مشاعره سنتی

[constantine726]

ياد ايامي كه در گلشن فغاني داشتيم

در ميان لاله و گل آشياني داشتيم
---------------------------------------------------------
در سرزمين قد كوتاهان، معيارهاي سنجش، همواره بر مدار صفر سفر كرده است
(فروغ)

[آناهیتا الهه آبها]

من چو لا گویم مراد الا بود
من چو لب گویم لب دریا بود

[آريانا]

دوش گذشتي ز درم بوي نبردم ز تو من
كرد خبر گوش مرا جان و روانم كه تويي

[آیـدا]

یک بار بی خبر به شبستان من درآ
چون بوی گل، نهفته به این انجمن درآ

[ساقي]

آمد بهار جانها اي شاخ تر به رقص آ
چون يوسف اندر آمد مصر و شكر به رقص آ

مولانا در لزوم رقص و سماع گويد

[مجتب]

آنان که دم از آداب و منبر مى‏كنند
چون به خلوت مى‏روند آن كار ديگر میكنند
مشكلى دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمايان چرا خود توبه كمتر مى‏كنند

[آیـدا]

نوشته اصلی توسط مجتب

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر مى‏كنند
چون به خلوت مى‏روند آن كار ديگر میكنند

مشكلى دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمايان چرا خود توبه كمتر مى‏كنند

در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
هم عشق پری دارم هم مرد پری خوانم
..

[MAHDI]

گر از مقابله شیر آید از عقب شمشیر
نه عاشقست که اندیشه از خطر دارد

[constantine726]

داني كه چرا خدا به تو داده دو دست؟

من معتقدم كه اندر آن سري هست

يك دست به كار خويش اندر ياري

با دست دگر ز ديگران گيري دست
------------------------------------------------------------------------------------------------
آنانكه خاك را به نظر كيميا كنند

آيا بود كه گوشه چشمي به ما كنند

[مجتب]

تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من
آن زمانی که تو را سایه پروانه نبود
من جدا از تو نبودم بخدا در همه عمر
قبله گاه دل من جز تو در این خانه نبود