مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552
4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را
به میهمانی گلهای باغ می آورد
وگیسوان بلندش را
به بادها می داد
ودستهای سپیدش را
به آب می بخشید
دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق دریای واژگون می دوخت
وشعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصوم
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی را
نثار من می کرد
.
.
.
.
سهراب سپهری
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !
کاربران زیر از مهدی به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
گیرم اندوه تو خواب است ................ونگاه تو خیال
پس دلم منتظر کیست عزیز.......... این همه سال پس دلم منتظر کیست ..................................................که من بی خبرم که من از آتش اندوه خودم ..........شعله ورم ماه یک پنجره وا شد....................................... به خیالم که تویی همه جا شور به پا شد ............به خیالم که تویی
این چه رازی ست ....که در چشم تو باید................. گم شد باید انگشت نمای....... تو و این مردم شد به گمانم............................. دل من........... باز شقایق شده ای کار از کار گذشته است ............................تو عاشق شده ای یال کوب عطش است........... این که کنون می آید این که با اسب گل از....................... سمت جنون می آید بی تو ..بی تو ....چه زمستانی ام اعرابـــــــــــــــی من چقدر سردم وبارانی ام ...اعـــــــرابی من تو کجایی و.......................................منِ ساده ی درویش کجا؟ تو کجایی و ............................................................ ...........من بی خبر از خویش کجا؟ دل خزانسوز بهاریست.......بهاریست که نیست روز وشب منتظر اسب و سواری ست ....که نیست در دلم این عطش کیست ..........................خدا می داند عاشقم................. دست خودم نیست خدا می داند عاشق چشم تو هستیم و زما بی خبری خوش به حالت که هنوز از همه جا بی خبری
__________________
-------------------------------
ای تو همیشه در میان
آمدمت که بنگرم
گریه امان نمی دهد
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
در امتــــداد نگاهت گم کردم
تمام آرزوهایم را
می خواستم سر آغاز نگاهت باشم
تا لبریز شوم از عطر با تو بودن
می خواستم این بار عاشقانه
به زندگی بنگرم!
من تو را در بی کران این دنیا ی وانفسا
گم کرده ام
و حرف نگاه من و تو نا تمام مانده است.
کجـاست حدیث چشمانت
تا من پایانش باشم...
__________________
-------------------------------
ای تو همیشه در میان
آمدمت که بنگرم
گریه امان نمی دهد
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :