مشاعره با حروف انتخابی

[abadani]

طریق کفر و دین در شاهراه دل یکی گردد
دو راه است این که در نزدیکی منزل یکی گردد

ص

[mary.f]

صلاح از ما چه می جویی که مستان را صلا گفتیم
به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم

ز

[abadani]

ز دو ديده خون فشانم زغمت شب جدايي
چه كنم كه هست اينها گل باغ آشنايي
ب

[mary.f]

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی

پ

[abadani]

پیش از آن دم که کند خاک تو را در دل خون
می به دست آر که خون در جگر خاک کنی
ف

[mary.f]

فریاد که آن ساقی شکر لب سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد

ق

[abadani]

قدری بخند و ازرخ قمری نمای ما را!
سخنی بگوی و از لب شکری نمای مارا
ج

[deltang]

جرعه جام بر اين تخت روان افشانم

غلغل چنگ درين گنبد مينا فكنم.....


گ"

[abadani]

گفت نداني سزاش و خيز و فراز آر
آنكه بگفتي چنانكه گفتي نتوان
ث

[deltang]

سحر را همصدای بی قراریم
سروش صبح فصل نوبهاریم
بیا با رنگ و بار ما در آمیز
که بوی غنچه را آینه داریم


ظ