شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زبان پارسي را پاس بداریم
به دلیل حمله اعراب به ایران و تسخیر ایران و تشکیل حکومت اسلامی و به کارگیری زبان عربی درایران ، شوربختانه سالیان سال است کلمه های عربی وارد زبان پارسی شده است و گویش درست زبان پارسی به دست فراموشی سپرده شده است .
در زبان عربی چهار حرف:
(پ ، گ ، ژ ، چ )وجود ندارد.
آنها به جای این ۴ حرف، از واژه های :
(ف - ک – ز – ج) بهره میگیرند.
و اما: چون عربها نمیتوانند«پ» را بر زبان رانند، بنابراین ما ایرانیها،
به کتاب ادبیات پارسی می گوییم :
کتاب ادبیات :فارسی
به پیل میگوییم: فیل به پلپل میگوییم: فلفل
به پهلویات باباطاهر میگوییم:
فهلویات باباطاهر
به سپیدرود میگوییم:
سفیدرود
به سپاهان میگوییم:
اصفهان
به پردیس میگوییم:
فردوس
به پلاتون میگوییم:
افلاطون
به تهماسپ میگوییم:
تهماسب
به پارس میگوییم:
فارس
به پساوند میگوییم:
بساوند
به پارسی میگوییم:
فارسی!
به پادافره میگوییم:
مجازات،مکافات، تعزیر، جزا، تنبیه...
به پاداش هم میگوییم:
جایزه
چون عربها نمیتوانند «گ» را برزبان بیاورند، بنابراین ما ایرانیها،
به گرگانی میگوییم:
جرجانی
به بزرگمهر میگوییم:
بوذرجمهر
به لشگری میگوییم:
لشکری
به گرچک میگوییم:
قرجک
به گاسپین میگوییم:
قزوین!
به پاسارگاد هم میگوییم:
تخت سلیماننبی!
چون عربها نمیتوانند «چ» را برزبان بیاورند، ما ایرانیها،
به چمکران میگوییم:
جمکران
به چاچرود میگوییم:
جاجرود
به چزاندن میگوییم:
جزاندن
چون عربها نمیتوانند «ژ» را بیان کنند، ما ایرانیها
به دژ میگوییم:
سد دز
به کژ میگوییم:
کج
به مژ میگوییم:
مج
به کژآئین میگوییم:
کجآئین
به کژدُم میگوییم :
کج دم یا عقرب!
به لاژورد میگوییم:
لاجورد
فردوسی فرماید:
به پیمان که در شهر هاماوران سپهبد دهد ساو و باژ گران
اما مابه باژ میگوییم:
باج
فردوسی فرماید:
پیاده شد از اسپ و ژوپین به دست همی رفت شیدا به کردار مست
اما ما به اسپ میگوییم:
اسب
به ژوپین میگوییم:
زوبین
و چون در زبان پارسی واژههائی مانند چرکابه، پسآب، گنداب... نداریم، نام این چیزها را گذاشتهایم فاضلآب،
چون مردمی سخندان هستیم و از نوادگان فردوسی،
به ویرانه میگوییم :
خرابه
به ابریشم میگوییم:
حریر
به یاران میگوییم :
صحابه!
به ناشتا وچاشت بامدادی میگوییم :
صبحانه یا سحری!
به چاشت شامگاهی میگوییم:
عصرانه یا افطار!
به خوراک و خورش میگوییم:
غذا و اغذیه و تغذیه ومغذی !
به آرامگاه میگوییم:
مقبره
به گور میگوییم:
قبر
به برادر میگوییم:
اخوی
به پدر میگوییم:
ابوی
و اکنون نمیدانیم برای این که بتوانیم زبان شیرین پارسی را دوباره بیاموزیم و بکار بندیم، باید از کجا آغاز کنیم؟!
هنر نزد ایرانیان است و بس! از جمله هنر سخن گفتن! شاعر هم گفته است: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد! بنابراین،چون ما ایرانیان در زبان پارسی واژهی گرمابه نداریم به آن میگوئیم:
حمام!
چون در پارسی واژههای خجسته، فرخ و شادباش نداریم به جای «زاد روزت خجسته باد» میگوئیم:
«تولدت مبارک» .
به خجسته می گوئیم :
میمون
اگر دانش و «فضل» بیشتری بکار بندیم میگوییم:
تولدت میمون و مبارک!!!
چون نمیتوانیم بگوییم:
«دوستانه» می گوئیم با حسن نیت!
چون نمیتوانیم بگوییم «دشمنانه» می گوییم خصمانه یا با سوء نیت چون نمیتوانیم بگوئیم
امیدوارم، میگوئیم :
انشاءالله
چون نمیتوانیم بگوئیم آفرین، میگوئیم :
بارکالله
چون نمیتوانیم بگوئیم به نام و یاری ایزد،میگوییم:
ماشاءالله
و چون نمیتوانیم بگوئیم نادارها، بیچیزان، تنُکمایهگان، میگوئیم:
مستضعفان، فقرا، مساکین!
به خانه میگوییم: مسکن و به داروی درد میگوییم:
مسکن
اما ،اگر در نوشتهای به چنین جملهای برسیم میگوییم :
مسکن خیلی گران است و نمیدانیم آیا
«دارو» گران است یا «خانه»؟
به «آرامش »میگوییم تسکین، سکون
به شهر هم میگوییم مدینه تا «قافیه» تنگ نیاید!
ما ایرانیان، چون زبان نیاکانی خود را دوست داریم:
به جای درازا می گوییم:
طول
به جای پهنا میگوییم:
عرض
به ژرفا میگوییم:
عمق
به بلندا میگوییم:
ارتفاع
به سرنوشت میگوییم:
تقدیر
به سرگذشت میگوییم:
تاریخ
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
ویرایش توسط behnam5555 : 01-23-2011 در ساعت 07:50 PM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فقط برای خنده دوستان؛
باعرض پوزش.
از بچه اصفهانیه می پرسن وقتی می ری سر یخچال چی می خوری؟ می گه: کتک!
اصفهانيه میره سربازی وقتی بر میگرده میبینه داداشش و باباشبا کلی ریش و سبیل وایسادن دم در میزنه زیر گریه میگه تو رو خدا بگین چیشده باباش میگه احمق رفتی سربازی ریش تراشو دیگه چرا بردی
اصفهانیه به مهمونش میگه اگه گرسنه ای مرغ هست! بگم تخم کنه؟
شب عيد فطر همه اصفهانيا بيرون خوابيده بودن ازشون مي پرسنچرا بيرون خوابيدين ميگن واسه اينكه پول فطرمون بيفته گردن شهرداري
اصفهانيه داشته نوار روضه گوش ميداده ميزنه آخر نوار ببينه شام ميدن يا نه
به اصفهانيه ميگن دو دوتا ميگه : ميخاي بخري يا ميخاي بفروشي !
اصفهانیه موز میخوره پوستشو میذاره لای کتاب واسه یادگاری
اصفهانيه آب معدني ميخره به زنش ميگه يه كم آب بهش اضافه كن خيلي غليظه
دو تااصفهانی دراز كشیده بودند یكیشون داشته خمیازه می كشیدهاون یكی میگه داداش تا دهنت بازه لطفا این اصغر ما رو هم صدا بزن
يه اصفهاني يك خوشه انگور را به خانه برد و به زن و فرزندانشهركدام يك دانه داد. بچه ها گفتند: بابا جان چرا يك دانه؟ مرد جواب داد: عزيزانم ! بقيه اش هم همين مزه را مي دهد
اصفهانیه برای بچه اش اسمارتیز می خره، روش می نویسه هر 8 ساعت یکی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فلورانس اسکاول شین متولد (۲۴ سپتامبر ۱۸۷۱ - ۱۷ اکتبر ۱۹۴۰) هنرمند ونویسنده آمریکایی بود. او که متعلق به یک خانواده قدیمی فیلادلفیایی بودسالیان بسیار در مقام نقاش و متافیزیسین و خطیب نامی پرآوازه داشت و باخدمت بزرگ شفا بخشیدن هزاران تن از مردمان را در گشودن گرهها و حل مسایل زندگیشان یاری بزرگ بود.
جملات كوتاه فلورانس اسکاول شین
چه خوب است كه انسان بعضی وقتها به تماشای سحر برود تا با همه ی وجود، باور كند كه آفتاب بی گمان خواهد دمید.
قدرت شكست ناپذیر خدا هر مانعی را از سر راه بر می دارد.
خداوند بخشاینده است و انسان، دریافت كننده.
زندگی، بازگشت اندیشه ها، گفتارها و كردارهای ماست كه دیر یا زود به ما باز می گردد.
كسی كه با خدا همراه است، شكست ناپذیر می شود.
اگر به خودتان باور داشته باشید، دیگران نیز شما را باور خواهند داشت.
باور، نیرومندتر از خوش بینی است.
به راستی كه نفرت، بیش از شرابخواری، خانهها را ویران كرده است و بیش از جنگها، جان آدمیان را بر باد داده است
خشم، نفرت، بدخواهی، حسد و کینه ،شادمانی انسان را می گیرد موجب بیماری و شكست و فقر می شود.
انسان با هر دست بدهد، با همان دست می گیرد و همیشه میان داد و ستد، موازنه ای كامل برقرار است.
آدمی باید آنچه را كه در ازای كار خودش به او بازمی گردد، در نهایت لطف بپذیرد؛
بدون چشم داشت دادهای، پس بدون چشم داشت بگیر!
همه ی امور مهم به دست كسانی انجام پذیرفته است كه از آرزوهای بزرگ خود دست نكشیده اند.
تنها كسی كه باید دگرگون شود، خودتان هستید؛ خودتان كه دگرگون شوید، همه ی اوضاع و شرایط پیرامون تان نیز دگرگون می شود.
دشمنان شما همه در درون خودتان هستند.
تنها راهزنی كه دار و ندار آدمی را به تاراج می برد، اندیشه های منفی خود او است.
چه بسیارند مردمانی كه از خود به ستوه آمده اند و آرزو دارند دیگری باشند؛ چنین مردمانی از باور و اتكا به نفس بی بهره اند.
راههای خدا خردمندانه و چاره های او حكیمانه است.
اگر از دشواری های خود بگریزیم، آنها ما را دنبال خواهند كرد.
مردم گمان می كنند كه با فرار از شرایطی ناخوشایند، می توانند از شر آن رهایی یابند؛ بی خبر از اینكه به هر كجا بروند با همان شرایط روبرو خواهند شد.
اگر خطای گذشته را نمی توان جبران كرد، دست كم می توان اثر آن را با مهربانی در حق كسی دیگر از بین برد.
برای شفای تن باید روح را شفا داد.
انسان، تنها می تواند آن باشد كه خود را چنان بیند؛ و تنها می تواند به جایی برسد كه خود را در آنجا ببیند.
نخستین گام برای رسیدن به كامیابی این است كه از آنچه هستید، شادمان باشید.
زندگی، یك جدول واژه های متقاطع است. واژه ی درست، پاسخ مورد نیاز را در دسترس تان قرار می دهد.
خدا به زمان نیاز ندارد و هرگز دیر نمی كند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
داستان ایرانی ها در بهشت و جهنم!!!!!!!!!!!!!!!
میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه؟ ما یک عده ایرونی توی بهشت داریم که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آدیداس درخواست میکنن. هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون 'بنز' یا 'ب ام و' یا 'تویوتا لکسوز' جائی نمیرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری نشد!
آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تمیز میکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی دیدم بعضیهاشون کاسبی هم میکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقیه میفروشن. چند تاشون کوپن جعلی بهشت درست کردن و به ساکنین بخت برگشته جهنم میفروشن. چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت میکنن. یک سری شون حوری های بهشت را با تهدید آوردن خونه شون و اونارو "سرکار" گذاشتن و شیتیلی میگیرن. بقیه حوری ها هم مرتب میگن ما رو از لیست جیره ایرانیها بردار که پدرمونو درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن که چاق شدیم و از ریخت افتادیم.
اتحادیه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نمیخوان به دیدن زنان ایرانی برن چون اونقدر آرایش کردن و اسپری مو و ماسک و موس و . . . به سرشون زدن که هاله تقدسشون اتصالی کرده و فیوزش سوخته در ضمن خانمهای ایرونی از غلمانها مهریه و نفقه میخوان. بعضی از اونها هم رفتن تو کار آرایش بقیه و کاسبی راه انداختن: موهاشون رو هزار و یک رنگ میکنن، تتو میکنن، ناخن میکارن و از این جور قرتی بازیها
هفته پیش هم چند میلیون نفر تو چلوکبابی ایرانیها مسموم شدن و دوباره مردن. چند پزشک ایرونی هم بند کردن به حوری ها که الا و بلا بیایید دماغاتونو عمل کنیم، گونه بکاریم، ساکشن کنیم و از این کلک ها . . .
خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیها هم مثل بقیه، آفریده های من هستند و بهشت به همه انسان ها تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نیست! برو یک زنگی به شیطون بزن تا بفهمی دردسر واقعی یعنی چی!!!
جبرئیل میره زنگ میزنه به جناب شیطان... دو سه بار میره روی پیغام گیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم، بخش ایرانیان بفرمایید؟
جبرئیل میگه: آقا مثل اینکه خیلی سرت شلوغه؟
شیطان آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه... این ایرونیها اشک منو در آوردن به خدا! میخوام خودمو بازنشست کنم. شب و روز برام نگذاشتن! تا صورتم رو میکنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا میکنن!
تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!... حالا هم که... ای داد!!! آقا نکن! بهت میگم نکن!!!
جبرئیل جان، من برم .... اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن...
یک عده شون بازار سیاه مواد سوختی بخصوص بنزین راه انداختن.
چند تا پزشک ایرونی در جهنم بیمارستان سوانح سوختگی باز کردن و براش تبلیغ میکنن و این شدیدا ممنوعه.
چندتاشون دفتر ویزای مهاجرت به بهشت باز کردن و ارواح مردمو خر میکنن. بلیت جعلی یکطرفه بهشت هم میفروشن.
یک سری شون وکیل شدن و تبلیغ میکنن که میتونن پیش نکیر و منکر برای جهنمی ها تقاضای تجدید نظر بدن.
چند تاشون که روی زمین مهندس بودن میگن پل صراط ایراد فنی داشته که اونا افتادن تو جهنم. دارن امضا جمع میکنن که پل باید پهن تر بشه.
چند هزار تاشون هم هر روز زنگ میزنن به 118 جهنم و تلفن و آدرس سفارتهای کانادا و آمریکا رو میپرسن چون میخوان مهاجرت کنن.
هر روز هزاران ایرونی زنگ میزنن به اطلاعات و تلفن آتش نشانی و اورژانس جهنم رو میخوان.
الان مراجعه داشتم میگفت ما کاغذ نسوز میخواهیم که روزنامه اپوزیسیون بیرون بدیم.
ببخش! من برم، بعدا صحبت میکنیم... چند تا ایرونی دارن کوپون جعلی کولر گازی و یخچال میفروشن... برم یه چماقی بچرخونم.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زن در ضربالمثلهای جهان
انگليسی:
زن فقط يک چيز را پنهان نگاه میدارد آنهم چيزی است که نمیداند.
هلندی:
وقتی زن خوب در خانه باشد، خوشی از در و ديوار می ريزد.
استونی:
از خاندان ثروتمند اسب بخر و از خانواده فقير زن بگير.
فرانسوی:
آنچه را زن بخواهد، خدا خواسته است.
انتخاب زن و تربوز مشکل است.
بدون زن، مرد موجودی خشن و نخراشيده بود.
آلمانی:
کاری را که شيطان از عهده بر نيايد زن انجام میدهد.
وقتی زنی میميرد يک فقته از دنيا کم میشود.
کسی که زن ثروتمند بگيرد آزادی خود را فروخته است.
آنکه را خدا زن داد، صبر همه داده.
گريه زن، دزدانه خنديدن است.
يونانی:
شرهاي سهگانه عبارتند از: آتش، طوفان، زن.
برای مردم مهم نيست که زن بگيرد يا نگيرد، زيرا در هر دو صورت پشيمان خواهد شد.
گرجیها:
اسلحه زن اشک اوست.
ايتاليايی:
اگر زن گناه کرد، شوهرش معصوم نيست.
زناشويی را ستايش کن اما زن نگير
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چپ دستهای معروف دنیا
لئوناردو داوینچی
ناپلئون
ماهاتما گاندی
مدیر شرکتibm
جولیا رابرتز
جان اف کندی
جیم کری
بوش پدر
بوروس ویلیس
آنجلینا جولی
بیل گیتس
انیشتین
چارلی چاپلین
باراک اوباما
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آیا تاریخ را فاتحان می نویسند؟
در سال 1264 قمری، نخستین برنامهی دولت ایران برای واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد.
در آن برنامه، کودکان و نوجوانانی ایرانی را آبلهکوبی میکردند.
اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبی به امیر کبیر خبردادند که مردم از روی ناآگاهی نمیخواهند واکسن بزنند.
بهویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویسها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه یافتن جن به خون انسان میشود
هنگامی که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باختهاند،امیر بیدرنگ فرمان داد هر کسی که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد.
او تصور می کرد که با این فرمان همه مردم آبله میکوبند. اما نفوذ سخن دعانویسها و نادانی مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شماریکه پول کافی داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبی سرباز زدند.
شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان میشدند یا از شهربیرون میرفتند روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که درهمهی شهر تهران و روستاهای پیرامون آن فقط سیصد و سی نفر آبله کوبیدهاند
در همان روز، پاره دوزی را که فرزندش از بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت:
ما که برای نجات بچههایتان آبلهکوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده میشود. امیر فریاد کشید: وای از جهل و نادانی، حال، گذشته از اینکه فرزندترا از دست دادهای باید پنج تومان هم جریمه بدهی.
پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم.
امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمیگردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز چند دقیقه دیگر، بقالی را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود.
این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روی صندلی نشست و با حالی زارشروع به گریستن کرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانی امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالی از بیماری آبله مردهاند.
میرزا آقاخان با شگفتی گفت: عجب، من تصور میکردم که میرزا احمدخان، پسرامیر، مرده است که او این چنین هایهای میگرید. سپس، به امیر نزدیک شد وگفت: گریستن، آن هم به این گونه، برای دو بچهی شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست.
امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشکهایش را پاک کرد و گفت:
خاموش باش. تا زمانی که ما سرپرستی این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم.
میرزا آقاخان آهسته گفت: ولی اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیدهاند
امیر با صدای رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانی مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم،
دعانویسها بساطشان را جمع میکنند. تمام ایرانیها اولاد حقیقی من هستند ومن از این میگریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثرنکوبیدن آبله بمیرند .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
ویرایش توسط behnam5555 : 01-23-2011 در ساعت 07:57 PM
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دانستنی های سینمایی و تلوزیونی
آیا میدانستید : شادمهرعقیلی یکی از نوازندگان رسمی واحد موسیقی سازمان صدا و سیما بود
آیا میدانستید : محمدعلی کشاورز بازیگر توانای سینمای ایران به تنهایی زندگی می کند
آیا میدانستید : فرزند ارشد داود رشیدی به نام فرهاد مدرک علمی پروفسوری دارد
آیا میدانستید : پدر محمد رضا گلزار یک مهندس عالی رتبه ی ساختمان است
آیا میدانستید : سیاوش خیرابی اصالتا آذری بوده و از اهالی منطقه خیراب تبریز به حساب می آید
آیا میدانستید : درنا مدنی یکی از بهترین دستیاران کارگردان در سینما دختر خانم رویا تیموریان است
آیا میدانستید : ورود الناز شاکردوست به دنیای بازیگری کاملا اتفاقی بوده و جایگزین هم دانشکده ای خود شده است
آیا میدانستید : علی لهراسبی زمانی مربی سرود در کانون پرورش فکری کودکان بود
آیا میدانستید : ملیکا زارعی ( خاله شادونه ) مجری برنامه های کودک خواهر مریلا زارعی بازیگر سرشناس سینماست
آیا میدانستید : شهاب حسینی علاقه ی شدیدی به گویندگی رادیو دارد و یکی ازآرزوهای او راه اندازی یک رادیوی خصوصی در منطقه لواسان است
آیا میدانستید : پدر رضا کیانیان عاشق بازیگری بود . اما وقتی آقا رضا برایحضور پدرش در یک فیلم خوب پادرمیانی کرد درست یک هفته مانده به شروع کارپدر ایشان دار فانی را وداع گفت
آیا میدانستید : مهران مدیری یک بیلیارد باز قهار است و تقریبا هیچ کسیحریف او در اسنوکر نمی شود . درست برعکس چیزی که در مرد هزار چهره دیده اید
آیا میدانستید : فاطمه معتمد آریا و حمید جبلی از عروسک گردان های مجموعه ی ماندگار مدرسه موشها بودند
آیا میدانستید : در صحنه تعقیب و گریز خانم افشار و محمد رضا گلزار در فیلمآتش بس زمین خوردن آقای سوپراستار کاملا اتفاقی و طبیعی بوده و دقیقا بههمین دلیل مورد استفاده قرار گرفته است
آیا میدانستید : اتومبیل شهاب حسینی در فیلم سوپراستار (پرادوی سفید ) متعلق به خانم میلانی بوده و ایشان علاقه ی زیادی به این ماشین دارد
آیا میدانستید : احمد پور مخبر برای تست بازیگری پسرش سر کار عطاران رفته بود اما خودش قبول شد ! حالا پسرش مدیر برنامه های اوست
آیا میدانستید : حامد بهداد علاقه شدیدی به مارلون براندو دارد و در تمام پیامک های خصوصی خودش را براندو معرفی می کند
آیا میدانستید : تنها سوپراستار ایرانی که اهمیت چندانی به نوع اتومبیلخودش نمی دهد خانم هدیه تهرانی است و او زمانی یک پراید سفید داشت
آیا میدانستید : مرضیه برومند علاقه زیادی به بازیگری دارد و در چند ساخته ی خوش نقش کوتاهی بازی کرده است
آیا میدانستید : داستان فیلم ارتفاع پست تفاوت های بسیار زیادی با داستانواقعی آن دارد و برخی از پرسنل امنیت پرواز از این بابت گلایه دارند
آیا میدانستید : دیالوگ ماندگار – همه ی عمر دیر رسیدیم – در فیلم سوته دلان پیشنهاد جمشید مشایخی به مرحوم علی حاتمی بوده است
آیا میدانستید : تمام صحنه های اکشن سریال معروف خواب و بیدار را رویا نونهالی خودش بازی کرده و هیچ بدل کاری در کار نبوده است
آیا میدانستید : سعید پیردوست و مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان در دورانمدرسه پشت یک نیمکت می نشستند و هنوز هم رفقای درجه یک هم هستند
آیا میدانستید : تهمینه میلانی و سیروس مقدم هردو دستیاران ویژه مسعود کیمیایی در دهه ی شصت بودند
آیا میدانستید : شهاب حسینی به همراه نادر سلیمانی و سعید آقاخانی و … یک گروهتئاتر طنز داشتند که بارها در شهرستانها برنامه اجرا کرده بودند
آیا میدانستید : مهران مدیری در سالهای دور به اتفاق دوستانش در جبهه جنگ برای تقویت روحی رزمنده ها نمایش طنز اجرا می کرد
آیا میدانستید : کویتی پور پس از انتشار موفق اولین آلبوم غریبانه تبدیل به جدی ترین دشمن مجید رضازاده سازنده ی همان آلبوم شد
آیا میدانستید : بهنوش بختیاری زمانی که منشی صحنه فیلم مهرجویی بود هرگز تصور نمی کرد که روزی بازیگر شاخص طنز خواهد شد
آیا میدانستید : مهران مدیری کار سخت گرداندن عروسک ربات در فیلم دیگه جه خبر را بر عهده داشت
آیا میدانستید : مدیر برنامه های مهتاب کرامتی خواهر یک بازیگر معروف دیگر به نام سپیده اعلایی است
آیا میدانستید : مرحوم ناصر عبداللهی اولین بار توسط اقبال واحدی کشف و در برنامه سفرنامه صبا به مردم معرفی شد
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خواص کشمش
انگور خشک شده که همه به نام کشمش مي شناسند، قرن ها پيش به وجود آمده است... کشمش در ايران و مصر در 2000 سال قبل از ميلاد، توليد شده بود.
1- کشمش، ميوه خشک مغذي است و مانند ديگر خشکبارها در تمام سال يافت مي شود. يک غذاي پر انرژي، کم چرب و کم سديم مي باشد. بنابراين براي افرادي که رژيم هاي کم سديم را بايد رعايت کنند، خوردن کشمش بسيار مفيد مي باشد.
2- کشمش داراي خاصيت آنتي اکسيداني مي باشد و از تخريب سلولي جلوگيري مي کند.
3- کشمش براي سلامت استخوان ها و جلوگيري از پوکي استخوان نقش مهمي را بر عهده دارد، به همين دليل مصرف آن براي زنان قبل از يائسگي بسيار مفيد است..
4- منبع خوب ويتامين d و هورمون استروژن مي باشد.
5- کشمش باوجودي که شيرين و چسبناک مي باشد، بر دندان اثر مخربي ندارد و باعث خرابي دندان نمي شود، حتي مي توان گفت اين ميوه خشک از فساد دندان جلوگيري مي کند... کشمش براي سلامت دندان و لثه بسيار مفيد مي باشد.
6- کشمش منبع خوب ويتامين ها و عناصر مغذي بدن مي باشد. عناصر و ويتامين هايي همچون آهن، پتاسيم، کلسيم و ويتامين b در کشمش موجود است.
7- کشمش محتوي مقدار زيادي آهن مي باشد... 600 گرم کشمش، 90 درصد آهن مورد نياز روزانه بدن را تأمين مي کند. 100 گرم کشمش در حدود 88/1ميلي گرم آهن دارد، در حاليکه 100 گرم گوشت گاو بين 4-2 ميلي گرم آهن دارد.
8- کشمش، منبع خوب فيبر، آنتي اکسيدان و همچنين منبع خوب انرژي مي باشد.
9- فيبر باعث جلوگيري از سرطان کولون، کمک در جلوگيري از رشد غير معمول سلول ها، بيماري ها و همچنين کنترل قند خون را مي شود.
10- کشمش را به گوشت اضافه کنيد تا مقدار چربي غذا را کم کند و مقدار فيبر و آهن را افزايش و مقدار سديم را کاهش دهد.
11- آنتي اکسيدان از پيري و بيماري هاي حاصله از آن مي کاهد.
12- کشمش از سرطان جلوگيري مي کند.
13- کشمش ميزان ldl يا کلسترول بد را در خون کم مي کند و باعث کاهش بيماري قلبي مي گردد.
14- اگر به مدت 4 هفته هر روز کشمش مصرف کنيد، آنتي اکسيدان در خون افزايش و کلسترول بد( ldl) کاهش مي يابد.
15- کشمش موجب کاهش استرس مي گردد.
16- اين ميوه خشک باعث عملکرد صحيح رگ هاي بدن مي شود.
17- کشمش براي درمان بي نظمي معده و يبوست مصرف مي شود. براي جلوگيري از اين ناخوشي ها مي توانيد، 6-5 عدد کشمش را خيس کنيد و بعد از چند ساعت، آب آن را بنوشيد...
18- تحقيقات نشان داده است که ورزشکاراني که قبل و در حين ورزش، حدود يک فنجان کشمش مصرف مي کنند، بهتر از بقيه سلول هاي بدن را از آسيب حفظ مي کنند.
19- کشمش به علت داشتن قند فروکتوز، داراي خاصيت مصرف سريع انرژي و کاهش وزن نيز مي باشد.
20- کشمش مانند هويج، براي سلامتي چشم نيز خوب است..
21- کشمش باعث تقويت اعصاب مي شود.
22- کشمش، سستي و رخوت را از بدن دور مي کند.
23- با خوردن کشمش، غضب را از خود دور کنيد..
24- کشمش موجب از بين رفتن آب اضافي بدن مي گردد.
25- کشمش، دهان را خوشبو مي کند.
26- کشمش، اسپاسم يا گرفتگي عضلاني را کم مي کند.
پس از همين حالا، کشمش را به ماست يا سالاد خود اضافه کنيد و از خوردن آن لذت بريد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
01-23-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
عشاق ماندگار
اوتللو و دزد مونا
(( عشاق درام ویلیام شکسپیر ))
امیر ارسلان و فرخ لقا
(( عشاق افسانه های فولکوریک ایران))
بهرام و گل اندام
((عشاق قدیمی افسانه های فولکوریک ایران))
بیژن و منیژه
(( عشاق شاهنامه فردوسی))
پل ویرژینی
(( عشاق رمان تاریخی برناردن دو سن پیر))
خسرو و شیرین
(( در داستانی از نظامی گنجوی))
رومئو و ژولیت
(( عشاق درام شکسپیر))
رابعه و بکتاش
(( از افسانه های اعراب است که بزبان فارسی نیز در آمده است))
زال و رودابه
(( از شاهنامه فردوسی))
زهره و منو چهر
(( از دیوان ایرج میر زا))
سلامان و آبسال
(( از جامی))
سلیمان و ملکه سبا
(( از افسانه های تورات))
سامسون و دلیله
(( از افسانه های تورات))
شیرین و خسرو
(( از امیر خسرو دهلوی))
فرهاد و شیرین
(( از وحشی بافقی))
کلئو پاترا و ژولیوس سزار و آنتوان
(( داستان عشق کلئو پاترا ملکه مصر به دو سردار و قیصر روم))
لیلی و مجنون
((اصلش عربی بوده ولی در اشعار شعرای فارسی منجمله نظامی وجامی و مکتبی شیرازی نیز آمده است))
نور جهان ( ایرانی) و جهانگیر ( هندی)
وامق و عذرا
(( در داستانی از عنصری))
ویس و رامین
(( از فخرالدین اسعد گرگانی))
همای و همایون
(( از خواجوی کرمانی))
یوسف و زلیخا
(( از جامی و آذر بیگدلی))
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت خطی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 02:16 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|