بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[مهدی]

من اين مراد ببينم به خود که نيم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی

[shokofe]

ياد باد آن كو به قصد خون ما
زلف را بشكست وپيمان نيز هم

[مهدی]

می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جويی
اين گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گويی

[shokofe]

يارب اين قافله را لطف ازل بدرقه باد
كه ازو خصم به دام امد ومعشوقه به كام

[مهدی]

مجوی عيش خوش از دور باژگون سپهر
که صاف اين سر خم جمله دردی آميز است

[shokofe]

تا چند همچو شمع زبان آوري كني
پروانه مراد رسيد اي محب خاموش

[مهدی]

شرم از آن چشم سيه بادش و مژگان دراز
هر که دل بردن او ديد و در انکار من است

[shokofe]

تا چه كند با رخ تو دود دل من
آينه داني كه تاب آه ندارد

[مهدی]

دل و دينم دل و دينم ببرده‌ست
بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش

[Omid7]

شده ام خراب و بدنام و هنوز اميدوارم
كه به همت عزيزان برسم به نيك نامي