فرهنگ و تاریخ تاریخ و فرهنگ - مطالبی در زمینه فرهنگ و تاریخ ایران و جهان اخبار فرهنگی و ... در این تالار قرار میگیرد |
12-28-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717
2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سهراب سپهری سهراب سپهری ( ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان - ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران) شاعر و نقاش ایرانی بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. وی پس از ابتلا به بیماری سرطان خون در بیمارستان پارس تهران درگذشت.
زندگینامه
دورهٔ ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (۱۳۱۹) و متوسّطه را در دبیرستان پهلوی کاشان (خرداد ۱۳۲۲) گذراند و پس از فارغالتحصیلی در دورهٔ دوسالهٔ دانشسرای مقدماتی پسران به استخدام ادارهٔ فرهنگ کاشان درآمد. در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دورهٔ دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ
منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجهٔ اول علمی نایل آمد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ اشعار خود را با عنوان «زندگی خوابها» منتشر کرد. آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت گماشت. در آذر ۱۳۳۳ در ادارهٔ کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزهها شروع به کار کرد و در هنرستانهای هنرهای زیبا نیز به تدریس میپرداخت. در مهر ۱۳۳۴ ترجمهٔ اشعار ژاپنی از وی در مجلهٔ «سخن» به چاپ رسید. در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمنا در مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس در رشتهٔ لیتوگرافی نام نویسی کرد. وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاهها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاههای نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. سهراب سپهری مدتی در ادارهٔ کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷ مشغول به کار شد. از مهر ۱۳۴۰ نیز شروع به تدریس در هنرکدهٔ هنرهای تزئینی تهران نمود. در اسفند همین سال بود که از کلیهٔ مشاغل دولتی به کلی کنارهگیری کرد.
سفرهای خارج از کشور- سفر به ایتالیا (وی از پاریس به ایتالیا میرود)؛
- سفر به ژاپن (توکیو در مرداد ۱۳۳۹) برای آموختن فنون حکاکی روی چوب که موفق به بازدید از شهرها و مراکز هنری ژاپن نیز میشود؛
- سفر به هندوستان (۱۳۴۰)؛
- سفر مجدد به هندوستان (۱۳۴۲، بازدید از بمبئی، بنارس، دهلی، اگره، غارهای آجانتا، کشمیر)؛
- سفر به پاکستان (۱۳۴۲، تماشای لاهور و پیشاور)؛
- سفر به افغانستان (۱۳۴۲، اقامت در کابل)؛
- سفر به اروپا (۱۳۴۴، مونیخ و لندن)؛
- سفر به اروپا (۱۳۴۵، فرانسه، اسپانیا، هلند، ایتالیا، اتریش)؛
- سفر به آمریکا و اقامت در لانگ آیلند (۱۳۴۹ و شرکت در یک نمایشگاه گروهی و سپس سفر به نیویورک)؛
- سفر به پاریس و اقامت در «کوی بین المللی هنرها» (۱۳۵۲)؛
- سفر به یونان و مصر (۱۳۵۳)؛
- سفر به بریتانیا برای درمان بیماری اش سرطان خون (دی ۱۳۵۸).
نمایشگاههای نقاشی
از جمله نمایشگاههای نقاشی که سهراب سپهری در آنها حضور داشت، یا نمایشگاه انفرادی وی بودند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:- اولین دوسالانهٔ تهران (فروردین ۱۳۳۷)؛
- دوسالانهٔ ونیز (خرداد ۱۳۳۷)؛
- دو سالانهٔ دوم تهران (فروردین ۱۳۳۹، برندهٔ جایزهٔ اول هنرهای زیبا)؛
- نمایشگاه انفرادی در تالار عباسی تهران (اردیبهشت ۱۳۴۰)؛
- نمایشگاه انفرادی در تالار فرهنگ تهران (خرداد ۱۳۴۱، دی ۱۳۴۱)؛
- نمایشگاه گروهی در نگارخانه گیل گمش (تهران، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه انفرادی در استودیو فیلم گلستان (تهران، تیر ۱۳۴۲)؛
- دوسالانهٔ سان پاولو (برزیل، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه گروهی هنرهای معاصر ایران (موزه بندر لوهار، فرانسه، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه گروهی در نگارخانه نیالا (تهران، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه صبا (تهران، ۱۳۴۲)؛
- نمایشگاه گروهی در نگارخانه بورگز (تهران، ۱۳۴۴)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه بورگز (تهران، ۱۳۴۴)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون (تهران، بهمن ۱۳۴۶)؛
- نمایشگاه گروهی در نگارخانه مس تهران (۱۳۴۷)؛
- نمایشگاه جشنوارهٔ روایان (فرانسه، ۱۳۴۷)؛
- نمایشگاه هنر معاصر ایران در باغ موسسه گوته (تهران، خرداد ۱۳۴۷)؛
- نمایشگاه دانشگاه شیراز (شهریور ۱۳۴۷)؛
- جشنوارهٔ بین المللی نقاشی در فرانسه (اخذ امتیاز مخصوص، ۱۳۴۸)؛
- نمایشگاه گروهی در بریج همپتن آمریکا (۱۳۴۹)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه بنسن نیویورک (۱۳۵۰)؛
- نمایشگاهانفرادی در نگارخانه لیتو (تهران، ۱۳۵۰)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیروس (پاریس، ۱۳۵۱)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۱)؛
- اولین نمایشگاه هنری بین المللی تهران (دی ۱۳۵۳)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۴)؛
- نمایشگاه هنر معاصر ایران در «بازار هنر» (بال، سوییس، خرداد ۱۳۵۵)؛
- نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۷).
آثار ادبی
سهراب در آغاز کار شاعری تحت تأثیر شعرهای نیما بود و این تأثیر در «مرگ رنگ» به خوبی مشهود است. بعدها سبک او دستخوش تغییراتی میشود و شعرش با دیگر شاعران هم دورهٔ خویش متمایز میگردد. از جمله مجموعه شعرهای دیگر سهراب سپهری میتوان به این عنوانها اشاره نمود:- مرگ رنگ (۱۳۳۰) ؛
- زندگی خوابها (۱۳۳۲) ؛
- آوار آفتاب (۱۳۴۰) ؛
- شرق اندوه (۱۳۴۰) ؛
- صدای پای آب (۱۳۴۴) ؛
- مسافر (۱۳۴۵) ؛
- حجم سبز (۱۳۴۶) ؛
- ما هیچ ما نگاه (۱۳۵۶) ؛
- هشت کتاب (۱۳۵۶) ؛
- برخی از اشعار وی در سالهای ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ در فصلنامهٔ آرش به چاپ رسید.
منابع
زندگینامه سهراب سپهری. وبگاه آفتاب. بازدید در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۸۶
__________________
and the roads becomes my bride
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
12-28-2009
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
12-28-2009
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717
2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام بهنام جان
قربانت ....من باید ازت ممنون باشم که که همچین تاپیک قشنگی زدی مثل تاپیک های قشنگ دیگت...
اینجارو پر از هنرمندان و بزرگان ایران میکنیم به کمک همگی...
باز هم ته دل ازت تشکر میکنم
__________________
and the roads becomes my bride
ویرایش توسط SHeRvin : 12-28-2009 در ساعت 11:06 PM
|
12-28-2009
|
|
مدیر کل سایت کوروش نعلینی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382
7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام بچه ها ..
اگر کمر همت بستین در این مورد میخوایین وایسین تا به زیر شاخه به اسم بیوگرافی و شناناساندن مشاهیر بزنم براتون هر کدوم رو یه تاپیک کنین تا به مرور تاپیک هر کس رو کامل کنین مثل واسه سهراب سپهری 3 تا پست اول نوشته و معرفی باشه
3 تا پست بعدی عکساش باشه
و ..
ولی الان که همه ش یه تاپیک باشه دیگه خیلی روی هر کسی جولان داده نمیشه به یه پست اکتفا میشه
منتهی از اون طرف اگر زیرشاخه بزنیم دیگه باید بترکه و مشاهیر که باشه باید مشاهیر بزرگ دنیا در زمینه های مختلف هم توش باشه
تا بعد از 1 سال بزرگترین منبع زندگی نامه و بیوگرافی برای دانشجوا و .. باشیم
البته با ذکر منبع و چه بهتر که هر از چند گاهی خودمون شخصیتهای مورد علاقه مون رو از انگلیسی به فارسیترجمه کنیم یا طوری باشه که صرفا گرداوری نکنیم خیلی سایتها هست که توی کار بیوگرافی هستند
کمر همت ببندین یه طرح نو یا یه چیزی که صرفا کپی پیستی نبوده باشه رو راه بندازین بهم نامه بدین تا هماهنگی کنیم ؟
اگرم نه هر طور که فعلا مقدور هست ..
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
12-29-2009
|
|
کاربر کارآمد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: سنندج
نوشته ها: 774
سپاسها: : 0
27 سپاس در 21 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مرسی کورش جان
ایده خیلی جالب ونوه ای من که موافقم و تا جای که در توانم باشه در این زمینه فعالییت میکنم...
|
12-29-2009
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام خدمت استاد خودم جناب دانه کولانه عزیز
ممنون ازراهنمائیها وپیشنهادات بجایتان.
مثل همیشه زدی به خال . دمت گرم
واز شما هم دوست عزیز afshin_m05 سپاسگزارم .
اطمینان دارم با توکل بخدا وهمت کاربران کوشا این کار عملی خواهدشد.
موفق باشید دوستان
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-06-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تاریخ تولد1316
تاریخ درگذشت 16/3/1379
امامزاده طاهر مهر شهر کرج
آرامگاه
بیوگرافی و زندگینامه هوشنگ گلشيري در سال 1316در اصفهان بهدنيا آمد.
در سال 1321همراه با خانواده به آبادان رفت.
از سال 1321تا 1334در آبادان اقامت داشت که اين دوره از زندگيش را بايد شكلدهندهُ حيات فكري و احساسي او دانست.
پدرش كارگر بنا، سازندهُ منارههاي شركت نفت بود، و ما دام از خانهاي به خانهُ ديگر مي رفتند.
از سال 1334 تا 1352 هم در اصفهان زيسته است.
گلشيري اولين داستانش را در سال 1337زماني که در دفتر اسناد رسمي کار مي کرد نوشت.
پس از گرفتن ديپلم، معلم شد، در دهي دورافتاده در سرراه اصفهان به يزد.
گلشيري در سال 1338 تحصيل در رشتهُ ادبيات فارسي را در دانشگاه اصفهان آغاز كرد.
آشنايي با انجمن ادبي صائب در همين دوره نيز اتفاقي مهم در زندگي او بود.
به دنبال يك دورهُ طولاني بيماري، كه نخستين نشانههاي آن از پاييز 1378 شروع شده بود، هوشنگ گلشيري در 16 خرداد 79 در بيمارستان ايران مهر تهران در گذشت و در امامزاده طاهر در مهر شهر كرج به خاك سپرده شد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-06-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بزرگ علوي
تاریخ درگذشت
1375
بیوگرافی و زندگینامه
بزرگ علوی از دوستان نزديک هدايت و يکی از اعضای گروه معروف به «ربعه» بود. او در يک خانواده تجارت پيشه به دنيا آمد.
بعد برای ادامه تحصيل به آلمان رفت و دوره دبيرستان و بخشی از تحصيلات دانشگاهی خود را در آن جا به پايان برد.
آنگاه به گروه مارکسيستی معروف به «پنجاه و سه نفر» به رهبری تقی ارانی پيوست.
تمامی اعضای اين گروه در ۱۳۱۶ دستگير و زندانی شدند.
در سال ۱۳۲۰ بعد از فرار رضا شاه بر اثر اعلام عفو عمومی از زندان آزاد شدند.
اين افراد هسته اصلی حزب توده را تشکيل دادند که تا سالهای بعد به فعاليت خود ادامه دادند.
بعد از سقوط دولت مصدق در سال ۱۳۳۱ علوی به اروپا رفت و مجدداْ در آلمان به حالت تبعيد فعاليتهای علمی و ادبی خود را ادامه داد.
از اين سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ايران اجازه انتشار نداشت.
در سال ۱۳۵۷ پس از پيروزی انقلاب اسلامی يک چند در ايران زيست و بار ديگر به آلمان بازگشت تا اينکه در سال ۱۳۷۵ در گذشت.
علوی در سالهای نخستين فعاليتها ادبی خود رمان مشهور چشمايش (۱۳۳۱) را با الهام از زندگی و کارهای يک نقاش معروف عصر رضاشاه (ظاهراْ کمال الملک) نوشت. علوی در نوشتن اين رمان سبکی بديع استفاده کرد. به اين معنی که قطعات پراکنده يک ماجرا را کنار هم گذاشته و از آن طراحی کلی آفريده است که به حدس و گمان تکيه دارد.
اين کتاب از معدود آثاری است که يک زن با تمام عواطف و نوسانهای روانی در مرکز آن قرار گرفته است.
زنی که خطرناک و هوس باز که می داند استاد
ماکان- نقاش قهرمان کتاب- هرگز به ژرفای روح و روان او پی نبرده است.
پيش از انتشار رمان چشمايش علوی با نوشتن چند اثر ديگر قبلاْ به شهرت رسيده بود.
سه مجموعه داستان کوتاه او يعنی چمدان (۱۳۱۳)، ورق پاره های زندان (۱۳۲۰)، و نامه ها (۱۳۳۰) هر سه قبل از رمان اصلی نوشته شده بود. بلافاصله که از زندان آزاد شد مجموعه داستانهای زندان نوشته خود را که عموماْ رو کاغذ پاره هايی از نوع پاکت سيگار و کاغذ قند يادداشت کرده بود با عنوان ورق پاره های زندان (۱۳۲۰) منتشر کرد. به علاوه گزارش جالبی از ماجراهای زندان گروه سياسی خود را با عنوان پنجاه و سه نفر (۱۳۲۱) انتشار داد و به عنوان يک نويسنده سياسی و مکتبی از ايدئولوژی خاصی تبعيت می کند و براساس آن هم می نويسد مشخص شد.
از علوی يک سفرنامه با عنوان اوزبکها (۱۳۲۶) منتشر شده که گزارش سفر به شوروی و ديدار از اوزبکستان است.
دو مجموعه ديگر به نام ميرزا و سالاريها نيز از وی منتشر شده که نسبت کارهای قبلی او ديدگاه و اهميت ويژه ای ندارد.
تعدادی از آثار علوی و از جمله چشمايش به زبانی آلمانی ترجمه شده و مورد توجه خوانندگان اروپايی قرار گرفته است.
آشنايی وسيع علوی با ادبيات ديگر ملل و اگاهی و تسلط او بر چند زبان اروپايی و به خصوص آلمانی، به وی امکان داده که ترجمه های خوبی از ادبيات ملل به زبان فارسی منتشر کند.
باغ آلبالو از چخوف ، دوازده ماه از پريستلی از زبان انگليسی و دوشيزه اورلئان اثر شيللر و حماسه ملی ايران اثر تئودور نولدکه به زبان آلمانی از آن جمله اند.
داستانهای کوتاه علوی وی را در مسير نويسندگی به شيوه رمانتيسم اجتماعی تا حد زيادی موفق معرفی می کند.
اين توفيق در نوشتن داستان کوتاه «گيله مرد» از بقيه داستانهای او بيشتر است.
مضمون اغلب داستانهای علوی از آرمانهای سياسی و حزبی او الهام می گيرد.
قهرمانان او بيشتر انسانهای ناکامی هستند که دور از وطن در غربت و آوارگی سر می کنند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-06-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مشاهیر ایران.....
صادق هدايت
تاریخ تولد 28/11/1281
تاریخ درگذشت 19/1/1330
گورستان پرلاشز در پاريس
آرامگاه
بیوگرافی و زندگینامه
صادق هدايت در سه شنبه 28 بهمن ماه 1281 در خانه پدري در تهران تولد يافت.
پدرش هدايت قلي خان هدايت (اعتضادالملك) فرزند جعفرقلي خان هدايت(نيرالملك) و مادرش خانم عذري- زيورالملك هدايت دختر حسين قلي خان مخبرالدوله دوم بود.
پدر و مادر صادق از تبار رضا قلي خان هدايت يكي از معروفترين نويسندگان، شعرا و مورخان قرن سيزدهم ايران ميباشد كه خود از بازماندگان كمال خجندي بوده است.
او در سال 1287 وارد دوره ابتدايي در مدرسه علميه تهران شد و پس از اتمام اين دوره تحصيلي در سال 1293 دوره متوسطه را در دبيرستان دارالفنون آغاز كرد.
در سال 1295 ناراحتي چشم براي او پيش آمد كه در نتيجه در تحصيل او وقفه اي حاصل شد ولي در سال 1296 تحصيلات خود را در مدرسه سن لويي تهران ادامه داد كه از همين جا با زبان و ادبيات فرانسه آشنايي پيدا كرد.
در سال 1304 صادق هدايت دوره تحصيلات متوسطه خود را به پايان برد و در سال 1305 همراه عده اي از ديگر دانشجويان ايراني براي تحصيل به بلژيك اعزام گرديد. او ابتدا در بندر (گان) در بلژيك در دانشگاه اين شهر به تحصيل پرداخت ولي از آب و هواي آن شهر و وضع تحصيل خود اظهار نارضايتي مي كرد تا بالاخره او را به پاريس در فرانسه براي ادامه تحصيل منتقل كردند.
صادق هدايت در سال 1307 براي اولين بار دست به خودكشي زد و در ساموا حوالي پاريس عزم كرد خود را در رودخانه مارن غرق كند ولي قايقي سررسيد و او را نجات دادند.
سرانجام در سال 1309 او به تهران مراجعت كرد و در همين سال در بانك ملي ايران استخدام شد.
در اين ايام گروه ربعه شكل گرفت كه عبارت بودند از:
بزرگ علوي، مسعود فرزاد، مجتبي مينوي و صادق هدايت.
در سال 1311 به اصفهان مسافرت كرد در همين سال از بانك ملي استعفا داده و در اداره كل تجارت مشغول كار شد.
در سال 1312 سفري به شيراز كرد و مدتي در خانه عمويش دكتر كريم هدايت اقامت داشت. در سال 1313 از اداره كل تجارت استعفا داد و در وزارت امور خارجه اشتغال يافت. در سال 1314 از وزارت امور خارجه استعفا داد. در همين سال به تامينات در نظميه تهران احضار و به علت مطالبي كه در كتاب وغ وغ ساهاب درج شده بود مورد بازجويي و اتهام قرار گرفت. در سال 1315 در شركت سهامي كل ساختمان مشغول به كار شد.
در همين سال عازم هند شد و تحت نظر محقق و استاد هندي بهرام گور انكل ساريا زبان پهلوي را فرا گرفت.
در سال 1316 به تهران مراجعت كرد و مجددا در بانك ملي ايران مشغول به كار شد.
در سال 1317 از بانك ملي ايران مجددا استعفا داد و در اداره موسيقي كشور به كار پرداخت و ضمنا همكاري با مجله موسيقي را آغاز كرد و در سال 1319 در دانشكده هنرهاي زيبا با سمت مترجم به كار مشغول شد.
در سال 1322 همكاري با مجله سخن را آغاز كرد. در سال 1324 بر اساس دعوت دانشگاه دولتي آسياي ميانه در ازبكستان عازم تاشكند شد. ضمنا همكاري با مجله پيام نور را آغاز كرد و در همين سال مراسم بزرگداشت صادق هدايت در انجمن فرهنگي ايران و شوروي برگزار شد.
در سال 1328 براي شركت در كنگره جهاني هواداران صلح از او دعوت به عمل آمد ولي به دليل مشكلات اداري نتوانست در كنگره حاضر شود.
در سال 1329 عازم پاريس شد و در 19 فروردين 1330 در همين شهر بوسيله گاز دست به خودكشي زد.
او 48 سال داشت كه خود را از رنج زندگي رهانيد و مزار او در گورستان پرلاشز در پاريس قرار دارد. او تمام مدت عمر كوتاه خود را در خانه پدري زندگي كرد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-06-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مشاهیر ایران....
<B>
سيداشرف الدين قزويني، معروف به گيلاني
1287 هجری قمری
تاریخ درگذشت
بیوگرافی و زندگینامه
سيداشرف الدين قزويني، معروف به گيلاني، فرزند سيد احمد حسيني قزويني، به سال ۱۲۸۷ هجري قمري در قزوين به دنيا آمده و شش ماه بوده که يتيم مانده و در يتيمي ملک و مال و خانه اش را غصب کرده اند و او دچار فقر و تنگدستي شده است.
در جواني به عتبات رفته و چندي در کربلا و نجف زيسته و بعد سور ميهن پرستي او را به ايران کشيده است.
سيد به قزوين آمده و از آنجا در بيست و دو سالگي به تبريز رفته و با پيري روشن ضمير آشنا شده است.
دوره تحصيلات مقدماتي را در تبريز گذرانده و هيئت و جغرافيا و صرف و نحو و منطق و هندسه و علوم متداول ديگر را آموخته و چندي بعد به گيلان آمده و در رشت اقامت گزيده و از رشتيان نوازش ها و مهرباني ها ديده و نخستين شعرهاي خود را همانجا سروده است.
سيد اشرف در سال ۱۳۲۵ هجري قمري روزنامه ادبي و فکاهي کوچکي به نام
«نسيم شمال» در رشت منتشر کرد که تا انحلال مشروطه داير بود.
در سال ۱۳۲۶ که مجلس بمباران و روزنامه ها و انجمن ها برچيده شده، نسيم شمال نيز متوقف گشت و در سال ۱۳۲۷ پس از فتح تهران دوباره انتشار يافت.
سيد اشرف الدين در سال ۱۳۳۳ به تهران آمد و روزنامه نسيم شمال را در تهران داير کرد.
سيداشرف محبوبترين و معروفترين شاعر ملي عهد انقلاب مشروطه است.
وي اشعار فکاهي و انتقادي خود را هر هفته در روزنامه اش چاپ ميکرد و به دست مردم مي داد.
هنگامي که روزنامه فروشان دوره گرد فرياد را سر مي دادند و روزنامه را اعلان مي کردند، مردم از زن و مرد و پير جوان و باسواد و بي سواد هجوم مي آوردند و روزنامه را دست به دست ميگرداندند.
در قهوه خانه ها، در سرگذرها و در جاهايي که مردم گرد مي آمدند، باسوادها براي بي سوادها مي خواندند و مردم حلقه مي زدند و روي خاک مينشستند و گوش ميداند.
نام اين روزنامه به اندازه اي بر سرزبان ها بود که همه جا سيداشرف الدين را آقاي
«نسيم شمال» صدا ميزدند.
شعرهاي سيداشرف الدين هر چند به بلندي سخن گويندگان کلاسيک نميرسيد، اما از حيث ترکيب عبارات و سبک بيان بر بسياري از اشعار فکاهي و سياسي آن زمان برتري دارد.
قسمتي از اشعار وي، اقتباس يا ترجمه آزداي است از اشعار ميرزا علي اکبر طاهرزاده صابر، گوينده قفقازي، که سيداشرف الدين آنها را در اختيار فارسي زبانان آن روز، که تشنه آزادي و خواهان برانداختن رژيم کهنه و فرسوده اجتماعي بودند، قرار ميداد.
دفاع از استقلال ايران و دشمني با تجاوزکاران بيگانه بزرگترين هدف هنري او بوده است که همه در قالب اشعار گرم و آتشين و با سيک و روش هزل آميزي که از صابر آموخته بود، نمايش ميداد.
اشعار اصيل او نيز، که تحت تاثير مستقيم صابر سروده نشده، پر از طنز خفيف و در عين حال کوبنده است.
در اين سروده ها وطن فروشان، خيانتکاران و دشمنان آزادي و کليه کساني که دريند کشور و مردم نبودند به باد استهزا و ريشختند گرفته شده اند.
سيداشرف مردي ساده، مهربان، بخشنده و بي اعتنا به مال دنيا و به تمام معني حامي و طرفدار طبقات زحمتکس بود، آزادکي و آزادانديشي اين مرد عجيب بود، اندک تعصبي در او نبود.
لطايف بسيار به ياد داشت، قصه هاي شيرين ميگفت، هر چه مي سرود، بدون يادداشت از بر ميخواند، در سراسر زندگي مجرد زيست تا سرانجام در سال ۱۳۴۵ هجري قمري شايع شد که وي به بيماري جنون مبتلا شده است. بدين علت با دستاويز او را به تيمارستان بردند.چند سالي به حال فقر و تنگدستي و بيماري زنده بود تا در ذيحجه سال ۱۳۵۲ هجري قمري چشم از جهان فروبست.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت خطی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 07:48 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|