مشاعره سنتی

[abadani]

وانگه تو محصلي فرستيش
تركي كه ازو بد تر نباشد

[mary.f]

دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم

[abadani]

من اين نامه شهرياران پيش
بگفتم به اين نغز گفتار خويش

[mary.f]

شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد
زدیم بر صف رندان و هرچه باداباد

[abadani]

در كار گلاب و گل حكم ازلي اين بود
كان شاهد بازاري وين پرده نشين باشد

[mary.f]

دوش با من گفت کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

[abadani]

شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
كه نه هر كو ورقي خواند معاني دانست

[mary.f]

تو را که حسن خداداده است و حجله بخت
چه حاجت است که مشاطه ات بیاراید

[abadani]

دير بماندم در اين سراي كهن من
تا كهنم كرد صحبت دي و بهمن

[mary.f]

نی حریف هر که از یاری برید
پرده هایش پرده های ما درید