بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #11  
قدیمی 04-25-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پیش از اینها فكر می كردم خدا

خانه ای دارد كنار ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها

خشتی از الماس و خشتی از طلا



پایه ها ی برجش از عاج و بلور

برسر تختی نشسته با غرور

ماه، برق كوچكی از تاج او

هر ستاره، پولكی از تاج او

اطلس پیراهن او، آسمان

نقش روی دامن او، كهكشان

رعد و برق شب، طنین خنده اش

سیل و توفان، نعره توفنده اش

دكمه پیراهن او، آفتاب

برق تیغ و خنجر او، ماهتاب


پیش از اینها خاطرم دلگیر بود

از خدا، در ذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین

خانه اش در آسمان، دور از زمین

بود، اما در میان ما نبود


مهربان و ساده و زیبا نبود

در دل او دوستی جایی نداشت

مهربانی هیج معنایی نداشت

هرچه می پرسیدم، از خود، از خدا

از زمین، از آسمان، از ابرها

زود می گفتند: این كار خداست

پرس و جو از كار او كاری خطاست

هر چه می پرسی، جوابش آتش است



آب اگر خوردی، عذابش آتش است

تا ببندی چشم، كورت می كند

تا شدی نزدیك، دورت می كند

كج گشودی دست، سنگت می كند

كج نهادی پای، لنگت می كند



با همین قصه، دلم مشغول بود

خوابهایم، خواب دیو و غول بود

خواب می دیدم كه غرق آتشم

در دهان شعله های سركشم

در دهان اژدهایی خشمگین

برسرم باران گُرزِ آتشین

محو می شد نعره هایم، بی صدا

در طنین خنده خشم خدا...

نیت من، در نماز و در دعا


ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه می كردم، همه از ترس بود

مثل از بركردن یك درس بود

مثل تمرین حساب و هندسه

مثل تنبیه مدیر مدرسه

تلخ، مثل خنده ای بی حوصله

سخت، مثل حلّ صدها مسئله

مثل تكلیف ریاضی سخت بود

مثل صرف فعل ماضی سخت بود



تا كه یك شب دست در دست پدر

راه افتادم به قصد یك سفر

در میان راه، در یك روستا

خانه ای دیدیم، خوب و آشنا

زود پرسیدم: پدر اینجا كجاست ؟

گفت: اینجا خانة خوب خداست !

گفت: اینجا می شود یك لحظه ماند

گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند

باوضویی، دست و رویی تازه كرد

با دل خود، گفتگویی تازه كرد



گفتمش: پس آن خدای خشمگین

خانه اش اینجاست ؟ اینجا، در زمین ؟

گفت: آری، خانه او بی ریاست

فرشهایش از گلیم و بوریاست

مهربان و ساده و بی كینه است

مثل نوری در دل آیینه است



عادت او نیست خشم و دشمنی

نام او نور و نشانش روشنی

قهر او از آشتی، شیرین تر است

مثل قهر مهربانِِ مادر است



دوستی را دوست، معنی می دهد

قهر هم با دوست، معنی می دهد

هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست

قهری او هم نشان دوستی است ...



تازه فهمیدم خدایم، این خداست

این خدای مهربان و آشناست

دوستی، از من به من نزدیكتر

از رگ گردن به من نزدیكتر


آن خدای پیش از این را باد برد

نام او را هم دلم از یاد برد

آن خدا مثل خیال و خواب بود

چون حبابی، نقش روی آب بود

می توانم بعد از این، با این خدا

دوست باشم، دوست ، پاك و بی ریا



می توان با این خدا پرواز كرد

سفره دل را برایش باز كرد

می توان در باره گل حرف زد

صاف و ساده مثل بلبل حرف زد

چكه چكه مثل باران راز گفت

با دو قطره، صدهزاران راز گفت

می توان با او صمیمی حرف زد

مثل یاران قدیمی حرف زد



می توان تصنیفی از پرواز خواند

با الفبای سكوت آواز خواند

می توان مثل علف ها حرف زد

بازبانی بی الفبا حرف زد



می توان در باره هر چیز گفت

می توان شعری خیال انگیز گفت

مثل این شعر روان و آشنا



قیصر امین‌پور
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 9 نفر (0 عضو و 9 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:33 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها