بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #651  
قدیمی 09-22-2010
ایلناز آواتار ها
ایلناز ایلناز آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Sep 2010
محل سکونت: کوچه باغ زندگی
نوشته ها: 110
سپاسها: : 0

6 سپاس در 6 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

روزگارم بد نیست.
تكه نانی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی .
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت .
دوستانی ، بهتر از آب روان .


و خدایی كه در این نزدیكی است :
لای این شب بوها ، پای آن كاج بلند.
روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه .


من مسلمانم .
قبله ام یك گل سرخ .
جانمازم چشمه ، مهرم نور .
دشت سجاده ی من .
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم.
در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف .
سنگ از پشت نمازم پیداست :
همه ذرات نمازم متبلور شده است .
من نمازم را وقتی می خوانم
كه اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته ی سرو.
من نمازم را ، پی « تكبیرة الاحرام » علف می خوانم،
پی « قد قامت » موج .

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ایلناز به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #652  
قدیمی 09-23-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زندگی بر خلاف ارزوهام گذشت........چرا؟؟؟؟!!!!!

من کتک خورده ترین حنجره ام

من کتک خورده ترین حنجره ام با صدای پاره پاره توی باد
ذله از سکوت سایه های شب ، دل شکار حرفای یکه زیاد
من کتک خورده ترین حنجره ام! خسته از ترانه های بی امید
پا به زنجیر یه خواب یائسه !خط قرمز روی کاغذ سفید
من نفس مرده ترین حنجره ام! بی نشون وسر به مهرم مثل راز
کولی تر از ترانه بی پرده مثل فریاد
همسفره جنونم ! پا بند شام آخر
یاغی ترین ستاره در این شب شناور
تنها تر از سکوتم روشن تر از ستاره
از غربتی رسیدم تا غربتی دوباره
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #653  
قدیمی 09-23-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

روزگارم همه اش تلخ نبودت شده است
شب و روزم همه در ذکر و سجودت شده است

گفته بودم که مرو از بر من ای صنمم
زینکه این خانه دگر گرم وجودت شده است

به دلم غصه زیاد است چه گویم ز غمت
کار این سینه دگر مدح و سرودت شده است

دوست دارم همه جا عشق تو را جار زنم
وای زان روز که قفلی به گلویت شده است !

عاشقت گشتم و سوزم ز فراقت گل من
دیده مشتاق تو و دیدن رویت شده است

لمس موی تو دگر گرچه خیالی عبث است
دست دلتنگ تو و شانه به مویت شده است

خانه ام پر شده از غم ، همه ی زندگیم
حسرتم بار دگر بویش بویت شده است

انتظارت بکشم تا به ابد همنفسم
آی و بنگر که دلم زخم نبودت شده است
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از Omid7 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #654  
قدیمی 09-23-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در امتداد قوس این فنجان حقیر

شهری سوخته

رخ می نماید ...

کلون دری زنگ زده چه تلخ

به صدا در می آید !

.

.

.

فالم رانوشیدم

تلخ تلخ

مجالی نیست

مپرس

شیرین یاتلخ؟!

من

به فاصله یک آه !

در حسرت یک لبخند !

نوشیدم

تلخ تلخ

تمام زندگی ام را

لاجرعه ...!


__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #655  
قدیمی 09-23-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #656  
قدیمی 09-24-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلم گرفته، ای دوست! هوایِ گریه با من؛
گر از قفس گریزم، کجا رَوَم، کجا، من؟
کجا رَوَم؟ که راهی به گلشنی ندانم،
که دیده بَرگشودم به کنجِ تنگنا، من.
نه بَسته ام به کس دل، نه بسته کس به من نیز:
چوتخته پاره بَر موج، رَها، رَها، رَها، من.
زِِ من هَر آن که او دور، چو دل به سینه نزدیک؛
به من هَر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا، من!
نه چشمِ دل به سوئی،نه باده در سبوئی
که تر کنم گلوئی به یادِ آشنا، من.
زِ بودنم چه اَفزود؟نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده ام چرا من؟
ستاره ها نهفتم درآسمانِ اَبری ...
دلم گرفته، ای دوست! هوای گریه با من
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد

ویرایش توسط dear59 : 09-24-2010 در ساعت 06:25 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #657  
قدیمی 09-25-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پاییز این فصل زیبای سال با غربتش آمده است
امروز برگی به زمین افتاد و هرگز به شاخه بر نگشت
وقتی دستهای زرد برگ به امید یافتن پناهگاهی
در آسمان خواب شاخه را می دید، درخت مرده بود
برگ به زمین نمی افتد ، به زمین می نشیند
و این مرگ تنها پایان یک آغاز است
آری شروع راه پاییز است
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #658  
قدیمی 09-25-2010
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من از این فاصله ها دلگیرم ، بی تو چه غریبانه شبی می میرم

سالیست که می خواهم از این جا بروم ،ولی انگار با قلب زمین زنجیرم

مثل این است که من با همه ی هق هق خود،روی سجاده احساس تو جان می گیرم

ساعت گریه و غم هیچ نمی خوابد و من در الفبای زمان خسته این تقدیرم
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهبا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #659  
قدیمی 09-25-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

رنج اندوه کدامین خواهش
نقش لبخند لبم را برده ؟؟؟
نغمه زرد کدامین پاییز ...
غنچه قلب مرا پژمرده ؟؟؟؟

کاش میدانستی .... به چه می اندیشم ؟
که چنین مبهوتم ....
من فقط جرعه ای از مهر تو را نوشیدم !!!
با تو ای ترجمه عشق "خدا" را دیدم !!!

کاش میدانستی ... به چه می اندیشم !!!
کاش میدانستی!!!!
کاش ...



__________________
یک پاییز فقط برای من و تو

ویرایش توسط shokofe : 09-25-2010 در ساعت 11:26 AM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #660  
قدیمی 09-25-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

با من امشب چیزی از رفتن نگو،
نه نگو،
از این سفر با من نگو،
من به پایان می رسم از کوچ تو
با من از آغاز این مردن نگو.
...

__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها