بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > اخبار گوناگون > اخبار متفرقه

اخبار متفرقه در این قسمت اخبار متفرقه اخباری از زمینه های مختلف که گنجاندن آن در تالار های دیگر ممکن نبوده است قرار خواهند گرفت

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 11-18-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض كودك 3ساله به حلبچه بازنگشت


كودك 3ساله به حلبچه بازنگشت

جام جم آنلاين: پدر و مادر دختر بچه‌اي سه ساله كه 22 سال قبل از حلبچه به تهران آمده بودند ، به دنبال تحقيقات بازپرس جنايي از ديدار دوباره‌ فرزند خود نااميد شدند.

به گزارش ايسنا ، اواخر اسفندماه سال 66 به دنبال بمباران شيميايي حلبچه توسط رژيم بعث عراق ، يك خانواده‌ سه نفره كه به شدت مجروح شده بودند به ايران انتقال يافتند كه از اين خانواده پدر و مادر در بيمارستان فيروزآباد و دختر سه ساله‌شان به نام نرمين در بيمارستان امام حسين (ع) بستري شدند.
با انجام اقدامات پزشكي ، پدر و مادر كودك سه ساله تحت درمان قرار گرفتند و بدون آنكه بتوانند فرزند خود را پيدا كنند به عراق بازگشتند اما با گذشت 22 سال از اين حادثه ، بار ديگر به تهران آمدند و اين بار با مراجعه به دادسراي امور جنايي تهران ، از مرجع قضايي خواستار يافتن فرزندشان شدند.
اين در حالي است كه با آغاز تحقيقات براي پيدا كردن كودك سه ساله به دستور قاضي محمدحسين شاملو بازپرس شعبه اول دادسراي امور جنايي تهران پدر و مادر اين كودك براي هميشه از ديدار مجدد فرزند خود كه گمان مي‌كردند جواني 25 ساله شده است ، نااميد شدند.
بررسي‌هاي بازپرس ويژه‌ قتل تهران نشان داد كه نرمين در اولين روز فروردين ماه سال 67 بر اثر شدت جراحات ناشي از بمباران شيميايي روي تخت بيمارستان جان داده و همان زمان با دستور مرجع قضايي وقت به خاك سپرده شده است كه مدارك موجود در پزشكي قانوني مويد فوت و به خاكسپاري اين كودك است.
با توجه به اسناد و مدارك به دست آمده، پرونده‌ي فقداني نرمين توسط بازپرس جنايي تهران مختومه شد و پدر و مادر اين كودك بدون آنكه موفق شوند فرزند خود را ملاقات كنند به سرزمينشان بازگشتند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:57 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها