رزیتا جون من و تو همسنیم واسه اینه که تموم اون چیزایی که تو یادته منم یادمه
اون چیزایی که امیر گفت واقعا یادشه؟
شازم، مرد شش میلیون دلاری، کوجک، کلانتر، یک دلار برای تو، دلار سوراخ شده و خیلی چیزهای دیگه مطمئنا شما نداشتین، .... داشتین؟
از من سه چهار سالی کوچکتره آخه!!!
اما یه مورد هست که خوبه اینجا تعریفش کنم:
انگار سریال مرد شش میلیون دلاری رو اون روزا پخش میکرده من که یادم نیست الان اما من کوچولو بودم تپل بودم
نه حالا باربی ام
خلاصه یه دختر سه ساله تپل قد کوتاه موفرفری .... ای جونم
میگفتم من زن شش میلیون دلاری ام بعد میشدم رییس تموم دوستام
یه روز اومدم یه سطل برداشتم از خودم بزرگتر یهو زدم زیر آب یه جوی بزرگ آب که دیگه ناپدید شدم
خدا رحم کرده وگرنه حالا مینا بی مینا... سرعت آب زیاد بوده و حجمش ..همه گفتن دیگه بچه رو آب برده برین چند صد متر اون طرف تر که چلوی آب حصار توری داره بگیرینش. البته مرده اش رو! اما یهو مامان میبینه نوک انگشت من لبه جوی آب دیده میشه
معجزه بوده نوک انگشت پام هم رو زمین بوده
اما تعادلم حفظ شده بوده و آب نبرده بوده منو..... اینم خاطره ی شش میلیون دلاری من
یه چیز جالب تر اون روزا لی لی زیاد بازی میکردیم . خودمون رو میکشتیم تا سنگ مرمر سفید و صاف پیدا کنیم
تموم جیب های لباسام همیشه پاره بود
یه قل دو قل هم شیرین بود .... توش آبشار هم داشت
لباساس آستین پفکی و کفش تق تقی رو تموم دخترا دوست داشتن
کش موی آلبالو گیلاسی داشتیم و همیشه خانوم بهداشت میومد موهامونو میدید . دستور بود برای مبارزه با شپش مو ببینن! حالا خنده ام میگیره
اون موقع ها دختر پسرا فرق داشتن با حالا
دبیرستان ما نزدیک دبیرستان پسرانه بود اما انگار بدون اینکه کسی چیزی بهمون بگه یه پیاده رو مال اونا بود یکی مال ما
صدامون هم در نمیومد ولی حالا جرات نداریم از کنار دبیرستان یا راهنمایی دختروونه رد شیم
آتاری داشتیم و همه عاشق اون هواپیماهه که بنزین میزد وسط راه. هفته ای یه دسته میشکستیم.
ویدئو هم تازه اومده بود ولی فیلم نداشتیم کلی طول میکشید تا یه فیلم برسه دستمون
اما بابا گرامافون داشت و صفحه های بزرگش هنوز یادمه
یه چیز خیلی جالب اون موقع ها کاری به پولداری و نداری نداشت اما اصلا موز توی بازار نبود و به ندرت کسی موز میدید . برعکس حالا که حالمون به هم میخوره بس که میبینیم
بازم یادم میاد بعدا....