بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد > تاپیکهای سریالی > تالارهای آزاد

تالارهای آزاد در این تالار پستهایی که شمارش نمیشوند ارسال میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #2331  
قدیمی 09-18-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شروین بدو بیااااااااااااا ..واه واه چه کارهایی که تو نمیکنی ...
بگو مشتری دیروز چرا سر غزل داشت واسه نمک پاش داد میزد...
هر روز کارمه در نمکدونا را چک کنم ببینم شروین کار دستمون نداده باشه



رفتم بازار این نمک پاش هم واسه بازار خریدم
http://stores.preciouspossessions.co...rshakerslg.jpg

پشه ها همش کاره ترنم هست....نه اینکه خیلی جگر دوست داره ..رفته این جگرکی کرمانشاه از اونجا یه عالمه جگر اورده و سیخ بگیره و نوش جان کنه..یه عالمه پشه و مگس جمع شده



اِاِ واه اقا مهدی چرا شما دارن میزها را دستمال میکشین...بده این اقا حسین دستمال بکشه..حوصله ش هم سر نمیره...اینقد هم زود پیر نمیشه

امار گرفتن دیدن افرادی که زودتر بازنشسته میشن زودتر از بقیه افراد فوت میکنند...پس تا میتوانی کار کن تا زنده و سرحال باشی

شکوفه خانم...عاشخ بستنی هستی..برعکس من...
واقعا بچه ها خسته شدم از بس توی این مدت هر کی منو دیده و گفته واهههههه چقدر لاغر شدیاااا..از بس حرص میخورم دیگه
اره من وقتی بی حوصله و ناراحت باشم اشتهام کور میشه..فقط اب میتونم بخورم...

مهبا خانم ..میایی یه عالمه قربون صدقه همه مون میره و کلی ارزوهای خوب میکنه و میره..مهبا میخوام یه نقش جدید بهت بدم...
از این به بعد مهمان های قهوه خونه را دستشون میگیری میاری تو قهوه خونه....بعد یه مگس کش میدی دست این اقا جواد مگس ها رو بکشه


__________________

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2332  
قدیمی 09-18-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط GolBarg نمایش پست ها
واقعا بچه ها خسته شدم از بس توی این مدت هر کی منو دیده و گفته واهههههه چقدر لاغر شدیاااا..از بس حرص میخورم دیگه
اره من وقتی بی حوصله و ناراحت باشم اشتهام کور میشه..فقط اب میتونم بخورم...
آخ مینا گفتی ،الان هر کی به من میرسه میگه وای وای وای چقدر چاق شدی
منم ناراحتم باید از فردا برم باشگاه
این آخه چه وضعیه

از این بگذیم خیالم راحته که مینا به وضع قهوه خونه میرسه
منم ی قلیون بکشم
الان از اماکن نیان آخه قلیون برای خانما قدغنه


__________________
یک پاییز فقط برای من و تو

ویرایش توسط shokofe : 09-18-2011 در ساعت 10:22 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #2333  
قدیمی 09-19-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خانوم شکوفه خانم این چه وضعشه جمع کن این بند و بساط رو

میگم کاش میشد با مینا تبادل کنین هر چی شما اضافه وزن داری بدی به

مینا تا مشکل لاغری اونم حل بشه ولی من فکر نمیکنم آبجی شکوفه

چاق شده باشه حتما خودت اینطوری تصور میکنی ولی باشگاه برو هم برا

سلامتیت خوبه هم سرگرم میشی عزیزم

وای مینا چه شغل خوبی بهم دادی دستت درد نکنه فقط یه کم با

احساسات من متضاده من با این روحیه حساسم چطور میتونم عامل قتل

پشه ها بشم

چرا خبری از ترنم نیست یعنی کجاس حتما رفته برا من لوازم التحریر بخره

هوراااااااااااااااااااهوراااااااااااااااااااااا
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهبا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2334  
قدیمی 09-19-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

وی ی ی ی ی ی ی ی ی ی
چقد حرف زدنین

سلام سلام
حال و احوال بچه های قهوه خونه چطوریاس

اقا مهدی ممنون به خاطر توضیحاتت

شکوفه منم خیلی چاق شدم نمیدونم چیکارم کنم
بدبختیشم اونجاس که بیشترشم یا تقریبا همش از از شکم چاق شده
کارد بخوره این شکم وامونده

مهبا گل چطوره
دیروز که سنندج بودم
شیش و نیم صبح رفتم دقیقا شیش ونیم غروب برگشتم
دیگه نای اومدن به اینجام نداشتم
روز قبلشم که کار داشتم ودنبال وسیله جمع کردن بودم
مهبا دیروز هرچی چشم چرخوندم که برات لوازم التحریر بخرم
بگو مگه مغازه ای بود تو سنندج لوازم التحریر بفروشه

غزل جونم موبایلت همچنان پیدا نشد ه

خب حالا تو موندی گلبرگ
اول اینکه اواتار که گذاشتی خوشگلت کرده
بعد خوبه یه جا گفتم جگر دوست ندارم که گفتی این مگسا ماله ترنم
از خونه بابام که نیاوردم
ما که اینجا سابقه مگس نداشتیم به احتمال زیاد
کا ر اقا کورشه چون وقتی اومده بود اینجا جگر با خودش اورده بود بخوره

مه بستنی موخواممممممممممممممممممممممممم ممم

ببینم کسی از قلم نیفتاده
مممممممممممممممممم
فک کنم نه
خب دیگه منم رفع رحمت میکنم
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ترنم به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2335  
قدیمی 09-19-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مهبا جان دلبندم من نقشی که بهت دادمو یه بار دیگه میخونی

بابا مهبا ای ول ...چه لاتی گفتی جمع کن این بند و بساطو ..اوه اوه ..من که ازت ترسیدم....شکوفه هم فک کنم یه چند روزی رفته تو غار قایم شده...

شکوفه صدای منو میشنوی...الو شکوفهههههههههههههههههههه

کی جگر دوست نداره..تیراهن داره عزیزم... من که دوست دارم..

ترنم سنندج هواش چطوره ..خوبه؟ از کرمانشاه تا اونجا چند ساعت راه هست؟

بچه ها من جمعه ی عروسی دوستم بودم... یکی از اقوامشون شمالی بودن..از این لباسا خشکل پوشیده بودند..دامن خانم خیلی با نمک بود ..بعد شمالی رقصیدن..


حالا غزل هم گفته میخواد تاپیک اموزش رقص شمالی و در مورد لباس هاشونو اینا بزنه..ساعتی پنج هزار تومن..چونه نزنید ...با تخفیفهههه


__________________

پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از GolBarg سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #2336  
قدیمی 09-19-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مینا خو نقش را خوب فهمیدم ولی وقتی مگس کش رو بدم آقا جواد دیگه صحنه سنگ

دلیش میشه

این تیکه لاتی هم برا این بود تمرین کنم شاید این کار هم ازم خواستی

ترنم خودم اوندفعه رفتم سنندج کلی لوازم التحریر خوشمل دیدم

عیب نداره از کرمانشاه برام بخر به اقتصاد استان هم کمک میشه
مینا من پنجشنبه میرم عروسی امروز لباس کردی هامو از خیاطی آوردم
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهبا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2337  
قدیمی 09-19-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مهباااااااا.... اهان داری میشی اونی که من میخوامممم
اخـــــــــــــــــــــــی...مه ا میشی اونی که من میخوان نه اونی که تو میخوایی
دیدی چه راحت تونستم تسلط پیدا کنم

بچه ها دلوم گرفتهههه...فردا هم امتحان فاینال زبان دارم....حوصله هم ندارم..اخه اسونههه

خدا بگم چیکارشون کنه..دوباره اعلام کردن هفته اول مهر نتیجه ها میاد...
نمیدونم واسه ترم بعد زبان ثبت نام کنم یا نه
واسه کارمم اینقدر خواهش و تمنا از ریئسمون کردم که فعلا صبر کنه تا نتیجه ها مشخص بشه

خوب مهبایی به دلم نشست این پستت...
اول اینکه اگه بتونی عکس لباست بزاری خیلی خوفهههههههه
منم میخوام بپوشم چه شکلی میشم

دوم اینکه میخوام از قسمت های کتاب خورخه واستون بزارم
--------------
خورخه از یه اپارتمان نقل مکان میکنه و به یه خونه ویلایی نزدیک دریا میره
خوشحال هست
**********
نامه بیست ششم

خیلی شیرین است
در عین حال ترک کردن خانه به طور ضمنی دردناک هم هست
دردناک در هنگام جدایی از چیزی یا کسی ایجاد می شود.
میزان علاقه من به آن چیز عمق و مدت این درد را تعیین می کند، اما وجود آن را نه!!

همیشه عبور از یک جدایی دردناک است.سیستم اموزشی ما در مقابل ایجاد و پذیرش دردها موضع می گیرد.(متاسفانه! !)
حرف های پدران و اموزگارنمان را در مقابل ناکامی ها به یاد بیاور
"خوب دیگه تموم شد" " گریه بسه..." "این قدرها هم مهم نیست"
"دیگه برات پیش نمی اد" "حتی فکرش هم نکن"

ما از درد می ترسیم.و بنابراین از آن دفاع می کنیم.

اولین نقشه این است که خودم را از لحاظ احساسی به هیچ چیز و به هیچ کس وابسته نکنم( یا لااقل به کمترین تعداد ممکن وابسته بشوم) با این خیال که " اگر کسی یا چیزی را نخواهم ، از دست دادن هیچ چیز و هیچ کس برای من دردناک نخواهد بود."

نکته : این روش فایده ی ندارد.
نه فقط به این دلیل که این استدلال من را از زندگی، ارتباطات و صمیمیت ها باز می دارد، بلکه همانطور که گفتم بیشتر به این دلیل که وجود درد به میزان علاقه ی من به آن چیزی که از دست داده ام وابسته نیست!

*********
بچه ها این نامه ادامه دارد ... دو روش دیگه هم میگه

فعلا این روش بخونید...
من خودم این کارو انجام میدم...در رابطه هام با فردی که هم جنس خودم نیست...حالا همکار ، دوست هست و در کل فردی که ارتباط خانوادگی باهاش ندارم..و میام نتیجه ش هم میگم!

__________________

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2338  
قدیمی 09-20-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هورا عروسی
لباسایه خوشمل و رنگارنگ

مهبا اما من نمیدونم چرا اصلا چشمم به یه پاکنم نخورد تو سنندج
پرسیدمم ها گفتن دیر اومدی همه رو فروختیم

غزل بانو دوباره کم پیدا شدی هاااا دختر
از گوشیت چه خیر؟

شکوفه تو هم از غزل یاد گرفتی بچه جان چرا غایب شدی
اونم از نوع غیبت غیر موجه هاا؟

کلا پسرایه قهوه خونه چند روزیه نیستن هر وقت خواستن بیان
حتما باید با بزرگتر شون بیان تا علت این غیبت طولانیو جویا بشیم

البته خوب بچه ها از مدیرشون یاد میگیرن ها اقا کوروش

مینا فاصله کر مانشاه تا سنندج دو ساعته ونیمه
هواشم خنکه خوب اما افتابش یه کم چون داره پاییز نزدیک میشه تند وتیز وگرمه
منم که تا میرم جلو افتاب تمام پوستم میشه کک و مک
دکترم فایده نداره ضد افتابم بود ضد افتابایه قدیم

اما مینا کم کردن این احساس وابستگی واقعا سخته
بعضی وقتام نمیشه
چون یه قسمتش دست ماست
یه قسمتش خود ذهن ما خودکار اینکار انجام میده
واین یه چیز طبیعیه
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ترنم به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2339  
قدیمی 09-20-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Wink

سلام
من که هستم چرا میگین نیستم؟
فقط امروز نتم قطع بود که با تلاش فراوان درست شد خوب شد که درست شد داشتم دق میکردم

حالا در خدمت عزیزانم
بله میگفتم امروز که خواهرم از تزش دفاع فرمودن خیلی ازدست خودم عصبانی شدم چون راستش و بخواین من هنوز دفاع نکردم هر چی هم دیرتر میشه برام سنگین تر میشه حالا خواهرم که 8 سال ازم کوچیک تره الان کارش تموم شد
همه اینا ی طرف بابام و بگین امروز همش میگفت بجنب، یعنی چی؟ زودتر تو هم کارای تز تو انجام بده منم میگفتم چشم (خدا از دلم بشنوه)
خلاصه خواهر گرامی ی مقالشون هم چاپ شده دیگه همه چی عالیه ولی نمیدونم تو این مواقع چرا به من گیر میدن و این موضوعو یادشون نمیره هنوز جوونم وقت بسیاره

مهبا من خیلی لباس کردی دوست میدارم خوش به حالت حتما ی عکسی هم به ما نشون بده تا دلمان آب نگشته

مینا جون توی نوشته هات میبینم که اصلا" سرحال نیستی همش داری میجنگی با افکارت با خیلی چیزایی که اذیتت میکنه
یعنی چی که حوصله ندارم؟
خودت هم میدونی به ی تحول نیاز داری که حال و هواتو عوض کنه
هر کسی ی مدتی این جوری میشه برو دنبال موسیقی خیلی آرومت میکنه یعنی معجزست من که به عینه تاثیرشو دارم میبینم
شاید تو رو ی چیز دیگه آروم میکنه خلاصه خودت استادی میتونی پیدا کنی
بازم میگم به قول بابام:
خدا میگه من تو این دنیا راحتی نیافریدم این مردم دنبال چی هستن

ترنم ببین هستم، من در خدتم خانمی

راستی این مهدی خیلی کم پیداست یاد قدیما بخیر هروقت میومدم سایت مهدی بود ،خودش نوشته بود کاراش زیاده امیدوارم موفق باشه

غزل ،با ما به ازین باش که با خلق جهانی
گفتم با زبون شعر باهات بحرفم شاید بیایی

راستی اینم بگم و برم

در جــــــــریان هستی که دنیا دو روزه...!!!
که یه روزش تعطیله... یه روزش هم تق و لقه......!!!
پس نتیجه مـــــــی گیریم: بــــــــــــی خیال...!!!!


مثل همیشه دوستون دارم
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو

ویرایش توسط shokofe : 09-20-2011 در ساعت 10:38 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #2340  
قدیمی 09-21-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام بر همگی خوبین ، خوشین ؟

مینا یه روزی گفتی مواظب باشم ترنم اغفالم نکنه حالا خودت اغفالم کردی

دو تا روش دیگه رو هم حتما بزار تا در موردشون بحث کنیم

باشه مینایی و شکوفه جون براتون عکس لباس کردی میزارم

ترنم بگو قحطی لوازم التحریر آمده دیگه کاش زودتر برام خریده بودی تا

الان می فروختیمش کلی نفع میکردیم

غزلم کجایی که دلتنگتم هرجا هستی مواظب خودت باش گلم

جای آقا مهدی هم خالیه و بقیه دوستان

من هم دیگه چند روزی نیستم و میرم عروسی مطمئنم دلم برای تک تکتون تنگ میشه

خیلی مواظب خودتون باشین

امیدوارم وقتی برمیگردم کلی خبر خوب بهم بدین

قبولی مینا جیگیلی

پیدا شدن گوشی غزل و خوب شدن حالش

شادی و سلامتی همگی شما عزیزان

خیلی دوستتون دارم خدانگهدار
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهبا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 19 نفر (0 عضو و 19 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:17 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها