديگر كاملاً به سبك سمبوليسم رمزگونه و مبهم هستند و تأملات بسياري را مي طلبند.
از آنجايي كه نيما تحت تأثير شاعران فرانسه بود شعر «افسانه خروس و روباه» او، دستكاري ساده اي است از قصه «كلاغ و روباه» اثر «لافونتن» و قصه شعر «چشمه كوچك» يادآور شعر معروف «چشمه» اثر تئوفيل گوتيه است.
نيما نه تنها متأثر از شعر اروپا است بلكه او از شاعران كلاسيك كشورش نيز بسيار تأثير پذيرفته است. به عنوان مثال در شعر معروف «آي آدمها» كه حكايت مردي است كه در برابر نگاههاي بي اعتناي مردمي كه در ساحل نشسته اند غرق مي شود كه اين مرد غريق تمثيلي از خود شاعر است كه دستخوش موجهاي آشفته زندگي است و بيهوده مي كوشد با مردمش كه نسبت به او كاملاً بي اعتنا هستند، رابطه برقرار كند اما كسي صداي او را نمي شنود.
__________________
روی خواب هایم
عکس زنی بکش
که ماه را به موهایش سنجاق زده
بنویس
من خواب مانده ام
و دستی
ستاره ها را از آسمان کودکی ام
دزدیده


ویرایش توسط امیر عباس انصاری : 07-12-2008 در ساعت 06:21 PM دلیل: تنظیم عنوان و تغییر تالار جهت تخصصی تر شدن تاپیک
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:00 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها