بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #91  
قدیمی 06-25-2012
Saba_Baran90 آواتار ها
Saba_Baran90 Saba_Baran90 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 902
سپاسها: : 10,211

6,252 سپاس در 1,423 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من همین که کاری نکنم حالش گرفته شه هنره!
نمی دونم چرا اما همیشه این احساسو داشتم و دارم که همیشه با کارام اذیتش می کنم
خیلی وقتا خودش میگه اینطور نیست، اما من حس می کنم که هست!
دیگه نمی دونم چی درسته چی غلط نمی خواهم هم بدونم چون وقتی من خطاکارم و بی توجه، بدونم هم درست چیه، بازم اشتباه انتخاب می کنم و باعث میشم ناراحت شه!
بدم دیگه!
سعی می کنم درست شم
ایشالا روزی برسه که ازم راضی باشه
دوست دارم مامانی
چون با اینکه من بدم، من اشتباه می کنم، توخوبی، تو درستو می دونی
ایشالا که منم خوب شم
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill
Although I am broken, my heart is untamed, still
پاسخ با نقل قول
5 کاربر زیر از Saba_Baran90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #92  
قدیمی 06-26-2012
پریشان آواتار ها
پریشان پریشان آنلاین نیست.
کاربر بسيار فعال
 
تاریخ عضویت: May 2012
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,251
سپاسها: : 8,172

4,786 سپاس در 1,493 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض بدون شرح!

__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
پاسخ با نقل قول
6 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #93  
قدیمی 06-28-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

به یاد می آورم لحظه های فراز را
که صدای او اعتبارم می بخشید
و لحظه های نشیب را که اعتمادم
به یاد می آورم افرای افراشته ایی را
به یاد می آورم ... مادرم را
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #94  
قدیمی 06-28-2012
mohammad.90 آواتار ها
mohammad.90 mohammad.90 آنلاین نیست.
مدیر بخش ورزش
 
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242

6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


پسربچه ای از مادرش پرسید:چرا تو گریه می کنی؟




مادر جواب داد برای اینکه من زن هستم.



او گفت: من نمی فهمم!مادرش اورا بغل کرد و گفت: تو هرگز نمی فهمم



بعد پسربچه از پدرش پرسید:چرا به نظر می آـید که مادر بی دلیل گریه می کند.



همه زنها بی دلیل گریه می کنند!این تمام چیزی بود که پدر می توانست بگوید.



پسربچه کم کم بزرگ و مرد شد.اما هنوز درشگفت بود که چرا زنها گریه می کنند؟



سرانجام او مکالمه ای با خدا انجام داد و وقتی خدا پشت خط آمد،او پرسید:



خدایا چرا زنها به آسانی گریه می کنند؟



خدا پاسخ داد:وقتی من زن را آفریدم،گفتم او باید خاص باشد



من شانه هایش را آنقدر قوی آفریدم تا بتواند وزن جهان را تحمل کند



و در عین حال شانه هایش را مهربان آفریدم تا آرامش بدهد.



من به او یک قدرت درونی دادم



تا وضع حمل و بی توجهی که بسیاری اوقات از جانب بچه هایش به او می شود را


تحمل کند.من به او سختی را دادم که به او اجازه می دهد وقتی که همه تسلیم شدند او


ادامه بدهدو از خانواده اش به هنگام بیماری و خستگی و بدون گله و شکایت مراقبت کند.



من به او حساسیت عشق به بچه هایش را در هر شرایطی حتی وقتی بچه اش او

را به شدت آزار داده است ارزانی داشتم.


من به او قدرت تحمل اشتباهات همسرش را دادم و او را از دنده همسرش آفریدم تا

قلبش را حفظ کند.


من به او عقل دادم تا بداند که یک شوهر خوب هرگز به همسرش آسیب

نمیرساند.
اما گاهی اوقات قدرتها و تصمیم گیری هایی را برای ماندن بدون تردید در کنار او

امتحان می کند.
سرانجام اشک را برای ریختن به او دادم.



این مخصوص اوست تا هروقت که لازم شد از آن استفاده کند.



پسرم می بینی که زیبایی زن در لباسهایی که می پوشد



ودر شکلی که دارد یا به طریقی که موهایش را شانه می زند نیست.



زیبایی زن باید در چشمانش دیده شود.



چون درچه ای است به سوی قلبش، جائیکه عشق سکونت دارد.


کم کم داریم به روز مادر نزدیک میشیم...
امیدوارم فقط تو این روزا قدر مادرامونو ندونیم و براشون کادو نخریم و بهشون تبریک نگیم ...
امیدوارم همیشه قدرشونو بدونم...
اونا تنها کسایی هستند که نگران ما هستند...
چقدر قدرشون را میدونیم؟



__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ،
از لطف به سوی ما نیایی

هرگه که ترا دهیم دردی ،
نالان شوی و به سویم ایی

هر دم که ترا دهم شفایی ،
یاغی شوی و دگر نیایی . . .
ای بنده تو سخت بیوفایی ...
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #95  
قدیمی 06-29-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آسمان را گفتم
مي تواني آيا
بَهرِ يک لحظه ي خيلي کوتاه
روح مادر گردي
صاحب رفعت ديگر گردي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
کهکشان کم دارم
نوريان کم دارم
مه و خورشيد به پهناي زمان کم دارم

خاک را پرسيدم
مي تواني آيا
دل مادر گردي
آسماني شوي و خرمن اخترگردي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم

اين جهان را گفتم
هستي کون و مکان را گفتم
مي تواني آيا
لفظ مادر گردي
همه ي رفعت را
همه ي عزت را
همه ي شوکت را
بَهرِ يک ثانيه بستر گردي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت و شوکت و شأن کم دارم
عزت و نام و نشان کم دارم

آن جهان را گفتم
مي تواني آيا
لحظه اي دامن مادر باشي
مهد رحمت شوي و سخت معطر باشي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
باغ رنگين جنان کم دارم
آنچه در سينه ي مادر بود آن کم دارم

روي کردم با بحر
گفتم او را آيا
مي شود اين که به يک لحظه ي خيلي کوتاه
پاي تا سر همه مادر گردي
عشق را موج شوي
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
بيکران بودن را
بيکران کم دارم
ناقص و محدودم
بهر اين کار بزرگ
قطره اي بيش نيم
طاقت و تاب و توان کم دارم

صبحدم را گفتم
مي تواني آيا
لب مادر گردي
عسل و قند بريزد از تو
لحظه ي حرف زدن
جان شوي عشق شوي مهر شوي زرگردي
گفت ني ني هرگز
گل لبخند که رويد زلبان مادر
به بهار دگري نتوان يافت
در بهشت دگري نتوان جست
من از آن آب حيات
من از آن لذت جان
که بود خنده ي او چشمه ي آن
من از آن محرومم
خنده ي من خاليست
زان سپيده که دمد از افق خنده ي او
خنده ي او روح است
خنده ي او جان است
جان روزم من اگر، لذت جان کم دارم
روح نورم من اگر، روح و روان کم دارم

کردم از علم سؤال
مي تواني آيا
معني مادر را
بهر من شرح دهي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
منطق و فلسفه و عقل و زبان کم دارم
قدرت شرح و بيان کم دارم

در پي عشق شدم
تا در آئينه ي او چهره ي مادر بينم
ديدم او مادر بود
ديدم او در دل عطر
ديدم او در تن گل
ديدم او در دم جان پَرور مشکين نسيم
ديدم او در پَرش نبض سحر
ديدم او درتپش قلب چمن
ديدم او لحظه ي روئيدن باغ
از دل سبزترين فصل بهار
لحظه ي پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگيزترين زيبايي
بلکه او در همه ي زيبايي
بلکه او در همه ي عالم خوبي ، همه ي رعنايي
همه جا پيدا بود
همه جا پيدا بود
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #96  
قدیمی 06-29-2012
پریشان آواتار ها
پریشان پریشان آنلاین نیست.
کاربر بسيار فعال
 
تاریخ عضویت: May 2012
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,251
سپاسها: : 8,172

4,786 سپاس در 1,493 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

وقتی در بازی کودکانه، گفتم: مامان پر، خندیدی و گفتی: « من که پر ندارم » . بزرگتر که شدم فهمیدم ، تو هم پر داشتی ...
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
پاسخ با نقل قول
5 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #97  
قدیمی 07-15-2012
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مادر، تو کتاب نامکتوب مرارت هایی، تو دیوان محبت هایی، تو ناب ترین واژه ی شعر خلوصی؛ .....

تو بلندترین داستانِ حماسیِ ایثاری.

ای قصیده بلند عشق؛ .......

ای عاشقانه ترین غزل؛ ای مثنوی رنج ها؛ تو بیت الغزل از خودگذشتگی هستی؛ .......

تو قافیه ی احساس قلب منی؛ ......

تو منظومه بلند فضیلت هایی تو بهترین بیت رباعی محبتی.

مادر، شعر وجود تو را، واژه واژه می نوشم و رعناترین غزال غزل هایم را به سویت روانه می کنم.

دو بیتی های احساسم را همراه با شادمانه ترین ترانه ی فصل های زندگی ام، نثار دل بهاری ات می کنم.

ای بهترین شعر زندگی، ....

.....................


ویرایش توسط yad : 07-15-2012 در ساعت 05:06 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از yad سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #98  
قدیمی 07-20-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

درنگاه بی ریایت میتوان
پاکی آیینه را تفسیرکرد
در زلال آبی چشمان تو
میتوان خورشید را تعبیر کرد

«مادر» ای زیباترین آهنگ عشق
تا غروب دشتها با ما بخوان
میرود صد کاروان اما بیا
ای"بهارخوب من" با ما بمان ...
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #99  
قدیمی 11-09-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چه فریبانه ...
بهشت را زیر پایت خواندند !
و زمین را بر سرت خراب کردند ... !
زیباترین و بهترین لبخندی که ...
در تمام طول زندگی ام دیدم ...
لبخندی بود که "مــــــــــــــادرم" ...
در پس دنیایی درد و اشک ...
برای چشم باز کردنم به دنیا ...
به من هدیه کرد !
و این شروع لبخندهایی بود ...
برای همیشه راضی نگه داشتن من !!

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #100  
قدیمی 12-14-2012
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آنجهان راگفتم

می توانی آیا

لحظه یی دامن مادر باشی

مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

باغ رنگین جنان کم دارم

آنچه در سینه ی مادر بود آن کم دارم

__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:48 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها