بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #191  
قدیمی 08-22-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شراب می دهند هان دو دست را سبو بگیر

شراب می دهند هان دو دست را سبو بگیر
دو دست را بلند کن بلند شو وضو بگیر
سبو وضو گرفته با شراب سرخ چشم تو
وضو گرفته با گلاب ناب سرخ چشم تو
بیا و سرمه ای به سایه های پلک شب بکش
و سرخی انار را به لب بزن به لب بکش
شراب می دهند هان دو دست را سبو بگیر
دو دست را بلند کن بلند شو وضو بگیر
عبیر و عود و مشک را سپند دانه دانه کن
چراغ داغ باغ را تجلی جوانه کن
طلوع دف شمس را به صبح من غزل بگو
دو بیت ازشکر بخوان سه مصرع از عسل بگو
شراب می دهند هان دو دست را سبو بگیر
دو دست را بلند کن بلند شو وضو بگیر
به احترام نور او قیام کن قیام کن
در آسمان ترین زمین، ستاره زد سلام کن



__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #192  
قدیمی 08-22-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

از هزاران يك نفر اهل دل اند

آن هم تويي

ما بقي تنديسي از آب و گل اند
پاسخ با نقل قول
  #193  
قدیمی 08-23-2009
sheida.m آواتار ها
sheida.m sheida.m آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: TeHrAn
نوشته ها: 1,485
سپاسها: : 1

54 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
sheida.m به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به sheida.m
پیش فرض

وقتي گفتي دوستت دارم گريه امونمو بريد
اشکام به روي گونه هام مي غلتيد مثل مرواريد
تب کردم من به خاطرت خواستم جونم بشه فدات
اما نذاشتي نازنين گفتي فداي غصه هات
وقتي گفتي دوستت دارم لکنت گرفت زبون تو
اشکاي من رو که ديدي گريه بريد امون تو
وقتي گفتي دوستت دارم دنيا چرخيد دور
سرميه دنيا عاشقت شدم گفتي بمون دور و برم
وقتي گفتي دوستت دارم حبس شد نفس توي سينه
گفتي نگاه کن عشقمو تموم هستيم همينه
__________________

♥SheidA♥


تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟!
نمی دانم … می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید
!! آسمونـــ ــ منـــ ــ همیشهـــ ــ !! ابریـــ ــ !! چترتو با خودتــ ــ آوردیـــ ــ !!

پاسخ با نقل قول
  #194  
قدیمی 08-23-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

زندگي اجباري ست

لبخند اجباري ست

تنها بودن من اجباري ست

كاش ميشد كه بياي

نه من تنها بودم نه تو

زندگي اجباري ست

لبخند اجباري ست
پاسخ با نقل قول
  #195  
قدیمی 08-23-2009
نیام نیام آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: شهرباران های نقره
نوشته ها: 6
سپاسها: : 0

2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

انکه می گوید دوستت دارم

خنیاگر غمگینی است که آوازش را از دست داده است
کاش عشق را زبان سخن بود

آنکه می گوید دوستت دارم
دل اندوهگین شبی است که مهتابش را می جوید...
کاش عشق را زبان سخن بود
پاسخ با نقل قول
  #196  
قدیمی 08-23-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تمام راه دوباره سبز می‌شود...!

تمام راه دوبارهسبز می‌شود...!





می‌گویند
درمیانِ کلامِ مقطع و خاموشِ نفس‌ها
پیچکی می‌روید
با برگ‌های داس
تا راهِ رسیدن به ایستگاه را
هموار کند.
نگران نباش
باران که بگیرد
تمام راه دوباره سبز می‌شود





...
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #197  
قدیمی 08-23-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

من را به غیر عشق به نامی صدا نکن
غم را دوباره وارد این ماجرا نکن
بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن
با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن
موهات را ببند دلم را تکان نده
در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن
من در کنار توست اگر چشم وا کنی
خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن
بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود
تنها به وصف آینه ها اکتفا نکن
امشب برای ماندنمان استخاره کن
اما به آیه های بدش اعتنا نکن....
پاسخ با نقل قول
  #198  
قدیمی 08-25-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امروز قلب من کودکی ست که نابخردی را دوست دارد و به جای رفتن به مدرسه، در کوچه، حباب های صابون به هوا فوت می کند
و من دیگر از تربیتش خسته شده ام. ..
مدت هاست که دیگر حساب کار او از دست من در رفته است
و حالا هم دارد به دنبال پروانه هایش می دود. ..

.
.
.
.
.


آهای . . .


صبر کن!
بگذار من هم بیایم!



. . .
. .
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #199  
قدیمی 08-25-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری
همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده...
دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری!
پاسخ با نقل قول
  #200  
قدیمی 08-26-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مستم و دانم که هستم من
(نماز)

شعری از اخوان ثالث


باغ بود و دره- چشم انداز پر مهتاب.
ذاتها با سایه‌های خود هم اندازه .
خیره در آفاق و اسرار عزیز شب،
چشم من – بیدار و چشم عالمی در خواب.

نه صدائی جز صدای رازهای شب،
و آب و نرمای نسیم و جیرجیرکها،
پاسداران حریم خفتگان باغ،
و صدای حیرت بیدار من (من مست بودم، مست)
خاستم از جا
سوی جوی آب رفتم، چه می آمد
آب.
یا نه، چه می‌رفت؛ هم ز انسان که حافظ گفت، عمر تو.
با گروهی شرم و بی‌خویشی وضو کردم.
مست بودم، مست سرنشناس، پانشناس، اما لحظه پاک و عزیزی بود.
برگکی کندم
از نهال گردوی نزدیک،
و نگاهم رفته تا بس دور.
شبنم آجین سبز فرش باغ هم گسترده سجاده.
قبله گو هر سو که خواهی باش.
با تو دارد گفت وگو شوریده مستی .
- مستم ودانم که هستم من-
ای همه هستی ز تو، آیا تو هم هستی؟





__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:22 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها