- پدر سانتياگو به او احترام به پيران را آموخته بود.
(ص 45)
- اشتباه سانتياگو :
او نمي خواست بپرسد تا به خاطر ناداني اش احساس حقارت نكند.
(ص 47)
- سانتياگو نمي دانست افسانه شخصي چيست ؟
" آن چيزي است كه همواره آرزوي انجامش را داري.همه آدم ها در آغاز جواني مي دانند افسانه شخصي شان چيست "
(ص 50)
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !
نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!
چه سنگبارانی...
گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!
" خانه خدا سنگ است "
ویرایش توسط Hiwa : 11-08-2009 در ساعت 10:35 AM
|