بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد

مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 11-18-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خـــالی بنـــدی مطلقا ممنــــوع !!


نمي دونم شما تا حالا در مورد واژه خالی بندی فكر كردين كه ممكنه سابقه ي ديرينه اي هم واس خودش داشته باشه؟
این روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گرفتن و لاف زدن رایج شده است اما پیشینه این واژه به دهها سال پیش یعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد ! نقل می کنند که در زمان رضاشاه بدلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند براي اينكه همديگر را مطلع كنند به هم میگفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به اين معني كه در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که واژه خالی بندی رواج پیدا کرد. ولي اين واژه هيچ ارتباطي به دروغگويي و لاف زدن به صراحت زمان حاضر نداشت. حالا چرا در این چند دهه ي اخیر این واژه متداول شده و همچنان هم رو به تزايد است مشخص نيست ولي شايد باید آن را به حساب شيوايي بيش از حد زبان فارسي و غیر منتظره بودن اعمال ما ایرانی ها گذاشت که خیلی از کارهامون از روي يك روش منطقی و نشات گرفته از يك اعتقاد راسخ نیست بلكه احساسی، الگويي و متاسفانه قابليت جوگير! شدن هم هست. البته شاید هم در دوران گذشته نیازی به کاربرد این کلمه به تعبير فعلي نبوده چون هیچوقت جامعه ما این همه خالی بند نداشته است!

روان شناسي خالي بندي
نگارش یافته توسط محمود قوچانی

تقريبا همه دروغ مي گويند، اما دروغ داريم تا دروغ ! جان هالند راست مي گويد دروغ داريم تا دروغ : دروغ شاخ دار، دروغ مصلحت آميز، دروغ كودكانه و... اما دروغ هاي بي خطر يا كم خطري هم هست كه همه ما در زندگي روزمره مان زياد گفته يا شنيده ايم. در زمانه اي كه مي شود به كمك انواع روش هاي ارتباطي، ياد بگيريم كه صادق باشيم و با يكديگر با احترام رفتار كنيم، چرا به دروغ گويي عادت كرده ايم و چگونه مي توانيم از شر اين عادت مزاحم، خلاص شويم؟ روان شناسان به اين پرسش ها، پاسخ هاي علمي و دقيقي مي دهند.


1- دروغ گوهاي مرضي : فرآيند دروغ گويي از سن 4 تا 5 سالگي آغاز مي شود، يعني همان زماني كه كودك، نسبت به استفاده از زبان، آگاهي پيدا مي كند. البته دروغ كودكان، معمولا بي ضرر و صرفا به قصد رهايي از مخمصه يا رسيدن به آن چيزي است كه دوست دارند داشته باشند. اما در ميان بزرگسالان، اگر دروغ هاي مصلحتي را كنار بگذاريم، به اشخاصي برمي خوريم كه خيلي زياد و در مسائل كوچك و بزرگ، دروغ مي گويند.

روان شناسان به اين افراد مي گويند: دروغ گوهاي مرضي. دروغ گوهاي مرضي، دروغ مي گويند تا در خيال خودشان از حريمشان محافظت كنند، دوست داشتني و موجه به نظر برسند، به منافع مادي يا اجتماعي بيشتري دست پيدا كنند و يا اين كه از مجازات فرار كنند. البته در بيشتر مواقع، آن هايي كه از چنين افرادي دروغ مي شنوند، خودشان تا درجاتي متوجه اند كه فرد مقابلشان دارد دروغ مي گويد و چه بسا كه دلشان هم براي آن فرد بسوزد كه چرا چنين ذهن بيماري دارد. دستة ديگري از دروغ گوها هستند كه حساب شده، عامدانه و براي كسب منافع شخصي، دروغ مي گويند و اين كار را هم زياد و به صورت حرفه اي انجام مي دهند. روان شناسان، اين افراد را جزو شخصيت هاي ضداجتماعي طبقه بندي مي كنند. اين گروه معمولا زياد سر و كارشان به پليس، دادگاه و زندان مي افتد. دروغ گويي معمولا با گذشت زمان، بدتر و بدتر مي شود. چرا كه اصل بر اين است كه وقتي آدم يك دروغ مي گويد، بعدها ناچار مي شود كه براي رفع و رجوع آن دروغ، دروغ هاي بيشتري بگويد.

2- تمرين حقيقت چرا؟ : اصلا چرا دروغ مي گوييم؟ روان شناسان، برخي از مهم ترين دلايلي را كه باعث مي شود دروغ بگوييم، اين گونه فهرست مي كنند: مي خواهيم از درگيري پرهيز كنيم. نمي خواهيم باعث خشم يا صدمة كسي بشويم. نمي خواهيم احساسات كسي را جريحه دار كنيم. مي خواهيم كسي را تخريب يا روحيه اش را تضعيف كنيم. مي خواهيم احترام و تحسين ديگران را جلب كنيم. دوست داريم به قدرت بيشتري برسيم. نمي خواهيم با حقيقت تلخي دربارة خودمان مواجه شويم. دوست نداريم به اشتباهاتمان اعتراف كنيم. مي خواهيم فعلا روي قضيه اي را بپوشانيم، به اين اميد كه شايد بعدا اوضاع، بهتر شود.

جالب اين كه خيلي از مواقع، ممكن است نيت شخص دروغ گو هم خيرخواهانه باشد، هر چند كه دروغ گويي در اكثر مواقع، ريشه در خود شخص و خودخواهي شخص دروغ گو دارد. اما سؤال مهم تر، اين است كه آيا مي توانيم با يادگيري و تمرين مهارت هاي ويژه اي، خودمان را مقيد كنيم كه هميشه و تحت هر شرايطي، حقيقت را بگوييم و از دروغ گويي خودداري كنيم؟ پاسخ روان شناسان، اين است كه بله، اين كار در بيشتر مواقع امكان پذير است، اما به تمرين و ممارست نياز دارد. بايد ياد بگيريم الگوهاي فرار از حقيقت را كه در ذهنمان شكل گرفته، كم كم از بين ببريم تا بتوانيم نوعي رابطة سالم و احترام آميز را با مخاطبانمان سر و شكل بدهيم.

3- تغيير ذهنيت با فرض اين كه شخص دروغ گو از نظر رواني دچار مشكل حادي نيست، روان شناسان مي گويند كه دروغ گو به خاطر فقدان مهارت، دست به نوعي انتخاب اشتباه مي زند و از بين راست و دروغ، دروغ را انتخاب مي كند تا به زعم خودش، شرايط را به نحو مؤثري مديريت كرده باشد. دروغ گويي هاي بي خطر يا كم خطر نيز در بيشتر موارد، صرفا ريشه در يك تنبلي ذهني دارد و به شكل يك عادت غلط در روح و روان شخص دروغ گو رسوخ مي كند. روان شناسان اعتقاد دارند براي كسي كه به دروغ گويي عادت كرده، بهتر اين است كه اول از همه، ذهنيت (mindset) خودش را تغيير بدهد تا بتواند راست گويي مهارتي (skillful honesty) را بياموزد و به كار ببندد.

4- تصميم عجولانه، ممنوع چه چيزي باعث مي شود ما به اين فكر بيفتيم كه دروغ گفتن، بهترين راه حل در وضعيت موجود است؟ چه ترسي در پشت اين انتخاب اشتباه، پنهان شده است؟ ترس از اين كه اشتباه كرده باشيم؟ ترس از اين كه ديگران از ما خوششان نيايد؟ ترس از اين كه قادر نباشيم حقيقت را در قالبي محترمانه، قابل پذيرش و قابل تحمل عرضه كنيم؟ چرا فكر مي كنيم كه دروغ در شرايط خاصي مي تواند نتيجة خوبي به همراه داشته باشد؟ و... سؤالات بالا را به دقت بررسي كنيد و دربارة پاسخ هايتان عادلانه قضاوت كنيد. وقتي انگيزه هاي دروغ گويي تان معلوم شد، بهتر مي توانيد خودتان را مجهز كنيد تا اگر دوباره سر و كلة ميل به دروغ گويي پيدا شد، آن را از سر راه برداريد. اما قبل از اين كه بخواهيد كاري بكنيد يا عكس العملي از خودتان نشان بدهيد، تمام گزينه هاي احتمالي را بررسي كنيد. دروغ گويي در خيلي از موارد، نتيجة تصميم گيري هاي عجولانه و عاري از تدبير است. وقتي متوجه شديد كه داريد دروغ سر هم مي كنيد، مكث كوتاهي بكنيد و از مخاطب خودتان اجازه بخواهيد تا بار ديگر، سؤال او و شرايط و موضوع مورد بحث را بررسي كنيد. شايد زمان، اين اجازه را به تان بدهد كه سر و ساماني به افكار تان ببخشيد. در همين زمان مي توانيد در كنار بررسي مسأله، نيت و انگيزة خود تان را نيز ارزيابي كنيد.ذهنتان را متوجه شخص يا جملة قصاري كنيد كه شما را به راست گويي دعوت مي كند. چه بهتر كه پيشاپيش، مجموعه اي از اين نوع جملات سودمند و پرمغز فراهم كرده باشيد يا پيشاپيش، فهرستي از كساني را كه دوستشان داريد و مورد احترام تان هستند، گردآورده باشيد. صادقانه از خودتان بپرسيد كه در شرايط كاملا واقع بينانه، اگر راستش را بگوييم، بدترين اتفاقي كه ممكن است بيفتد، چيست؟

5- درك طرف مقابل تصور كنيد شما باعث شده ايد موقعيتي متفاوت از آن چه كه بايد، به وجود بيايد و فرض كنيد كه شما مسبب اين وضع نابهنجار بوده ايد. اگر فكر مي كنيد كه شايد با بحث بتوانيد به يك درك متقابل برسيد و تلخي حاصل از ابراز حقيقت را بگيريد، بهتر است از اين نوع عبارات و جملات استفاده كنيد: شايد اين حرفي كه مي خواهم بزنم، درست نباشد، اما لطفا صبور باشيد... برداشت من اين است كه... آيا شما هم چنين برداشتي داريد؟ مي دانم كه شايد اشتباه كرده باشم، اما مي خواهم شما هم بدانيد كه... سعي كنيد حتما نشان بدهيد كه احساس طرف مقابل را درك مي كنيد. مثلا ابتدا بگوييد: من درك مي كنم كه تو عصباني هستي و... و سپس نظر خودتان و در صورت امكان، راه حل هاي پيشنهادي تان را ارائه دهيد. سعي كنيد احساستان را به نوعي در كلام، لحن و رفتار خودتان به مخاطب منتقل كنيد:
من هم از اين كه فلان كار، رأس زمان مقرر تمام نمي شود، واقعا ناراحتم.
شما مي توانيد اين ناراحتي را در صدا و چهره من ببينيد... سپس توضيح بدهيد كه قصدتان اين نبوده و سريع نتيجه گيري كنيد كه: الان مي خواهم در حضور شما برنامه اي تنظيم كنم كه هر چه سريع تر، كار تكميل شود. و دقيقا مشخص كنيد كه كدام بخش از گفته هايتان واقعيت است و كدام بخش، تصورات و نظرات شماست. اگر اين كار را نكنيد، ممكن است كم كم به سراغ جعل واقعيت و نهايتا سراغ دروغ گويي برويد.
__________________
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:41 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها