بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 03-02-2012
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض ریشه تاریخی ارومیه

ریشه تاریخی ارومیه

مقدمه

بسیار اتفاق افتاده است که مورخین در ضبط تلفظ صحیح برخی از واژه ها و اصطلاحات تاریخی و جغرافیایی به اشتباه رفته اند که گاهی اشتباه آنان موجب تحریف تاریخ گردیده است.البته باید توجه داشت که خطای انها بیشتر ناشی از این بوده که اولاً این کلمات فاقد اعراب بوده و تاریخ نگار یکی از وجوه احتمالی که خود برای آنها تصور کرده ، برگزیده و در آن مصیب نبوده است.



ثانیاً به علت عدم اشنایی با منشأ و محل اصلی استعمال این واژه ها و درک نکردن معانی آنها این اشتباهات صورت گرفته است.این لغزشها که دامن گیر اخلاف انها شده، زیانهای زیادی به تاریخ پر افتخار ایران وارد آورده و شعاع اقتدار و افتخارات نیاکان ما را کوتاه نموده است. به عنوان مثال: عدم درک معنی و منشأ استعمال واژه (توران= به معنی قهر کردن ) نام کشور مقتدری که شاخه ای از آریاهای ایرانی در شرق کشور ما آن را تاسیس نمودند. همچنین واژه (اور=آور به معنی آتش )که ما فعلاً درباره آن بحث خواهیم کرد. ردپای نخستین اقوام متمدن شرف ،یعنی آریایها را در نقاط بسیار دور به ما نشان میدهد ،ولی نویسندگان تاکنون آن را به غلط تفسیر و احیاناً بی معنی تلقی کرده و باستان شناسان را از این نشانه وجودی ما ایرانیان در مراکز تمدن جهان آن روزخالی گذاشته اند.

وجه تسمیه شهر اورمیه
اورمیه مرکب از دو واژه (اور) و (میه) = اور که در اصل بصورت: (اور) یا (آور) به فتح (ا) و یا بشکل الف(آ)و به ضمه (و) و سکون (ر) بوده، یک واژه کردی و به معنی آتش است. اما چون زبان کردی بعد از ورود اسلام به ایران شیوه نوشتاری پهلوی را ازدست داده و از این به بعد با الفبای عربی، به یک شیوه بدون اعراب نوشته میشده ، خواننده صورت سهل تری را برای تلفظ کلماتی که با آن نامانوس بوده، برگزیده است. از این رو هر وقت با واژه(آور) روبرو شده، آن را با ضمه (ا) و سکون (و) و (ر) خوانده که تلفظی است غلط ولی سهلتر ازصورت اصلی آن است، و در اثر کثرت استعمال به صورت غلط مشهور آن تا به امروز باقیمانده است. و (میه) تصحیف: (مای یا ماد) است. بنابراین نام شهر اورمیه در اصل به صورت: (آورمای،آورماد،اورمای،اورماد) بمعنی آتش ماد بوده است، و این به سبب وجود آتشکده های مهمی که مادهای زردشتی در آنجا برپای داشته اند، صورت گرفته است. اینکه برخی گفته اند (اور) به معنی شهر و (میه) به معنی آب و در نتیجه اورمیه به معنی شهر آب است، بی ربط است زیرا نه ( اور) به معنی شهر و نه (میه) به معنی آب است! چون این نامگذاری مربوط به زمان آمدن اعراب به ایران نیست! بلکه نام شهر اورمیه (آتش ماد) نامی است قدیمی و مربوط به زمان (مادها) نیای کردان امروزیست که درآنجا ساکن بوده اند، و دانشمندان قدمت این شهر را حتی تا زمان حضرت زردشت پیغمبر بزرگوار ایرانی کرد به عقب برده و آنرا شهر زردشت خوانده اند و گویند: زردشت این شهر را بنا نهاده است.
متاسفانه امروزه شکل تاریخی نام این شهر باستانی تحریف شده و به غلط ارومیه نوشته میشود ولی خوشبختانه در محاوره محلی نام باستانی آن همچنان متداول است.
بلاذری نیز در فتوح البلدان (ترجمه آذزتاش آذرنوش ص89)گوید: اما اورمیه شهری است سخت کهنسال، مجوسان (زردشتیان) پندارند که بزرگ ایشان، زردشت اهل آنجا بوده است. کتاب (زبان فارسی در آذربایجان نوشته دانشمندان و زبان شناسان ایران) در صفحه 178نوشته است: آذربایجان مهد زردشت و منشاء و مولد یکتا پیغمبر بزرگ (کرد) ایرانی است که از حوالی دریاچه رضائیه [اورمیه] (سردشت) برخاسته و قسمت گاتها از کتاب اوستا سرودهای است که از زبان او جاری شده و چنانکه محقق است، زبان اوستا از شعب زبان آریائی است. بنابراین زبان قدیم این منطقه را باید زبان اوستا دانست که به ظن بعضی از مستشرقین مادها نیز با اندک تغییری به آن زبان تکلم می کرده اند. و در خاتمه بحث می افزاید: لذا باید گفت که سکنه آذربایجان آن زمان آتورپاتکان (از شمال تا آران و از جنوب تا آشور) از طوایف ششگانه ماد بوده اند و به زبان ماد(کرد)ها تکلم می کرده اند. ابن خرداد جغرافیدان نیمه نخست سده ی سوم هجری که در ابتدا زردشتی بود، اورمیه را شهر زردشت نامیده است. یاقوت حموی هم که در سال 617 هجری اورمیه را دیده ،گوید: اورمیه شهر زردشت است و مغان آن را بنیان نهاده اند.

وجه تسمیه اورامان=آورامان
در مورد نام اورامان تا بحال عقاید و نظریه های گوناگونی ابراز شده و برای آن وجه تسمیه های متفاوتی ارائه گردیده است. برخی گفته اند اورام نام قبیله ای از کردان بوده که از اطراف اورمیه(آورمیه) به این ناحیه کوچ کرده و در آنجا سکنی گزیده اند و اکنون این منطقه نام از انتساب آنها دارد. بعضی هم بر این باورند که نام منطقه همچنانکه در محاوره مردم محل دیده و شنیده می شود، هورامان است و آن ریشه در آهورامزدا دارد.و... ولی به نظر نمیرسد مفهوم آن آنقدر پیچیده باشد که ناچار شویم دست به دامن فرضیات و تاویلات دور از ذهن بزنیم! بلکه معنی آن باید همان باشد که به آسانی از ظاهر کلمه مفهوم میگردد که شاید همان سادگی باورنکردنی باعث شده محققین برای یافتن منظور خود راههای دورتری را پیموده و از معنی واقعی فاصله بگیرند.
اورامان ترکیبی است از دو واژه (اور) و (آمان). و اور که ساییده شده (آور یا اور) است همچنانکه قبلاً گفته شد یک واژه اصیل کردی و به معنی آتش است. و (آمان) نیز کردیست ،به معنی اظهار عجز کردن، پناه آوردن، مدد و امان خواستن است که روی هم می شود: آتش به تو پناه آوردم ،آتش به دادم برس، آتش احتیاجم را بر آور، آتش ما را دریاب. میدانیم که آتش در زندگی مردم آری نژاد قدیم، مانند کردان، بخصوص از جنبه اعتقادی نقش بسیار مهمی داشته است .زیرا آریاها نور و آتش را مظهر خدا میدانستند و از این رو آن را تقدیس و پرستش میکردند و در گرفتاریها و نزول بلایای ارضی و سماوی بدان التجا می نمودند و حل مشکلات خود را از آن می خواستند. مادها نیای کردان آری نژاد،که آیین زردشتی داشتند در سراسر قلمروحکومت خود اقدام به تاسیس آتشکده هایی برای نیایش و راز و نیاز با خدا و طلب حاجت می کردند که بعد از آنها هم تا ورود اسلام به ایران این روال ادامه داشت. اورامان که در کردستان ایران و عراق واقع شده منطقه ایست کوهستانی بسیار سخت و صعب العبور که از زمانهای بسیار دور تاکنون مسکن کردان آری نژاد بوده است و در آنجا نیز طبق سنت زردشتیان آتشکده مهمی برای مردم منطقه برپا بوده که هنوز نام و آثارآن«در جایی نزدیک شهرستان پاوه و در سمت جنوبی آن به اسم آتشگاه زنده و باقی است.آتشکده های سرتاسر ایران از جمله اورامان که تا ورود اسلام به ایران دایر، و مرکز راز و نیاز و نیایش بودند، بر اثر یورش اعراب تازه مسلمان جملگی متروک و ویران گردیدند.مردم منطقه هرگاه در تنگنای بسیار شدیدی مثل حمله ویرانگر اعراب قرار گرفته اند، به آتشکده پناه برده و با سر دادن نیایش (آورامان، آورامان، آورامان) آتش را به یاری طبیده و رفع حوایج و بلایا را از آن خواستار گردیده اند. و چون این راز و نیاز (آورامان) بدفعات مکرر و متعدد صورت گرفته و مدت استمداد از آتش نیز طولانی بوده است،لذا آتشکده به نام (اورامان) معروف گردیده است.برهان قاطع در مورد کلمه (اورامن) میگوید: اورامان نوعی خوانندگی و گویندگی می باشد که خاصه ایرانیانست و شعر آن به زبان پهلوی(کردی)می باشد. مخفف آورامان مشهور گشته که بعداً نام خود را به تمام منطقه داده است. لازم است گفته شود که مفهوم نام منطقه کردنشین اورامان با این تعبیر ساده که به لهجه کرمانجی جنوبی (سورانی) بیشتر شباهت دارد،ایجاد اشکال نماید. زیرا لهجه های زبان کردی جملگی فروع و شاخه های تنه یک درختند که ریشه در اعماق تاریخ دارد.و این درخت پر شاخ و برگ چیزی جز زبان پهلوی نیست که زبان اوستا کتاب زردشت، مخصوصا تفصیر های زند و پازند دربار کردان اشکانی و کردان ساسانی بوده است.بنابراین باید گفت،زبان پهلوی ما در تمام لهجه های کردیست که وسعت و گسترش آن، و نیزخلوص و استغنای او از اختلاط با زبانهای دیگر،آن را جاودانه ساخته که این خود دلیل بسیار روشنی بر قدمت اصالت آن است مرحوم استاد محیط طباطبایی دانشمند و محقق یگانه در کتاب: (آنچه درباره حافظ باید دانست)ص150 آورده اند:....اصطخری در مسالک و ممالک گوید: همه ایل و قبایل و عشایر گله دار و صحرانشین که در ناحیه فارس زندگی می کردند، کرد بودند.و طبق شرحی که دینوی در اخبارالطوال و فردوسی در شاهنامه آورده اند ،بهرام چوبین در گفتگو با خسرو پرویز، ساسان (نیای سلسله ساسانیان) و جد اعلای خسرو را کرد خوانده است.
مرحوم استاد می افزاید:...و هنوز بقایای قبایل صحرانشین ناحیه فارس را لران دیگر از پهلوی گویان ایران شمرده میشوند.لغت نامه دهخدا راجع به زبان ساسانیان و اشکانیان آورده است (زبان پهلوی،زبان رسمی کشور درزمان اشکانیان و ساسانیان بوده است که هم اکنون هم در میان کردان شایع است و بابا طاهرعریان نیز دوبیتی های خود را بدان زبان سروده است. تاریخ مردوخ جلد اول ص41نوشته است: (اکثر تواریخ مصرند به اینکه زبان مادها همان زبان کردی مکری است) چنانکه که زند و پازند اوستا که به زبان مادی نوشته شده است خیلی نزدیک و یا همان زبان کردی مکری است.این نظریه از طرف (هورات و دامستر) و بعضی از متخصصین دیگر تایید شده است. به هر حال اصل زبان کردی به طور تحقیق همان زبان مادی اوستای است که اصل وریشه آن همان زبان آریان قدیم است.سیسیل جی آدموند در کتاب (کردها،ترکها،عربها)ترجمه ابراهیم یونسی ص 13 ضمن تایید نظریه پروفسور مینورسکی مبنی بر اینکه کردان کنونی اخلاف مادها هستند و زبان مادها زبان کردان امروزیست، می افزاید: زبان کثیراللهجه کردی با ویژگی ها و خصوصیات مخصوص به خود زبانیست مستقل و دارای اصل و منشاء بسیار استوار و قدیمی است.این ویژگیهای اساسی که مشخصه زبان کردیست در تمام لهجه های آن وجود دارد، و من بر این باورم که بنابرجهات و موجبات جغرافیایی و زبان شناسی کردهای امروزی نمایندگان مادها و سومین سلطنت شرق هستند. بنابراین اگر لغات اصطلاحات و خصوصیاتی از زبان اصلی(پهلوی مادی) در دو یا چند لهجه کردی عیناً موجود بوده و جزو مشترکات آنها باشد، چیزی است طبیعی و دور از انتظار نیست.زیرا تمام لهجه های زبان کردی مکمل یکدیگر و همچنانکه گفته شد اعضای یک پیکرند و بی نیازی آنها از یکدیگر غیرممکن است.

منبع : روزنامه ئاشتی


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:02 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها