بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #571  
قدیمی 02-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض آن دم که با تو ام



آن دم که با تو ام


ای آنکه زنده از نفس توست جان من
آن دم که با تو‌ام، همه عالم ازان من

آن دم که با توام، پُِرم ازشعر و از شراب
می‌ریزد آبشار غزل از زبان من

آن دم که با توام، سبکم مثل ابرها
سیمرغ کی‌ رسد به بلندآسمان من

بنگر طلوع خنده‌ی خورشید برلبم
زان روشنی که کاشتی ای باغبان من!

با تو سخن ز مهر تو گفتن چه حاجت است؟
خود خوانده‌ای به گوش من این، مهربان من


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #572  
قدیمی 02-24-2010
raha_10 آواتار ها
raha_10 raha_10 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: خوابگاه
نوشته ها: 736
سپاسها: : 53

36 سپاس در 22 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دل های پاک گناه نمی کنند ،فقط سادگی می کنند؛
و
امروز سادکی بزرگترین بزرگترین گناه دنیاست!
__________________
همراه بسیار است اما همدمی نیست
مثل تمام غصه ها این هم غمی نیست
دلبسته ی اندوه دامن گیر خود باش
از عالم غم دلرباتر عالمی نیست

پاسخ با نقل قول
  #573  
قدیمی 02-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض آتش


آتش

باراني ام , باراني ام , باراني از آتش
يك روح بي پروا و سرگرداني از آتش
.
اين كوچه ها , ديوارها , اصلاً تمام شهر
سوزان ومن محبوس در زنداني از آتش
.
اهل غزل بودم ، خدا يكجا جوابم كرد
با واژه اي ممنوع ، با انساني از آتش
.
بي شك سرم از توي لاكم در نمي آمد
بر پانمي كردي اگر طو فاني از آتش
.
تا آمدي،آتشفشاني سالها خاموش
بغضش شكست و بعد شد طغياني از آتش
.
كاري كه از دست شما هم بر نمي آمد
من بودم و در پيش رويم خواني ازآتش
.
اينروزها محكوم ِ اعدامم به جرم عشق
درانتظارم بشنوم ، فرماني از آتش

برگزیده از وبلاگ : شب غزل

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #574  
قدیمی 02-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض آيينه..


آيينه دلم ز چه زنگار غم گرفت
تار اميدها همه پود الم گرفت
گفتم مرا نياز به نازش نمانده است
فرصت طلب رسيد و سخن مغتنم گرفت
او را كه با سخن به دلش ره نبرده ام
از ره رسيده اي به سپاه درم گرفت
اشك از غرور گرچه ز چشمان من نريخت
هنگام رفتنش نگهم رنگ نم گرفت
يك عمر گشتم از پي آن عمر جاودان
گشت زمانه عمر مرا دم به دم گرفت
نازم بدان نگاه كه او با اشاره اي
نام مرا ز دفتر هستي قلم گرفت
من با كه گويم اينغم بسيار كو مرا
در خيل كشتگان رخش دست كم گرفت
برگرد اي اميد ز كف رفته تا به كي
هر شب فغان كنم كه خدايا دلم گرفت
در سينه ام نهال غمش نشاند عشق
باري گرفت شاخ غم و خوب هم گرفت
تا بگذرد ز كوه غم عشق او حميد
دستي شكسته داشت به پاي قلم گرفت



__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #575  
قدیمی 02-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض انشا...


زان لحظه كه ديده بر رخت واكردم
دل دادم و شعر عشق انشا كردم


ني ني غلطم كجا سرودم شعري
تو شعر سرودي و من امضا كردم


خوب يا بد تو مرا ساخته اي
تو مرا صيقلي كرده و پرداخته اي


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #576  
قدیمی 02-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


من مرگ نور را
باور نمي كنم
و مرگ عشقهاي قديمي را
مرگ گل هميشه بهاري كه مي شكفت
در قلبهاي ملتهب ما
مانند ذره ذره مشتاق
پرواز را به جانب خورشيد
آغاز كرده بودم
با اين پرشكسته
تا آشيان نور
پرواز كرده بودم
من با چه شور و شوق
تصوير جاودانه آن عشق پاك را
در خويش داشتم
اينك منم نشسته به ويرانسراي غم
اينك منم گسسته ز خورشيد و نور و عشق
در قلب من نشسته زمستان در پا
من را نشانده اند
من را به قعر دره بي نام و بي نشان
با سر كشانده اند
بر دست و پاي من
زنجير و كند نيست
اما درون سينه من
زخمي ست در نهان
شعري ؟
نه
آتشي ست
اين ناسروده در دلم
اين موج اضطراب
ما مانده ام ز پا
ولي آن دورها هنوز
نوري ست شعله اي ست
خورشيد روشني ست
كه مي خواندم مدام
اينجا درون سينه من زخم كهنه اي ست
كه مي كاهد مدام
با رشك نوبهار بگوييد
زين قعر دره مانده خبر دارد
يا روز و روزگاري
بر عاشق شكسته گذر دارد ؟


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #577  
قدیمی 02-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

رهايم كردي و رهايت نكردم!
گفتم حرف ِ دل يكي ستّ
هفتصدمين پادشاه راهم اگر به خواب ببيني،
كنار ِ كوچه ي بغض و بيداري
منتظرت خواهم ماند!
چشمهايم را بر پوزخند ِ اين آن بستم
و چهره ي تو را ديدم!
گوشهايم را بر زخم زبان اين آن بستم
و صداي تو را شنيدم!
دلم روشن بود كه يك روز،
از زواياي گريه هايم ظهور مي كني!
حالا هام،
از ديدن ِ اين دو سه موي سفيد آينه تعجب نمي كنم!
قفط كمي نگران مي شوم!
مي ترسم روزي در آينه،
تنها دو سه موي سياه منتظرم باشند
و تو از غربت ِ بغض و بوسه برنگشته باشي!
تنها از همين مي ترسم!?
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #578  
قدیمی 02-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


هنوز گوشم از گفتگوي بي گريه مان گرم بود!
از جايم بلند شدم،
پنجره را باز كردم
و ديدم زندي هم هر از گاهي زيباست!
شنيدم كه كلاغ ديوار نشين حياط
چه صداي قشنگي دارد!
فهميدم كه بيهوده به جنون ِ مجنون ميخنديدم!
فهيدم كه عشق،
آسمان روشني دارد!
رو به روي عكس ِ سياه و سفيد تو ايستادم،
دستهايم را به وسعت ِ « دوستت مي دارم!» باز كردم،
و جهان را در آغوش گرفتم!?

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #579  
قدیمی 02-24-2010
T I N A آواتار ها
T I N A T I N A آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,337
سپاسها: : 0

66 سپاس در 58 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود

صحنــــــــــــــــــــه پیوستـــــــــــــه بجاست
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
پاسخ با نقل قول
  #580  
قدیمی 02-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


ديروز به ياد تو و آن عشق دل انگيز
بر پيكر خود پيرهن سبز نمودم
در آينه بر صورت خود خيره شدم باز
بند از سر گيسويم آهسته گشودم
عطر آوردم بر سر و بر سينه فشاندم
چشمانم را ناز كنان سرمه كشاندم
افشان كردم زلفم را بر سر شانه
در كنج لبم خالي آهسته نشاندم
گفتم به خود آنگاه صد افسوس كه او نيست
تا مات شود زين همه افسونگري و ناز
چون پيرهن سبز ببيند به تن من
با خنده بگويد كه چه زيبا شده اي باز
او نيست كه در مردمك چشم سياهم
تا خيره شود عكس رخ خويش ببيند
اين گيسوي افشان به چه كار آيدم امشب
كو پنجه او تا كه در آن خانه گزيند
او نيست كه بويد چو در آغوش من افتد
ديوانه صفت عطر دلآويز تنم را
اي آينه مردم من از حسرت و افسوس
او نيز كه بر سينه فشارد بدنم را
من خيره به آينه و او گوش به من داشت
گفتم كه چه سان حل كني اين مشكل ما را
بشكست و فغان كرد كه از شرح غم خويش
اي زن چه بگويم كه شكستي دل ما را



__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها