بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > رشته های هنر

رشته های هنر در این زیر تالار به بحث و گفتگو در مورد مطالب مربوط به هنر پرداخته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 07-27-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post اهرام و اعتقاد مصریان (1 )

اهرام و اعتقاد مصریان (1 )

هزاران سال از عمر اولین هرم بزرگ فراعنه که به دستور جوزر (Djoser) ،دومین پادشاه از سلسه سوم فراعنه ساخته شد، می گذرد. بنای این اهرام که به عنوان یکی از عظیم ترین عجایب هفت گانه جهان به شمار می آیند تا امروز نیز یکی از شاهکار های تکنیک مهندسی، طراحی و معماری محسوب می شوند.





این اهرام از200 سال پیش مورد کاوش های فراوانی قرار گرفته و در طول این سال ها بسیاری از گنجینه های آن به سرقت رفته است. در مورد ساخت بنایی چنین عظیم که ساخت آن500 سال به طول انجامید, سوالات بسیاری بی جواب مانده است.
اما آنچه از کل این سوالات مشهود است این که همگی در پی یافتن پاسخ این سئوال هستند که: این مصر بود که اهرام را ساخت یا اهرام مصر را ؟ !
از سال2300 تا2700 قبل از میلاد(400سال)،80 هرم در مصر ساخته شد. اولین هرم بزرگ را دومین پادشاه از سلسه سوم فراعنه بنام جوزر (Djoser) بر پا کرد و این سنت تا سلسه هجدهم ادامه یافت. بعد از آن تا بیست و پنجمین فرعون دیگر هرمی ساخته نشد.
مصری ها زندگی کوتاه این جهان را فانی و مرگ را آغاز یک حیات نوین و جاویدان در دنیای دیگر می شناختند. به همین دلیل منازل خود را با مصالحی مانند خشت و گل و مقابر را از مصالح با دوامی مانند سنگ می ساختند. بر اساس اعتقاد و تفکر آنان هر انسان علاوه بر جسم دارای یک روح بنام «بع»، ویک پیکر شبه گونه بنام «کا» است. «بع» پس از مرگ در زمین مانده و هر شب به جسد باز می گردد ولی «کا» می تواند مابین این دوجهان در حرکت باشد. به اعتقاد اینان، شرط جاودانه بودن زندگانی آن بوده که بع و کا هر دو بتوانند جسد خود را شناخته و به آن بازگردند. به همین علت برای از بین نرفتن اجساد مردگان آنان را مومیایی کرده و کلیه اشیا و متعلقات آنان را در کنار شان قرار می دادند. هم چنین برای محافظت از جسد، مقابر را محکم و غیر قابل نفود می ساختند تا «کا» بتواند در آنجا سکونت کند و از بلاهای طبیعی و سرقت اموال در امان باشد. درهای کاذب در کنار مقابر به منظور ورود و خروج «بع» و «کا» ساخته شده بود تا آنها بتوانند تردد کنند.
هر چقدر مقام مردگان بالاتر بود، مقبره بزرگتری برای او ساخته می شد.
مصری ها زندگی کوتاه این جهان را فانی و مرگ را آغاز یک حیات نوین و جاویدان در دنیای دیگر می شناختند. به همین دلیل منازل خود را با مصالحی مانند خشت و گل و مقابر را از مصالح با دوامی مانند سنگ می ساختند. بر اساس اعتقاد و تفکر آنان هر انسان علاوه بر جسم دارای یک روح بنام «بع»، ویک پیکر شبه گونه بنام «کا» است


مصریان قدیم اعتقاد داشتند که فراعنه پس از مرگ به خدایی می رسند و بنابراین مقابرشان می بایست بسیار عظیم و غیرقابل نفوذ ساخته می شد. چهار مثلث جانبی هرم در اهرام مصر به گونه ای طراحی شده اند که پرتوهای خورشید بر جسد فرعون تابیده شود و رابطه جاودانی او را با خدای آفتاب که «رع» نام دارد، حفظ کند. در کنار این اهرام مقابر کوچک تر مکعب شکلی بنام «مصطبه» (Mastababa) به تعداد زیادی ساخته شده است. فراعنه مراسم خاکسپاری خود را به شکل یک سنت ملی درآورده بودند به طوری که مذهب، هنر و تفکر مصریان آن زمان به شدت به سمت پرستش آنان سوق یافته بود.


اولین هرم :
در حدود2هزار و630 سال قبل از میلاد فرعون «جوزر» تصمیم گرفت تا اولین هرم غول پیکر را به عنوان مقبره خود بنا کند. معمار و مغز متفکر طراحی این مقبره غول پیکر، راهب و مجسمه ساز معروفی بنام ایم هوتپ (Imhotep) بود. مکان این مقبره در10 مایلی شهر فینکس در محله ساکارا و61 متر بالاتر از شن های روان صحرا در کنار رود نیل تعیین و کار نقشه برداری، احداث کانال های آب و حمل سنگ های آهکی و گرانیت در فاصله900 کیلومتری از معادن آغاز شد. در آن زمان اکثر جمعیت کشور که به 2/1 میلیون نفر می رسید جهت ساخت این مقبره بسیج شد. پس از تایید و تعیین مختصات جغرافیایی این مکان و انجام مراسم مذهبی- سنتی قربانی کردن، کار خاک برداری آغاز شد. این اولین و عظیم ترین ساختمانی بود که بشر توانسته بود آن را بنا کند. هرم به صورت شش پله ای ساخته شد. مصریان اعتقاد داشتند روح فرعون به وسیله این پله ها به آسمان رفته و به خدا می پیوندد. یک راه اصلی برای وارد شدن به آن و13 در ورودی مجازی برای بازگشت بع و کا به آن ساخته شد. در این زمان زبان نوشتاری خاصی برای ثبت موضوعات، سوابق، موارد اداری، نقشه ها، شماره گذاری و مشخصات مکان نصب سنگ ها و نظایر آن ابداع شد که برای نوشتن تاریخ و موضوعات اجتماعی معمول به کار نمی رفت.

ویرایش توسط چرو : 07-27-2013 در ساعت 10:22 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 07-27-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post اهرام و اعتقاد مصریان2

اهرام و اعتقاد مصریان2

در مقاله گذشته به شرح اعتقادات و باورهای مصریان در ساخت اهرام پرداختیم در این مقاله ادامه مطلب را پی می گیریم.




چگونگی ساخت اهرام

بنا، مساح، سنگتراش، نجار، ملات ساز و سر کارگر از جمله افرادی بودند که در ساخت این بنا شرکت داشتند. سنگ های بریده شده پس از شماره گذاری توسط سورتمه هایی که بر روی الوارهای موازی، شبیه تراورس های زیر راه آهن حرکت می کردند به سمت مکان ساختن هرم حمل می شدند. آنان برای روانکاری سورتمه ها بر روی تراورس ها از آب، خاک نرم و روغن استفاده می کردند.
در اکتشافات جدید بر روی این آثار، حدود600 مقبره دیگر از کارگران نزدیک هرم خئوپس کشف شد. مطالعه بر روی اسکلت این افراد، ضایعات بسیاری در ستون فقرات آنها بریدگی انگشتان دست و پا و نقص عضوهای شدیدتری را که به واسطه حمل سنگ های سنگین در آنها پدید آورده بود نشان می داد. بیشتر ابزارهای اندازه گیری آن زمان مسی یا سنگی و دارای دسته چوبی بودند. ابزارهای اندازه گیری نیز شامل تراز، شاقول و امثال آن می شد. برای بالا بردن سنگ ها بر روی هرم از خاکریزهایی با شیب مناسب استفاده می شد. پس از پایان کار و نصب آخرین سنگ بر بام هرم، مراسم مذهبی و قربانی کردن حیوانات انجام و خاکریزهای بالای هرم تا9 متر برداشته می شد. با استقرار داربست، کار اتمام و مسطح کردن و صیقل دادن سطح خارجی هرم به وسیله سنگ تراشان انجام شد. این عملیات تا پایین سطح هرم ادامه پیدا می کرد .
هرم توسط یک راهروی سربسته به رودخانه نیل متصل بود. این راهرو با چندین قسمت مختلف شامل معبد ساحلی، راهروی سربسته، محل دفن کشتی های حامل جسد فرعون، معبد مردگان، اهرام جانبی و پرستشگاه برای آوردن فرعون به مقبره اصلی در نظر گرفته شده بود.





خاکسپاری فرعون

زمانی که فرعون درسال2هزار و439 قبل از میلاد مُرد، کارگران هنوز مشغول فرش کردن کف معبد با سنگ های مرمرین سفید بودند. جسد فرعون سوار بر زورق شاهی شد. ملکه و پسرفرعون سوار بر زروق دیگری در این مراسم حضور داشتند. پس از ورود به اسکله معبد ساحلی اجزای کشتی از همدیگر جدا و در حفره ششم هرم دفن شد.
قبل از دفن جسد فرعون، آن را به محلی در نزدیکی رودخانه نیل برده و مایعی به مغز وی تزریق کردند. سپس به وسیله چنگک از سوراخ های بینی آن را خارج و بعد کبد، شش ها، معده و روده هایش را از شکافی در قسمت چپ بدنش در آورده و هر عضو را جداگانه مومیایی و در کوزه های مخصوصی قرار دادند. بدین ترتیب فقط قلب در داخل بدن ماند. پس از کاربرد روغن ها و مواد متعدد دیگر و خشک نمودن جسد، آن را با رشته های پارچه ای پیچیدند، که در حین این کار و پس از هر بار پیچیدن طلسم مقدسی از طلا و جواهرات را میان آن می گذاشتند. بعد از آن کل جسد را آغشته به صمغ کردند. این عملیات بر روی سه تخت سنگی یک تکه به مدت45 روز انجام شد. پس از انجام عملیات مومیایی، مراسم مذهبی انجام و جسد را با تابوت به آرامگاه اصلی برده و در تابوت سنگی خود قرار دادند و آن را با در سنگی اش پوشانیدند. کوزه های حامل اعضای بدن فرعون را در جعبه های چوبی قرار داده و آن را پایین تابوت سنگی گذاشتند. هم چنین در دو انبار وسایل شخصی، خوراک، پوشاک، زینت آلات، اسلحه و حتی وسایل سرگرم کننده نیز برای فرعون انباشتند. پس از اجرای مراسم مذهبی، کاهنان محل را ترک و با بستن درب های ورودی راه پشت سر مسدود و غیر قابل ورود شد. جسد فرعون در میان بیش از دو میلیون قطعه سنگ مدفون شد.
قبل از دفن جسد فرعون، آن را به محلی در نزدیکی رودخانه نیل برده و مایعی به مغز وی تزریق کردند. سپس به وسیله چنگک از سوراخ های بینی آن را خارج و بعد کبد، شش ها، معده و روده هایش را از شکافی در قسمت چپ بدنش در آورده و هر عضو را جداگانه مومیایی و در کوزه های مخصوصی قرار دادند. بدین ترتیب فقط قلب در داخل بدن ماند.

اهرام ثلاثه

در ادامه سلسه پادشاهی فراعنه، اهرام دیگری ساخته شد. یکی از عجایب هفت گانه جهان اهرام ثلاثه «گیزا» بنام های خئوپس (Khufu) ، خفر (Khafr) و منکاری (Menkaure) واقع در چند کیلومتری جنوب شهر قاهره است. اهرام ثلاثه مصر شاهکار تکنیک مهندسی، طراحی و معماری هستند. برش و اندازه گیری سنگ ها در حد اعجاب انگیزی دقیق بوده، به طوری که کوچکترین خطایی باعث بر هم خوردگی اشکال هندسی و حتی فرو ریختن بنا می شد. این بناها بزرگترین بناهای ساخت بشر تاکنون هستند.




عظیم ترین هرم بنام خئوپس در ابعادی به ضلع230 و ارتفاع146/59 متر ساخته شده است. در ساخت این هرم، حدود2 میلیون و300 هزار سنگ به کار رفته که وزن هر کدام از آنها به طور متوسط2/5 تن بوده است. در جمع در حدود5/8 میلیون تن سنگ در این بنا استفاده شده است.
هرودوت مورخ یونانی، زمان احداث مسیر جاده و آبراه برای شروع این بنا را10 سال، زمان ساخت هرم را20 سال و تعداد کارکنان آن را100 هزار نفر تخمین زده است. راه ورودی آن از شمال به ارتفاع18 متر بالاتر از سطح زمین و راهروی آن با یک شیب تا20 متر زیر کف هرم ادامه دارد. از آنجا با یک راهروی دیگر به اطاق ملکه ارتباط دارد. ولی ملکه پس از مرگ در آنجا مدفون نشد. راهروی دیگری به ارتفاع 5/8 و طول 5/46 متر به محل مقبره فرعون که به ابعاد 21/5 و 43/10 و ارتفاع 82/5 متر است ختم می شود. مقبره فرعون در ارتفاع 28/42 متری از کف هرم قرار دارد. کلیه راه های ورودی به آن پس از دفن فرعون توسط سنگ های عظیم بسته و هیچ گونه امکان ورود به آن وجود نداشته است.
دومین هرم بنام «خفری» به ابعاد 25/215 و ارتفاع 5/143 مترساخته شده است و سومین هرم از اهرام ثلاثه به ارتفاع 5/66 متر در حدود نصف دو هرم دیگر ساخته شده است.
در نزدیکی رودخانه نیل مجسمه ابوالهول برای نگهبانی از مقبره ساخته شد که نیمی شیر و نیمه دیگر خود فرعون بوده است. این مجسمه در زمان مرگ فرعون نیمه تمام ماند و مانند بقیه آثار تمام نشده که با آمدن یک فرعون دیگر ناتمام می ماند ساخت آن دیگر به اتمام نرسید.

ویرایش توسط چرو : 07-27-2013 در ساعت 10:30 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #13  
قدیمی 07-27-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post تمدن بین النهرین (1)

تمدن بین النهرین (1)

بیشتر مورخان و باستان شناسان عقده دارند که بین النهرین محل پیدایش تمدن بوده است . در این مقاله و نوشتار آینده به طور خلاصه به مهمترین دولتهای موجود در این تمدن می پردازیم.



وجود رودخانه پر آب ،میان رودان را مهد مهمترین تمدنهای رودخانه ای ساخت و موقعیت ارتباطی بسیار مناسب آن ، موجب تماس با سرزمین های دیگر و در نتیجه پیشرفت و انتشار تمدن گردید . چنانچه بعضی از علوم و از همه مهمتر احتملا پیدایش خط از بین النهرین باستان می باشد . نخستین شهر های مهم تاریخ نیز در همین سرزمین بوجود آمدند و بدنبال خود قواعد زندگی مدنی را پدید آوردند . برتری محسوس تمدن بین النهرین باستان ، آن سرزمین را کانون توجه اقوام همجوارش ساخته بود و از این رو رفت و آمد اقوام و درگیری میان آنان ، اگر چه از یک سو موجب پر تلاطم شدن تاریخ آن گردید از سوی دیگر موجب تنوع و توسعه فرهنگ نیز می شد . در پی این تاریخ پر فراز و نشیب در حالیکه بیش از 3000 سال از حیات تمدنی بین النهرین باستان می گذشت در حدود 500 ق . م حیات سیاسی آن به پایان رسید و جزئی از تاریخ ایران باستان گردید.
بین النهرین
رودهای دجله و فرات هر دو از کوهای پر برف مشرق آسیای صغیر سر چشمه می گیرند . این دو رود پس از پیچ و خم های فراوان به سمت جنوب جریان یافته و با پیمودن صدها کیلومتر به خلیج فارس وارد می شوند . این دو رود بسیار پر آب و بزرگ هستند . بخصوص در فصل بهار که برفهای نواحی کوهستانی آسیای صغیر آب می شوند ، آب آنها بسیار زیاد می شود که معمولا منجر به طغیان و سیلاب رود می گردد . جز نواحی علیای دجله و فرات ، بقیه مسیر آنها در دشت وسیعی جریان دارد که بین النهرین نامیده می شود و به معنای میان دو رود است .

هنر بین النهرین

سومر

جنوب بین النهرین را سومر می نامیده اند . کشفیات باستان شناسان نشان می دهد که سومر از هزاران سال پیش ساکنانی داشته که کم کم فنون بهره برداری از آب رودخانه را فرا گرفته بودند . در حدود 5000 سال پیش مردمی به این سرزمین مهاجرت کردند که سومری نامیده می شوند . در مورد نژاد سومریان و اینکه ابتدا در کجا زندگی می کرده اند اطلاع دقیقی در دست نیست . طبق افسانه های سومری ، آنها از طریق دریا یعنی خلیج فارس به سومر وارد شده اند .
از مهمترین اشیای هنری بدست آمده از این تمدن می توان به پرچم اور، مجسمه های ابو در تل اسمر، سردیس زن وارژکا و مجسمه های گلی کوچک که احتمالا اسباب بازی بوده اند اشاره کرد. از بناهای معماری نیز معبد سفید متعلق به اقوام سومری است .


سومری ها با تسلط بر جنوب بین النهرین و با استفاده از تجارب ساکنان قدیمی آن سرزمین شیوه خشک کردن باتلاقها ، حفر نهرها و کشاورزی را فرا گرفتن و بتدریج شهرهای بزرگ و آباد ایجاد کردند . شهرهای متعددی و بزرگ سومری نشان دهنده کشاورزی پر رونق سومریان و نیز تجارت گسترده آنان با سرزمین های اطراف می باشد .
شهر های سومر هر یک دارای دولتی مستقل بودند و از یک حکومت مرکزی اطاعت نمی کردند . هر شهر علاوه بر زمینهای زراعی ، شبکه آبیاری و دولت ، دارای یک معبد نیز بود . این معبد که به شکل ساختمانی پلکانی بود زیگورات نام داشت . معبد توسط شخصی به نام انسی اداره می شد . انسی علاوه بر مقام مذهبی ، فرمانروایی شهر را نیز بر عهده داشت .
سومریان تاریخ خود را به دو دوره قبل از طوفان و بعد از طوفان تقسیم می کردند . نخستین شهر مهم آمنان اریدو نام داشت . در سال 4000 سال پیش اریدو شهری مهم بوده است . اما 3000 سال پیش شهر اور اهمیت بسیار یافت و طولی نکشید که شهر دیگری بنام نیپور شهرت بسیار یافت زیرا دارای معبد بسیار مهمی بود . هر یک از این شهرهاو شهرهای دیگر سومر ی برای مدتی توانستند قدرت خود را گسترش دهند و بر تمام یا قسمتی از آن سرزمین حاکم گردند . در نتیجه این جنگها دولت سومری را ضعیف کرد و سرانجام استقلال خود را در برابر اقوام که سرزمینشان را مورد حمله قرار داده بودند از دست دادند
از مهمترین اشیای هنری بدست آمده از این تمدن می توان به پرچم اور، مجسمه های ابو در تل اسمر، سردیس زن وارژکا و مجسمه های گلی کوچک که احتمالا اسباب بازی بوده اند اشاره کرد. از بناهای معماری نیز معبد سفید متعلق به اقوام سومری است .




اکد

در اواسط هزاره سوم قبل از میلاد گروهی از اقوام سامی از صحرا به شمال سرزمین سومر وارد شدند و آنجا را تصرف کردند . این گروه از اقوام سامی اکدی نامیده می شدند . و بتریج صاحب دواتی نیرومند شدند که به دولت اکد معروف شده است .
کسی که دولت اکد را قدرتمند ساخت سارگن نام داشت . او با استفاده از جنگهای سومر توانست بر آن سرزمین غلبه کند و حتی سرزمین های مغرب بین النهرین تا سواحل مدیترانه را تصرف نماید . تا قرن 22 ق . م اکدی ها تا آن اندازه جذب فرهنگ سومری شده بودند که دیگر جزو سومریان محسوب می شدند . در نتیجه در این قرن سومریان بار دیگر فرصت یافتند که استقلال شهرهای خود را احیا نمایند . اما هجوم اقوام گوتی که در کوهستان زاگرس زندگی می کردند مانع از این امر شد و برای مدتی سومر دچار ویرانی و نابسامانی گردید .
پس از تهاجم گوتی ها ، سومریان برای مدتی به رهبری فرمانروایان شهر اور استقلال خود ار باز یافتند اما هجوم همسایه شرقی آنها یعنی دئلت ایلام که قلمرو آن در دشت خوزستان قرار داشت ضربه سختی بر سومر وارد ساخت . بدنبال آن حمله دسته جدیدی از اقوام صحرانشین در 2000 ق . م برای همیشه به حیات سیاسی سومر خاتمه داد .
از مهمترین یادگار هنری اقوام اکد می توان به لوح پیروزی نارامسین و سردیس یک فرمانروای اکدی از جنس مفرغ اشاره کرد. مهمترین تحول هنری در میان اقوام اکد، ساخت مجسمه ها و سردیسها با مفرغ و بصورت ریخته گری در ابعاد بزرگ است. دانش و هنر فلزکاری در دوران پادشاهی اکدی پیشرفتی روز افزون داشت.
تمدن بابل و آشور از جمله تمدن های دیگر و مهم بین النهرین هستند که در مقاله آتی آنها را پی خواهیم گرفت.

ویرایش توسط چرو : 07-27-2013 در ساعت 10:36 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #14  
قدیمی 07-27-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post تمدن بین النهرین (2 )

تمدن بین النهرین (2 )


در مقاله گذشته به دو دولت مهم از تمدن بین النهرین پرداخته شد. در این مقاله بقیه دولتها را معرفی می کنیم و به شاخص ترین آثار هنری آن ها می پردازیم.




بابل

مهاجمین که 2000 ق . م به سومر وارد شدند دسته ای از اقوام سامی بودند که آموری نام داشتند . آنان پس از تصرف سومر دولتی بوجود آوردند که به دولت بابل معروف شده است . زیرا پایتخت این دولت شهر بابل بود . بابلی ها با استفاده از دستاوردهای تمدن سومری دولت نیرومندی ساختند و تمامی ساکنان را به اطاعت خود در آوردند .
اوج قدرت دولت بابل در زمان پادشاه معروف آن حمورابی بود . حورابی در قرن 18 ق . م حکومت می کرد و علاوه بر بین النهرین بعضی از نواحی اطراف آن را نیز در تصرف داشت . پایتخت او شهر بابل نیز بزرگ و آباد بود . بیشتر شهرت حمورابی به خاطر مجموعه قوانین و دستوراتی است که بدستور او بر سنگ استوانه ای شکلی نوشته شده و در مرکز شهر قرار داشته است تا همگان از آن مطلع شوند . این سنگ نوشته قدیمی ترین قانون مدون کشف شده بشمار می رود . مجموعه قوانین حمورابی درباره حقوق مالک ، پدر ، وظایف فرزندان و امثال آنها می باشد .این سنگ نوشته که امروزه به عنوان لوح قانون حمرابی شهرت دارد هم اکنون در موزه لوور است و از اسناد مهم هنری این تمدن بشمار می آید.
پس از حمورابی جانشینان او برای مدتی قدرت و قلمرو دولت بابل را حفظ کردند اما آنان به سختی موفق به انجام این کار شدند . هجوم اقوام مختلف از اطراف فرصت لازم برای تقویت دولت را بوجود نمی آورد . در قرن 16 ق . م قومی بنام هیتی از سمت شمال بابل را مورد تهاجم قرار داد . در همان قرن هجوم قوم کاسی که در کوهستانهای زاگرس بسر می بردند ، مقاومت دولت بابل را در هم شکست . کاسی ها بین النهرین را تاراج و تخریب نمودند و اگر چه نتوانستند تسلط خود را بر آن سرزمین حفظ کنند لیکن پس از آنان دولت مهاجمی به نام میتانی ضربات سخت تری بر بابل وارد ساخت . در چنین شرایطی دولت بابل قسمت های وسیعی از بین النهرین را از دست داد و سرانجام قلمرو آن محدود به نواحی جنوبی و ساحلی بین النهرین گردید . پس از آن دولت بابل تبدیل به دولتی کوچک و کم اهمیت گشت و شهر بابل بارها دستخوش هجوم و غارت شد در شرایطی که دولت بابل آخرین روزهای خود را می گذراند دسته ای از اقوام سامی بنام آشوریان از سمت صحرا به شمال بین النهرین وارد شدند و بنیان دولت جدیدی را نهادند .



آشور

آشوریان از جمله اقوامی سامی نژادی بودند که در هزاره دوم قبل از میلاد به بین النهرین وارد شدند . نام این قوم برگرفته از نام آشور رب النوع مورد پرستش آنان بود . از خصایص آشور جنگجویی و جنگ طلبی بود و آشوریان از ابتدا بنیان دولت خویش را بر کشور گشایی قرار دادند . دولت آشور که با غلبه بر مدعیان و تصرف بین النهرین قدرت گرفته بود ، ادامه فتوحات را اساس کار خود قرار داد . لذا از قرن 12 ق . م . که آغاز قدرت یافتن آشوریان است ، آنان را مدام در حال جنگ با همسایگان ، فتح سرزمی ها ، غارت شهرها و به اسارت بردن مردمان می بینیم . نوشته ها و تصویرهایی که از آشوریان باقی مانده است در بردارنده مطالب فروانی در مورد این جنگ ها می باشد .
در قرن نهم قبل از میلاد شالمانسار سوم قلمرو آشور را تا سواحل مدیترانه گسترش داد و در قرن هشتم قبل از میلاد پادشاهان آشور ، بابل ، ایلام و نواحی کوهستانی شمال قلمرو خود در آسیای صغیر و زاگرس را عرصه تاخت و تاز ساختند . آشور بانی پال پادشاه معروف آشور نیز در قرن هفتم مصر را فتح کرد و بر شدت حمله به سرزمینهای اطراف آشور افزود .
رونق و شکوه دولت آشور که با افکندن بیم و هراس در همگان بر پایید سرانجام همسایگاه زخم خورده آشور با یکدیگر دست اتحاد داده و برای نابودی آن مصمم گشتند . این امر در سال 612 ق . م با اتحاد دولت ماد که در ایران تاسیس شده بود و دولت کلده که در جنوب بین النهرین بوجود آمده بود صورت گرفت . نینوا پس از جنگی خونین تصرف شد و پادشاه آشور به قتل رسید .
مهمترن هنر آشوریان، نقش برجسته های آشوری است که گرچه دارای شباهتهایی با نقش برجسته های ماد و هخامنشی در ایران است اما به دلیل پرداختن به روایات تاریخی از اهمیت ویژه ای برخوردار اند. هنر معماری نیز در تمدن آشور رشد ویژه ای داشت و ساخت زیگورات خرساباد در هفت طبقه نقطه ی اوج این هنر است.
بیشتر شهرت حمورابی به خاطر مجموعه قوانین و دستوراتی است که بدستور او بر سنگ استوانه ای شکلی نوشته شده و در مرکز شهر قرار داشته است تا همگان از آن مطلع شوند . این سنگ نوشته قدیمی ترین قانون مدون کشف شده بشمار می رود . مجموعه قوانین حمورابی درباره حقوق مالک ، پدر ، وظایف فرزندان و امثال آنها می باشد .این سنگ نوشته که امروزه به عنوان لوح قانون حمرابی شهرت دارد هم اکنون در موزه لوور است و از اسناد مهم هنری این تمدن بشمار می آید.


کلده (بابل نوین)

دولت کلده بوسیله اقوام کلدانی تاسیس شد . کلدانیها از جمله اقوامی سامی بودند که در اواخر هزاره دوم ق . م به جنوب بین النهرین وارد شدند . کلدانی ها روزگاری را به تمکین از آشوریان گذراندند و سپس توانستند دولتی بنام کلده بوجود آورند . آنان شهر قدیمی بابل را از نو ساختند و پایتخت خویش قرار دادند . به همین جهت دولت کلده را دولت بابل نوین نیز می نامند .
دولت کلده در ابتدا با کمک مادها و سپس با حمایت دولت مصر ، آشور را از میان برداشت و بدین ترتیب سراسر بین النهرین به تصرف کلده در آمد و سرانجام تا سواحل شرقی مدیترانه نیز به زیر سلطه آن دولت رفت .





از معروف ترین پادشاهان بابل نوین بخت النصر است . او تهاجم بابل نوین علیه آشور را رهبری کرد و قلمرو آن دولت را تا سواحل مدیترانه گسترش داد . پس از بخت النصر دولت کلده دچار آشوب و اختلاف شده بود . نابسامانی اجتماعی و نارضایتی عمومی نیز باعث آشفتگی هر چه بیشتر امور گردید . در چنین شرایطی دولت کلده برای توفیق یافتن در اختلافات خود با دولت ماد ، با کوروش پادشاه پارس بر ضد دولت ماد متحد شد . نتیجه امر سرنگونی دولت ماد بدست پارسیان بود لیکن پس از چندی دامنه فتوحات کوروش به بابل نیز رسید .
او در سال 539 ق . م بابل را گشود و بدین ترتیب با سقوط آخرین دولت از تمدن بین النهرین باستان حیات آن نیز برای همیشه به پایان رسید و جزیی از قلمرو هخامنشیان گردید .از مهمترین اثر باستانی این دوران را باغهای معلق بابل است که امروزه چیزی از آن باقی نمانده و جزو عجایب هفت گانه محسوب می شود و دروازه ایشتار که به دلیل کاشیهای لعابدار دارای شهرت جهانی است.


خط

سومریان نخستین قومی بودند که موفق به اختراع خط شدند . خط سومریان ، خط میخی بود . پیدایش خط در میان سومریان به دلیل رشد و رونق زندگی شهری و گسترش تجارت بود . دیگر اقوامی که پس از سومریان بر بین النهرین حکومت کردند و نیز اقوامی که همسایگی آن سرزمین قرار داشتند . خط سومریان را اقتباس کردند و مطابق با زبان خود در آن تغیراتی بوجود آوردند . خط بابلیها و آشوریها بدین ترتیب بوجود آمد . خط میخی سومری دارای 600 علامت بود و با وسیله ای نوک تیز بر لوح گلی نقش می شد . خط میخی سومری در نزد اقوام بعدی ساده تر و آسان تر گردید .

ویرایش توسط چرو : 07-27-2013 در ساعت 11:10 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #15  
قدیمی 07-27-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Post هنر در یونان باستان

هنر در یونان باستان


حکومت یونان از هزار سال پیش از میلاد تا سال نخست میلادی ( از زمان هومر تا مسیح ) ادامه داشت .




در آغار هنر یونان به علت عدم آگاهی از تمایز طبقاتی ( مانند هنر مردمان مناطق دیگر ) با دعا و افسون و جادو توام بوده و هنری ائینی تلقی می شده است . این هنر بیانگر احساسات – پندارها و خواسته های مشترک اجتماع اولیه در سازمانهای آنها می باشد که به خاطر ابتدایی بودنش – خام و ناهنجار و خالی از احساسات شخصی ( هنرمند ) است . از این رو اثری فردی یا طبقاتی در این عصر دیده نمی شود .
یونانیان در عصر پهلوانی گری به علت جنگها و پیروزی های مختلف با فرهنگهای پیشرفته و متمدن آشنا شدند و به داد و ستد و تبادل فرهنگی دست یافتند . و به علت پیروزی و سلطه بر مردمان متمدن تر و با استفاده از سیستم بهره کشی در جهت اهداف سلطه جویانه به ترک اعتقادات نیاکان خویش پرداختند . این مسئله سبب بروز روحیه سرکشی و بی اعتنایی به قوانین گردید . به طوری که خصلتهای فردی را بر سنت و قانون ترجیح می دادند .
به مرور نظام اجتماعی سلطنتی به اتکای وفاداری امیران به زمین داران بزرگ – جایگزین نظام قبیله ای پیشین که فاقد وابستگی و پیوند های خویشاوندی پیشین بود – می گردد . از این رو پیوندها و مناسبات اخلاقی – فردی و عقلانی می شوند . طی سالها به علت تجزیه تدریجی قبیله ای و وفاداری امیران به ارباب و شهروندان به شهر با وجود تکیه اشراف به وحدت خانواده بالاخره مردم سالاری به پیروزی می رسد . با این تحولات و دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی – وظایف و شرائط و موقعیت های اجتماعی هنرمند به کلی دگرگون می شود و از گمنامی رهایی می یابد . هنر از شکل جمعی و آیینی خود خارج و به شکل دنیوی و غیر روحانی تجلی می یابد و با اتخاذ شیوه حماسی به حیات خود ادامه می دهد .
یونانیان مانند مصریان به هنر کاربردی ارزش و بهای کمتری می دادند تا به هنر انتزاعی . به این دلیل برای ادیبان و شعرا بیشتر از نقاشان و سنگ تراشان که با مواد سخت چون سنگ و گل سر و کار داشتند ارزش قائل بودند و فاصله اجتماعی زیادی بین هنرمندی که کار فکری می کرد و هنرمندی که با دستهای خود مشغول به کار بود وجود داشت . چنانکه شعرا که کار فکری داشتند از طرف اشراف و امیران حمایت می شدند در صورتی که نقاشان و سنگ تراشان از این امتیاز برخوردار نبودند . به همین خاطر از هنرهای دستی ( بصری – مکانی ) اطلاع کمتری در دست است تا هنرهای انتزاعی ( بیانی – زمانی ) و بیشتر مطالب ارائه شده در زمینه هنرهای بیانی ( مخصوصا شعر ) است تا هنرهای بصری .
با حمله و هجوم – دوریها – که مردمانی خشن و فاقد علائق هنری بودند عصر پهلوانی گری به پایان می رسد و شیفتگی آنها به ماجراجوئی کاهش می یابد .
یونانیان مانند مصریان به هنر کاربردی ارزش و بهای کمتری می دادند تا به هنر انتزاعی . به این دلیل برای ادیبان و شعرا بیشتر از نقاشان و سنگ تراشان که با مواد سخت چون سنگ و گل سر و کار داشتند ارزش قائل بودند و فاصله اجتماعی زیادی بین هنرمندی که کار فکری می کرد و هنرمندی که با دستهای خود مشغول به کار بود وجود داشت . چنانکه شعرا که کار فکری داشتند از طرف اشراف و امیران حمایت می شدند در صورتی که نقاشان و سنگ تراشان از این امتیاز برخوردار نبودند.

ثروت به صورت گسترده تری توزیع می گردد و به کاهش تظاهر طبقات بالا می انجامد . آنه در زندگی شیوه فروتنانه تری را در پیش می گیرند . با تغییرات اجتماعی و اقتصادی موقعیت اجتماعی هر و هنرمند دگرگون می شود . بار دیگر هنر از شکل فردی – جداگانه و مستقل خود خارج می گردد و شکل جمعی و گروهی به خود می گیرد . هنرمندان با وحدت معنوی و کار گروهی مشترک به خلق آثار هنری می پردازند . این تغییرات به پیدایش نوع جدیدی از هنر می انجامد . این عصر فاقد عصر یادبودی ( بنائی و ساختمانی ) است و در آن از کاخ و پرستشگاه نشانی یافت نمی شود .
در قرن هفتم پیش از میلاد با پیدایش زندگی شهری شکل بندی های زندگی روستایی به سستی می گراید . در این دوره داد وستد رشد می یابد و اشرافیت در صنعت و سوداگری سهیم می شود . آثار این تحولات در هنر نمودار می شود . چنانکه هنر این دوره سنت گریز و فاقد دید محدود و ایستای روستایی است . با آغاز فعالیت گسترده پیکر تراشی و معماری یادبودنی – کاخها و پرستشگاه های باشکوه بنا می گردند . علیرغم این تحولات اصول نظری بر هنر این دوره حکمفرماست و با خود مهر و نشان اشرافیت را دارد . زیرا هنوز اشرافیت آن اقتدار را دارد تا ب دستگاه های حکومتی نظارت داشته باشد .
از قرن هفتم و ششم پیش از میلاد به این طرف به مرور موقعیت اقتصادی و سیاسی اشراف متزلزل می شود و توسط سوداگران از رهبری اقتصادی خلع می گردند . از آنجا که سوداگران بر خلاف اشراف زمیندار میل به اصالت فردی داشتند با پیروزی و پیشرفت در زمینه های اقتصادی – اجتماعی – فردگرائی جایگزین نظریه خویشاوندی می گردد . رشد و تسلط این ایده در زمینه های فرهنگی و هنری سبب شد که هنرمند به پرورش و بیان احساس خویش پرداخته شیوه فرداگرایانه را اتخاذ نماید .




روحیه فردگرائی و خردگرائی سبب کاهش هنر درباری ( نمایشات عظیم و باشکوه ) گشت و به سستی انگیزه ها و پیوند های مذهبی در هنر انجامید . با تضعیف شدن نفوذ مذهب بر هنر – آثار دنیوی جایگزین آثار قبلی شد . هنر با رهائی از سمبل های جادوئی – دیگر خدمتگزار مذهب نیست . ( البته از قدرت مذهب کاسته نمی شود فقط در هنر تضعیف می گردد ) .
از این پس مسیر هنر تغییر می یابد و به جای وسیله نفوذ بر خدایان – ارواح و انسانها به کشف زیبایی پرداخته و در خود شکوفا می شود و از قید و بندهای جادو گران – ثنا گوئی – ابزار تبلیغ و... رهایی می یابد .
در تاریخ برای اولین بار هنر با خارج شدن از حیطه ابزار کار با هدف در مسیر نهایی خود گام بر می دارد و در زمینه های گوناگون راه کمال می پیماید . بزرگترین تحول در تاریخ هنر ( هنر برای هنر ) صورت می گیرد . بررسی و پزوهش به صورت آزاد به وجود می آید و آثار هنری در خودشان خلق می شوند . اینگونه تحولات به دوره خاصی مربوط نیست بلکه سیر تکامل طبیعی نسل ها و قرنهای متمادی است . چنین است که برای اولین بار – دانش از خرافه های مذهبی و هر نوع اندیشه سوداگرانه – رهایی می یابد و هنر از جادو و مذهب جدا و مستقل می گردد . ( البته این گفتار به این منظور نیست که هنر کاملا از قید مذهب خارج گردیده است بلکه منظور شکل گیری هنر غیر مذهبی می باشد . چنانکه موسیقی به هر دو شکل مذهبی و غیر مذهبی مطرح بوده و به موازات هم با کیفیت های گوناگون رشد کرده است . هنرهای دیگر هم این روند را طی می کنند . )
آثار هنری زاییده شرائط اقتصادی اجتماعی است . در این عصر و به خاطر کسب در آمد – تجارت گسترش می یابد و مبادله پایاپای اولیه منجر به تقسیم کالا و ایجاد داد و ستد می گردد . همین امر سبب آشنایی عمیق تر در مورد پدیده های مشترک می شود . با متمایز شدن محتوا و شکل یک پدیده از یکدیگر این تصور پیش آمد که شکل می تواند مستقل عمل کند . بین این پندار و رشد ثروت و تخصصی شدن کار که در رابطه با آن است که موجب اندیشه مجرد می گردد و در نهایت به استقلال اشکال ذهنی می انجامد . آزادی برخی عناصر به منظور خلق شیوه های مستقل ( بدون چشم داشت مالی ) بیانگر رشد ثروت و اوقات فراغت است . حاکمان جامعه به منظور به خدمت درآوردن هنر ( فاقد هدف ) به پرداخت هزینه هایی در این زمینه می پردازند .
تحولات و دگرگونی های این عصر یونان را می توان در نمادهایی جستجو کرد که از فرهنگهای بیگانه بر یونانی ها اثر می گذاشت . بیگانگان سبب آگاهی آنان به رشد همه جانبه شئونات فرهنگی شان گردیدند و خود آگاهی را در آنان ایجاد کردند که به خودمختاری و خود انگیختگی شان منجر شد و شرائط اقتصادی هنر و فرهنگ آنها را هدایت کرد .
روحیه فردگرائی و خردگرائی سبب کاهش هنر درباری ( نمایشات عظیم و باشکوه ) گشت و به سستی انگیزه ها و پیوند های مذهبی در هنر انجامید . با تضعیف شدن نفوذ مذهب بر هنر – آثار دنیوی جایگزین آثار قبلی شد . هنر با رهائی از سمبل های جادوئی – دیگر خدمتگزار مذهب نیست . ( البته از قدرت مذهب کاسته نمی شود فقط در هنر تضعیف می گردد ) .

در قرن پنجم پیش از میلاد اشرافیت تجاری جایگزین اشرافیت دودمانی گردید و مشتی ربا خوار جای دولت طائفه ای را گرفت . در این دوره ( قرن پنجم پیش از میلاد ) هنر کلاسیک یونان آغاز وشکوفا می گردد . هنر آن عصر را عهد تکامل ( کلاسیک ) و هنر پیش از آن را عهد باستان ( آرکائیک ) نامیدند . در این دوره مهم ترین و ثمر بخش ترین کشفیات در زمینه طبیعت گرائی صورت گرفت به طوریکه در هر اثر – طبیعت گرائی و گرایش به انتزاع در هم پیوند خوردند .
هنر کلاسیک یونان در این عصر ( قرن پنجم پیش از میلاد ) به مفهوم امروزی خود کلاسیک نبود . بلکه خصوصیات و جلوه های مخصوص به خود داشت . در این سده – دموکراسی در یونان شکوفا می شود و از محدودیت هایی که بر آزادی فرد اعمال می شد کاسته می گردد . از قید و بندهایی که مانع آزادی می گردید خبری نبود – سنتهای موروثی محو می گردد . در نیمه دوم این قرن مضامین جدیدی که بر پایه دانش – اندیشه منطقی و ذهن پرورش یافته است جای آرمانهای اشرافی را می گیرد جنبش سوفسطائیان و گسترش لیبرالیسم که تحولی فلسفی و بازتاب شرائط اجتماعی است ظاهر می شود و دموکراسی بر هنر و اجتماع حاکم می شود . در پایان این سده اهمیت عناصر طبیعت گرایانه – عاطفی و فرد گرایانه در هنر افزایش می یابد و وهم گرائی و ذهنیت این دوره بیانگر لیبرالیسم اقتصادی و مردم سالاری می باشد . مردم این عصر انسان را معیار و مقیاس همه چیز می دانستند و بیشتر به خود مدیون و متکی بودند تا به نیاکانشان .
در سده چهارم به علت جنگ و ناکامی ها – هنر به سرنوشت شومی دچار شد زیرا بعد از جنگ سو استفاده کنندگان که شامل طبقه جدید و ثروتمند و زائیده شکوفائی تجاری بودند به منظور حفظ منافع خود سرمایه گذاری در آثار هنری را آغاز کردند و آن را به تملک خویش در آوردند . از این پس سیر تبلیغاتی هنر که به منظور مقاصد گوناگون و مفید خلق می شد تغییر یافت . لذت جوئی و معیار های زیبا شناسی جایگزین محتوا و مضمون گردید و هنر در خدمت تبلیغات طبقات ثروتمند درآمد .

ویرایش توسط چرو : 07-27-2013 در ساعت 11:12 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از چرو به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #16  
قدیمی 08-19-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید تاریخ هنر

کشف قلم‌زنی‌های غول‌آسای قوم مایا

باستان‌شناسان در تونلی بر جای مانده از چپاول دزدان عتیقه‌های باستانی به کتیبه‌ای به ابعاد 8 در 2 متر زیر شالوده‌های هرمی مستطیلی در هولمول گواتمالا برخورد کردند.
فرانچسکو استرادا-بلی و گروهش مشغول حفاری در تونلی بر جای مانده از چپاول دزدان عتیقه‌های باستانی بودند، که ناگهان به کتیبه‌ای غول‌آسا برخورد کردند؛ کتیبه‌ای به ابعاد 8 متر در 2 متر که منقش به پیکره‌های انسانی با زمینه‌ای اساطیری بود. آنها جایزه تلاش خود را ماه جولای / تیرماه، و در زیر شالوده‌های هرمی مستطیلی در هولمول گواتمالا پیدا کرده‌اند.
تاریخ بخشی از معبد هولمول که این کتیبه در آنجا پیدا شده است، به سال 590 میلادی باز می‌گردد؛ زمانی که مطابق با دوره کلاسیک مایاها است. این عصر با کشمکش قدرت میان دو سلسله بزرگ قوم مایا تعریف می‌شود: سلسله تیکال و سلسله کانول. هنوز مشخص نیست که سلسله هولمول به کدام یک از این دو پادشاهی وفادار بوده است، اما شاید کشفیات تازه بتواند به این سوال پاسخ دهد.
فرانچسکو استرادا-بلی و گروهش مشغول حفاری در تونلی بر جای مانده از چپاول دزدان عتیقه‌های باستانی بودند، که ناگهان به کتیبه‌ای غول‌آسا برخورد کردند؛ کتیبه‌ای به ابعاد 8 متر در 2 متر که منقش به پیکره‌های انسانی با زمینه‌ای اساطیری بود

بر اساس نوشته‌های کتیبه تازه کشف شده، حاکمیت معبد در اختیار آجووساج بود؛ حاکم شهر-ایالت همسایه معبد به نام نارانجو، که بر اساس سایر کشفیات باستان‌شناسان مشخص شده است خراج‌گزار سلسله کانول بوده است.
کشف بزرگ

آنیا شتلر باستان‌شناس مشغول تمیز کردن سنگ‌نوشته زیر حاشیه یک کتیبه گچی باستانی است که زیر شهر مدفون مایاها در گواتمالا کشف شده است. نور خورشیدی که از یکی از تونل‌های ورودی می‌گذرد، پاهای پادشاهی باستانی را روشن کرده است؛ پادشاهی که بر بالای سر یکی از ارواح کوهستانی مایاها نشسته است.
پادشاهی محلی؟

این عکس موزاییکی از کتیبه‌ای که اخیرا از زیر شهر هولمول در آورده شده است، ترکیبی از صدها عکس باکیفیت است که الکساندر توکووینی، کتیبه‌شناس دانشگاه هاروارد و عضو گروه باستان شناسی کاشف کتیبه تهیه کرده است. این کتیبه نمایانگر سه پیکره انسانی است که با سه سرپوش پرنده‌شکل و جواهراتی از یشم سبز آراسته شده‌اند.
این پیکره‌ها چهارزانو بر بالای سر یکی از ارواح کوهستان قوم مایا نشسته‌اند. گلوله توپی که روی سرپوش هر کدام از آنهاد قرار دارد، نام هر کدام را مشخص می‌کند. پیکره‌ای که در مرکز قرار گرفته است، تنها پیکره‌ای است که نام آن قابل خواندن است: اوچ چان یوپات، به معنای «خدای طوفان وارد آسمان می‌شود.»
نشان سلطنتی

نشان هیروگلیف بزرگی که در عکس می بینید، نشانی است که پیرامون ساختمان محل کشف کتیبه با آن تزئین شده است. این نشان بیانگر این است که ساختمان عمارتی سلطنتی بوده که به احتمال فراوان به حکمرانان محلی تقدیم شده است؛ حکمرانانی که در شهر به عنوان خدا پرستش می‌شدند.
سنگ نوشته مذهبی

عکس بالا جزئیات بخشی از سنگ نوشته‌ای است که در اطراف پایه کتیبه حکاکی شده است. این پیام در بر گیرنده یکی از افعال غیرمعمول مایا است که معنای «وی سر جای خود است» می‌دهد.
در ادامه این فعل، نام یکی از خدایان گمنام قوم مایا آمده است که استرادا-بلی و گروهش حدس می‌زنند از خدایان محافظ محلی مربوط به سلسله کانول است.
استرادا-بلی می‌گوید: «این سنگ نوشته به ما می‌گوید که در تاسیس دوباره پادشاهی کانول و سلسله‌های وابسته آن، تعدادی از خدایان مذهبی نیز درگیر سیاست شده‌اند.
پیشکش مقدس

این خدای باستانی در هر دو دست خود نشانه‌ای را حمل می‌کند که نآه واج خوانده می‌شود. این واژه اشاره به ظرفی است که محتوی غذای پیشکش شده به خدایان است. در پشت وی سر ماری بزرگ و پوشیده از پر دیده می‌شود. نوشته‌های روی بدن مار نشان می‌دهد که این موجود روحی مقدس است که از دهان کوهستان بیرون آمده است؛ جایی که محل تولد پیکره‌های اجدادی سلسله هومول است.
تدفین باستانی

استرادا-بلی به دقت در حال پاک کردن خاک‌های اسکلت مرد بالغی است که جزئی از طبقه حاکم هومول بوده است. بدن وی درون مقبره‌ای قرار داشت که زیر پله‌های منتهی به ساختمان محل قرارگیری کتیبه واقع شده بود. در میان اقوام مایا معمول بود که سازه‌های جدید را بر روی بقایای ساختمان‌های قدیمی‌تر بسازند. دلیل این کار این بود که هم به دلیل موجود بودن شالوده سازه در زمان صرفه‌جویی می‌شد، و هم اینکه حس پیوستگی هدف را زنده نگاه می‌داشت
پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 08-19-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید تاریخ هنر

هنر معاصر ایرانی

یک هنرمند نقاش گفت: ما در جریان بسیاری از مۆلفه‌های مدرنیسم نبودیم. اگر با تسامح بگوییم هنر مدرن ایرانی داریم و می‌توان درباره ویژگی‌ مهم‌اش گفت که کمتر به سمت‌وسوی اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها گرایش پیدا کرده است .








بهنام کامرانی گفت: ما تا اندازه‌ای از هنر مدرن ایرانی فاصله گرفته‌ایم. من موضوع هنر مدرن و هنر معاصر را از یکدیگر جدا می‌کنم. هنر مدرن راهکارهایی را پیشنهاد می‌کند که بسیاری از آن‌ها مبتنی بر فرم و مۆلفه‌های پلاستیک نقاشی یا مجسه‌سازی است. اما قسمتی از آن به مۆلفه‌های قومی برمی‌گردد که شاید نقدهایی که اکنون نوشته می‌شوند، بیشتر به این مسئله توجه دارد. برای مثال وقتی هنر مدرنیست‌های ژاپنی را با مدرنیست‌های اروپایی مقایسه کنیم، مۆلفه‌های قومی آن‌ها قابل مشاهده است.
وی ادامه داد: اگر با جرأت بگوییم هنر مدرن ایرانی داریم، یک علامت تعجب در آخر این جمله نیاز است. به این دلیل که ما در جریان بسیاری از مۆلفه‌های مدرنیسم نبودیم. اما اگر با تسامح بگوییم هنر مدرن ایرانی، آن‌گاه می‌توانیم بگوییم که یکی از ویژگی‌های هنر مدرن ایرانی، ویژگی‌ مهمی است که کمتر به سمت‌وسوی اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها گرایش پیدا کرده است و همواره هنر مدرن ایران، جهتی شاعرانه، محتواگرایانه و طبیعت نگاهانه داشته است.
این کارشناس هنری با اشاره به این که ما هم در هنر سنتی،‌ هم در هنر مدرن و همچنین در هنر معاصر پتانسیل لازم را داریم گفت: به نظر من آن‌هایی که فقط می‌خواهند هنر ما را به سمت هنر سنتی سوق دهند،‌ قصد دارند ما را از جریانات روز دنیا عقب نگه دارند. ما هم در هنر سنتی پتانسیل داریم، هم در هنر مدرن و هم در هنر معاصر.
هر یک باید در جای خود آموزش داده شود و اهمیتش کشف شود. همچنین مقالات و پژوهش‌های دامنه‌داری در موردش انجام شود.
این نقاش تصریح کرد: نمی‌توان یک سری جریانات، سبک‌ها و نقاشی‌ها را در یک جمله خلاصه کرد. اما جهت کلی که جهانی‌بودن مدرنیسم در خود محفوظ داشته است،‌ جهتی رو به پالایش فرم و ارجاع به مولفه‌هایی که نقاشی و مجمسه‌سازی بر پایه‌اش قرار گرفته است، بود.
کامرانی افزود: مدرنیست‌ها سعی می‌کردند هر گونه محتوایی را حذف کنند و به کشف فضا، رنگ و مسائلی که مربوط به رسانه‌های هنری نقاشی و مجسمه‌سازی است، بپردازند. این جریان باعث شد که بسیاری از موزه‌ها، مانند موزه هنر مدرن نیویورک، طبقه‌بندی خود را براساس پیشرفت فرم انجام دهند و نقدهایی که نوشته می‌شود بر این پایه است. در حالی که در مواردی اشتباه بوده و اصولا جریان‌های دیگر و همچنین هنرمندان فیگوراتیوی در کنار جریان پیشرفت فرم داریم که مۆلفه‌هایشان را براساس فرم تنظیم نمی‌کردند.
این نقاش با اشاره به نقدهایی کمی که راجع‌به هنر مدرن ایرانی نوشته می‌شود، گفت: اگر هنر مدرن ایرانی نتوانسته خود را به جهان بشناساند، به دلیل نوشته‌ها، مقالات و نقدهای کمی بود که ارائه شده است، در حالی که با توجه به مطالعاتی که روی هنر کشورهای شرقی داشتم،‌ هنر مدرن ایرانی از هنر شرق چیزی کم ندارد و حتی در برخی موارد می‌تواند یک سر‌وگردن بالاتر از آن باشد.
مدرنیست‌ها سعی می‌کردند هر گونه محتوایی را حذف کنند و به کشف فضا، رنگ و مسائلی که مربوط به رسانه‌های هنری نقاشی و مجسمه‌سازی است، بپردازند. این جریان باعث شد که بسیاری از موزه‌ها، مانند موزه هنر مدرن نیویورک، طبقه‌بندی خود را براساس پیشرفت فرم انجام دهند و نقدهایی که نوشته می‌شود بر این پایه است


کنفرانس‌های مهمی در سراسر جهان راجع‌ به هنر مدرن ایران برگزار می‌شود که نشان دهنده این است که هنر جهان نیز به تازگی به هنر ایرانی توجه می‌کند.به عنوان مثال، امسال در مجمع آسیایی هنر نیویورک، کنفرانس‌ها و نمایشگاه‌های مهمی راجع‌ به هنر مدرن ایرانی برگزار شده است.
کامرانی در پایان سخنانش گفت: فکر می‌کنم جای نمایشگاه‌های پژوهشی که می‌تواند روی هنر مدرن، هنر معاصر و حتی هنر سنتی ما برگزار شود، خالی است. در حالی که موزه هنرهای معاصر در سال‌های اخیر در این زمینه تلاش‌های زیادی داشته است و امیدوارم به این مسأله توجه بیشتری شود.
پاسخ با نقل قول
  #18  
قدیمی 08-19-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید تاریخ هنر

نقش کاروانسراها در سیر زندگی ایرانیان

از زمان های کهن تا روزگار پهلوی اول، کاروانسراها نقش مهمی در سیر زندگی ایرانیان و روابط و تعامل اجتماعات گوناگون فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، آیینی، اعتقادی و… داشته اند.
هنگامی که تنها وسیله رفت و آمد پای پیاده یا استفاده از چهارپا بود، طی کردن مسیرهای طولانی و صعب العبور برای خرد و کلان به وجود منازلی وابسته بود که در مسیر راه های ارتباطی قرار داشت که این منازل پل ارتباطی با منزلی دیگر تا رسیدن به نقطه هدف بود.
این منازل امکانات ناچیزی داشتند که در مواردی توسط افراد و مسافران یا کاروان هایی که از شهری به شهری و از دیاری به دیار دیگر می رفتند فراهم می شد و رونق این کاروانسراها بستگی به میزان تردد مسافران و کاروان ها داشته چه کاروانسرایی که پر تردد می بود بالطبع دارای امکانات بیشتر و بهتری نسبت به کاروانسرای مشابه با تردد مسافران کمتر می داشت.
اما شکل و ساختار کاروانسراها از جهت ساختمان، به شکل پیش آمده و در چهار جهت دارای در برای ورود و خروج کاروانیان بوده که با در ورود و خروج کالاها و چهارپایان تفاوت داشت و در وسط ساختمان آن اکثرا گنبدی وجود داشت که بهترین نقطه بنای کاروانسرا محسوب شده و این گنبد دارای بادگیرهایی بود که در مواقع گرم سال موجب خنکی و محلی برای فرار از گرمای تابستان و پناهگاهی برای کاروانیان جهت رستن از گرمای شدید بوده است.
کاروانسراها از بیرون مکعبی شکل بوده که دو یا سه پا بلندتر از زمین ساخته شده است، در خارج بنا در سراسر طول دیوارها پلکانی ساخته اند که در عین حال آخور حیوانات نیز بود، برای داخل شدن به ساختمان باید از این پلکان بالا رفت در هر یک از اضلاع چهارگانه ساختمان هفت، هشت گنبد قرار گرفته بود که از هر چهار در اصلی بدان وارد می شدند. تالار، عمومی است و همه می توانند برای خنک شدن و استراحت از آن استفاده کنند.
در گذشته بهترین شیوه مسافــرت و حمل مال التجاره و در کــــــل نقل و انتقال از نقطه ای به نقطه دیگر، همراهی با کاروانیان بود، چون در میان کاروانیان از هر طایفه و سن و سال وجود داشت لذا کاروانسراها در بین راه و حتی داخل شهر بهترین و مناسب ترین موقعیت برای تجدید قوای مسافران و آمادگی ایشان برای طی منزل بعدی را فراهم می آورد تا مسافر خستــه آبی به صورت زده و وضویی ساخته و به مسائل شخصی بپردازد.
کاروانسراها بهترین پناهگاه شبانه و حتی روزانه برای امنیت کاروانیان محسوب می شد، چنانچه به رسم کاروانیان و برنامه ریزی کاروانسالاران که هدایت کاروان های بزرگ یا کوچک را بر عهده داشتند باید تا شب نشده و تا غروب خورشید خود را به منزل بعدی که لاجرم کاروانسرایی بین منزلی می بوده برسانند تا از حمله احتمالی دزدان و راهزنان و حیوانات درنده در امان بوده و مال و جان به عبث نبازند.
همچنین کاروانسراهای شهری در داخل شهرها در مواقعی نیز انبار مایحتاج عمومی محسوب شده و گهگاه مکانی برای مبادله و عرضه کالاها و بده بستان های تجاری بازرگانان و بازاریان بوده و حـــتی فضایی برای کسب و کار در روزگاران گذشته محسوب می شد.
در این مکان ها مبادلات فرهنگی و اطلاعات و آگاهی های روزمره میان نقاط مختلف کشور انجام می گرفت چنانچه در برخورد چند کاروان در کاروانسرایی اخبار مختلف مابین کاروانیان مبادله می شد، مانند عزل و نصب وزیر یا اسیری یا فوت فلان تاجر یا داروغه یا کم و زیاد شدن قیمت یک یا چند کالا و….
در کل می توان گفت کاروانسراها پل ارتباطی مابین جوامع و اجتماعات گوناگون موجود در کشور و در میان توده مردم بودند که البته امرا و حکام نیز از این اخبار توسط ماموران خود آگاه می شدند. همچنین در شب های طولانی در همین کاروانسراها توسط سالخوردگان، علما و فضلا به رسم دیرین ایرانیان قصه ها و داستان هایی نقل می شده که علاوه بر گذراندن وقت و سرگرمی دارای مضامین حکمی و پندهای اخلاقی و ایضا گوشزدهایی برای مسافرین جوان یا ناوارد داشته که این امر سینه به سینه از زمان هایی قبل تا به گذشته نه چندان دور ساری و جاری بوده است.
کاروانسراها در مواقعی نیز چاپارخانه های منازل محسوب می شدند چنانچه در این مکان ها ماموران دولتی و حتی اشخاص عادی و متمکن می توانستند اسبان خود را تعویض کرده یا اسبان و مرکب جدید به جای مرکب بیمار و سقط شده فراهم کنند.
همچنین کاروانسراهای شهری در داخل شهرها در مواقعی نیز انبار مایحتاج عمومی محسوب شده و گهگاه مکانی برای مبادله و عرضه کالاها و بده بستان های تجاری بازرگانان و بازاریان بوده و حـــتی فضایی برای کسب و کار در روزگاران گذشته محسوب می شد

این مکان موقعیتی را فراهم می کرد تا بیماران در راه مانده و غریب در این امکنه تا بهبودی تام سکنی گزیده و گهگاهی نیز پزشکانی در صورت امکان بر بالین مرضا حاضر و به مداوا می پرداختند.
چون ساختار کاروانسراها طوری بوده که یا در نزدیکی رودخانه یا دارای چاه آب و آب انبار در مناطق خشک و کویری که در موسم بارانی به ذخیره آب می پرداختند ساخته می شدند و نیز مورد استفاده عموم مردم و مسافران از هر نقطه ای بود، لذا اکثر کاروانسراها در ایران هبه و وقف مومنان و پرهیزکارانی بود که برای غربا و مسافران تهیه دیده می شد و در مواقعی نیز دیده می شد که امرا و حکام از این کاروانسراهای پر رونق که وقف عام بودند مالیات دریافت می کردند، اما می توان گفت کاروانسراهای ایرانی قاطبه آن مردمی و توسط مردم اداره می شد و چندان توجه و حمایتی از طرف حکام به آن انجام نمی گرفت مــگر پادشاه یا امیری عادل به ایــــن امر بذل عنایتی می کرد مانند شاه عباس صفوی که خود دستور ساخت کاروانسراهای متعدد در ایران به فاصله منازل مشخص را صادر کرد که به کاروانسراهای عباسی معروف و مشهور است که در چند سفر پیاده از اصفهان تا مشهـــد به همراه شیخ بهایی امر به ساخت این کاروانسراها داده تا غربا و مسافرین و کاروان ها دارای سرپناه شاهی باشند.
وجود کاروانسراهای متعدد و پر تردد در شهرها موجب رونق اجتماعی و اقتصادی و گسترش آن و در نتیجه ایجاد و ایجاب بازارهای سنتی در شهرهایی مانند تبریز، اصفهان، شیراز، تهران و… شده و نیز این امکنه در شهرهای بزرگ مرکزی برای واردات و صادرات کالاهای مورد نیاز اقصی نقاط ایران بوده است.
حتی با ایجاد و ایجاب کاروانسراها در مسیرهای مختلف و منزلگاه های متعدد مانند کاروانسراها در مسیر جاده ابریشم یا مسیر های طولانی مابین ممالک اسلامی به خصوص در مسیر ایران به عراق و مکه و ایران به قسطنطنیه (ترکیه فعلی) و شامات از نمونه های بارز اهمیت این گونه از امکنه در میان شرقیان و بخصوص ایرانیان داشته است و از این طریق تبادلات اجتماعی و اقتصادی در جوامع مسلمین فراهم می شده است.
در کل وجود و ساختار فرهنگی و نیاز اجتماعی این نوع از مکان تحت عنوان کاروانسرا امکان و جرأت ایجاد ساختار تبادلات گوناگون در کشور پهناور ایران و در مسیرهای خطرناک و دشوار در اقلیم های مختلف و فصول متغیر آب و هوایی را برای مردم این سرزمین کهن مهیا و ممکن می نمود، و باز وجود این گونه از مکان ها میراث های کهن و والای اخلاقی که در طول سفرهای متعدد برای افراد فراهم می آورد از نسلی به نسلی و از فرهنگی به فرهنگ دیگر منتقل می نمود که حفظ میراث ماندگار فرهنگی اجتماعی کاروانسراها در شهرها و منازل بین راهی ضمن ایجاد امکانات و تجـــهیزات به روز در شکل و ساختار سنتی می تواند یکی از هزاران نکته از میراث معنوی و فرهنگی کشور پاک ایران زمین باشد و در بحث جذب گردشگری داخلی و خارجی از سرمایه ها و میراث گرانبهای این مرزو بوم محسوب می شود.


منبع:جام جم
پاسخ با نقل قول
  #19  
قدیمی 09-04-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید تاریخ هنر

افس، زادگاه اصحاب كهف

سفر به یونان هم به علت هزینه های بالاو هم به علت شرایط اقتصادی نابسامان آن شاید به سادگی برای هر كسی میسر نباشد، اما علاقه مندان به معماری روم باستان می توانند با پیمودن مسیری كوتاه و ارزان تر به استان ازمیر تركیه سفر كنند تا هم از مناظر زیبای ساحلی این استان لذت ببرند و هم با سفر به شهر تاریخی «افس» جلوه های هنر معماری روم باستان را به تماشا بنشینند.
غرب تركیه در زمان یونان باستان یكی از ممالك تحت تسلط یونان به شمار می آمد و داستان اسب تروا كه ویرژیل داستان «انه اید» خود را به شرح آن اختصاص داده است و در آن لشكر اسپارتی ها برای حمله به تروا از اسب چوبی توخالی كه پر از سربازان اسپارتی بود، استفاده كردند. در همین بخش از تركیه رخ داده است و بقایای این اسب هنوز هم در نزدیكی چاناق قلعه در شمال غربی تركیه موجود است و از جمله آثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسكو به شمار می رود.
شهر تاریخی افس كه گفته می شود اصحاب كهف از ساكنان آن بودند، نیز از جمله شهرهایی بود كه یونانیان به علت حاكمیت روم باستان در این سرزمین بنا كردند و به همین علت از همه ویژگی های معماری رومی برخوردار است.
یونانیان همزمان با این شهر11 شهر دیگر را نیز در جایی كه تركیه امروزی قرار دارد، بنا كردند. بنابر تحقیقات جمعیت افس كه یك قرن پیش از میلاد مسیح بنا شد، به 250 هزار نفر می رسید و از همین نظر یكی از بزرگترین شهرهای مدیترانه محسوب می شد.
«افس» پس از چندین حمله و خرابی و بازسازی سرانجام در قرن پانزدهم میلادی تخلیه و به حال خود رها شد. با این حال امروزه مورد توجه و علاقه جهانگردان بسیاری است

بیشترین شهرت این شهر به علت معبد آرتمیس بود كه بنای آن حدود 550 سال قبل از میلاد به پایان رسید. نام این معبد در فهرست عجایب هفتگانه دنیای باستان در كنار اهرام مصر و باغ های معلق بابل قرار دارد. البته باید یادآور شد پیش از این كه شهر افس بنا شود از 5 هزار سال قبل از آن و به عبارتی 6 هزار سال قبل از میلاد مسیح ساكنانی در این منطقه می زیستند و فقط قدمت شهر افس به 3 هزار سال می رسد.
«افس» پس از چندین حمله و خرابی و بازسازی سرانجام در قرن پانزدهم میلادی تخلیه و به حال خود رها شد. با این حال امروزه مورد توجه و علاقه جهانگردان بسیاری است.
افس بزرگترین سایت معماری روم باستان در شرق مدیترانه است. با این حال تاكنون فقط 15 درصد آن حفاری شده است و احتمال دارد در حفاری های بیشتر آثار بیشتری نیز به دست آید. همین میزان از بقایای شهر كه اكنون مشهود است نشان می دهد شهر از شكوه و جلال خاصی برخوردار و از همه امكانات یك شهر مدرن در زمان خود برخوردار بوده است.
از مهمترین بخش های شهر می توان به این اماكن اشاره كرد:

كتابخانه سلسوس: ساخت این بنا را ژولیوس آكویلادر سال 117 میلادی آغاز كرد و 3 سال پس از آن این بنا تكمیل شد. این بنا از معدود آثار به جا مانده از دوران باستان است كه نشان دهنده تاثیر كتابخانه های روم باستان در سرتاسر اروپا و خاورمیانه است. بنای داخلی كتابخانه و همه كتاب های آن در جریان یك آتش سوزی كه به دنبال زلزله معروف 262 میلادی به پا شد از دست رفت. فقط بخش ورودی كتابخانه در این آتش سوزی سالم ماند. صحن كتابخانه رو به شرق بوده است كه ورودی ها نور محوطه داخلی كتابخانه را برای كسانی كه صبح زود برای مطالعه بیدار می شدند تامین می كردند. سالن كتابخانه 3 ورودی داشته كه هنوز پابرجا است. برای رسیدن به این 3 ورودی، پلكانی سراسری كه شامل 9 پله است، ساخته شده بود. در كنار این ورودی ها در مجموع 4 مجسمه روی پایه هایی با ارتفاع 5/1 متر قرار داده شده بود. یكی از این مجسمه ها تندیس آتنا، الهه حقیقت است. مجسمه مرمری سلسوس نیز در این كتابخانه قرار داشته است كه اكنون در موزه باستان شناسی استانبول جای دارد.
كلیسای سنت جان: این كلیسا كه سرسرایی طویل دارد قرن ششم میلادی از سوی ژوستینین اول ساخته شد. محل ساخت كلیسا ماقبل آن مدفن حواری «جان» یكی از 12 حواری مسیح بوده است. مقبره او هنوز هم در كلیسای سنت جان موجود است. این كلیسا بعدها تبدیل به مدل سازندگان كلیسای حواریون مقدس در قسطنطنیه شد كه البته از این كلیسای دوم چیزی باقی نمانده است. كلیسای سنت جان از سنگ و آجر ساخته شده بود كه بخش آجری آن به شكل تقریبی از بین رفته است. ستون های این بنا نیز از سنگ مرمر ساخته شده بود كه هنوز هم پابرجا است.
معبد آرتمیس: این معبد كه از آن به عنوان معبد دیانا هم یاد می شود، از زمانی كه ساخته شد تا زمانی كه ساكنان شهر افس آن را تخلیه و به اماكن دیگر مهاجرت كردند، 3 بار بازسازی شده است. این معبد پس از متروك شدن شهر به دست فراموشی سپرده شد و غبار سالیان دراز بر آن نشست تا آن كه سرانجام در دهه 1870 میلادی كاوش های موزه باستان شناسی بریتانیا در این منطقه به بار نشست و ویرانه های معبد از دل خاك بیرون كشیده شد. انگلیسی ها بخش هایی از این معبد را با خود به لندن بردند كه در موزه این شهر نگهداری می شود. بخشی دیگر از ویرانه ها نیز در موزه باستان شناسی استانبول قرار داده شده است. آنچه از این معبد در شهر افس باقی مانده، فقط یك ستون كامل و تعدادی از پایه های ستون ها و دیوارها است.
اودئون: اودئون یك سالن تئاتر كوچك مسقف بود كه حدود سال 150 میلادی بنا شد. این سالن كه اختصاص به نمایش های كوچك و كنسرت داشت، می توانست پذیرای هزار و 500 نفر باشد. قسمت بالای تئاتر با ستون های گرانیتی قرمز رنگی تزئین شده بود. 2 ورودی در دو سوی سالن وجود داشت كه دارای پله هایی كوتاه بود.
معبد هادریان: تاریخ ساخت این معبد به قرن دوم میلادی برمی گردد، اما در قرن چهارم میلادی هم یك بار در دست تعمیر قرار گرفت و بخش هایی از آن هنوز هم پابرجاست. سنگ های حكاكی شده كه زمانی قسمت بالاو سر در ورودی معبد را آذین می بست، اكنون در موزه باستان شناسی افس نگهداری می شود. این حكاكی ها شامل چهره هایی از افراد معروف آن زمان چون امپراتور تئودئوس اول، همسر و پسر بزرگ او است. تصویر این معبد در فاصله سال های 2001 تا 2005 میلادی روی اسكناس های 20 میلیون لیره ای تركیه كه از سری اسكناس های قدیم این كشور محسوب می شد و پس از آن از سال 2005 تا 2009 روی اسكناس های 20 لیره ای هم چاپ شد.
معبد دومیتیان: این معبد یكی از بزرگترین معابد شهر افس بود. در این معبد 8 ردیف ستون كه در هر ردیف آن 13 ستون وجود داشت، سقف معبد را نگه می داشتند كه نشان دهنده بزرگی و وسعت آن است. مجسمه هایی در معبد دومیتیان وجود دارد كه همگی مربوط به دومیتیان، از امپراتورهای روم باستان است. برآورد می شود تئاتر این مجموعه گنجایش 24 هزار نفر را داشته است.
معبد و سرچشمه پولیو: این معبد و آب نمای چشمه آن سال 97 میلادی از سوی یكی از افراد ثروتمند افس به نام پولیو ساخته شد. آب از 3 سرچشمه مختلف به طرف این آب نما كه مجسمه ای در آن تعبیه شده بود هدایت می شد. به جز این مجسمه تندیس های دیگری نیز در معبد قرار داده شده بود كه از جمله آن ها تندیس زئوس بود كه اكنون در موزه افس نگهداری می شود.

پاسخ با نقل قول
  #20  
قدیمی 09-04-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید تاریخ هنر

خانه مشروطه

قرار ما شهری است كه در طول سال های دراز، دوش به دوش تاریخ گام برداشته است و در این شهر، گذار ما به راسته ای قدیمی می افتد كه گویند: پرافتخارترین خانه شهر را در آغوش گرفته است.صحبت از تبریز است و خانه ای قاجاری كه در صد و اندی سال پیش مامن مبارزان خستگی ناپذیر مشروطه خواه بوده است.
اینجا را «خانه مشروطه» می نامند كه در محله قدیمی «راسته كوچه»،در خیابان شهید مطهری و در ضلع غربی بازار بزرگ تبریز قرار دارد و روزگاری ملك شخصی تاجر خوشنام تبریزی «حاج مهدی كوزه كنانی» بود. او كه «ابوالمله» تبریز هم خوانده می شد، بی شك یكی از تاثیرگذارترین و بزرگترین حامیان مشروطه خواه تبریزی بوده است.
حاج مهدی در سال 1247 سفارش ساخت این خانه قاجاری را به معمار معروف آن زمان؛ «حاج ولی معمار»؛ می دهد كه در آن روزگار ساكن روسیه بوده و برای ساخت این خانه روانه تبریز می شود. خانه ای با 1300 متر مربع بنا كه در 2 طبقه و به سبك معماری التقاطی آن روزگار ساخته شده است.
این تاجر تبریزی در دوران اوج گیری مشروطه خواهی،به جمع مبارزان می پیوندد و به یكی از اصلی ترین پشتیبانان مالی انقلاب تبدیل می شود تا جایی كه خانه خود را تمام و كمال در اختیار مشروطه خواهان تبریزی می گذارد تا در آن به تشكیل جلسات سیاسی و چاپ و نشر اعلامیه های خود بپردازد. پس از جنگ جهانی دوم و اشغال تبریز نیز این خانه همچنان تاریخ سازی خود را حفظ كرده و مركز اجلاس سران فرقه دموكرات آذربایجان می شود.
پس بی علت نخواهد بود كه اینجا را پرافتخارترین خانه تبریز بنامند.خانه ای كه در آن روزگار محل تجمع سران صدر مشروطیت از جمله ستارخان، باقرخان، ثقه الاسلام، حاج میرزا آقا فرشی، حاج میرزا حسین واعظ و بیشتر مشروطه خواهان بود. متاسفانه پس از مرگ حاج مهدی این خانه به حال خود رها شده تا این كه در سال 1354 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
از در اصلی كه وارد می شویم، پس از گذشتن از حیاط باصفا و پردرخت خانه، چشم ما به عمارت اصلی می افتد كه در دوطبقه و زیر سایه ستون های سنگی برافراشته است. تندیس سردار و سالار ملی؛ ستارخان و باقرخان؛ در ورودی عمارت به یادبود همه آن لحظاتی كه این مكان در محاصره 11 ماهه تبریز مركز فرماندهی مجاهدان مشروطه خواه و مركز تصمیم گیری برای پایین آوردن پرچم های تسلیم در برابر شاه قاجار بوده است، قرار گرفته اند.
به علت اهمیت تاریخی، این خانه در سال 1367 ازسوی سازمان میراث فرهنگی خریداری شد و سرانجام نیز در سال 1375 پس از مرمت و گردآوری اشیا و اسناد تاریخی به عنوان موزه مشروطه آغاز به كار كرد

قسمت عمده خانه را زیربنای آن مشتمل بر حوضخانه، سرسرا و 2 طبقه بنا، تشكیل می دهد. نورگیر سرسرا روی 4ستون بلند با سر ستونهای گچبری قرار گرفته كه داخل آن با آیینه و شیشه های رنگی زینت یافته است.
در طبقه نخست 6 اتاق و سرسرا و در طبقه دوم یك سالن وجود دارد كه پنجره های بزرگ ارسی و درهای چوبی با نقش و نگار اسلیمی به زیبایی آن ها افزوده اند.
طبقه نخست از طریق 2 پلكان از چپ و راست به بالامی رسد جایی كه مجسمه نیم تنه حاج مهدی كوزه كنانی با آن ردای قدیمی و كلاه قاجاری دیده می شود.كلاه بلندی كه نقش مهمی در پیروزی مشروطه برعهده داشته، وقتی حاج مهدی آن را در میانه بازار بر زمین می گذاشت و تجار تبریزی به واسطه اعتبار و احترام او و حمایت از مبارزان مشروطه طلب و خانواده شهدای انقلاب، پول در آن می ریختند.
به علت اهمیت تاریخی، این خانه در سال 1367 ازسوی سازمان میراث فرهنگی خریداری شد و سرانجام نیز در سال 1375 پس از مرمت و گردآوری اشیا و اسناد تاریخی به عنوان موزه مشروطه آغاز به كار كرد.
تا جایی كه امروز داخل اتاق ها و سرسرای آن شاهد مجسمه های مبارزان و شهدای مشروطه، اسناد و اشیای مهم تاریخ ساز مانند اسلحه كمری ستارخان و غلاف چرمی آن، دفترچه حساب و كتاب دخل و خرج های مبارزات كه از سوی حاج مهدی نوشته می شد، وصیتنامه او كه خانه را وقف مبارزات كرد، عینك و قلمدان ثقه الاسلام تبریزی، تمبرهای قاجاریه، گلوله های توپ و تعداد زیادی از نشریه های محلی و روزنامه های مختلف ایران آن زمان، هستیم. عكس هایی از مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه و دسته های مخالف مشروطه، دستگاه چاپ برای تكثیر شب نامه های دوره مشروطه، تصویر اسناد تاریخی مربوط به انقلاب و فرمان مشروطیت را نیز می توان در همین خانه دید.
اتاق گوشواره كه در 2 سوی اتاق بزرگ خانه قرار دارد، به جنبش زنان مشروطه خواه اختصاص یافته و شامل عكس ها، مجسمه و سرگذشت زنان مبارزی چون زینب پاشا است.
و اما فرش مشروطه بانقوشی از اشعار تركی درباره جنبش مشروطه ایران نیز در این موزه قراردارد. فرش نفیسی با قدمت نزدیك به 100 سال كه در قره باغ آذربایجان بافته شده است و در لابه لای تار و پود نفیس آن خطی خوش به چشم می خورد كه می گوید:
یاشاسین مشروطه آباد، اولسون ملك ایران
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها