Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 11-01-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض معیار فعل اخلاقی:الهام از وجدان

معیار فعل اخلاقی:الهام از وجدان



معیار فعل اخلاقی این است که از وجدان انسان الهام بگیرد



این نظریه معروف کانت است او معتقد است که در انسان یک وجدان اخلاقی بسیار عالی وجود دارد.

یک تکیه گاه او در فلسفه عملی اش وجدان است و می گویند جمله ای گفته است که همان را روی لوح قبرش حک کرده اند حال یا خودش وصیت کرده و یا چون جمله خوبی بوده انتخاب کرده اند گفته است: دو چیز است که همواره اعجاب انسان را برمی انگیزد:


یک آسمان پر از ستاره ای که بالای سر ما قرار گرفته و دیگر وجدانی که درون ما قرار دارد»


او به مساله وجدان و اصالت وجدان اهمیت زیادی می دهد معتقد است که در عمق ضمیر انسان، قوه ای قرار داده شده که ذاتاً الهام بخش به انسان است و او را به یک سلسله کارها که کار نیک است امر می کند و از کارهای زشت نهی می کند و انسان همیشه در مقابل وجدان خودش یک فرد مکلف است و در مقابل یک عامل درونی قرار گرفته است و معیار تشخیص هم خود انسان است هرکاری را که وجدان انسان، آن وجدانی انسانی، انسان به او گفت بکن، آن کار اخلاقی است و هر کاری که گفت نکن، ضد اخلاقی است هرکاری هم که اساساً امر و نهی در آنجا نداشت اخلاقی نیست.

او معتقد است که هرکاری که به خاطر انگیزه ای غیر از انجام تکلیف صورت بگیرد و او آن انگیزه علاقه به غیر باشد آن کار عالی و شریف و اخلاقی نیست. کار اخلاقی آن است که انسان صرفاً به خاطر انجام تکالیف وجدانی انجام بدهد.

عیناً نظیر آنچه که ما در مورد اخلاص در مورد خداوند می گوییم که عبادت خالصانه و مخلصانه عبادتی است که انسان امر الهی را اطاعت کند نه به خاطر طمع بهشت و نه به خاطر ترس از جهنم بلکه به خاطر اینکه خدا امر کرده یعنی اگر نه بهشتی وجود داشته باشد و نه جهنمی، علاقه ما به خدا در حدی باشد و روابطمان با خداوند در مرحله ای باشد که او که امر بکند چون او امر کرده انجام دهیم می گوییم عبادت خالص و مخلصانه این است. او هم درباره وجدان چنین چیزی می گوید؛ می گوید: عمل اخلاقی، عملی است که خالی از هر شائبه ای باشد جز انجام وظیفه و تکلیفی که وجدان بر عهده ما نهاده است.

البته این مساله مبتنی بر این است که آیا چنین وجدانی را که آقای کانت می گوید علم قبول می کند؟ و ثانیاً آیا خود آن وجدان یک امر متغیری نیست؟



__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:17 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها