بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای جهان

سینمای جهان در این بخش به آثار سینمای خارجی و اخبار مربوط به آنها میپردازیم

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #1  
قدیمی 08-07-2009
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض پالپ فیکشن

پالپ فیکشن
پالپ فیکشن ، که در لغت به داستان های عامه پسند ترجمه شده را می توان به نوعی ادبیات داستانی عامه پسند دانست که در برابر ادبیات متعهد ( ) قرار می گیرد. شاید بتوان نمونه ایرانی چنین داستان هایی را , داستان های عامه پسند نشریات خانوادگی خودمان دانست.
پالپ فیکشن دومین فیلم و تاکنون بهترین فیلم تارانتینو است. اولین فیلمش سگ های انباری (سگدانی) با توفیق گسترده ای مواجه شد و نوید فیلمساز متفاوتی را می داد که یادآور گدار اوایل دهه 60 بود. پالپ فیکشن از سه اپیزود تشکیل شده که عبارتند از : موقعیت بانی ، وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس ، ساعت طلا. خلاصه ای نسبتا کوتاه از داستان های این سه اپیزود را با هم می خوانیم .
1 . موقعیت بانی : دو آدمکش به نام های وینسنت ( جان تراولتا ) و جولز ( ساموئل ال جکسن ) از طرف مارسلوس والاس ماموریت می یابند تا چمدانی دزدیده شده را از سارقین پس بگیرند. در جریان این عملیات به طرز معجزه آسایی نجان پیدا می کنند اما برخلاف جولز که به معجزه اعتقاد پیدا کرده ، وینسنت حادثه پیش آمده را فقط یک تصادف می خواند. وینسنت و جولز ناخواسته پسری سیاه پوست را به قتل می رسانند و باعث می شوند که ماشین و لباس هایشان سراسر خونین و کثیف شود. به پیشنهاد جولز نزد یکی از دوستانشان به نام جیمی ( تارانتینو) می روند . بانی همسر جیمی است که تا یک ساعت و نیم دیگر به خانه بر میگردد و کافی است تا بویی از ماجرا ببرد تا دردسر آغاز شود. حالا آن ها نود دقیقه فرصت دارند که ضمن پاک کردن ماشین و لباس هایشان ، جسد را نیز در جایی پنهان کنند که بعد از تماس با مارسلوس و مراجعه شخصی به نام گرگ ( هاروی کایتل) همه دردسر ها حل می شود. وینسنت و جولز به رستورانی می روند که دو سارق به نام های هانی بانی و پامپکین قصد سرقت از آنجا را دارند. جولز که معجزه اتفاق افتاده تاثیر مثبتی رویش نهاده سعی می کند کاری کند که سرقت بدون خونریزی به پایان برسد که سرانجام موفق نیز می شود.
2 . وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس : وینسنت وگا (تراولتا) از طرف مارسلوس والاس ماموریت می یابد که همسر مارسلوس ، میا ( اوما تورمن ) ، را به گردش ببرد. وینسنت قبلا مطلع شده که مارسلوس شخصی را فقط به جرم اینکه پاهای میا را ماساژ داده به قتل رسانده و حالا سعی می کند تا حد امکان کاری کند که رابطه اش با میا از حد خاصی فراتر نرود. وینسنت و میا با هم به رستورانی می روند و رقص دونفره ای را نیز اجرا می کنند. شب ، هنگام بازگشت به خانه ، میا بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر به حال اغما می افتد و وینسنت وی را به منزل یکی از دوستانش برده و مداوایش می کنند. وینسنت و میا به هم قول می دهند مه از این اتفاق هیچکس بویی نبرد.
3 . ساعت طلا : مارسلوس والاس به بوکسوری به نام بوچ ( بروس ویلیس ) دستور می دهد تا در مسابقه بعدی خود ببازد ولی بوچ نه تنها شکست را نمی پذیرد بلکه باعث مرگ حریفش نیز می شود و به هتل محل اقامت خود و نامزدش ، فابیان، می گریزد. صبح روز بعد بوچ متوجه می شود که هنگام اسباب کشی از منزل شان ، فابیان ساعت طلایی را که یادگار پدر بوچ بوده را همراه خود نیاورده و بوچ با اینکه می داند مارسلوس مراقب خانه اش است برای آوردن ساعت به خانه مراجعه می کند که با وینسنت روبرو می شود و پس از قتل وینسنت ، ساعت را برداشته و می گریزد . بوچ در راه با مارسلوس والاس برخورد می کند و پس از یک درگیری وارد مغازه ای می شوند که صاحب مغازه هر دوی آن ها را گروگان می گیرد و پس از تماس با فردی به نام زد ، اقدام به شکنجه مارسلوس می کنند. بوچ مارسلوس را از دست این دو نفر نجات می دهد و به مارسلوس قول می دهد که از این ماجرا هیچ کس بویی نبرد . بوچ در انتها به همراه نامزدش ، فابیان، از شهر می گریزند.
پالپ فیکشن یکی از اولین فیلم های دهه نود بود که ساختار خطی زمانی (نیوتونی) رهاز بین برد و به ساختار غیر خطی (برگسونی) دست یافت. در حالیکه کل داستان های این فیلم در یک شبانه روز می گذرد . بیایید اپیزود ها را به ترتیبی که در فیلم نمایش داده شده با ترتیب واقعی شان ، با هم مقایسه کنیم :
به ترتیب نمایش در فیلم :
موقعیت بانی
تیتراژ
موقعیت بانی
وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس
ساعت طلا
موقعیت بانی


به ترتیبی که اتفاق می افتند :
موقعیت بانی (صبح روز اول)
وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس (شب اول)
ساعت طلا ( همان شب و صبح روز بعد)
قبل از تیتراژ ، شاهد قسمتی از اپیزود مو قعیت بانی هستیم : هانی بانی و پامپکین بر سر سرقت از رستوران با هم بحث می کنند. بعد از تیتراژ هم با وینسنت و جولز آشنا می شویم که باز هم متعلق به همین اپیزود (موقعیت بانی ) است. این قسمت درست تا لحظه قبل از معجزه ادامه دارد و گویی کارگردان قصد دارد معجزه را در بهترین زمان ممکن نشان مان دهد . بعد از آن با اپیزود وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس مواجه می شویم که به طور کامل نمایش داده می شود . در ابتدای این اپیزود مارسلوس والاس را می بینیم که به بوچ دستور باخت در مسابقه را می دهد و در انتهای این اپیزود صحنه ای از کودکی بوچ را می بینیم که می تواند پیش زمینه ای برای اپیزود ساعت طلا باشد . با همین صحنه است که ارزش ساعت طلا را برای بوچ درک می کنیم. پس می توان اپیزود ها را کمی دقیق تر تجزیه کرد :
موقغیت بانی (بحث های هانی بانی و پامپکین بر سر سرقت از رستوران)
تیتراژ
موقعیت بانی (وینسنت و جولز ، تا لحظه قبل از معجزه)
ساعت طلا (مارسلوس والاس دستور باخت را به بوچ می دهد)
وینسنت وگا و همسر مارسلوس والاس ( اپیزود به طور کامل )
ساعت طلا (صحنه کودکی بوچ)
ساعت طلا ( تا پایان اپیزود که بوچ و فابیان می گریزند)
موقعیت بانی ( تا پایان )
حالا اپیزود ساعت طلا شروع می شود و اولین نما ، نمایی از بوچ است که که در رختکن ، هراسان از خواب می پرد . ما هیچگاه مسابقه بوچ را نمی بینیم (همان طور که در سگدانی هیچگاه صحنه دزدی را ندیدیم) اما با فرار بوچ و صحبت های اسمرالدا ، راننده تاکسی ای که بوچ را سوار می کند ، متوجه مرگ حریف بوچ می شویم . اگر به صحنه کودکی بوچ و صحنه بعد از آن ، یعنی صحنه ای که بوچ هراسان از خواب می پرد ، دقت کنیم می توانیم دریابیم که ساعت طلا برای بوچ نشانه ای از غرور است . گویا میراثی که پدر برای بوچ به جا نهاده همین غرور است که باعث می شود بوچ نه تنها شکست را نپذیرد بلکه حریفش را نیز به قتل برساند در حالیکه مارسلوس والاس با مورد تعرض قرار گرفتن از سوی زد ، بیشترین ضربه ای که می خورد خرد شدن غرورش است . در این اپیزود یکی از نشانه های مورد علاقه تارانتینو را نیز شاهدیم : شمشیر . بیاد بیاورید صحنه ای را که بوچ تصمیم می گیرد مارسلوس والاس را آزاد کند و بعد از انتخاب چند وسیله مانند تبر و اره برقی ، با شمشیر مواجه می شود و تارانتینو چنان ستایشگرانه با آن برخورد می کند که گویی با شیئی مقدس طرف هستیم .
یکی از ارجاعات سینمایی فیلم هم در این اپیزود وجود دارد : آن جا که بوچ پشت چراغ قرمز مارسلوس والاس را می بیند یادآور صحنه مشابهی است در فیلم بیمار روانی (هیچکاک) که ماریون کرین بعد از دزدیدن پول ها ، رئیس اش را پشت چراغ قرمز می بیند.
بعد از اتمام اپیزود ساعت طلا و فرار بوچ و فابیان ، دوباره به اپیزود موقعیت بانی بازمی گردیم و حالا اپیزود را از لحظه قبل از معجزه می بینیم . گفتیم که گویا تارنتینو قصد دارد صحنه معجزه را در بهترین زمان ممکن نشان مان دهد و حالا زمانش فرا رسیده. دقت داشته باشید که اگر صحنه معجزه را همان نیم ساعت اول دیده بودیم لحظه اوج فیلم در بدترین زمان ممکن تلف شده بود . اما حالا اوج فیلم در یک چهارم پایانی است . جولز طبق معمول قبل از اینکه هر کدام از قربانیانش را به قتل برساند آیاتی از انجیل را برای آنان می خواند به این مضمون که تو فرستاده شیطان هستی و من ماموریت دارم زمین را از وجود افرادی چون تو پاک کنم . بعد از قتل ، پسری که تا حالا مخفی شده بود بیرون می آید و به سمت وینسنت و جولز تیراندازی می کند اما آنان به طرز معجزه آسایی نجات پیدا می کنند . همین لحظه برای جولز کافی است تا کمی به خود بیاید و آیاتش را جور دیگری تفسیر کند . چنانکه در صحنه آخر و در رستوران در حالیکه مشغول صحب با پامپکین است این طور تعبیر می کند که شاید خود من نماینده شیطانم و حالا واقعا دارم سعی می کنم چوپان باشم. اینگونه است که فیلمی که سراسر خشونت و خونریزی بود ، مضمونی فوق العاده دینی و مذهبی دارد. معجزه در هر لحظه ، هر مکان و برای هر کس (حتی کسی چون جولز) ممکن است اتفاق بیافتد. مهم اینست که باورش کنیم.
__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:42 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها