شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
12-16-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
از چلچله خوانیِ کلاغ وُ
نرگسنمایی ِ خرزهره ... خسته ام
خسته ام از آوازهای ناخوشِ خولیابن یزید
از تقسیم نور
به سیاهی ، خاکستری ، سپید
اینجا ؛ وقتی حشرات
راه به رؤیای سیمرغ و ستاره میبَرَند
نگفته پیداست که عنکبوت
چه تاری برای تحملِ پروانه تنیده است
خسته ام
خیلی خسته ام ...
"سید علی صالحی"
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
12-24-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شنیدم چون دل من
دل تو بی قراره
تو هم در انتظاری
که برگردم دوباره
شنیدم هر کجایی به دردم آشنایی
نه از یاد تو رفتم نه از یادم جدایی
شنیدم هر بهاری
دلت همچون پرستو
به دنبال دل من
کشیده پر به هر سو
بنفشه بازم اومد
بیا بس کن جدایی
امید آخرینم
دلم تنگه کجایی
شنیده ام عزیز من که هر کجایی
تو هم ,چو من به درد این دل آشنایی
شنیده ام عزیز من که هر کجایی
تو هم ,چو من به درد این دل آشنایی
بازآ با هم دنیایی بسازیم
از این شبها فردایی بسازیم
بازآ با هم دنیایی بسازیم
از این شبها فردایی بسازیم
شنیده ام عزیز من که هر کجایی
تو هم ,چو من به درد این دل آشنایی
شنیدم چون دل من
دل تو بی قراره
تو هم در انتظاری
که برگردم دوباره
شنیدم هر کجایی به دردم آشنایی
نه از یاد تو رفتم نه از یادم جدایی
شنیدم هر بهاری
دلت همچون پرستو
به دنبال دل من
کشیده پر به هر سو
بنفشه بازم اومد
بیا بس کن جدایی
امید آخرینم
دلم تنگه کجایی
دلم تنگه کجایی
حمیرا بانوی آواز
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
12-25-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بر آبی چین افتاد سیبی به زمین افتاد
کامی ماند زنجره خواند
همهمه ای خندیدند ، بزمی بود برچیدند
خوابی از چشمی بالا رفت
این رهرو تنها رفت بی ما رفت
رشته گسست
من پیچم من تابم
کوزه شکست ؛ من آبم
سنگ پیوندش با من کو ؟
آن زنبور پروازش تا من کو ؟
نقشی پیدا آیینه کجا ؟
این لبخند لبها کو ؟
موج آمد ؛ دریا کو ؟
می بویم بو آمد ؛ از هر سو هو آمد
من رفتم او آمد او آمد ...
*سهراب سپهری*
ویرایش توسط افسون 13 : 12-25-2012 در ساعت 08:07 AM
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
12-25-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وقتي که تو رفتي
خورشيد نمرده
دريا و بيابان خدا دست نخورده
وقتي که تو رفتي
قلبي نشکسته
اشکم نشده سيل و مرا سيل نبرده
وقتي که تو رفتي
وقتي که تو رفتي
انگار که هرگز تو را ديده نديده
انگار که تشنه به دريا نرسيده
انگار که شمعي در جمع نبوده
پروانه پرش را به آتش نکشيده
وقتي که تو رفتي
وقتي که تو رفتي
انگار که عشقي به دل نطفه نبسته
انگار که مستيم و سبوحي نشکسته
انگار که عمري بر باد نرفته
بيمار به اميد طبيبي ننشسته
وقتي که تو رفتي
چشم من خسته
بيخواب نمانده بيخواب نمانده
وقتي که تو رفتي
در سينه دل من
بي تاب نمانده بي تاب نمانده
وقتي که تو رفتي
خورشيد نمرده
دريا و بيابان خدا دست نخورده
وقتي که تو رفتي
قلبي نشکسته
اشکم نشده سيل و مرا سيل نبرده
دريا و بيابان خدا دست نخورده
اشکم نشده سيل و مرا سيل نبرده
اشکم نشده سيل و مرا سيل نبرده
حمیرا بانوی آواز ایران
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
12-25-2012
|
|
ناظر و مدیر ادبیات
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
حافظ
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
جهان پیر است و بیبنیاد از این فرهادکش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینم
اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
که غوغا میکند در سر خیال خواب دوشینم
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم
حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد
همانا بیغلط باشد که حافظ داد تلقینم
حافظ
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
3 کاربر زیر از ساقي سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-26-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آنچنان کز رفتن گل خار میماند به جا
از جوانی حسرت بسیار میماند به جا
آه افسوس و سرشک گرم و داغ حسرت است
آنچه از عمر سبکرفتار میماند به جا
کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی
در کف گلچین ز گلشن، خار میماند به جا
جسم خاکی مانع عمر سبکرفتار نیست
پیش این سیلاب، کی دیوار میماند به جا؟
هیچ کار از سعی ما چون کوهکن صورت نبست
وقت آن کس خوش کزو آثار میماند به جا
زنگ افسوسی به دست خواجه هنگام رحیل
از شمار درهم و دینار میماند به جا
نیست از کردار ما بیحاصلان را بهرهای
چون قلم از ما همین گفتار میماند به جا
عیش شیرین را بود در چاشنی صد چشم شور
برگ صائب بیشتر از بار میماند به جا
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
12-26-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آرام باش ، حوصله کن
آب های زودگذر
هیچ فصلی را نخواهند دید
از ریگ های ته جویبار شنیده ام
مهم نیست که مرا
از ملاقات ماه و گفت و گوی باران
بازداشته اند
من برای رسیدن به آرامش
تنها به تکرار اسم تو
بسنده خواهم کرد
حالا آرام باش
همه چیز درست خواهد شد !!
"سید علی صالحی"
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
12-26-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همیکردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
12-26-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دنگ ... دنگ ....
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من
لحظه ام پر شده از لذت
یا به زنگار غمی آلوده است
لیک چون باید این دم گذرد
پس اگر می گریم
گریه ام بی ثمر است
و اگر می خندم
خنده ام بیهوده است ...
دنگ ... دنگ ....
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت ، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
مثل این است که یک پرسش بی پاسخ
بر لب سر زمان ماسیده است
تند برمی خیزم
تا به دیوار همین لحظه که در آن همه چیز
رنگ لذت دارد ، آویزم
آنچه می ماند از این جهد به جای
خنده لحظه پنهان شده از چشمانم
و آنچه بر پیکر او می ماند
نقش انگشتانم ...
دنگ ...
فرصتی از کف رفت
قصه ای گشت تمام.
لحظه باید پی لحظه گذرد
تا که جان گیرد در فکر دوام
این دوامی که درون رگ من ریخته زهر
وا رهاینده از اندیشه من رشته حال
وز رهی دور و دراز
داده پیوندم با فکر زوال ...
پرده ای می گذرد
پرده ای می آید
می رود نقش پی نقش دگر
رنگ می لغزد بر رنگ
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
دنگ ... دنگ ....
دنگ ...
"سهراب سپهری"
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
12-26-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه ی پر عشق و صفای من گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانه دوست کجاست؟
|
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت خطی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 09:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|