شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
07-12-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
صلیب
خوابیدن
بر صلیب
بیداری
بر صلیب
صلیبی به قواره ی زندگی
در آغاز روزهایی که
دوازده قدم مانده به جلجتا
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
07-14-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فال قهوه 1
زیر و روی می کند
ورق های سیاه و سرخش را
واژگونه می کند
فنجان قهوه ام را زنی از محله ی جلفا
در فنجان ات آیینه ای ست
در آینه ات مردی
که پشت چشمان خاکستری اش
آتش آب دیده ی هزار زمستان
به گریه می افتم
در آیینه ات بارانی ست
برای دیم زار گندم و سیب ستان
در آیینه ات آیینه ای ست
و بی پایانی اندوهی
نامت را بیهوده پنهان می کنی
به اتاق کوچکت
برگرد
|
07-14-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فال قهوه 3
هروله می روم
تمام کودکی ام را
در خیابانی که خواب های تو را
دور می زند و هنوز
امیدوارم که بوی تو حس شود
از دهان
چند سایه که مستند
نه قطب نمایی در مشت و
نه سکه ای در جیب
معلوم نیست
چگونه
تا به کجا
می کشانی ام؟
|
07-19-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فرستاده
مرا فرستاده است
بی آنکه مادرم از یک نسیم نظر کرده
بارور شده باشد
بی هاله ای از نور
بر فراز سرم
مرا فرستاد
و گفت :
عاشق شو !
|
07-19-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فصل سوم
فصل سوم سالی صبور
هنوز
موازی راه ایستاده ام
یادم بماند آفتاب
سر از کدام سو زده امروز
هوای آمدنت
مرا دوباره گرفته است
|
07-19-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
قهر
قهر
نام دیگر مرگ است
قهر می کشد ما را
بی طناب و تیر و مجازات رسمی و قانون
یکی دو واژه تلخ و تمام ...
|
07-19-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کسی چه می دانست
کسی چه می دانست
تاوان کدام حرف نگفته چه قدر است؟
بعععله ! گذشته گذشته است
اما عزیزترینم کسی چه می دانست
امروز
بخت از کدام روی سکه می افتد
و در میان بازی شاه دزد ضیافت هر شب
قرعه ی بره شدن به نام که می افتد؟
کمک
حس می کنم که فرو می روم تا خرخره
در گند آغل گاوهای مقدس
کمک
حس می کنم که :
غ
ر
ق
|
07-19-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کوک می زند
کوک می زند
چهل تکه از پاره های روزگارش را
مثل مادرانی که پنجره
سوی چشم هاشان را
قطره قطره ربوده ست
مثل
مادرانی که بوی خاک مرطوب می دهند
کوک می زند
زمین و آسمان و پنجره اش را
و چشم سوزنش
از هوای سربی و سنگین
هی می سوزند
چرا که نه این کوچه
نه این خانه
نه این اتاق
و نه بی تابی آغوش بی کرانه اش
انتهای دنیا نیست
|
07-20-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تا برگردی
تا برگردی
دلخوش از خاطره ی کم رنگ حرارتی از تو
سقوط می کنند
اشیا
در جمود بی مانندشان
پرده ها ایستاده
صندلی ها نشسته
و رخت ها آویخته بر طناب برودت
|
07-21-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تعلیق یا
اذان موسیقیایی ناقوس
تداعی مرگ است
یا تولدی که جاذبه ی دست هایم را
به سمت نوازشی بی کرانه خواهد برد؟
پیچ پیچ
طنابی لطیف گرد گلوها
مرا به هر تولد از این دست
مشکوک می کند
این هدیه زندگی ست
یا تعلیق جاودانه ی انسان دیگری؟
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
ابزارهای موضوع |
|
نحوه نمایش |
حالت خطی
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 02:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|