بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 03-20-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض اتفاقا دیندار باید شاد باشد

اتفاقا دیندار باید شاد باشد





آیا دینداری با زندگی شاد منافات دارد؟

بسیاری از مردم به خصوص جوانان چنین می‌پندارند كه دینداری با زندگی شاد منافات دارد. كسانی كه دین دارترند از شادی كمتر در زندگی برخوردارند و كسانی كه به احكام و آموزه‌های دین كمتر پایبندند در بهره‌برداری از لذت‌ها و شادی‌های زندگی آزادی بیشتری دارند... آیا این پندار صحیح است؟ و اساساً این پندار از كجا شكل گرفته است و منشأ آن چیست؟

ریشه یابی

ریشه این پندار را می‌توان در چند مورد خلاصه كرد:
1. نوع برخورد و مواجهه برخی دینداران كه - برخلاف دستورات و آموزه‌های اخلاقی اسلام- چهره‌ای عبوس و گرفته دارند و نیز با گلایه و نارضایتی با همه مسائل برخورد می‌كنند. گویی هیچ شادی و نشاطی در وجود آنان یافت نمی‌شود!
2. مراسم و برنامه‌هایی كه در جامعه ما در ایام سوگواری برای پیشوایان و بزرگان دین برگزار می‌شود، نمود و گستره آن نسبت به مراسم شادی و سرور برای آن بزرگواران به مراتب بیشتر است.
3. برخی احكام دین محدودیت‌هایی ایجاد می‌كند كه خود به خود شادی‌ها را محدود می‌سازد مثلاً حرمت لهو و لعب، ‌ممنوع بودن موسیقی حرام،‌ ممنوعیت اختلاط زن و مرد نامحرم و ... این احكام بخشی از شادی‌ها و محافل و مراسم تفریحی را -كه در میان غیر متدینین رایج و معمول است - ممنوع می‌سازد و خود به خود زندگی شاد را از دینداران سلب می‌كند؛ همچنین احكام و دستوراتی كه مانع درآمدهای حرام و یا اسراف و تبذیر است، خود زمینه‌های زندگی شاد را محدود می‌سازد.
4. بالاتر از همه برخی توصیه‌ها و دستورات دینی است كه شادی را مذمت كرده و اندوه و غم را مورد ستایش قرار داده است. مفاهیمی چون گریه، ترس، عزاداری، ذكر مصیبت، اندوهگین بودن و ... در فضای دینداری ارزش و تقدس یافته و خنده، قهقهه، پایكوبی،‌ دست زدن و ... مفاهیمی مذموم و بد تلقی می‌شود.
این موارد زمینه و منشأ این برداشت می‌شود كه دینداری با زندگی شاد منافات دارد بنابراین برای داشتن زندگی شاد نمی‌توان دیندار بود!
برای تبیین موضوع، باید ببینیم تعریف ما از دینداری و زندگی شاد چیست؟

دینداری

معنی صحیح و درست دینداری، باور به آموزه‌های اعتقادی دین و پایبندی به مقررات، احكام و ارزش‌های دینی است البته منظور ما از دین، نه هرچه كه به عنوان دین شناخته می‌شود، بلكه اسلام ناب و حقیقی است. هر فرد یا جامعه‌ای كه باور عمیق‌تر و جدی‌ تری به مبانی اعتقادی اسلام داشته باشد و در عمل و رفتار هم چارچوب اسلامی را بیشتر و دقیق‌تر عمل كند، دیندارتر شمرده می‌شود. امامان ما فرموده‌اند كه شیعیان ما - یعنی دینداران حقیقی - در شادی و سرور ما، شادمانند. و در حزن و اندوه ما، اندوهگین.
به هر حال به نظر می‌رسد دینداری - به معنی صحیح و جامع آن -‌ منافاتی با زندگی شاد - به معنی درست و عمیق آن- نداشته باشد، ولی نگاه و تعریف ما از "زندگی شاد" هم باید روشن شود تا پاسخ این پرسش كامل گردد.
نوع برخورد و مواجهه برخی دینداران كه - برخلاف دستورات و آموزه‌های اخلاقی اسلام- چهره‌ای عبوس و گرفته دارند و نیز با گلایه و نارضایتی با همه مسائل برخورد می‌كنند. گویی هیچ شادی و نشاطی در وجود آنان یافت نمی‌شود!

زندگی شاد

شادی، همان حال خوش، انبساط خاطر و احساس مثبت و خوبی است كه هر كدام از ما آن را تجربه كرده است. شنیدن خبری مسرت‌بخش، به دست آوردن موفقیتی برجسته،‌ قرار گرفتن در موقعیتی لذت‌بخش، مشاهده صحنه‌ای غرورآفرین،‌ ... همه و همه موجب خوشحالی و شادی خاطر انسان می‌گردد. اما همه شادی‌ها به یك اندازه برای ما مهم و مطلوب نیست. كارگر یا كارمندی كه برای تأمین معاش خود و فراهم كردن زندگی راحت و شاد تلاش فشرده و خسته‌كننده‌ای را انجام می‌دهد، در این راه از بسیاری از لذت‌ها و شادی‌های زودگذر چشم می‌پوشد و حتی سختی‌ها و رنج‌هایی را تحمل می‌كند. پس بدیهی است كه: «برای به دست آوردن لذت‌های بزرگتر و شادی‌های ماندگارتر،‌ باید از لذت‌ها و خوشی‌های كوچك‌تر و پست‌تر صرفنظر كرد».

اقسام شادی‌ها




به نظر می‌رسد، به ابعاد و اعماق "زندگی شاد" توجه نمی‌گردد و غالباً با معیارهای ناقص و سطحی زندگی شاد تعریف می‌شود. در سطح خرد می‌بینیم كه بسیاری از افراد شادی‌های گذرا و مادی خود را به هر قیمتی بر شادی‌های ماندگار و معنوی خود و نیز بر شادی‌های دیگران ترجیح می‌دهند. در سطح كلان هم شاهد تأمین لذت و شادی برخی


طبقات مرفّه جامعه و یا شادی مادی و ظاهری برخی كشورها و ملت‌ها به بهای گزاف رنج و سختی و تباهی برای سایر طبقات یا سایر كشورها هستیم. آیا منظور از منافات بین دینداری و زندگی شاد، این گونه شادی‌هاست؟ اگر این طور است باید تأكید كنیم كه حقیقتاً دینداری با این گونه زندگی شاد قطعاً منافات دارد و اساساً دین حق و اسلام ناب برای پیشگیری از اینگونه شادی‌ها ارائه شده است! دینداری حقیقی موجب می‌شود كه ما از هر راه و وسیله‌ای در صدد كسب شادی‌های فردی و مادی خود نباشید. راحتی دیگران را به راحتی خود ترجیح دهیم و از این طریق به شادی‌های عمیق‌تر، متعالی‌تر و ماندگارتری دست یابیم.
بنابراین باید بر روی تعریف "‌زندگی شاد" تأمل كنیم. حقیقتاً زندگی شاد چیست؟ بله، بخشی از شادی‌های زندگی، شادی‌های شخصی، مادی و گذرا است، نمی‌توان این واقعیت را انكار كرد كه هر انسانی به این‌گونه شادی‌ها نیاز دارد. دین این نیاز طبیعی را نه تنها قبیح و طرد نكرده است. كه برای تأمین صحیح و درست آن، راه كارهای فراوان و آسانی را هم ارائه كرده، ولی مهم این است كه فرد و جامعه دیندار زندگی را در زندگی مادی و حیات دنیوی محدود نمی‌كند. این كافران و منكران حقیقتند كه جز ظواهر زندگی مادی نمی‌بینند و از زندگی اخروی و حیات ابدی غافلند.

اگر لذت ترك لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی

شادی‌های مادی و طبیعی

به هر حال شادی‌های طبیعی و مادی هم لازم و ضروری است به شرط اینكه اولاً تأمین این شادی‌ها به شادی‌های دیگر لطمه وارد نكند و ثانیاً این شادی‌ها، موجب رنج‌ها و دشواری‌های بعدی برای ما نباشد و ثالثاً این شادی‌ها، مانع دستیابی و چشیدن شادی‌های متعالی، معنوی و ماندگار نگردد.
اگر زندگی شاد را برای خود و دیگران با این سه اصل تطبیق دهیم و در‌صدد تأمین آن باشیم، دینداری نه تنها مانع آن نیست كه فراهم كننده و تسهیل‌كننده آن هم هست. بار دیگر این سه اصل را مورد توجه و تأمل قرار دهیم.
1. شادی‌های مادی و طبیعی، گاه موجب سلب شادی‌های دیگران می‌شود. اسلام با قرار دادن مقررات و احكام دقیق و گسترده، از این امر پیشگیری كرده است. قوانینی كه مانع كسب درآمدهای حرام می‌شود،‌ بخشی از مقررات اسلام در روابط زن و مرد، احكامی كه حفظ حقوق دیگران را واجب می‌سازد و نیز وظایفی كه اسلام برعهده همگان قرار می‌دهد تا شرایط مناسبی از نظر اخلاقی و فرهنگی در جامعه ایجاد گردد، همه برای آن است كه تأمین شادی‌های مادی و طبیعی برای عمده‌ای از مردم،‌ موجب سلب شادی دیگران نگردد.
2. بعضی از شادی‌های طبیعی و مادی مستلزم هزینه‌های گزافی است. گاهی یك لحظه هوسرانی -كه شادی محدود و گذرایی را برای شخص به دنبال دارد- موجب یك عمر پشیمانی می‌شود! طبعاً انسان عاقل هرگز حاضر نیست برای این‌گونه شادی‌ها هزینه‌های زیادی را متحمل شود.
3. مهمتر از همه، شادی‌های متعالی، ماندگار و اصیل است كه غالباً قربانی شادی‌های سطحی، مادی و گذرا می‌گردد. دین حق - یعنی همان اسلام ناب و اصیل - با محدود كردن برخی شادی‌های مادی، زمینه را برای رسیدن به شادی‌های معنوی و متعالی فراهم می‌سازد.
اندرون از طعام خالی دار تا در آن نور معرفت بینی

به هر حال شادی‌های طبیعی و مادی هم لازم و ضروری است به شرط اینكه اولاً تأمین این شادی‌ها به شادی‌های دیگر لطمه وارد نكند و ثانیاً این شادی‌ها، موجب رنج‌ها و دشواری‌های بعدی برای ما نباشد و ثالثاً این شادی‌ها، مانع دستیابی و چشیدن شادی‌های متعالی، معنوی و ماندگار نگردد.


احكام اسلام تأمین‌كننده شادی‌های اصیل

دستورات و احكام اسلام در باب عبادات و كسب معرفت الهی و نیز برخی دستورات و مقررات اجتماعی و اقتصادی اسلام، كه به ظاهر محدودكننده لذت‌ها و خوشی‌های ما است دقیقاً به همین منظور قرار داده شده است. شادی معنوی كسی كه با چشم‌پوشی از لذت‌های طبیعی و سیر و سلوك معنوی، لذت رابطه با خداوند را چشیده است، هرگز برای دیگران قابل فهم نیست،‌ شادی عمیقی كه فراتر از رنج‌ها و سختی‌های ظاهری برای یك انسان مجاهد و سخت‌كوش برای اطاعت امر خدا حاصل می‌شود، با شادی‌های سطحی و گذرا قابل مقایسه نمی‌باشد.
بنابراین اگر بگوییم كه هدف اصلی دین و دینداری، دستیابی به زندگی شاد به معنی واقعی و كامل آن می‌باشد، سخنی به گزاف نگفته‌ایم.
در این صورت در می‌یابیم كه بدون دینداری،‌ نمی‌توان به زندگی شاد دست یافت.



از همین‌رو قرآن كریم دینداران واقعی و هر انسانی راستین را به شادی‌ها و لذت‌های حقیقی بشارت می‌دهد و فاسقان و كافران را از غصه‌های ماندگار و وضعیت اندوهباری كه برای خود رقم زده‌اند بیم می‌دهد.




نتیجه‌گیری

اگر تعریف خود از "دینداری"، "زندگی"، "شادی و غم" را مورد بازكاوی و تامل قرار دهیم، خواهیم دید كه دینداری حقیقی و پایبندی به ارزش‌های دینی، گرچه برخی شادی‌های مادی و طبیعی را محدود می‌كنند ولی در عوض،‌ لذت‌ها و شادی‌های ارزشمند و متعادلی را برای فرد و جامعه دیندار به ارمغان می‌آورد. در برابر، آنچه را كه انسان غافل از دین به عنوان "زندگی شاد" برای خود می‌پندارد، چیزی جز شادی‌های سطحی و مادی نیست كه علاوه بر محروم كردن دیگران از شادی،‌ غالباً مستلزم هزینه‌های فراوان، پیامدهای تأسف‌بار و بالاتر از همه محروم شدن از لذت‌ها و خوشی‌های ابدی و معنوی است. اگر زندگی جاودان و ابدی انسان را در نظر بگیریم،‌ زندگی شاد جز در پرتو دینداری تحقق نخواهد یافت و اگر زندگی شاد دنیوی را هم جستجو كنیم، با دینداری می‌توان به مصداق جامع متعادل و صحیحی از آن دست یافت. البته به شرط آنكه همه ابعاد دین را به درستی شناخته و بدان در عمل پایبند باشیم. ضمن اینكه برخی دریافت‌ها، رفتارها و عادات در بعضی از جوامع دینی از جهت عدم توجه به لذت‌ها و شادی‌های مشروع،‌ قابل نقد است و باید اصلاح گردد.

مهدی سیف جمالی



منبع: ماهنامه آموزشی اطلاع رسانی معارف، علی ذوعلم، شماره 34، صص 52-55
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها