سفر نامه نوروز

[bigbang]

نمیخوام زیاد صحبت های فرعی بکنم یه پست با طول و عرض کم میزنم که نگن چرا پست نزدی !

بریم سر اصل مطلب !

نوروز امسال یه مقداری هوا سرد بود ما قصد داشتیم تا برای سال تحویل تهران یا قم باشیم قسمت شد که سال را در حرم حضرت معصومه خواهر امام رضا ((ع)) تحویل کنیم

آن شب هوا در قم خیلی سرد بود و من و مادرم بودیم پدرم چون رانندگی کرده بود خسته و خوابیده بود که البته او هم تا اخر نتوانست بخوابد و بلاخره برای تحویل سال بیدار شد

فکر کنم یه چیزایی حدود ساعت 3 بود که سال تحویل شد

بعد از اون ما رفتیم به خونه برگشتیم (یه مهمانپذیر روبروی حرم ) که فردا یه زیارتی کنیم و آماده عزیمت به شهر زیبای اصفهان شویم

از قم تا اصفهان را پدرم رانندگی کرد گاهی اوقات من هم به ماشین یک حالی میدادم

در هر صورت به اصفهان که رسیدیم اونجا یک فامیل داشتیم که رفتیم خانه آنها (شب رسیدیم ) اولین چیزی که در دومین سفرم به اصفهان متوجه شدم این بود که این شهر چقدر دور برگردون داره !!

ظاهر شهر خیلی تغییر کرده و بهسازی شده بود پروژه ساخت مترو هم در شهر در دست احداث بود که البته از فامیلمون اون چیزهایی که شنیدیم دال بر این بود که مثل اینکه در حفاری انحرافی وجود داشته کلی خسارت به پروژه وارد شده یه حرف خیلی جالبی زد و اون هم این بود که گفت اگر میبینی که تهران الان مترو داره به خاطر این هست که حفاری های مترو تهران از قبل از انقلاب شروع شده بود.

از معماری مدرن اصفهان که بگذریم میرسیم به ساختار سنتی شهر که واقعاً زیباست هر چند ما به محض اینکه رسیدیم خسته بودیم و نتوانستیم زیاد از فضای شهر استفاده کنیم ولی هر چی رو بتونی بیخیال شی بازار میدان امام اصفهان رو نمیتوانی بیخیال شی پر از اجناس جور واجور گران ولی واقعاً زیبا اصفهان فکر کنم از لحاظ صنایع دستی در کشور حرف اصلی را بزند

من به همراه پسر فامیلمون و پدر و مادرم رفتیم بازار و حسابی گشتیم چقدر قشنگ بود

بستنی و فالوده هم خوردیم البته اگر اصفهان رفتی و بریونی نخوردی واقعاً کم سعادتی لقمه هایی به اندازه کلوچه فوق العاده خوشمزه !

پر چونگی نکنم چند تا عکس گرفتم که اینجا میزارم البته توضیحاتی هم زیرش مینویسم



این عکس از یه سماور هست البته چون خودم گرفتم و شب بود زیاد خوب نیوفتاد دیگه ببخشید (عرضی زدم که طول صفحه رو زیاد اشغال نکنه !!

این سماور یه چیزی حدود 10 میلیون تومن قیمت داره و از جنس برنز هست یه عکس دیگه هم از یک سماور داخل مغازه هست ظاهراً مشتری اینجور اقلام فقط ارمنی های اصفهان هستند (خیلی مایه دارن ××!!))

و در اینجا میرسیم به ظرفهای فیروزه ای فوق العاده زیبا (هنر دست) 200 تومن به پایین نبود !

حیف شد خیلی کم سعادت بودیم که نتونستیم بیشتر تو اصفهان بمونیم به هر حال مطمئنم ایندفعه رفتم اصفهان یک هفته سر فامیلمون خراب میشیم
و همه جاش رو میگردیم
یه سری عکس ها هست که رضا توشون هست شاید راضی نباشه من هم اون عکس ها رو نمیزارم
یکی یه قوری بزرگ بود و یک قیلون بزرگ فکر کنم قیمت هر کدوم از اونها هم حدود 1 تا 2 میلیونی بود

ادامه دارد.............