با فرآیند خشمگین شدن آشنا شوید
با فرآیند خشمگین شدن آشنا شوید
آنچه کنترل خشم را سخت می کند چیزی است که کنترل ترس و دیگر هیجانات ما را نیز سخت می کند. در واقع رهایی از هیجانات در حالتی که بسیار درگیر آن هستیم، کاری غیرممکن است.
برای همه لازم است که گاهی خشمشان را کنترل کنند. کنترل خشم، آن هم زمانی که بسیار عصبانی هستیم، کاری فوق العاده سخت است. آنچه کنترل خشم را سخت می کند چیزی است که کنترل ترس و دیگر هیجانات ما را نیز سخت می کند. در واقع رهایی از هیجانات در حالتی که بسیار درگیر آن هستیم، کاری غیرممکن است.
هیجانات
هیجانات در چالش ها فعال می شوند، به نوع تعامل ما با محیط، رنگ و معنا می بخشند و ما را برای واکنش دادن آماده می کنند.
هر هیجان مکانیزم خاص خود را دارد، اما از یک فرایند یکسان تبعیت می کند.
نشانه
برانگیختی
پاسخ
فروکش شدن
نشانه
ما به وسیله نشانه هایی هیجانی می شویم. وقتی جواب رد می شنویم، جواب رد نشانه از ناکامی است و می تواند مانند دکمه تلویزیون خشم را روشن کند. نشانه های هیجانی، رمزهایی هستند تا هیجانات ما را بدون آنکه زیاد در مورد چرایی آنها فکر کنیم، فعال کنند. سیستم مغزی این نشانه ها را رمزگشایی می کند و بسیار سریع پاسخ می دهد.
برای مثال وقتی در صحرایی وجود دارید، هوا به سوی تاریکی می رود و از صداهایی می شنوید، آستانه شنوایی شما کاهش می یابد و نسبت به کوچکترین صدایی حساس می شوید، گویا آماده اید که با اتفاقی بد روبرو شوید.
در این زمان شما آمادگی خاصی برای فرار کردن دارید.
صحرا، تاریکی و صدا نشانه هایی برای فعال شدن ترس هستند، شما پیش از آنکه به صورت مستقیم با خطری روبرو شوید، سیستم عصبی، نشانه هایی برای ترس و اضطراب کشف می کند.
در واقع یک نوع هشیاری و تفکر ضمنی با هیجانات همراه است تا شما را در برابر محیط محافظت کند.
آنچه باعث عصبانیت ما از دیگران می شود، نشانه های ضمنی است که آنها با خود به همراه دارند. یا این نشانه ها به خودی خود باعث عصبانیت هستند، نشانه هایی که بطور مستقیم با سیستم پرخاشگری در ارتباط هستند، و یا نشانه هایی هستند که نشانه های فردی ما برای پرخاشگری در ارتباطند و تحت تاثیر یادگیریند، برای مثال نسبت به کسانی که کار خاصی می کنند احساس عصبانیت می کنید.
برانگیختگی
وقتی نشانه ای رمزگشایی می شود، سیستم های هیجانی ما که سیستم های عصبی- شیمیایی هستند، فعال می شوند. غدد شروع به ترشح می کنند و بر سیستم عصبی ما تاثیر می گذارند. سلول های عصبی فعال می شوند و ما را برای واکنش آماده می کنند.
آنچه در این میان بایستی در نظر گرفت آنست که فرایند هر هیجانی در یک منحنی نرمال صورت می پذیرد، یعنی نشانه ها هیجانات ما را فعال می کنند و هیجانات رفته رفته تا اوج می رود و سپس کاهش پیدا می کند.
پاسخ
هدف هیجانات آماده کردن ما برای رویارویی با پدیده ها است. وقتی هیجانی می شویم، پاسخ های یکسان و در عین حال متفاوتی می دهیم. پاسخ های یکسان ما مرتبط با ابتدایی ترین سیسیتم های هیجانی ما هستند و تقریباً در همه یکسانند. اما
بسیاری از واکنش های ما نتیجه یادگیریند و با هم بسیار فرق می کنند. یکی یادگرفته است پرخاشگری خود را به صورت فیزیکی پاسخ دهد و دیگری یادگرفته است که بایستی فعلاً از محیط دور شود. پس واکنش ها ما به دو گروه اولیه و ثانویه تقسیم می شود.
فروکش شدن
همانطور که گفتیم، هیجانات از یک منحنی نرمال تبعیت می کند. یعنی هیجانات به صورت مقطعی نیستند بلکه فرایندیند. وقتی ما با موقیت چالش رویارویی کردیم، هیجانات کم کم فروکش می کنند چون، ارگانیسم به نتیجه رسیده است.
اما اگر ما نتوانیم از پس موقعیت بر بیاییم چه؟
در این زمان سیستم عصبی بیشتر از توانایی خود فعالیت می کند و موجب تخریب سیستم دفاعی بدن می شد و اثرات سویی بر سلامتی افراد دارد. سیستم عصبی بنا به ویژگی های فلسفی خود تحمل خاصی دارد و در صورت افزایش فشار دچار مشکل می شود. وقتی سیستم سمپاتیک ( سیستم رویارویی با مشکلات) به صورت مداوم فعالیت کند، با ترشحات خود باعث صدمه زدن به سیستم های بنیادین عصبی می شود. برای مثال کسانی که بطور مداوم ترس و اضطراب را تحمل می کنند، سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و در قسمت هیپوکامپ دچار نقص هایی می شوند.
از اطلاعات بالا می توان چند نکته برای مدیریت خشم اسخراج کرد:
1- خشم بوسیله نشانه هایی فعال می شوند، پس برای کنترل بایستی نشانه هایی که شما را خشمگین می کنند بشناسید.
2- خشم یک فرایند زمان بر است، پس برای کنترل، احتیاج به آن است که فرایند طی شود.
3- در هنگام برانگیختگی به اولین واکنش تکیه نکنید، اولین واکنش ها با سیستم های اولیه مغز در ارتباط هستند، زمانی که شفافیت سیستم های عالی مفز مانند تفکر و استدلال تحت تاثیر قرار می گیرند.
4- هیجاناتتان را کنترل نکنید بلکه فکر و واکنشتان را کنترل کنید، وقتی هیجانی برانگیخته می شود، مجموعه ای از سیستم ها فعال می شوند برای همین هم است که وقتی عصبانی می شویم داد می زنیم، می شکنیم، فحش می دهیم و می زنیم و هیچ کسی جلودار ما نیست. وقتی همه چیز خراب شد می بینم خیلی کارها را نمی خواستیم انجام بدهیم. در واقع هیجان مجموعه خاصی از رفتارها را فعال می کند که گاهی غیر قابل کنترل هستند. برای همین یا بایستی نگذارید هیجانی شوید و یا اگر شدید، هیجان را سرکوب نکنید بلکه با روش هایی بگذارید فرایند هیجان در شما طی شود.
5- قسمت نشانه ها و قسمت پاسخ قسمت های از یک هیجان هستند که با یادگیری بسیار در ارتباطند، پس سعی کنید خود و هیجاناتتان را بشناسید و واکنش های متفاوتی را یاد بگیرید.
با فرآیند خشمگین شدن آشنا شوید
با فرآیند خشمگین شدن آشنا شوید
آنچه کنترل خشم را سخت می کند چیزی است که کنترل ترس و دیگر هیجانات ما را نیز سخت می کند. در واقع رهایی از هیجانات در حالتی که بسیار درگیر آن هستیم، کاری غیرممکن است.
برای همه لازم است که گاهی خشمشان را کنترل کنند. کنترل خشم، آن هم زمانی که بسیار عصبانی هستیم، کاری فوق العاده سخت است. آنچه کنترل خشم را سخت می کند چیزی است که کنترل ترس و دیگر هیجانات ما را نیز سخت می کند. در واقع رهایی از هیجانات در حالتی که بسیار درگیر آن هستیم، کاری غیرممکن است.
هیجانات
هیجانات در چالش ها فعال می شوند، به نوع تعامل ما با محیط، رنگ و معنا می بخشند و ما را برای واکنش دادن آماده می کنند.
هر هیجان مکانیزم خاص خود را دارد، اما از یک فرایند یکسان تبعیت می کند.
نشانه
برانگیختی
پاسخ
فروکش شدن
نشانه
ما به وسیله نشانه هایی هیجانی می شویم. وقتی جواب رد می شنویم، جواب رد نشانه از ناکامی است و می تواند مانند دکمه تلویزیون خشم را روشن کند. نشانه های هیجانی، رمزهایی هستند تا هیجانات ما را بدون آنکه زیاد در مورد چرایی آنها فکر کنیم، فعال کنند. سیستم مغزی این نشانه ها را رمزگشایی می کند و بسیار سریع پاسخ می دهد.
برای مثال وقتی در صحرایی وجود دارید، هوا به سوی تاریکی می رود و از صداهایی می شنوید، آستانه شنوایی شما کاهش می یابد و نسبت به کوچکترین صدایی حساس می شوید، گویا آماده اید که با اتفاقی بد روبرو شوید.
در این زمان شما آمادگی خاصی برای فرار کردن دارید.
صحرا، تاریکی و صدا نشانه هایی برای فعال شدن ترس هستند، شما پیش از آنکه به صورت مستقیم با خطری روبرو شوید، سیستم عصبی، نشانه هایی برای ترس و اضطراب کشف می کند.
در واقع یک نوع هشیاری و تفکر ضمنی با هیجانات همراه است تا شما را در برابر محیط محافظت کند.
آنچه باعث عصبانیت ما از دیگران می شود، نشانه های ضمنی است که آنها با خود به همراه دارند. یا این نشانه ها به خودی خود باعث عصبانیت هستند، نشانه هایی که بطور مستقیم با سیستم پرخاشگری در ارتباط هستند، و یا نشانه هایی هستند که نشانه های فردی ما برای پرخاشگری در ارتباطند و تحت تاثیر یادگیریند، برای مثال نسبت به کسانی که کار خاصی می کنند احساس عصبانیت می کنید.
برانگیختگی
وقتی نشانه ای رمزگشایی می شود، سیستم های هیجانی ما که سیستم های عصبی- شیمیایی هستند، فعال می شوند. غدد شروع به ترشح می کنند و بر سیستم عصبی ما تاثیر می گذارند. سلول های عصبی فعال می شوند و ما را برای واکنش آماده می کنند.
آنچه در این میان بایستی در نظر گرفت آنست که فرایند هر هیجانی در یک منحنی نرمال صورت می پذیرد، یعنی نشانه ها هیجانات ما را فعال می کنند و هیجانات رفته رفته تا اوج می رود و سپس کاهش پیدا می کند.
پاسخ
هدف هیجانات آماده کردن ما برای رویارویی با پدیده ها است. وقتی هیجانی می شویم، پاسخ های یکسان و در عین حال متفاوتی می دهیم. پاسخ های یکسان ما مرتبط با ابتدایی ترین سیسیتم های هیجانی ما هستند و تقریباً در همه یکسانند. اما
بسیاری از واکنش های ما نتیجه یادگیریند و با هم بسیار فرق می کنند. یکی یادگرفته است پرخاشگری خود را به صورت فیزیکی پاسخ دهد و دیگری یادگرفته است که بایستی فعلاً از محیط دور شود. پس واکنش ها ما به دو گروه اولیه و ثانویه تقسیم می شود.
فروکش شدن
همانطور که گفتیم، هیجانات از یک منحنی نرمال تبعیت می کند. یعنی هیجانات به صورت مقطعی نیستند بلکه فرایندیند. وقتی ما با موقیت چالش رویارویی کردیم، هیجانات کم کم فروکش می کنند چون، ارگانیسم به نتیجه رسیده است.
اما اگر ما نتوانیم از پس موقعیت بر بیاییم چه؟
در این زمان سیستم عصبی بیشتر از توانایی خود فعالیت می کند و موجب تخریب سیستم دفاعی بدن می شد و اثرات سویی بر سلامتی افراد دارد. سیستم عصبی بنا به ویژگی های فلسفی خود تحمل خاصی دارد و در صورت افزایش فشار دچار مشکل می شود. وقتی سیستم سمپاتیک ( سیستم رویارویی با مشکلات) به صورت مداوم فعالیت کند، با ترشحات خود باعث صدمه زدن به سیستم های بنیادین عصبی می شود. برای مثال کسانی که بطور مداوم ترس و اضطراب را تحمل می کنند، سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و در قسمت هیپوکامپ دچار نقص هایی می شوند.
از اطلاعات بالا می توان چند نکته برای مدیریت خشم اسخراج کرد:
1- خشم بوسیله نشانه هایی فعال می شوند، پس برای کنترل بایستی نشانه هایی که شما را خشمگین می کنند بشناسید.
2- خشم یک فرایند زمان بر است، پس برای کنترل، احتیاج به آن است که فرایند طی شود.
3- در هنگام برانگیختگی به اولین واکنش تکیه نکنید، اولین واکنش ها با سیستم های اولیه مغز در ارتباط هستند، زمانی که شفافیت سیستم های عالی مفز مانند تفکر و استدلال تحت تاثیر قرار می گیرند.
4- هیجاناتتان را کنترل نکنید بلکه فکر و واکنشتان را کنترل کنید، وقتی هیجانی برانگیخته می شود، مجموعه ای از سیستم ها فعال می شوند برای همین هم است که وقتی عصبانی می شویم داد می زنیم، می شکنیم، فحش می دهیم و می زنیم و هیچ کسی جلودار ما نیست. وقتی همه چیز خراب شد می بینم خیلی کارها را نمی خواستیم انجام بدهیم. در واقع هیجان مجموعه خاصی از رفتارها را فعال می کند که گاهی غیر قابل کنترل هستند. برای همین یا بایستی نگذارید هیجانی شوید و یا اگر شدید، هیجان را سرکوب نکنید بلکه با روش هایی بگذارید فرایند هیجان در شما طی شود.
5- قسمت نشانه ها و قسمت پاسخ قسمت های از یک هیجان هستند که با یادگیری بسیار در ارتباطند، پس سعی کنید خود و هیجاناتتان را بشناسید و واکنش های متفاوتی را یاد بگیرید.
با فرآیند خشمگین شدن آشنا شوید
با فرآیند خشمگین شدن آشنا شوید
آنچه کنترل خشم را سخت می کند چیزی است که کنترل ترس و دیگر هیجانات ما را نیز سخت می کند. در واقع رهایی از هیجانات در حالتی که بسیار درگیر آن هستیم، کاری غیرممکن است.
برای همه لازم است که گاهی خشمشان را کنترل کنند. کنترل خشم، آن هم زمانی که بسیار عصبانی هستیم، کاری فوق العاده سخت است. آنچه کنترل خشم را سخت می کند چیزی است که کنترل ترس و دیگر هیجانات ما را نیز سخت می کند. در واقع رهایی از هیجانات در حالتی که بسیار درگیر آن هستیم، کاری غیرممکن است.
هیجانات
هیجانات در چالش ها فعال می شوند، به نوع تعامل ما با محیط، رنگ و معنا می بخشند و ما را برای واکنش دادن آماده می کنند.
هر هیجان مکانیزم خاص خود را دارد، اما از یک فرایند یکسان تبعیت می کند.
نشانه
برانگیختی
پاسخ
فروکش شدن
نشانه
ما به وسیله نشانه هایی هیجانی می شویم. وقتی جواب رد می شنویم، جواب رد نشانه از ناکامی است و می تواند مانند دکمه تلویزیون خشم را روشن کند. نشانه های هیجانی، رمزهایی هستند تا هیجانات ما را بدون آنکه زیاد در مورد چرایی آنها فکر کنیم، فعال کنند. سیستم مغزی این نشانه ها را رمزگشایی می کند و بسیار سریع پاسخ می دهد.
برای مثال وقتی در صحرایی وجود دارید، هوا به سوی تاریکی می رود و از صداهایی می شنوید، آستانه شنوایی شما کاهش می یابد و نسبت به کوچکترین صدایی حساس می شوید، گویا آماده اید که با اتفاقی بد روبرو شوید.
در این زمان شما آمادگی خاصی برای فرار کردن دارید.
صحرا، تاریکی و صدا نشانه هایی برای فعال شدن ترس هستند، شما پیش از آنکه به صورت مستقیم با خطری روبرو شوید، سیستم عصبی، نشانه هایی برای ترس و اضطراب کشف می کند.
در واقع یک نوع هشیاری و تفکر ضمنی با هیجانات همراه است تا شما را در برابر محیط محافظت کند.
آنچه باعث عصبانیت ما از دیگران می شود، نشانه های ضمنی است که آنها با خود به همراه دارند. یا این نشانه ها به خودی خود باعث عصبانیت هستند، نشانه هایی که بطور مستقیم با سیستم پرخاشگری در ارتباط هستند، و یا نشانه هایی هستند که نشانه های فردی ما برای پرخاشگری در ارتباطند و تحت تاثیر یادگیریند، برای مثال نسبت به کسانی که کار خاصی می کنند احساس عصبانیت می کنید.
برانگیختگی
وقتی نشانه ای رمزگشایی می شود، سیستم های هیجانی ما که سیستم های عصبی- شیمیایی هستند، فعال می شوند. غدد شروع به ترشح می کنند و بر سیستم عصبی ما تاثیر می گذارند. سلول های عصبی فعال می شوند و ما را برای واکنش آماده می کنند.
آنچه در این میان بایستی در نظر گرفت آنست که فرایند هر هیجانی در یک منحنی نرمال صورت می پذیرد، یعنی نشانه ها هیجانات ما را فعال می کنند و هیجانات رفته رفته تا اوج می رود و سپس کاهش پیدا می کند.
پاسخ
هدف هیجانات آماده کردن ما برای رویارویی با پدیده ها است. وقتی هیجانی می شویم، پاسخ های یکسان و در عین حال متفاوتی می دهیم. پاسخ های یکسان ما مرتبط با ابتدایی ترین سیسیتم های هیجانی ما هستند و تقریباً در همه یکسانند. اما
بسیاری از واکنش های ما نتیجه یادگیریند و با هم بسیار فرق می کنند. یکی یادگرفته است پرخاشگری خود را به صورت فیزیکی پاسخ دهد و دیگری یادگرفته است که بایستی فعلاً از محیط دور شود. پس واکنش ها ما به دو گروه اولیه و ثانویه تقسیم می شود.
فروکش شدن
همانطور که گفتیم، هیجانات از یک منحنی نرمال تبعیت می کند. یعنی هیجانات به صورت مقطعی نیستند بلکه فرایندیند. وقتی ما با موقیت چالش رویارویی کردیم، هیجانات کم کم فروکش می کنند چون، ارگانیسم به نتیجه رسیده است.
اما اگر ما نتوانیم از پس موقعیت بر بیاییم چه؟
در این زمان سیستم عصبی بیشتر از توانایی خود فعالیت می کند و موجب تخریب سیستم دفاعی بدن می شد و اثرات سویی بر سلامتی افراد دارد. سیستم عصبی بنا به ویژگی های فلسفی خود تحمل خاصی دارد و در صورت افزایش فشار دچار مشکل می شود. وقتی سیستم سمپاتیک ( سیستم رویارویی با مشکلات) به صورت مداوم فعالیت کند، با ترشحات خود باعث صدمه زدن به سیستم های بنیادین عصبی می شود. برای مثال کسانی که بطور مداوم ترس و اضطراب را تحمل می کنند، سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و در قسمت هیپوکامپ دچار نقص هایی می شوند.
از اطلاعات بالا می توان چند نکته برای مدیریت خشم اسخراج کرد:
1- خشم بوسیله نشانه هایی فعال می شوند، پس برای کنترل بایستی نشانه هایی که شما را خشمگین می کنند بشناسید.
2- خشم یک فرایند زمان بر است، پس برای کنترل، احتیاج به آن است که فرایند طی شود.
3- در هنگام برانگیختگی به اولین واکنش تکیه نکنید، اولین واکنش ها با سیستم های اولیه مغز در ارتباط هستند، زمانی که شفافیت سیستم های عالی مفز مانند تفکر و استدلال تحت تاثیر قرار می گیرند.
4- هیجاناتتان را کنترل نکنید بلکه فکر و واکنشتان را کنترل کنید، وقتی هیجانی برانگیخته می شود، مجموعه ای از سیستم ها فعال می شوند برای همین هم است که وقتی عصبانی می شویم داد می زنیم، می شکنیم، فحش می دهیم و می زنیم و هیچ کسی جلودار ما نیست. وقتی همه چیز خراب شد می بینم خیلی کارها را نمی خواستیم انجام بدهیم. در واقع هیجان مجموعه خاصی از رفتارها را فعال می کند که گاهی غیر قابل کنترل هستند. برای همین یا بایستی نگذارید هیجانی شوید و یا اگر شدید، هیجان را سرکوب نکنید بلکه با روش هایی بگذارید فرایند هیجان در شما طی شود.
5- قسمت نشانه ها و قسمت پاسخ قسمت های از یک هیجان هستند که با یادگیری بسیار در ارتباطند، پس سعی کنید خود و هیجاناتتان را بشناسید و واکنش های متفاوتی را یاد بگیرید.