تصنیف ساغر هستی
ساقيا در ساغر هستي شراب ناب نيست
و آنچه در جام شفق بيني بجز خوناب نيست
جلوه صبح و شكرخند گل و آواي چنگ
دلگشا باشد ولي چون صحبت احباب نيست
زندگي خوشتر بود در پرده وهم خيال
صبح روشن را صفاي سايه مهتاب نيست
گر ترا با ما تعلق نيست ما را شوق هست
ور ترا بي ما صبوري هست ما را تاب نيست
......
با صداي علي رضا قرباني