بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #291  
قدیمی 10-26-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بازي روزگار را نمي فهمم!


من تو را دوست مي دارم


تو ديگري را...


ديگري مرا...


و همه ی ما تنهاييم...

ویرایش توسط فرگل : 10-26-2009 در ساعت 01:07 PM دلیل: ااا
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #292  
قدیمی 10-26-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کاش کوچیک بودیم. وقتی کوچیک بودیم دلامون بزرگ بود. ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دل تنگیم.
کاش کوچیک می موندیم تا حرفامونو از نگاهمون بفهمن،
نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد هم که می زنیم باز کسی حرفامونو نمی فهمه...
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "
پاسخ با نقل قول
  #293  
قدیمی 10-26-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من سلام بی جوابی بوده ام

طرح وهم اندود خوابی بوده ام

زاده ی پایان روزم زین سبب

راه من یکسر گذشت از شهر شب
پاسخ با نقل قول
  #294  
قدیمی 10-26-2009
sheida.m آواتار ها
sheida.m sheida.m آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: TeHrAn
نوشته ها: 1,485
سپاسها: : 1

54 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
sheida.m به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به sheida.m
پیش فرض

غصه ی تو برای من شادی من برای تو
دلت گرفت بگو خودم گریه کنم بجای تو
روزای خوب برای تو شبای بد برای من
بهار و عطرش مال تو برگای پاییز مال من
شوق سفر برای تو درد سفر برای من
رسیدناش برای تو فکر خطر برای من
لذت خنده مال تو بارون گريه مال من
__________________

♥SheidA♥


تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟!
نمی دانم … می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید
!! آسمونـــ ــ منـــ ــ همیشهـــ ــ !! ابریـــ ــ !! چترتو با خودتــ ــ آوردیـــ ــ !!

پاسخ با نقل قول
  #295  
قدیمی 10-26-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در اين خاک سياه و سرد
در اين شبها در اين ظلمت
در اين تنهايي و وحشت
صدايت مرهم دلهاست
دلت آيينه فرداست
دل من در پي نوراست
اگر چه از رخت دوراست
به ياد تو به نام تو
دلم سر شار از شوراست
صدايم کن صدايم کن
ز خود خواهي رهايم کن
پاسخ با نقل قول
  #296  
قدیمی 10-27-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پر از بغضم پر از حرف سکوتم
تو رو گم کردم اما روبروتم
منو برگردون اون جایی که بودم
آخه تا کی گرفتار قنوتم
تو دنیایی که جای آرزوهاست
کسی جز تو منو عاشق نمیخواست
بیا تا سر بذارم رو ی شونه ات
دلم مثل خودت تنهای تنهاست
هنوزم زخمی سیب فریبم
اسیر این شبای نا نجیبم
تو خوبی کن بیا به خلوت من
تو که میدونی من اینجا غریبم
هنوزم عکس چشمات روبرومه
نگاه تو تمامه آرزومه
بذار باور کنم دستاتو دارم
نگیری دستامو کارم تمومه
__________________
پاسخ با نقل قول
  #297  
قدیمی 10-28-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
بدست مردم چشم از رخ تو گل چیدن

بمی پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن

به رحمت سر زلف تو واثقم ورنه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بی عملان واجبست نشنیدن

ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب
که گرد عارض خوبان خوشست گردیدن

مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهد فروشان خطاست بوسیدن
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "
پاسخ با نقل قول
  #298  
قدیمی 10-28-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقتی است که هر شب به تو می اندیشم
به تو آری ، به همان منظر دور
به همان سبز صمیمی ، به همان باغ بلور
یک نفر ساده ،چنان ساده که از سادگیش
می توان یک شَبه پی برد به دلدادگیش
یک نفر سبز ، چنان سبز که از سبزی او
می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش
شبحی چند شب است آفت جانم شده است
اول اسم کسی ورد زبانم شده است
در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است
آی ای بی رنگ تر از آینه ، یک لحظه بایست
راستی آن شبح هر شبه تصویر تو نیست
حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
عاشقی جرم قشنگی است به انکار مپوش
پاسخ با نقل قول
  #299  
قدیمی 10-28-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شبی در شبترین شبها تو ماهم میشوی آیا؟
تو تسلیم تماشای نگاهم میشوی آیا؟

شبیه یک پرنده ي خیس از باران که می آیم
تو با دستان پر مهرت پناهم میشوی آیا؟

پس از طی کردن فرسنگها راهی که میدانی
کنار خستگی هام تکیه گاهم میشوی آیا؟

اگر بی روز و تقویم ماندم من
به وصل فصلهایت سال و ماهم میشوی آیا؟
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "
پاسخ با نقل قول
  #300  
قدیمی 10-28-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آسمان بارانی است
اشك من هم جاری است
شاید این ابر كه می نالد و می گرید از درد من است
آخری اخر ابر هم - از دلم با خبر است
شاید او می داند
كه فرو خوردن اشك
قاتل جان من است
من به زیر باران از غم و درد خودم می نالم
اشك خود را كه نگه می دارم با یه بغض كهنه
من رهایش كردم باز زیر باران
من به زیر باران اشكها می ریزم
همگان در گذرند
باز بی هیچ تامل در من
سر به سوی آسمان می سایم؛
من نمی دانم...
صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 7 نفر (0 عضو و 7 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها