بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای ایران

سینمای ایران در این بخش به سینما تلویزیون و تئاتر ایران و اخبار مربوط به آن میپردازیم

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 05-29-2010
LP Girl آواتار ها
LP Girl LP Girl آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: غرب تهران
نوشته ها: 1,075
سپاسها: : 0

20 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید درباره «دموكراسي تو روز روشن»

درباره «دموكراسي تو روز روشن»
شوخي و ديگر هيچ!


اين كارگردان، پس از آن فيلم، ساخت يكي از پربازيگرترين آثار تاريخ سينماي ايران را به عهده گرفت و پر واضح است كه ساخت چنين فيلمي با بودجه يك تله‌فيلم غيرممكن است. البته حرف‌وحديث‌هايي كه پيرامون اين فيلم در زمان نمايش‌اش در جشنواره به وجود آمد، ثابت كرد كه انگار پرداخت دستمزدهاي آنچناني به بازيگران اين فيلم صحت داشته و خب فيلمي كه چنين هزينه‌اي را براي تهيه‌كننده‌اش در بر دارد، حتماً با هدف گيشه ساخته شده است. اما چگونه مي‌توان پيش‌بيني كرد كه فيلمي از نظر تجاري موفق خواهد بود يا نه؟ تجربه سال‌هاي اخير ثابت كرده كه چند روش محدود مي‌تواند نتيجه‌اي رضايت‌بخش داشته باشد. يكي از اين روش‌ها، استفاده از بازيگران و چهره‌هاي مشهور سينماي تجاري است كه اين فيلم پر از اين چهره‌هاست؛ روش دوم رو آوردن به كمدي‌هاي عامه‌پسند است كه در اين فيلم نيز كم نيستند صحنه‌هايي كه مردم عادي را مي‌خندانند؛ روش سوم اكران فيلم در فاصله كمي از جشنواره است كه اين اتفاق عيان‌تر از آن است كه نسبت به آن ترديد داشته باشيم. البته روش‌هاي جزيي‌تري هم هست مثل گنجاندن ديالوگ يا «تكه»اي در فيلم كه اشاره‌اي سياسي يا اجتماعي داشته باشد و مثلاً در دهان مردم بيفتد. صحبت از فيلم «دموكراسي تو روز روشن» است كه بدون هيچ مشكلي در جشنواره نمايش داده شد و اكنون هم در بهترين فصل سال بر پرده سينماست.

2- اما اينها همه حاشيه است. يك فيلم پر هزينه، پر بازيگر، كمدي و اكران شده در بهترين فصل سال هم مي‌تواند فيلم خوبي باشد. دموكراسي تو روز روشن همه اين ويژگي‌ها را دارد اما فيلم خوبي نيست. كارگردانش آخرين نامي است كه در ميان سروصداي تهيه‌كننده و بازيگرانش به گوش مي‌رسد. اصلاً مشخص نيست كه جواني مثل عطشاني تا چه اندازه براي بازي گرفتن از بازيگران دستش باز بوده و آيا واقعاً اكنون به اين دليل خوشحال است كه فيلمي پرخرج ساخته يا فوجي از بازيگران مشهور سينماي تجاري را گردهم آورده است؟ يا درك و شناختش از سينما همين چيزي است كه در دموكراسي تو روز روشن مي‌بينيم. به هر حال قصه درباره يك سردار جنگ (حميد فرخ‌نژاد) است كه با دخترش (نيوشا ضيغمي) زندگي نسبتاً آرام و مرفهي دارد و پس از مواجهه با فرشته مرگ (محمدرضا گلزار) اين بار تسليم مي‌شود و در جهان برزخ، پس از ملاقات با افرادي عجيب به نكته‌هاي تازه‌اي درباره زندگي‌اش پي مي‌برد. سپس در يك صحنه مفصل از زندگي اين سردار در جنگ، متوجه مي‌شويم كه يك بار او تا آستانه شهادت پيش رفته و با فرشته مرگ رودررو شده، اما چون هنوز نوبتش نرسيده بود، جان سالم به در مي‌برد و به زندگي برمي‌گردد. همه بازيگران سرشناسي كه درباره‌شان صحبت شد (محمدرضا گلزار، محمدرضا فروتن، مهران رجبي، نيوشا ضيغمي، نيكي كريمي و...) در واقع نقش‌هاي كوتاهي در اين فيلم دارند.

3- عطشاني كه در فيلم قبلي‌اش مرگ شخصيتي را روايت كرده بود، اين بار هم سراغ موضوع و مضمون مورد علاقه‌اش يعني عالم پس از مرگ رفته است. توجه جدي اين كارگردان به فضاسازي و درآوردن حس و حال فانتزي اين صحنه‌ها بوده است. به همين دليل از بازيگران سرشناس دعوت كرده تا در قالب مأموران مرگ، فضاي غير رئال فيلم را اجرا كنند. از آن سو حميد فرخ‌نژاد ايفاگر نقش اصلي فيلم است؛ كسي كه مي‌ميرد و در آن دنيا هم درگيري‌هايش تمامي ندارد. اشكال كار عطشاني در درجه اول به فيلمنامه برمي‌گردد؛ به اين ترتيب كه نمي‌توان تعريف دقيقي از سير قصه فيلم ارائه كرد. معلوم نيست وقايع آن دنيا، چيزهايي است كه در خيال و تصور شخصيت اصلي روايت مي‌شود يا اين كه سعي شده چنين مسيري تبيين شود و ما باور كنيم كه آن آدم‌هاي عجيب و غريب كه دائماً غيب مي‌شوند، واقعاً وجود دارند. در نمونه‌هاي خارجي اين گونه فيلم‌ها، هر چقدر هم كه كار رازآلود و معناگرا باشد، باز توجيهي براي اين گونه فضاسازي‌ها وجود دارد.

مثلاً بلاتشبيه مي‌توان از «آماركورد» فدريكو فليني يا «هملت» لارنس اليويه نام برد كه در آنها صحنه‌هاي غيرواقعي‌ جوري پرداخت شده‌اند كه توجيه دراماتيك دارند. يك صحنه اينچنيني مي‌تواند كابوس شخصيت اصلي باشد (مثل هملت) يا واقعاً تصويري غريب و متفاوت از تجربه شخصيت‌ها باشد (فيلم‌هاي تاركوفسكي). البته كاملاً پيداست كه چنين مقايسه‌اي راه به جايي نمي‌برد چون فيلم دموكراسي تو روز روشن قرار نيست تماشاگرش را چنان غرق تفكر كند كه دنبال معنايي پيچيده و مرموز بگردد. كل معناي اين فيلم محدود به اين آموزه اخلاقي مي‌شود كه كار بد كردن، عواقب بدي را در پي دارد و شرح و تفصيل فيلم هم مي‌خواهد تماشاگرش را درباره مصداق‌هاي كارهاي بد و خوب توجيه كند.

4- اما آيا چنين مضموني، اين همه سر و صدا مي‌خواهد؟ دموكراسي تو روز روشن، آنقدر هياهوي تبليغاتي دارد كه آدم تصور مي‌كند با فيلمي واقعاً عميق درباره مفاهيم معنوي سر و كار دارد، در حالي كه سروته ماجرا را اگر جمع كنيد، يك بازي نهايتاً بامزه و سرگرم‌كننده را خواهيد يافت كه موارد مطرح شده در آن، همان‌قدر براي مخاطب روشنفكر قابل فهم است كه براي يك بچه. آنچه كه اين فيلم را از رسيدن به اثري انديشمند باز مي‌دارد، تلاش سازندگانش براي اين است كه قصه‌شان مورد پسند همه جور طيفي باشد. به همين دليل سراغ باورهاي عمومي از مرگ رفته‌اند و همان شوخي‌هايي را درباره نكير و منكر و... به كار گرفته‌اند كه به شكل شفاهي و در قالب گفتگوهاي روزانه، بارها شنيده‌ايم. از نظر ساختار هم نمي‌توان خط منظم و منطقي‌اي پيدا كرد. شخصيت‌پردازي سردار سابق جنگ و مرد شيك‌پوش و ميانسال امروزي درست صورت نگرفته است و رابطه پدر و دختر در دقايقي مصنوعي و بي‌رمق به نظر مي‌رسند. موقعيت‌هايي كه براي ايجاد خنده پيش‌بيني شده، كشش لازم را ندارند و حجم عمده بار كمدي فيلم را شوخي‌هايي به دوش مي‌كشند كه كاركردي جز جوك ندارند. يعني براي اين نوع كار كمدي، ظاهراً نيازي به موقعيت‌سازي نبوده و بازيگران معروف فيلم هم از تجربه‌شان استفاده كرده‌اند تا در لحظات بازيشان، تماشاگر را كاملاً سرگرم كنند.

5- حميد فرخ‌نژاد در اين فيلم تلاش كرده با حفظ آرامش و راحتي هميشگي‌اش در بازي، تيپ تازه‌اي ارائه دهد. البته او آنقدر بازيگر بزرگي هست كه بداند اين فيلم در كارنامه‌اش نقطة برجسته‌اي نخواهد بود.


حذف شخصيتي كه نيكي كريمي بازي مي‌كند، جز كوتاه شدن فيلم، هيچ لطمه‌اي به آن نمي‌زند (اي‌بسا باعث انسجام بيشترش هم شود)، مهران رجبي همان تيپي را بازي كرده كه بارها از او ديده‌ايم و فروتن و گلزار هم حضورشان فقط براي خبرسازتر شدن فيلم است، وگرنه دقايق بازي اين دو آنقدر كوتاه و بي‌زحمت هست كه حتي يك نابازيگر هم از عهده‌اش برآيد.
اينها همه مشخصات و ويژگي‌هاي فيلمي است كه در ادامه كمدي‌هاي اين چند سال اخير ساخته شده و هدفش فروش است. تا چنين فيلم‌هايي فروش مي‌كنند نمي‌توان جلوي اين موج را گرفت و فقط مي‌توان اميدوار بود كه كارگردانان و نويسندگان محترم، گاهي هم سري به آرشيو فيلم‌هايشان بزنند و برخي كمدي‌هاي كلاسيك يا آثار امروزي سينماي جهان را هم ببينند.
1- علي عطشاني كارگردان جوان فيلم «دموكراسي تو روز روشن» پيش از اين فيلم بلند ويدئويي «پوست موز» را با بازي حميد فرخ‌نژاد ساخته بود كه اين فيلم بدون شركت در جشنواره فجر، از مؤسسه رسانه‌هاي تصويري سر درآورد و همان تأثيري را داشت كه يك تله‌فيلم يا فيلمي ويدئويي ـ كه براي پخش در شبكه نمايش خانگي ساخته مي‌شود ـ دارد.
__________________
http://irupload.ir/images/6dzyzrzy0mmq77104rb.jpg

ژست بي خوابي و منگي واسه من نگير دوباره! كسي كه جلوت نشسته عصبي و لت و پاره!
توي پائيز مجاور، وسطاي ماه آذر، شد قرارمون كه باهم بزنيم به سيم آخر!


Babak Rahnama (New Song) :: Khodaye Man
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها