بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-01-2012
ماهین آواتار ها
ماهین ماهین آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241

3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض احمد شاملو

همه لرزش دست و دلم ار آن بود
که عشق
پناهی گردد
پروازی نه
گریز گاهی گردد
آی عشق !آی عشق
چهره ابی ات پیدا نیست
و خنکای مرحمی
بر شعله ی زخمی
نه شور شعله
بر سرمای درون
آی عشق ! آی عشق
چهره سرخ ات پیدا نیست
غبار تیره ی تسکینی
بر حضور وهن
دنج رهایی
بر گریز حضور
سیاهی بر آرامش آبی
و سبزه ی برگچه بر ارغوان
آی عشق !آی عشق!
رنگ آشنایت
پیدا نیست !

احمد شاملو
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !

عطار
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #2  
قدیمی 11-01-2012
مستور آواتار ها
مستور مستور آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207

2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
مستور به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض از مرک - احمد شاملو

از مرگ

هر گز از مرگ نهراسیده ام
اگر چه دستانش از ابتذال شکننده تر بود
هراس من
همه از مردن در سرزمین است
که مزد گور کن
از بهای آزادی آدمی
افزون تر است
احمد شاملو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #3  
قدیمی 11-01-2012
ماهین آواتار ها
ماهین ماهین آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241

3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

راست است ،
که صاحبان دل های حساس نمی میرند !
بلکه بی هنگام نا پدید می شوند ...

احمد شاملو
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !

عطار
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #4  
قدیمی 11-01-2012
مستور آواتار ها
مستور مستور آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207

2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
مستور به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض و حسرتی - از شاملو

و حسرتی

نه
تردیدی بر جای بمانده است
مگر قاطعیت وجود تو
کز سرانجام خویش
به تردیدم می افکند
که تو جرعه ی آبی
که غلامان
به کبوترا می نوشانند
از آن پیشتر
که خنجر
به گلو گاه شان نهند

احمد شاملو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #5  
قدیمی 11-17-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

غزلی در نتوانستن

با دستهای گرم تو
کودکان توأمان آغوش خویش
سخن ها می توانم گفت
غم نان اگر بگذارد

نغمه در نغمه درافکنده
ای مسیح مادر، ای خورشید
از مهربانی بی دریغ جانت
با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد

رنگ ها در رنگ ها دویده
ای مسیح مادر ، ای خورشید
از مهربانی بی دریغ جانت
با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد


چشمه ساری در دل و آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و فرشته ای در پیراهن
از انسانی که توئی
قصه ها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #6  
قدیمی 11-19-2012
مستور آواتار ها
مستور مستور آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207

2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
مستور به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

آخر بازی


باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد
که مادران سیاه پوش
داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و باد...
هنوز از سجاده ها
سر بر نگرفته اند !!

احمد شاملو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #7  
قدیمی 11-23-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شبانه

با گیاه بیابانم
خویشی و پیوندی نیست
خود اگر چه درد رستن و ریشه کردن با من است

و هراس بی بار و بری
و در این گلخن مغموم
پا در جای چنانم که ما زوی پیر
بندی دره تنگ
و ریشه فولادم در ظلمت سنگ
مقصدی بی رحمانه را جاودنه در سفرند


مرگ من سفری نیست ، هجرتی است
از وطنی که دوست نمی داشتم
به خاطر مردمانش
خود آیا از چه هنگام این چنین
آئین مردمی
از دست بنهاده اید؟
پَر ِ پرواز ندارم

اما دلی دارم و حسرت دُرناها
و به هنگامی که مرغان مهاجر
در دریاچه ماهتاب پارو می کشند

خوشا رها کردن و رفتن
خوابی دیگر ، به مردابی دیگر

خوشا ماندابی دیگر، به ساحلی دیگر
به دریائی دیگر

خوشا پر کشیدن خوشا رهائی
خوشا اگر
نه رها زیستن ، مردن به رهائی

آه ، این پرنده
در این قفس تنگ نمی خواند


نهادتان ، هم به وسعت آسمان است
از آن بیشتر که خداوند
ستاره و خورشید بیافریند
برد گانتان را همه بفروخته اید
که برده داری نشان زوال و تباهی است
و کنون به پیروزی
دست به دست می تکانید
که از طایفه برده داران نئید (آفرینتان!)
و تجارت آدمی
از دست بنهاده اید؟


بندم خود اگر چه بر پای نیست
سوز سرود اسیران با من است
وامیدی خود برهائیم ار نیست
دستی است که اشک از چشمانم می سترد
و نویدی خود اگر نیست
تسلائی هست
چرا که مرا ، میراث محنت روزگاران
تنها ، تسلای عشقی است
که شاهین ترازو را
به جانب کفه فردا
خم می کند ...
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #8  
قدیمی 11-23-2012
مستور آواتار ها
مستور مستور آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207

2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
مستور به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

عقوبت


با ما گفته بودند
آن کلام مقدس را
با شما خواهیم آموخت
لیکن به خاطر آن
عقوبتی جانفرسای را
تحمل می بایدتان کرد

عقوبت جانکاه را چندان تاب آوردیم
آری
که کلام مقدس
باری
از خاطر
گریخت

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #9  
قدیمی 11-23-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از قفس

در مرز نگاه من
از هرسو دیوارها بلند
دیوارها بلند ، چون نومیدی بلندند
آیا درون هر دیوار
سعادتی هست و سعادتمندی
و حسادتی؟
که چشم اندازها از این گونه مشبـّکند
و دیوارها ونگاه
در دور دست های نومیدی دیدار می کنند
و آسمان زندانی است
از بلور؟
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #10  
قدیمی 11-24-2012
مستور آواتار ها
مستور مستور آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207

2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
مستور به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض میلاد آنکه عاشقانه بر خاک مرد

میلاد آنکه عاشقانه بر خاک مرد

نگاه کن چه فرو تنانه بر خاک می گسترد
آن که نهال نازک دستانش
از عشق
خداست
و پیش عصیانش
بالای جهنم
پست است
آن کو به یکی آری میمیرد
نه به زخم صد خنجر
و مرگش در نمیرسد
مگر آنکه از تب وهن
دق کند

احمد شاملو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مستور به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:42 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها