ارزش زن در ایران باستان
۱- زن از خود خرد و اگاهی دارد و در هنگامه ی سختی و نیاز می اندیشد و راه بهین را بر می گزیند.و با دلیری بدان پای می گذارد و از چیزی نمی هراسد.
همان گونه که فرانک پس از کشته شدن آبتین به دست سربازان ضحاک و خوراک ماران دوش او شدن ، و پس از آن که پسران نوزاد را می کشند فریدون را بر میدارد و راهی برای نجاتش پیدا میکند:
خردمند مام فریدون چو دید
که بر جفت او بر چنان بد رسید
فرانک بدش نام و فرخنده بود
به مهر فریدون دل اگنده بود
....
دوان مادر آمد سوی مرغزار
چنین گفت با مرد زنهار دار
که اندیشه ی در دلم ایزدی
فراز آمد ست از ره بخردی
و پسر را پیش آن مرد زنهار دار پنهان می کند.تا از دست ضحاکیان جان به در برد.
۲- بر خلاف آن چه در بیشینه ی افسانه های ملل بوده که پهلوانان و قهرمانان از وصلت خدایان با مردم و از اله ها به دنیا می ایند درشاهنامه تمام قهرمانان از بطن زن به دنیا می آیند. این زنان هستند که پهلوانان را به دنیا می آورند.
همان طور که همه ی جمعیت جهان از پشت فریدون و سه پسر او هستند.و این سه پسر یعنی سلم و تور و ایرج از شکم شهرناز و ارنواز خواهران جمشید به دنیا آمده اند.
به بالا چو سرو و به رخ چون بهار
به هر چیز ماننده ی شهریار
از این سه دو پاکیزه از شهرناز
یکی کهتر از خوب چهر ارنواز
رستم پهلوان بزرگ و ملی ایرانیان از زنی زمینی با نام رودابه به دنیا می آید.
یکی بچه بد چون گوی شیرفش
به بالا بلند و به دیدار کش
شگفت اندرو مانده بد مرد و زن
که نشنید کس بچه ی پیل تن
سهراب نیز از یک زن به نام تهمینه و نه از یک اله به دنیا می آید.
چو نه ماه بگذشت بر دخت شاه
یکی پورش آمد چو تابنده ماه
تو گفتی گو پیلتن رستم ست
و گر سام شیرست و ار نیرمست
چو خندان شد و چهره شاداب کرد
ورا نام تهمینه سهراب کرد
کی خسرو پادشاه آرمانی ی ایرانیان نیز از فرنگیس زاده میشود.در یک واقعه ی معمولی و زنانه ی زایمان .هر چند خودش پایانی معمولی ندارد.
همی رفت گل شهر تا پیش ماه
جدا گشته بود از بر ماه شاه
۳-ایرانیان داشتن فرزند پسر را تنها نشانه ی ادامه ی نسل خود نمی دانستند.
همان گونه که نسب پاشاه بزرگی که کین نیای خود ایرج را می گیرد و سال ها با تورانیان می جنگد یعنی منوچهر. از سوی مادر و آن هم پس از دو پشت که هر دو زن بودند به ایرج می رسد.و در اصل نیای وی ماه آفرید می باشد.
یکی خوب چهر پرستنده دید
کجا نام او بود ماه آفرید
چو هنگامه ی زادن امد پدید
یکی دختر امد ز ماه آفرید
جهانی گرفتند پروردنش
برآمد به ناز و بزرگی تنش
و این دختر پس از زناشویی با پشنگ منوچهر را به دنیا می آورد....