بیتابادران با "آژانس شیشه ای" فعالیت سینمایی اش را آغاز کرد و برای بازی در همین فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از آن خود کرد. این بار درخشش دیگری از خود در فیلم دل شکسته ساخته علی قوی تن نشان داد.
سوژه جذاب، بازی های خوب، طنز مناسب و داستان سر راست همه و همه باعث می شوند مخاطب عادی به راحتی با فیلم همراه شود و از این همراهی لذت ببرد و کاملا تاثیر پذیرد.
صحنه های ابتدایی فیلم و بازی شهاب حسینی (که انصافا جایزه جشنواره حقش بود) ممکن است شما را به یاد مدار صفر درجه بیاندازد اما دل شکسته یک فیلم فلسفی یا سیاسی نیست دل شکسته بیش از هر چیز دیگر یه کار دلی است و عدم توجه به این نکته شما را در نقد و فهم آن با مشکلات جدی رو به رو می کند.
فیلم البته نکته هایی هم دارد که توی چشم می زنند و تنها با دلی خواندن کار است که می توان آنها را کمی نادیده گرفت مثلا استادِ امیرعلی هم مجتهد است هم جامع شناس و هم همرزم پدر شهیدش! یا مثلا آن پیرمردی که در پارک باغیانی می کند ولی از سرداران بزرگ جنگ بوده است و تازه دکترا هم دارد!
یکی از قسمتهای سانسور شده فیلم دل شکسته جایی است که بیتابادران با جوراب زنانه نازک شیشه ای که تا ساق پای وی نیز مشخص می باشد بر روی ماشین بی ام و نشسته است. بخشهای دیگر مربوط به اختلاط های نامناسب دختر و پسر دانشجو در پلانهایی از این فیلم می باشد.
فیلم با تصاویری از آتش، رود و دریا آغاز می شود که قرار است استعاره ای از داستان باشد. فیلم داستان امیرعلی پسر مذهبی و حزب اللهی است که در چالش با هم کلاسی دانشجویش “نفس” دختری مرفه و مخالف نظام قرار می گیرد .
شخصیت امیرحسین و نفس در رفت و آمد هایی که به اصرار استاد دانشگاه با هم دارند است که متوجه می شوند در مورد هم اشتباه می کردند نفس وقتی که با مادر امیرحسین هم صحبت می شود و عکس پدرش در صحافی را می بیند و متوجه می شود هر دو آدم های تحصیلکرده ای هستند همراه با دیدن اعتقاد از ته قلب امیرحسین هست که او را همراه باقی زندگی اش انتخاب می کند ولی این اتفاق در مورد خانواده نفس و خودش برای امیر حسین نمی افتد و فقط یک چادر به سر می گذارد و همین است که رابطه عاشقانه این دو را که با لیلی و مجنون هم مقایسه شده است! برای تماشاگر غیرقابل باور می کند
بازیگران این فیلم جذاب عبارتند از : شهاب حسینی، بیتا بادران، خسرو شکیبایی، محمود پاک نیت، فریبا کوثری، محرم زینال زاده، فریبا جدیکار، میرطاهر مظلومی و با حضور گوهر خیراندیش و شقایق فراهانی